بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب علومتجربی پنجم و ش شم ابتدایی برا ساس الگوی یادگیری اکت شافی برونر پرداخته ا ست. جامعه آماری آن شامل کتابهای علومتجربی پنجم و ش شم بود. کتاب پنجم دارای 11درس می با شد که هر یازده درس آن مورد بررسی قرار گرفته و کتاب علوم تجربی ششم هم دارای 13 درس می باشد که یازده درس آن مورد بررسی وسنجش قرار گرفت. از آنجا که هدف این تحقیق تحلیل محتوا براساس الگوی یادگیری اکتشافی برونر بود، جهت این ارزیابی، محتوای کتب با مؤلفه های -1 تفکر شهودی - ک شف ت شابه مفاهیم، ک شف ت ضاد مفاهیم، ت شویق به حدس زدن ، تهییج آگاهی، غیرمعمول بودن سوال - -2 مسأله سازی - فعال نمودن فراگیر، استفاده از منابع کمکی مؤلفه، تشویق به مسأله سازی - -3درک روابط - شروع درس با توجه به مفاهیم قبلی، ارجاع مکرر به مفاهیم قبلی، تنظیم محتوا از ساده به پیچیده - -4 ایجاد انگیزه یادگیری - شروع درس با طرح سوال، برجسته کردن نکات اصلی جدید - -5 کار گروهی، انطباق داده شده است.
نتایج تحقیق بیانگر این بود که در کتاب علوم تجربی پنجم ابتدایی فراوانی ایجاد انگیزه یادگیری 39، درک روابط 45، تفکر شهودی 87 ، مساله سازی 68 و کار گروهی 15 می باشد. اما در کتاب علوم تجربی ششم فراونی ایجاد انگیزه یادگیری 32، درک روابط 34، تفکر شهودی 43، مساله سازی 67 و کار گروهی 7 می باشد. بنابراین میزان توجه به مؤلفه های ایجاد انگیزه یادگیری، درک روابط، تفکر شهودی و کار گروهی در کتاب علوم تجربی پنجم بی شتر از کتاب ش شم می با شد.. در هردو کتاب میزان توجه به مساله سازی یکسان است.
مقدمه
محتوای درسی به عنوان یکی از اجزای مهم برنامه درسی در تعیین خط مشی های آموزشی همواره کانون توجه تمامی دست اندرکاران آموزش و پرورش قرار گرفته است. به ویژه در نظام های آموزشی متمرکز مانند کشور ایران که تمامی فعالیتهای یاددهی، یادگیری، ارزشیابی و خلاقیت آنها بر مبنای کتابهای درسی صورت می گیرد، این اهمیت دو چندان می گردد. به منظور تعیین میزان مناسب بودن محتوای کتابهای درسی برای دانش آموزان کنونی و همچنین میزان هماهنگی آن با تغییرات سریع جامعه با ید محتوا و مطالب کتابهای درسی مورد تحلیل و ارزشیابی و تعمق و تفکر قرار گیرد - میرزابیگی، 67: 1380 - اهمیت کتاب های درسی تنها از جنبه ی ابزاری برای آموزش مطرح نیست بلکه کاربرد گسترده ان در مدارس، دانش آموزان را در معرض عقاید، ایده ها و افکار گوناگونی قرار می دهد. کتاب های درسی در هر سطح و هر موضوعی می توانند به عنوان ابزار اولیه برای شکل دهی به نگرش ها و رفتارها عمل کنند.
آنها می توانند نقش مهمی در ارتقاء حقوق بشر چون عدم خشونت، برابری جنسی و عدالت داشته باشند - وایت کر و دییر1، . - 2000متأسفانه کتاب های درسی به اندازه اهمیت و نقش آنها در فرایند یاددهی- یادگیری مورد توجه قرار نگرفته است. همان گونه که گومز - 2009 - 2 از عدم توجه جدی معلمان به تجزیه و تحلیل کتاب های درسی انتقاد کرده و می گوید " به نظر می رسد معلم بیشترین وقت کلاسش را به کار با کتاب درسی اختصاص می دهدف ولی به ندرت اقدام به تجزیه و تحلیل مواد درسی می نماید در حالی که این کاری ضروری است". به همین جهت بررسی مستمر محتوای کتابهای درسی لزوما باید از طریق مطالعه و بررسی وضعیت موجود آغاز شود تا ضمن شناخت مسایل و مشکلات موجود، راه حلهای مناسب پیشبینی و ارائه گردند.
یکی از دروس مهم در امر آموزش و یادگیری درس علوم تجربی می باشد. امروزه آموختن علوم تجربی همچون سواد آموزی و حساب کردن امری اساسی است که با زندگی روزمره ی ما در ارتباط است و با پیشرفت تکنولوژی اهمیت آن بیشتر شده است. به عبارت دیگر آموزش علوم بیشتر به آموزش راه یادگیری می پردازد که آگاهی ازآن برای هر کودکی لازم است، چرا که او در دنیایی زندگی می کند که سریعا در حال تغییر است و وی باید قادر باشد خود را دائم با آن تغییرات هماهنگ سازد. فراگیری علوم تجربی به کودکان کمک می کند تا روش های شناخت دنیای اطراف خود را بهبود بخ شند. برای این منظور آنان باید مفاهیمی را ک سب کنند که کمک کند، تجارب خود را با یکدیگر مرتبط سازند. آنها باید روش های ک سب اطلاعات، سازماندهی، کاربرد و آزمایش را فراگیرند.
این فعالیت ها توانایی،آن ها را در درک دنیای اطراف تقویت می کند و آنان را برای ت صمیم گیری هو شمندانه و حل م سائل زندگی یاری می دهد. 3 به همین دلیل ا ست که در اجرای برنامههای درسی جدید علوم تجربی، از معلم خواسته می شود تا تدریس خود را به شیوه گروهی سازماندهی کند، به گونهای که خود نیز به عنوان عضوی از گروه دانش آموزان درآید. در این روشها بر تعامل میان معلم و دانشآموزان و دانشآموزان با یکدیگر بیش از حد تأکید میشود، زیرا تجربه نشان داده است که تعامل و تبادل تجربیات دانشآموزان با یکدیگر نقش عمدهای در یادگیری آنان دارد. برای انطباق محتوی کتاب های در سی با ا صول یادگیری وبرنامه ریزی در سی از الگوهای متفاوتی می توان ا ستفاده کرد.
یکی از این الگوها، الگوی یادگیری اکت شافی جرم برونر4 می با شد. برونر از جمله ک سانی ا ست که هم در زمینه روان شنا سی رشد فعالیت کرده است و هم از تئوری پردازان برنامه درسی می باشد. برونر همچنین از صاحبنظران روانشناسی شناختی ا ست و در زمینه یادگیری شناختی، به ویژه درباره فعالیت آموز شی و کلاس به مطالعه و تحقیق پرداخته ا ست. او صاحب نظریه یادگیری اکت شافی ا ست و بی شتر به مطالعه فرایند یادگیری در کلاس درس میپردازد - برونر، . - 1966 برونر 14 مؤلفه را در پنج گروه برای تدوین محتوا در نظر گرفته است که شامل موارد زیر می باشد:
-1 تفکر شهودی - کشف تشابه مفاهیم، ک شف ت ضاد مفاهیم، ت شویق به حدس زدن، تهیج آگاهی، غیرمعمول بودن سوال -
-2 م سأله سازی - فعال نمودن فراگیر، استفاده از منابع کمکی مؤلفه، تشویق به مسأله سازی -
-3 درک روابط - شروع درس با توجه به مفاهیم قبلی، ارجاع مکرر به مفاهیم قبلی، تنظیم محتوا از ساده به پیچیده -
-4 ایجاد انگیزه یادگیری - شروع درس با طرح سوال، برجسته کردن نکات اصلی جدید -
-5 کار گروهی - تشویق به کار گروهی - - برونر،. - 1971 نتیجه پژوهشها در زمینه بررسی مشکلات آموزش عمومی علوم دوره ابتدایی، بیانگر این است که دوره آموزش عمومی مسایلی نظیر غالب بودن جنبه نظری درس و ارائه موضوعات نظری متنوع و گوناگون باعث شده است که جنبه عملی درس نادیده گرفته شود - امام جمعه ،. - 32: 1377 همچنین حسینی نسب - - 1375 با توجه به نتیجه پژوهش خود در زمینه بررسی مشکلات آموزش عمومی علوم دوره ابتدایی، بیان می کند که که معلمان بر مطالب در سی ت سلط کامل ندارند و مراکر تربیت معلم در تربیت معلمان شای سته برای آموزش علوم موفق نیستند.
اکثر معلمان با شیوه ارزشیابی آشنایی ندارند و در کتابهای علوم تجربی دوره آموزش عمومی به جای پرورش عادت به نظم و تفکر علمی و تعلیم حقایق علمی و وجود رفتار عملی در دانشآموزان، بیشتر بر حافظه تأکید شده ا ست. در برر سی کتابهای در سی علوم ابتدایی، مجموع یافتهها ن شان میدهد که امکان در هم تنیدن برنامه در سی علوم با دیگر برنامهها وجود دارد. - ح سینی ن سب ، . - 38: 1375رهبری نژاد نیز بیان می کند جمعی از معلمان دریافت پارهای از مفاهیم و مباحث کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی را مشکل دانستهاند.
از مجموع 97 نفر معلم علوم تجربی، حدود 77 درصد، مفاهیم را نامتناسب - بسیار آسان و یا بسیار مشکل - تشخیص دادهاند و 33 درصد میزان پیوستگی محتوای کتابها را نامناسب ارزیابی کردهاند. حدود 40 درصد معتقد به جابه جایی برخی مطالب کتابها بودند و 50 در صد، کلمات و ا صطلاحات کتابهای علوم را م ش کل دان ستهاند - رهبری نژاد،. - 54: 1376 فتحی - - 1372معتقد ا ست متن کتب علوم تجربی دوره ابتدایی از ضرایب درگیری مطلوبی برخوردار نیستند و در اکثر موارد ضریب حاصله نشانگر ارائه غیرفعال متن کتب میبا شد.
همچنین ت صاویر و نمودارهای کتب علوم تجربی نیز دارای ضرایب مطلوبی نبوده و به صورت غیرفعّال ارائه شدهاند - فتحی ،. - 23 :1372 باتوجه به مشکلات مطرح شده فوق و چالش موجود در نظام آموزش سوال اصلی تحقیق این می باشد آیا محتوای کتابهای علوم تجربی پنجم و ششم براساس الگوی یادگیری اکتشافی برونر طراحی شده اند ؟ تا چه اندازه در م حتوای کتاب های در سی علوم تجربی پنجم و ش شم به مؤلفه های چهارده گانه یادگیری اکت شافی برونر توجه شده است؟
روش تحقیق
در این مطالعه، روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشدو تحلیل محتوا روی واحدهای موضوعی مورد نظر انجام شده است. واحدهای موضوعی مورد نظر در این تحقیق، کتابهای علومتجربی پنجم و ششم می باشد و واحدهای متنی که برای تحلیل محتوا انتخاب شد ه اند، درسهایی ه ستند که در کتاب ها مطرح شدهاند.
پس از م شخص شدن مقولهبندی های لازم برای تحلیل محتوا با توجه به مطالعه واحدهای مو ضوعی مورد نظر، به برر سی مؤلفه های الگوی یادگیری اکت شافی برونر، همچون - تفکر شهودی - کشف تشابه مفاهیم، کشف تضاد مفاهیم، تشویق به حدس زدن، تهییج آگاهی، غیرمعمول بودن سوال - -2 م سأله سازی - فعال نمودن فراگیر، ا ستفاده از منابع کمکی مؤلفه، ت شویق به م سأله سازی - -3درک روابط - شروع درس با توجه به مفاهیم قبلی، ارجاع مکرر به مفاهیم قبلی، تنظیم محتوا از ساده به پیچیده - -4 ایجاد انگیزه یادگیری - شروع درس با طرح سوال، برجسته کردن نکات اصلی جدید - -5 کار گروهی - تشویق به کار گروهی - پرداخته شده استجامعه آماری این پژوهش کتابهای علومتجربی پنجم و ششم می باشد.