بخشی از مقاله

چکیده

مشارکت مردمی به مثابه بهترین و مؤثرترین راهبرد جایگزین میتواند نقشی مهم واساسی در دستیابی به اهداف توسعهاي و کامیابی برنامههاي تعدیل ساختار اقتصادي ایفا نماید. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل سازوکارهاي بهبود مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی منطقه جرقویه استان اصفهان انجام گرفته است. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی – همبستگی میباشد. جامعه آماري این تحقیق را کشاورزان عضو تشکل آب بران جرقویه - 1810 نفر - تشکیل دادند.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 126 نفر برآورد شده که با در نظر گرفتن شرایط تحقیق این تعداد به 150 نفر افزایش پیدا کرد.

در این تحقیق از روش نمونهگیري طبقهاي با انتساب متناسب استفاده شده که براي جمعآوري اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد. ضریب آلفاي کرونباخ پرسشنامه با استفاده از نرمافزار Spss بیش از 0/75 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی این تحقیق نشان داد عواملی چون حمایت قانونی و ارائه تسهیلات دولتی، بهبود روش هاي کشاورزي و ایجاد روش هاي نوین، افزایش نقش سازمان هاي دولتی و غیر دولتی و ارائه آموزشهاي لازم حدود 57 درصد کل سازوکارهاي بهبود مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی را مشخص می کند. نتایج اولویت بندي سازوکارهاي بهبود مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی نشان میدهد چنانچه دولت در تخصیص منابع به تشکل آببران مساعدت نماید مشارکت کشاورزان در بهره برداري و نگهداري از شبکه افزایش می یابد و همچنین چنانچه دولت حمایت قانونی مستمري از تشکل آب بران داشته باشد مشارکت کشاورزان در بهرهبرداري و نگهداري از شبکه افزایش می یابد دو نوع سازوکاري بودند که از نظر کشاورزان عضو تشکل آببران براي بهبود مشارکت مهم هستند.

مقدمه

پس از یک دوره گسترش پرشتاب مناطق تحت آبیاري در جهان که از دهه 1950 تا اواخر دهه 1980 رخ داد. در بسیاري از کشورهاي در حال توسعه نظام هاي آبیاري بدون مشارکت بهرهبرداران و به دست دولت ها طراحی و اجرا شد - حیدري،1382 و نجفی، . - 1378 این نوع حرکت هاي نوسازي از بالا به پایین و بدون مشارکت حقیقی مردم، بیشتر جنبه سیاسی به خود گرفته و به نتیجه مطلوب براي توسعه مدیریت منابع آب منجر نشده است.

از طرفی در بیشتر موارد توسعه منابع آب، تنها در قالب توسعه سخت افزاري مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که توسعه داراي جنبه کیفی و نرم افزاري نیز می باشد که بدون توجه به آن اقدامات کمی و سخت افزاري به نتیجه مطلوب نمی رسد - حیدریان و همکاران، . - 1384 این نوع توسعه یک بعدي در بهره برداري از منابع آب در دراز مدت، سازمانهاي دولتی را با نارساییهایی از قبیل فشارهاي سنگین مالی، کمبود تخصیص اعتبار براي مدیریت آبیاري، تخریب همه جانبه و عملکرد ضعیف نظام هاي آبیاري و نبود کارایی روش جمعآوري آب بهاء از زارعان روبه رو کرد - Roségrant et.al, 2002, - Vermillion, 2005 اما این روند موجب شد در سال هاي دهه 1980، در نظامهاي داراي مدیریت دولتی، از راه برنامه هاي ابتکاري و نوگرایانه، مشارکت سازمان یافته در میان بهره برداران در براي مدیریت نظام هاي آبیاري ترویج و تفکر مدیریت مشارکتی آبیاري و انتقال مدیریت شبکه هاي آبیاري به بهره داران تقویت شود World Bank, 2002, - وUphoff, 2009 , khanal, 2003 و سهريمنش، . - 1378 مدیریت مشارکتی آبیاري یا واژه 3PIM به مشارکت آب بران در کلیه سطوح مدیریت سامانه هاي آبیاري اطلاق می شود.

منظور از مشارکت تنها مشورت با کشاورزان نیست بلکه مدیریت آببران در تمام سطوح سامانههاي آبیاري و با درجات مختلف مسئولیت امکانپذیر است - Peter, 2004, Vermillion and . - Forthcoming, 2003 انتقال مدیریت آبیاري و مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه هاي آبیاري در واقع واگذاري حقوق و امتیازات اجتماعی به کشاورزان است، آنان با استفاده از این حقوق اجتماعی، فرصت پیدا می کنند با در اختیار گرفتن مدیریت سامانه هاي آبیاري به عنوان عرصه هاي بزرگ اجتماعی – اقتصادي و درگیر شدن در فعالیت هاي مدیریتی – اقتصادي مانند برنامه ریزي، تأمین و تخصیص منابع مالی، جذب اعتبارات و پایش و ارزیابی و حتی ارتباطات سیاسی، بر مهارتها و توانمنديهاي خود در زمینههاي برنامهریزي، سازماندهی، بودجهبندي و امور مالی و حسابداري بیافزایند . - World Bank, 1998 - از این رو کشورهاي مختلف سرمایه گذاري هاي ویژه اي روي ظرفیت سازي و کمک به ایجاد زیر ساخت هاي اجتماعی در نظام هاي آبیاري کرده اند که یکی از مهمترین دستاوردها در این زمینه، ایجاد تشکل هاي آب بران است.

- امینی و همکاران، . - 1385 رهیافت مدیریت مشارکتی آبیاري با این فرضیه آغاز می شود که تشکل هاي آب بران می توانند مناسب ترین نقش مدیریت را براي آبیاري اراضی خود ایفا کنند - والی، . - 1381 بررسی هاي به عمل آمده که متکی بر تجربه هاي نظام مشارکت مردمی موجود در سطح کشور و سایر کشورها است نشان می دهد که براي تدارك پیاده سازي نظام مدیریت تشکل هاي مردمی به سه ابزار اساسی، قوانین تأسیس و راه اندازي تشکل ها؛ آیین نامه ها و ضوابط اجراي تعاونیها و تشکلها و قرارداد واگذاري - انتقال - مدیریت بهره برداري و نگهداري شبکه هاي آبیاري به تشکل هاي مردمی مورد نیاز می باشد.

- سامانی،. - 1383 نکته اي که در اینجا باید مورد تأکید قرار گیرد آن است که انتقال مدیریت به ناچار به معناي کناره گیري کامل دولت و در بسیاري موارد به عنوان انتقال مالکیت و یا خصوصی سازي داراییهاي شبکههاي آبیاري نیست - سیاهی، 1378و . - World Bank, 1998 بلکه انتقال مدیریت آبیاري به معنی انتقال اختیار عمل و مسئولیت مدیریت نظام هاي آبیاري، از سازمانهاي دولتی به تشکلهاي آب بران می باشد - حیدریان و همکاران،. - 1382 این انتقال ممکن است شامل تمام یا بخشی از وظایف مدیریت، تمام یا بخشی از اختیارات مربوطه باشد . - Peter, 2003 - ولیکن برنامههاي انتقال بسته به شرایط محلی، فشارها و اعمال نفوذهاي خارجی می تواند در هدفهاي و انواع خود متغیر و گوناگون باشند - حیدري،. - 1382 بنابر تجربی و عملی بهدست آمده از مدیریت هاي درازمدت شبکه هاي آبیاري، چهار وظیفه اصلی و غیر قابل تفکیک وجود دارد که حتماً باید شرکت یا تشکلی که قرار است عهده دار تأمین ارائه خدمات امور آب شود وظایف یاد شده را عهده دار شود؛ نخستین وظیفه بهرهبرداري است که خود شامل موارد زیر می باشد:

-    اندازهگیري و سنجش نیازهاي آبی و حجم آب قابل تأمین؛

-    انتقال و توزیع آب؛

-    توزیع آب در دوره هاي کمبود آب؛

-    استفاده از آب مازاد - هرزآب - آبیاري و زهکشی و خارج نمودن آن از مزارع و استفاده دوباره احتمالی یا انتقال آن.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید