بخشی از مقاله

چکیده

هدف این تحقیق تحلیل مولفههای کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای توسعه روستایی استان زنجان بود. این پژوهش به لحاظ شیوه گردآوری دادهها، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش 335 نفر از اعضای اصلی هیات مدیره تعاونیهای توسعه روستایی در استان زنجان بودند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران - 2001 - ، تعداد 105 نفر از آنان از طریق روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده گردید.

روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیشآزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسشنامه در حد مناسب - بالای - 0/75 بود. نتایج کسب شده از تحلیل عاملی نشان داد که مولفههای کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای توسعه روستایی استان زنجان در قالب شش عامل نوآوری و خلاقیت، ساختار منعطف، ریسک-پذیری- پیشگامی، جو سازمانی اثربخش، تیمسازی و فعالیتهای گروهی و یادگیری سازمانی طبقهبندی شدند که در مجموع این شش عامل در حدود 65/58 درصد واریانس کل را تبیین نمودند.

مقدمه

مهمترین دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی انسانها حاصل مشارکت بوده است؛ از جمله شکلهای حقوقی مشارکت که در مقایسه با سایر اشکال آن تاکید بیشتری بر جنبههای انسانی دارد، شکلگیری و فعالیت انسانها در قالب سازمانهای تعاونی است

شرکتهای تعاونی به سبب قایل شدن نقش فعال و مشارکت دادن اعضای خود در تمامی مراحل، به کانونهای اصلی تبلور مشارکت اشتهار یافتهاند. تعاونیها امکانات و ظرفیتهای بالقوهای در فراهم ساختن شرایط پایدار اقتصادی دارند که سبب شده است بخش قابل توجهی از اقتصاد در جهان محسوب شوند و تامین کننده توسعه پایدار باشند

علیرغم اهمیت و جایگاه تعاونیها، بررسی اولیه عملکرد آنها به ویژه تعاونیهای توسعه روستایی در نقاط مختلف کشور از جمله مناطق روستایی استان زنجان نشان دهنده آن است که به موازات رشد کمی نسبتاً مناسب، این تعاونیها رشد کیفی مطلوبی نداشتهاند و به خوبی نقش خود را ایفا نکردهاند

در این زمینه، به دلیل وجود برخی مشکلات در ابعاد مختلف اعم از ساختاری، محیطی/ زمینهای، آموزشی، قانونی و غیره، تعاونیهای توسعه روستایی نتوانستهاند در میسر و قالب پیشبینی شده حرکت نموده و به اهداف مشخص شده در سند چشمانداز بیست ساله کشور دست یابند

در چنین شرایطی، بسیاری از محققان و صاحبنظران بر این باورند که توسعه کارآفرینی در شرکتهای تعاونی در قالب کارآفرینی سازمانی میتواند نقش اساسی در کمک به تعاونیها جهت دستیابی به اهدافشان ایفا نماید و اهرم نیرومندی برای برون رفت از شرایط نامطلوب کنونی باشد. در واقع، اگر بخش تعاون به طور اعم و تعاونیهای توسعه روستایی به طور اخص بخواهند به اهداف مصرح در قانون اساسی و شرایط ایدهآل دست یابند، لازم است به بهبود عملکرد تعاونی، رفع موانع ساختاری، دستیابی به ترکیب اعضای مناسب و به ویژه توسعه کارآفرینی سازمانی و ایجاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه توجه جدی نمایند

با توجه به مطالب اشاره شده، این تحقیق با هدف اصلی شناسایی و تحلیل مولفههای کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای توسعه روستایی استان زنجان طرح و انجام گرفت.

بر اساس شاخصها و معیارهای مختلف، تقسیمبندیهای متفاوتی از انواع تعاونیها صورت گرفته است که یکی از مهمترین انواع آنها بر حسب بستر و محیط فعالیت، تعاونیهای توسعه روستایی میباشند که با هدف اصلی کاهش تصدیگری بخشهای دولتی و تحکیم مشارکتهای مردمی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، اشتغالزایی و توسعه فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، کمک به عمران و آبادانی و رشد اقتصادی روستاها و جلوگیری از مهاجرت روستاییان، اقدام به تشکیل و راهاندازی آنها گردید

زمینه فعالیت این شرکتها بسیار وسیع بوده و شامل مواردی همچون احداث واحدهای تولیدی - کشاورزی، معدن، صنعت و صنایع دستی - و خدماتی - واحدهای اقامتی، تفریحی، خدمات گردشگری و غیره - ، ایجاد زیرساختهای آموزشی، فرهنگی و تجاری، ارایه خدمات اعتباری- مالی به اعضا و روستاییان و در نهایت تمامی زمینههای مرتبط با رشد و توسعه روستاها میشود

تعاونیها که ارزشافزایی اجتماعی آنها به خوبی شناخته شده است و بستری برای اقدام جمعی به حساب میآیند، به خوبی با کارآفرینی همسو و سازگار هستند. تعاون بستر مناسبی برای کارآفرینی و کارآفرینی به منزله یکی از پیششرطهای اصلی موفقیت تعاونی به شمار میرود

تعاونیها میتوانند با بهرهگیری از مولفههای کارآفرینی سازمانی همچون خلاقیت، نوآوری و ریسکپذیری موفقتر عمل نمایند. تعاونی کارآفرین، شرکتی است اقتصادی-اجتماعی، پویا، انعطافپذیر و متشکل از افرادی با اعتماد به نفس بالا، خلاق، ریسکپذیر، فرصتگرا، پرتلاش و متعهد که بر مبنای همیاری و دموکراسی تشکیل میگردد

به هر حال، کارآفرینی سازمانی، به عنوان یکی از شاخههای اصلی کارآفرینی، بدون شک سهم چشمگیری در توفیق و تعالی سازمانها - از جمله تعاونیها - دارد و میتواند پویایی سازمانی را با ارایه روشهای جدید و ایجاد مزیت نسبی به ارمغان بیاورد

کارآفرینی سازمانی مجموعه فعالیتهایی است که بهرهبرداری از مزایای رقابتی نوآوری در یک شرکت/ سازمان خاص را امکانپذیر نموده و رهیافتی در نهادینه کردن نوآوری در سازمانهاست

در کارآفرینی سازمانی، یک شرکت/ سازمان با ایجاد محیط و فرهنگ کارآفرینانه به اعضای خود کمک مینماید تا در امور کارآفرینی مشارکت نموده و طی آن محصولات و خدمات نوآورانه به مشتریان خود ارایه دهند

کارآفرینی سازمانی، سازمانها را برای دستیابی به هدفهایی مانند کسب دانش برای دستیابی به درآمد بیشتر - سیدجوادین و همکاران، - 1390، موفقیت در سطح بینالمللی - Morris et al., 2007 - ، القای روحیه نوآوری و خلاقیت به کارکنان، بهبود سطح کیفیت تولیدات و خدمات و در نتیجه افزایش رضایتمندی ارباب رجوعان - Covin and Miles, 1999 - ، ایجاد فضای مناسب برای ظهور کارآفرینی - طلایی، - 1390 و در نهایت کارآفرین شدن سازمان کمک مینماید

آنچه مسلم است در حال حاضر کارآفرینی سازمانی به سرعت در حال تبدیل به یک سلاح انتخابی برای بسیاری از سازمانها و تلاشی برای ایجاد ذهنیت و مهارتهای کارآفرینانه و البته وارد ساختن این ویژگیها و ذهنیتها به درون فرهنگ و فعالیتهای سازمان است. اهمیت کارآفرینی سازمانی بدانجا رسیده است که برخی صاحبنظران آن را یکی از عوامل تولید مانند سرمایه و کار میدانند

با توجه به هدف اصلی تحقیق و در قالب محدوده موضوعی پژوهش در این بخش به مرور نتایج برخی از مطالعات تجربی انجام گرفته در داخل و خارج از کشور پرداخته شده است. کاوسی و رحمتی زنجانطلب - 1390 - در تحقیق خود با هدف "طراحی و ارائه الگویی برای ارتقای کارآفرینی سازمانی" دریافتند به منظور استقرار کارآفرینی باید با توجه به عوامل ساختاری، زمینهای و رفتاری، از فعالیتهای کارآفرینان حمایت کنند و بسترهای لازم رابرای اجرای آن فراهم آورند.

با توجه به نتایج کسب شده در این تحقیق، برای تحول ساختار سازمانی از ساختار سنتی و بوروکراتیک به ساختار ارگانیک و کارآفرینان پیشنهاد شد کارها از طریق تیمسازی به جای استفاده از واحدهای رسمی و وظیفهای انجام شود، قوانین و مقررات متنوع و گوناگون و نیز میزان پیچیدگی و تمرکز در سازمان کاهش یابد و ساختار ماتریسی به اقتضای پروژههای خاص به منظور انعطافپذیری و تطبیق با تغییرات محیطی ایجاد شود.

حسین پور و زارعیوش - 1389 - در پژوهشی با هدف بررسی "الگوی کارآفرینی سازمانی اداره کل تعاون استان تهران" به این نتیجه دست یافتند که برای افزایش کارآفرینی سازمانی، ساختارهای ارگانیک و پویا با ویژگیهایی چون لایههای ساختاری کمتر، انعطافپذیری ساختاری، تمرکز پایین و پیچیدگی کمتر، جلوگیری از قوانین و مقررات دست و پاگیر، توانمندسازی دیگران، بهادادن به افراد خلاق و نوآور باید مورد توجه قرار داده شود.

در تحقیق دیگری، کمالیان، نورمحمد و الیاس کردی - 1389 - در مطالعه عوامل تأثیرگذار بر کارآفرینی سازمانی و نقش آن در پیادهسازی استراتژی کارآفرینی به این نتایج دست یافتند که فراهم شدن شرایط مناسب سازمانی، تأثیر بسیار زیادی در تمایل کارکنان به کارآفرینی دارد؛ بدین معنی که ویژگیهای سازمانی با رسمیت زیاد، کنترل شدید، سیستم پاداش نامناسب، عدم وجود حمایت مدیریت فاکتورهایی هستند که نوآوری را در سازمان و کارکنان از بین میبرد. البته مهارتها و وجود ویژگیهای کارآفرینی در نیروی انسانی، در نهادینه شدن کارآفرینی در سازمان بسیار موثر است. همچنین، نتایج نشان داد که حمایت مدیریت مانند حمایتهای مالی، ارتباط نزدیکتر با صاحبان ایده و حمایت از آموزشهای کارآفرینی در سازمان بیشترین تأثیر را بر توسعه کارآفرینی در سازمان دارد .

علیمردانی، قهرمانی و ابوالقاسمی - 1389 - در پژوهش خود در بررسی رابطه میان ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانینشان دادند که بین مولفههای ساختار سازمانی - رسمیت، پیچیدگی و تمرکز - ، با کارآفرینی سازمانی رابطهای معنادار وجود دارد و این رابطه به صورت منفی و معکوس است، یعنی هر چه ساختار سازمانی بروکراتیکتر و خشکتر باشد، تمرکز سازمانی و پیچیدگی بالاتر باشد، کارآفرینی سازمانی کاهش مییابد.

ذوالفقاری - 1388 - در پژوهش خود با عنوان بررسی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمانهای کار و اموراجتماعی دریافت مواردی همچون تشویق کارکنان به ارائه ایدههای نو و خلاقیت در سازمان، افزایش روحیه تحمل ابهام در کارکنان سازمان، سهیم نمودن کارکنان مستعد در برنامهریزیها و اجرای آنها، افزایش آگاهی از طریق الزام کارکنان به شرکت در دورههای مربوطه، افزایش تفویض اختیار از سوی مدیران به کارکنان خلاق، تقویت ویژگیهای کارکنان در راستای کارآفرینی، بهبود سبک رهبری، ایجاد محرکهای انگیزشی مناسب در سازمان برای ترغیب خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی از مهمترین مولفههای کارآفرینی سازمانی میباشند.

نتایج پژوهش گرجی و سمیعی - 1387 - با عنوان "بررسی رابطه میان واگذاری فعالیتهای دولتی و توسعه بستر کارآفرینی سازمانی" نشان داد که برای توسعه هر چه بیشتر بستر کارآفرینی سازمانی، بایستی مولفههای زیر را مد نظر قرار داد:

وجود آرمان و هدف مشترک در هدفگذاریهای سازمان، جایگزینی ارتباطات غیررسمی به جای ارتباطات رسمی و بروکراتیک، حمایت مادی و معنوی از طرحها و افراد خلاق و نوآور، ایجاد یک سیستم پاداش و تشویق هدفمند و دارای بازخورد، فرصتگرایی و استفاده از فرصتهای موجود، ایجاد و برقراری روحیه همکاری و ارتباط متقابل میان کارکنان و از میان برداشتن قلمرو حکومتی، اصلاح و سازماندهی چارت سازمانی و ادغام برخی پستها و مشاغل موازی و غیرضروری و ایجاد ساختار سازمانی با سلسله مراتب.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید