بخشی از مقاله

چکیده

اهمیت سرمایه گذاری برای رشد و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به اندازه ای است که آن را یکی از اهرم های قوی برای نیل به توسعه کرده است، اما باید به یاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر می تواند باعث رشد و شکوفایی اقتصادی شود، توجه نکردن به آن می تواند موجب افت و رکود در اقتصاد کشور شود. بنابراین باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی در بلند مدت، بدون توجه به سرمایه گذاری و عوامل مهم مؤثر موجود در محیط آن ممکن نیست.

مطالعه ی دقیق تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه گذاران می تواند از یک طرف موجب شود حجم نقدینگی های سرگردان و تورم کاهش یافته، اشتغال افزایش یابد و از طرف دیگر،باعث شود مدیریت بهتر شده و ثروت سرمایه گذاران افزون گردد.

هدف از نگارش پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری سرمایه گذاران انفرادی در بورس اوراق بهادار است که برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای - نظیر کتاب ها و مجله های علمی - استفاده شده است، که پس از مروری مختصر بر ادبیات موضوع عوامل کلیدی شناسایی ودر نهایت پیشنهاداتی ارایه شده است.

مقدمه

تمایل انسانها نسبت به یک مطلب یا موردی خاص، نتیجه داشتن آگاهی و دانش نسبت به آن است و انسانها، در مقام مصرف کننده، کالاها و خدماتی را انتخاب می کنند که آنها را بیشتر می شناسند، از کارایی و کیفیت آنها اطلاع بیشتری داشته و نسبت به آنها اطمینان بیشتری دارند. اوراق بهادار نیز، به عنوان نوعی کالا،از این قاعده مستثنی نیستند .مرتون معتقد است سرمایه گذاران نیز نسبت به تملک اوراق بهاداری تمایل نشان می دهند که در مورد آن اطلاع و آگاهی بیشتری داشته باشند - مرتون، - 1987 و یا به نوعی توجه آنها را جلب کرده باشد

بورس مانند هر بازار دیگری دارای اصول و شرایط ویژه ای است که با درنظر گرفتن و عمل به این اصول پایه ای می توان به سرمایه گذاری و خرید و فروش سهام اقدام کرده و همچنین به درک واقعی از مسایل موجود در بورس رسید. اصولا سرمایه گذاران باید بررسی های وسیعی در موقع خرید یا فروش سهام انجام دهند،زیرا آنها نقدترین دارایی خود را به سهام تبدیل می کنند.اگر آنها بدون توجه به یک سری عوامل اقدام به سرمایه گذاری نمایند، نتایج مطلوبی از سرمایه گذاری عایدشان نخواهد شد

هدف هر سرمایه گذاردر بورس اوراق بهادار کسب بازدهی بالاتر است ودر صورتی که در انتخاب سهام به طور منطقی و با شناخت کامل عمل نماید می تواند به بازدهی مطلوب دست یابد،در حالی که مطالعات نشان می دهد سرمایه گذارانی که با استفاده از حدس و گمان معامله می کنند یا دست به معاملات پر ریسک می زنند منفعت کمی می برند.

این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که چه عواملی در سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار از دیدگاه سرمایه گذاران انفرادی مؤترند؟ و این عوامل تا چه انداز و مهم تلقی می شوند؟

ادبیات تحقیق

قبل از بیان مبانی نظری انجام شده لازم است چند اصطلاح مرتبط تعریف و تبیین شوند، سرمایه گذاری: از دیدگاه کلی،سرمایه گذاری به معنای مصرف پول های در دسترس برای دستیابی به پول های بیشتر در آینده است. به عبارت دیگر ،سرمایه گذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده است

در سرمایه گذاری ، دو ویژگی متفاوت و مهم وجود دارد که عبارتند از: زمان و ریسک؛ اهمیت این دو موضوع به این علت است که در سرمایه گذاری ،صرف پول، در زمان حال صورت می گیرد و معمولا با نبود اطمینان همراه است.در بعضی مواقع، ویژگی زمان غالب می گردد - مانند اوراق قرضه دولتی - و در بعضی مواقع، ریسک ازنظر اهمیت مقدم است - مانند برگه ی اختیار خرید سهام عادی - و در مواقع دیگر، هردو مهم هستند - مانند سهام عادی - .

بورس اوراق بهادار: بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت ها یا اوراق قرضه دولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود. مشخصه مهم بورس اوراق بهادار، حمایت قانون از صاحبان پساندازها و سرمایههای راکد و الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه است.

بورس اوراق بهادار که به عنوان نبض اقتصاد کشور مورد توجه تحلیلگران اقتصادی میباشد، از سویی مرکز جمع آوری پس اندازها و از سوی دیگر، مرجع رسمی و مطمئنی است که دارندگان پس اندازهای راکد، میتوانند محل نسبتاً مناسب و ایمن سرمایه گذاری را جستجو کرده و وجوه مازاد خود را برای سرمایهگذاری در شرکتها به کار انداخته و یا با خرید اوراققرضه دولتها و شرکتهای معتبر، از سود معین و تضمین شدهای برخوردار شوند.

بازار اوراق بهادار در واقع مکمل بخش بانکی در تأمین نیازهای مالی بنگاههای خصوصی و دولتی می باشد. وجود یک بازار اوراق بهادار که در چارچوب مکانیزم بازار عمل کند می تواند در تخصیص بهینه منابع مالی و کاراتر عمل نماید. شاهد مدعا اینکه کشورهایی که دارای بازار سرمایه - بورس - تکامل یافته تر بوده اند، توانسته اند رشد اقتصادی زیادتر داشته باشند. سیستم بانکی نیز با استفاده از مکانیزم اوراق بهادار میتواند نقدینگی مورد نیاز خود را بدست آورده و تکافوی سرمایه خود را بهبود بخشد.

بورس اوراق بهادار به عنوان یک بازار منسجم و سازمان یافته، مهمترین متولی جذب و سامان دادن صحیح منابع مالی سرگردان است و با جمع آوری نقدینگی جامعه و فروش سهام شرکت ها، ضمن به حرکت در آوردن چرخ های اقتصاد جامعه از طریق تأمین سرمایه های موردنیاز پروژه ها، کاهش دخالت دولت در اقتصاد و نیز افزایش درآمدهای مالیاتی، منافع اقتصادی چشمگیری به ارمغان میآورد و در کنار آن، اثرات تورمی ناشی از وجود نقدینگی در جامعه را نیز از بین میبرد.

روش های تحلیل سهام شرکت ها در بورس

بطور کلی معامله گران در بازار های سرمایه از دو روش کلی برای ارزیابی سهام موجود و انتخاب آنها استفاده می کنند که عبارتند از:

تحلیل بنیادی : در تحلیل بنیادی کوشش می شود تا از طریق بررسی وضعیت اقتصاد کلان، صنایع خاص و اوضاع شرکتها،ارزش ذاتی هر سهم از شرکتها تعیین شود و از طریق مقایسه آنها با قیمت فعلی، نسبت به ورود یا خروج از سهم تصمیم گیری شود.این نوع تحلیل شامل بررسی عواملی است نظیر وضعیت اقتصاد جهانی،اوضاع سیاسی، بودجه سالانه کشور،وضعیت عرضه و تقاضا در بازارهای مربوط به این صنعت،سهم بازار،قدرت رقابت،داراییهای شرکت، درآمد شرکت،دیون و بدهی ها،مدیران و دست اندرکاران شرکت و نخستین مسیله ای. که هر سرمیه گذار در تحلیل بنیادی باید انجام دهد انتخاب صنعت است، - امام،1389،ص - 21 با وجود اینکه در ارزش گذاری بنیادین روش واحدی وجود ندارد، ولی در اینجا سعی شده تا مراحلی که یک سرمایه گذار در

فرآیند تحلیل بنیادین طی می کند، از یکدیگر تفکیک گردند. این روش ارزش گذاری که روش تحلیل کل به جزء نام دارد، به این صورت که با تحلیل وضع کلی اقتصاد شروع شده و به سمت تحلیل بخش های مختلف صنعت و نهایتا شرکت های تابعه آن بخش ها، پیش می رود. به عنوان بخشی از فرآیند تحلیل باید به یاد داشت که تمامی داده ها و اطلاعات مورد بررسی نسبی هستند. بخش های صنعتی با یکدیگر و هر شرکت با شرکت های دیگر مقایسه می شوند. معمولا مقایسه بین شرکت ها در داخل یک بخش صنعتی خاص صورت می گیرد. مثلا یک شرکت مخابراتی باید با شرکت مخابراتی دیگر مقایسه شوند و نه با یک شرکت نفتی.

دور نمای اقتصادی

اولین مرحله در روش تحلیل کل به جزء، شناسایی شرایط کلی اقتصاد است. اقتصاد همچون جزر و مد و بخش های مختلف صنعتی و بنگاه های اقتصادی همچون قایق هستند. زمانی که اقتصاد با توسعه همراه است، اکثر بخش ها و بنگاه های اقتصادی با رشد و سوددهی همراه می شوند. از طرف دیگر رکود اقتصادی هم باعث می شود تا بخش های مختلف صنعتی و شرکت ها به دردسر بیافتند. بسیاری از اقتصاددانان انبساط و انقباض در اقتصاد را به سطوح مختلف نرخ های بهره ارتباط می دهند. نرخ بهره یک نشانگر شاخص کلیدی در بازارهای سهام محسوب می گردد. در شکل زیر نموداری از شاخص P 500 S به همراه نرخ بهره اوراق قرضه ده ساله در بازار امریا، برای یک دوره زمانی 30 ساله نمایش داده شده است. رابطه ی میان نرخ های بهره و قیمت های سهام، هر چند با دقت فراوانی همراه نیست، ولی قابل تشخیص است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید