بخشی از مقاله

خلاصه

هدف سرمایهگذاران از خرید سهام، کسب حداکثر سود و بازده میباشد. در این راستا یکی از مهمترین نیازهای سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار داشتن اطلاعات علمی مربوط به نحوه مطلوب خرید و فروش سهام است. این تحقیق به بررسی امکان استفاده از روش سرمایهگذاری معکوس در خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و با در نظر داشتن رفتارهای مالی ناشی از نوسانات بازار، سعی بر ارزیابی این راهبرد در معاملات پرتفویهای عادی و نهادی به طور عام دارد.

تحقیق حاضر امکان بکارگیری راهبرد سرمایهگذاری معکوس را با در نظر گرفتن جامعه آماری کل شرکت های موجود در بورس اوراق بهادار تهران و همچنین تحلیل عملکرد نمونهای اختصاصی از شرکت ها متعلق به بانک پارسیان را در بازه زمانی 1388 تا 1393 و با استفاده از سنجش شاخص کل بازار و تغییرات قیمت روزانه در طول دورهای مشخص مورد تحلیل قرار میدهد. آزمون فرضیه ها و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیلی - آماری SPSS و آزمون t انجام میشود. نتایج نشان میدهد که بازده بازار در هر یک از دورههای مورد ارزیابی، تحت تاثیر نوسانات بازار بوده و مفهوم معناداری مبنی بر ایجاد سودآوری بیشتر ناشی از بکارگیری راهبرد سرمایه گذاری معکوس ندارد.

مقدمه

در ادبیات بازارهای سرمایه و مالی رفتاری با توجه به واکنشهای متفاوت سرمایهگذاران به منظور افزایش بازده حاصل از سرمایه و کسب بازده مازاد بر بازده مورد انتظار، راهبردهای سرمایهگذاری مختلفی معرفی و توصیه شدهاست. در دهه 1970 فرضیه کارایی بازار که برخاسته از رساله دکتری فاما1 بود برای اکثر دانشگاهیان و جمع کثیری از حرفهایها به عنوان مدل قابل قبولی از رفتار بازار پذیرفته شد.

فاما با بیان متقاعد کنندهای نشان داد در بازاری که جمع کثیری از معاملهگران آگاه در آن فعالیت میکنند، اوراق بهادار به نحو درستی، قیمت گذاری و همه اطلاعات موجود، در قیمت منعکس میشود. طبق فرضیه بازار کارا، سرمایهگذاران رفتار کاملاً عقلایی در مقابل اطلاعات جدیدی که در بازار منتشر میشود، نشان میدهند

اما مطالعاتی را که در اواخر دهه 1970، تیورسکی2 و کانمن3 شروع کردند و بعدها با عنوان دانش مالی رفتاری مطرح شد، نشان داد که سرمایهگذاران همیشه عقلانیت کامل به خرج نمیدهند و ممکن است گاهی تحت تاثیر تمایلات و جهت گیریهای روانشناختی به اطلاعات جدید، واکنشی بیشتر یا کمتر از حد انتظار نشان دهند

بدین ترتیب دو راهبرد سرمایهگذاری توالی و معکوس در بازارهای سهام به صورت متداول به کار گرفته شد. با توجه به واکنشهای حاصل از اخبار بد و نیز تاثیر بسزای اطلاعات ناقص از بازار در دراز مدت، نوسانات ناگهانی در بازارهای سرمایهای، از جمله بورس اوراق بهادار تهران، به وجود آمده و زمینهساز صعود و نزول غیر متعارف در بازار سهام می گردد.

با توجه به این روند مالی رفتاری در بازار، اغلب سرمایهگذاران نهادی و یا برخی سرمایهگذاران حاشیهای مطلع، با توجه به سطح دسترسی بالاترشان به برخی اطلاعات و با در نظر گرفتن سیاستهای اقتصادی دولت میتوانند به استراتژی سرمایهگذاری معکوس بپردازند. بگونهای که سهامهای برنده فعلی خود را با سهامهای بازده بالا فروخته و سهامهای برنده گذشته را که در اثر این نوسانات با کاهش قیمت روبرو هستند، خریداری میکنند.

ابتدا تاکنون مطالعات گوناگونی در بازار بورس دنیا و جهان در ارتباط با دو راهبرد سرمایهگذاری توالی و معکوس انجام شدهاست، که در این تحقیق به موارد مهم و تاثیرگذار آن اشاره میشود.

وانگ، ژانگ و هو - 2011 - 5 با ارائه مقالهای با عنوان رفتار سرمایه گذار و نوسانات آتی بازار و بر اساس نظریه و مطالعه تجربی مدل OLG، توانستند به طور اختصاصی با بررسی بورس چین و مقایسه با بازار غربی و معرفی 2 دوره مدل OLG رفتار سرمایه گذار را بر اساس ارزش معکوس در آینده بسط و در ادامه به توسعه مدل در دو زیر مجموعه اطلاعات کامل و ناقص از بازار، بپردازند.

دی هان و کاکس6 - 2011 - با استفاده از شواهدی مبتنی بر سرمایهگذاران هلندی، سعی بر تحلیل استراتژی سه نوع از سرمایهگذاران نهادی - 1 صندوق بازنشستگی - 2 بیمههای عمر - 3 بیمههای غیر زندگی در مدت سالهای 1999 تا 2005 کردهاند.

آنها با استفاده از تابع رگرسیون خاص با هدف شرح میزان حرکت و به وجود آوردن امکان توضیح فاکتورها، متغیرهای کلان اقتصادی، متغیرهای اختصاصی نهادها و همچنین آنالیز دادههایی اعم از حقوق صاحبان سهام، درآمد ثابت، سرمایهگذاری املاک و مستغلات و در بخش دوم استفاده از داده های جریان تجارت فعال نشان دادند که با وجود ریسک بالای سرمایهگذاری معکوس، به عنوان یک الگوی تجاری پر خطر، اکثر استراتژیهای اتخاذ شده از سوی شرکتهای بیمه به صورت سرمایهگذاری معکوس بوده و بر خلاف دیگر سرمایهگذاران بیشترین رفتارهای متضاد از شرکت های بیمه به صورت سیاست مرکزی هدایت می شوند.

بروگارد و دتزل - 2012 - 7 در تحقیقی بر روش مورد استفاده - بیکر ، بلوم و دیوس - 2012 جهت ایجاد شاخص بر مبنای اخبار عدم قطعیت سیاستهای اقتصادی برای یک مقطع زمانی از کشور به منظور تعیین تاثیرات عدم اطمینان و رفتارهای واکنشی سرمایهگذاران پرداختند. همچنین با استفاده از اطلاعات استخراج شده از Data stream و بررسی بازارهای مالی 21 کشور، به بررسی راهبرد سرمایه گذاری معکوس در شرایط پر نوسان ناشی از عدم قطعیت سیاستهای دولت پرداختند.

جعفرزاده، رنجیردار و کریمی تبریزی - 1393 - طی تحقیقی به بررسی میزان بازده عملیاتی آتی سهان بازنده در صورت بکارگیری استراتژی سرمایهگذاری معکوس پرداختند. در ادامه با آزمودن جامعه آماری 5 صنعت از بورس اوراق بهادار تهران مابین سال های 85 تا 89 و با استفاده از روش t استیودنت، به این نتیجه رسیدند که با بکارگیری راهبرد سرمایهگذاری معکوس افزایش بازده در سرمایهگذاری کوتاه مدت رخ نمیدهد.

دکینگ ژو - 2013 - 8 با ارائه مقالهای با عنوان اعتماد به نفس غیرمنطقی، اطلاعات ناقص طولانی مدت و با استفاده از یک مدل پویا به بررسی اثر خود باوری در ارزشمندی قیمت، هزینه نقدینگی، استراتژی تجاری و حجم معاملات انتظاری پرداخته است. محقق در نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها با مدل به این نتیجه رسید که در بازار سرمایه ای با توجه به وجود اطلاعات ناقص و همچنین اعتماد به نفس کاذب متکی به آن، به کار گیری سرمایه گذاری معکوس در دوره های طولانی مدت با ریسک بالا بازگشت مطلوب ندارد.

هولت و مالین - 2013 - 9 به معرفی شواهدی از شاخص های بازارهای بینالمللی پرداخته و آن را سندی مبتنی بر شواهد بازده بلند مدت معکوس بازارهای سهام معرفی کردند. آنها توانستند با در نظر گرفتن عملکرد معکوس اوراق بهادار کوتاه مدت و البته آماده بازگشت، اطلاعات کل بازده ماهانه بدست آمده از Data stream ، شامل شاخص 44 بازار سرمایه بینالمللی مورگان استندلی10 در چارچوب زمانی 1970 تا 2011 و همچنین با بکار گیری مدل معرفی شده توسط محققین دیبنت و تالر 1985 به این نتیجه دست یابند که به دلیل عدم توانایی در کسب شواهد طولانی مدت مبتنی بر بازده معکوس، بیشتر در دورههای کوتاه مدت استراتژی سرمایه گذاری معکوس مورد استفاده قرار میگیرد.

ژانگ - 2014 - 11 در تحقیقی مواردی اعم از جریان های معکوس معاملاتی، رشد مصرف و نرخ ریسک را مورد بررسی قرار دادهاست. با توجه به شیوه مالی رفتاری حاکم مورد استفاده این تحقیق، در زمانهای با نواسانات بالا، سرمایهگذارانی که تحت تاثیر شوکهای منفی بیشتری قرار میگیرند، اقدام به فروش سهام در معرض خطر خود کرده و بالعکس آنان که آگاهانهتر با شوکها روبرو می شوند، در بعضی از موارد اقدام به خرید میکنند.

این محقق با احتساب دادههای سهام سه ماهه در یک افق کوتاه تا متوسط و با ارائه مدل پیش بینی ارزش وزنی CRSP توسط CTF ، نتایجی اعم از قدرت پیش بینی CTF متغیر حاصله از ریسک مصرف بوده که دستاوردی جدید محسوب می شود. با اینکه رشد مصرف به خودی خود نمی تواند نرخ بازده بازار و یا نرخ ارزش سرمایه را پیش بینی کند ، CTF مصرف محور می تواند نرخ تنزیل را ارائه دهد که تا کنون با بقیه مقالات مطالعه شده متفاوت بوده و راهکاری برای استفاده دقیقتر از استراتژی سرمایهگذاری معکوس محسوب می شود.

دی وی، ورمرز و یائو - 2015 - 12 با نمونهگیری منابع مالی در دو مجموعه صندوقهای سهام داخلی ایالات متحده آمریکا و دادههای مرکز تحقیقات امنیت قیمت - - GRSP در بازه زمانی 1995 تا 2012، گروهی از سرمایهگذاران معکوس با استراتژیهای بسیار متفاوت را مورد مطالعه قرار دادند. این مقاله بیانگر وجود موفقیتهای بالای وجوه سرمایهگذاری معکوس و سطح نگرانی پایین و تمایل مدیران سرمایهگذاری به این استراتژی مبتنی بر آنالیز آمارهای گزارش شده از عملکرد بازده سهام معکوس است.

وای لین و ننگ لین - 2015 - 13 در تحقیقی با استفاده از نوعی رگرسیون با هدف تخمین داده های مبادلات روزانه در یک سال با عنوان گردش بتا سعی بر بررسی مدلی حمایتی از سرمایه گذاری معکوس این گونه سرمایهگذاران کردند. این تحقیق بیانگر میزان بسیار بالای تمایل سرمایهگذاران نهادی به خرید سهامهای برنده گذشته با قیمت کاهش یافته و فروش سهامهای بازنده با قیمت افزایش یافته است که گاهی در بلند مدت با نتیجه نامطلوب روبرو می شوند.

لیو، تائو، هو و ژانگ - 2016 - 14 مدلی را در دو بخش مبتنی بر عملکرد و بازگشت سرمایهگذاری معکوس و بهینه سازی پویای آن با در نظر گرفتن ریسک قطعی و بررسی اختصاصی بازار چین با هدف توضیح تصمیم سرمایهگذاری معکوس از طرف سرمایهگذاران و همچنین با در نظر گرفتن انتظارات آنها درباره ریسکهای سیاسی برونزای دولت، بررسی کردند. نویسندگان با در نظر گرفتن این نکته که در زمان سقوط بازار بورس و بروز ریسک سیستماتیک بالا و در عین حال انتظار سرمایهگذاران از دولتها به منظور انجام اقداماتی جهت حفظ بازار، نشان دادند که سیاستهای موفق دولتها در یک سطح معینی قطعی نبوده و در وقوع ریسک سیاسی بالا و مواجه شدن بازار با شکست، تصمیمات مطلوب به خروج از بازار تمایل دارند.    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید