بخشی از مقاله
چکیده
استان خراسان از جمله استانهاي فعال در ساماندهی و تشکیل تعاونیهاي تولید کشاورزي است. تعاونیهاي تولید استان میتوانند منشا تحولات اساسی در فرایند تولید محصولات و نهایتا توسعه کشاورزي شده و با برنامهریزي اصولی و مناسب و شناسایی فرصتها و محدودیتها نقش مهمی را در اقتصاد مناطق روستایی منطقه و در نتیجه توسعه ملی داشته باشند. به این منظور تحقیق حاضر به ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونیهاي تولید استان خراسان رضوي به شیوه SWOT میپردازد.
تجزیه و تحلیل هاي حاصل از مدل SWOT نشان میدهد تعاونیهاي تولید استان از نقاط قوت درونی مانند ارائه اطلاعات مشاورهاي و فنی به اعضاي تعاونی، بالا بودن سطح تحصیلات و آگاهی فنی مدیرعاملان و هیأت مدیره و ارتباط مستمر تعاونیها با روستاییان با امتیازهاي وزنی %107.8 ، %90.6 و %75 و فرصتهایی چون بستر قانونی مناسب، حمایت دولت از تسطیح اراضی و اجراي طرحها و حمایت دولت از تعاونیها طبق اصل 44 قانون اساسی به ترتیب با امتیازهاي وزنی %93.6، %93.6 و %79.8 برخوردارند.
در مقابل نبود نقدینگی و سرمایه لازم با امتیاز وزنی %90.4 از مهمترین نقاط ضعف درونی و موازي کاري در وظایف تعاونیهاي تولید روستایی، عدم وجود زیرساختهاي لازم و عدم واگذاري مسئولیت به شبکه تعاونیهاي تولید روستایی به عنوان متولی اصلی به ترتیب با امتیاز وزنی %108، %87.6 و %74 به عنوان مهمترین تهدیدهاي بیرونی محدودیت هایی را براي تعاونی هاي تولید استان بوجود آورده است. بدیهی است بازنگري در قوانین و مقررات و اصلاح و ارائه سیاست هاي صحیح میتواند زمینهاي مناسب براي رفع محدودیتها و تهدیدها و استفاده مطلوب از ظرفیتهاي درونی و فرصتهاي بیرونی فراهم آورد.
کلیدواژهها: تعاونیهاي تولید، استان خراسان رضوي، توسعه ، مدل .SWOT
مقدمه
درکشورهاي در حال توسعه افزون بر نیمی از جمعیت در نواحی روستایی زندگی می کنند و بیشتر آنها را کشاورزان خرده پا تشکیل می دهند که معیشت آنان از طریق کشاورزي و فعالیتهاي مربوط به آن تامین می شود. کارایی فعالیت حرفه اي کشاورزان خرده پا به علت عدم بکارگیري فن آوریهاي نوین و ماشینهاي کشاورزي بسیار پایین است. رفع معضلات این جمعیت عظیم تنها از طریق برنامه ریزي آگاهانه توسعه روستایی امکان پذیر است.
توسعه روستایی یعنی بهبود کیفیت زندگی روستاییان بویژه افراد کم درآمد روستایی. این امر بویژه از طریق بهبود وضعیت کشاورزي و از طریق تقویت ساختارهاي مشارکتی در میان مردم روستایی عملی است. بسیاري از صاحبنظران معتقدند انجام فعالیتهاي حرفهاي روستاییان در قالب همکاري و تعاون میتواند موجب ارتقاي کارایی و بهبود وضعیت اقتصادي آنان شود. تعاونی هاي تولید به کشاورزان روستایی امکان میدهند که بطور مستقیم در توسعه محیط زندگیشان مشارکت نمایند و باعث افزایش درآمد و خوداشتغالی در میان روستاییان خصوصا روستاییان فقیر می شوند.
با توجه به این موضوع امروزه اکثر کشورها در صدد بهره برداري از تعاونیهاي تولید روستایی جهت دستیابی به توسعه پایدار هستند. در ابتداي سال 2002 در کشورهاي عضو اتحادیه اروپا 132 هزار تعاونی کشاورزي با 84 میلیون عضو و 2/3 میلیون نفر شاغل فعال بوده اند. در همین سال در کشور چین به تنهایی 9477 تعاونی با 1/193 میلیون عضو وجود داشته است. گسترش رو به رشد تعاونیها در جهان گویاي این مساله است که امروزه تعاونیها می توانند با توان بیشتري حیات طبیعی، اقتصادي و اجتماعی جوامع روستایی را تحت تاثیر قرار داده و موجبات توسعه پایدار را فراهم آورند.
در ایران و در استان خراسان رضوي به عنوان یکی از قطبهاي مهم کشاورزي کشور، تعاونیهاي تولید نقش غیر قابل انکاري در ساختار اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی جوامع روستایی دارند. لذا بهره گیري از تمامی زمینه ها و ظرفیت هاي بالفعل این واحدهاي اقتصادي، اجتماعی و شناخت دقیق مسائل و مشکلات و چالشهاي رو در روي آنها و هدایت، حمایت و نظارت این سازمانهاي مردمی مساله اي بسیار ضروري می باشد.
حال سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که پتانسیلها و محدودیتهاي تعاونیهاي تولید روستایی استان کدام است و چه راهبردها و راهکارهایی جهت توسعه و افزایش کارایی و ثمر بخشی آنها وجود دارد؟ تحقیق حاضر با توجه به این ضرورتها و به منظور اهداف زیر انجام شده است:• بررسی تاریخچه و وضعیت کنونی تعاونیهاي تولید روستایی در ایران و استان خراسان رضوي• بررسی ظرفیتها و محدودیتهاي درونی و فرصتها و تهدیدهاي بیرونی تعاونی هاي تولید استان خراسان رضوي با استفاده از مدل SWOT• ارائه راهبردها به منظور بهره گیري بهینه و هدفمند از نقاط قوت و فرصتها و کاهش نقاط ضعف و تهدیدها.
مبانی نظریه اي تحقیق
تعاونیها، با فراهم نمودن شرایطی مناسب به مردم روستایی امکان تصمیم گیري در امور مربوط به خود را می دهند و روستاییان متناسب با برنامه هاي دولت می توانند امور اقتصادي خود را بر عهده گیرند و این مساله ضمن کاهش بار هزینه هاي دولتی، باعث بهبود شرایط اقتصادي و اجتماعی روستاییان می شود. مطالعات مختلف انجام شده در جهان و ایران نشان می دهد که تعاونیهاي تولید کشاورزي نقش مهمی در بهبود وضعیت اشتغال و درآمد روستاییان داشته اند. به عنوان مثال تعاونیهاي تخصصی کشاورزي در چین ، تعاونیهاي بازاریابی محصولات کشاورزي در نیوزلند تعاونیهاي تولید کشاورزي در ترکیه و تعاونیهاي تولید کشاورزي در ایران زمینه مناسبی را جهت توسعه کشاورزي در سطح محلی، منطقه اي و ملی بوجود آورده اند.
دانینگوا و دیگران نشان می دهند که تعاونی هاي کشاورزي تولید کنندگان کشاورز را قادر می سازد که از فرصتها به نحو مطلوب استفاده کرده و باعث افزایش ثروت و قدرت میان اعضاي جامعه شده و ثبات بیشتري را براي اعضا به ارمغان می آورند جمعه پور با مقایسه بهره برداري کشاورزي در قالب نظامهاي همکاري جمعی سنتی و کشاورزي خرده مالکی نشان می دهد که در چارچوب نظام بهره برداري گروهی منابع آب و خاك به صورت بهینه مورد استفاده قرار می گیرد و زمینه مناسبی براي مشارکت و همکاري سازمان یافته مردم فراهم می شود.
لهسایی زاده از بررسی تعاونیهاي تولید در کشور خاطر نشان می سازد که تعاونیها نقش موثري در افزایش تولید و بازده و توسعه کشاورزي داشته اند و به همین دلیل دولت خط مشی توسعه تعاونیها را مورد بررسی قرار داده است قیاسی و دیگران نیز نشان می دهند که حتی در کشورهاي توسعه یافته نیز تعاونیها نقش مهمی در اقتصاد روستایی دارند. در آمریکا تعاونیهاي کشاورزي حدود یک سوم از تولیدات مصرفی و نیازهاي مالی را فراهم می کنند. آنها تعاونیهاي کشاورزي را مدل بسیار موفقی می دانند که نقش مهمی در سازماندهی سرمایه هاي کوچک کشاورزان خرده پا، استفاده بهینه از منابع محدود آنها و بالاخره افزایش درآمد آنها دارد.
هاردستی به نقش مهم تعاونی هاي تولید در کالیفرنیا اشاره می کند و آن را به عنوان یک استراتژي نیرومند بازاریابی محصولات کشاورزي محسوب می کند از سوي دیگر مطالعات زیادي نیز نشان می دهد که اغلب تعاونیهاي تولید در اغلب کشورهاي جهان سوم و از جمله ایران با مشکلات و چالشهایی مواجه هستند: دولتر و دیگران با بررسی تعاونی هاي تولید در کشورهاي آفریقایی نشان می دهند که عوامل مختلفی مانند دولتی شدن تعاونیها و ضعف مدیریت و نبود منابع مالی مهمترین عوامل در عدم موفقیت و شکست تعاونی ها بوده اند.
براي مثال عدم موفقیت تعاونی ها در کنیا، اوگاندا و در روآندا با مساله کمبود منابع مالی ارتباط دارد و اعضاي خیلی فقیر استطاعت لازم را براي سرمایه گذاري در تعاونی ها ندارند و عملا از مشارکت در تعاونی ها باز می مانند.