بخشی از مقاله

چکیده :

دولتهاي شیعی در ایران علاوه بر اینکه یک حکومت سیاسی بوده ، سعی در جهت ترویج تشیع و خدمت به دین داشته اند . دلیل آن حاکم بودن روح دینی بر جامعه بود . پرسش اساسی این تحقیق آن است که : علل پیدایش حکومت شیعی در ایر ان کدامند ؟پس از استیلاي هولا کوخان بر ایران که آزادي مذاهب را اعلام کرد تشیع فرصت این را پیدا کرد که با دیگر مذاهب و ادیان وارد گفتگو شود و توسعه یابد . مذهب تشیع با استفاده از فرهنگ و تمدن ملی غنی ایران بر روي حاکمان وقت تأثیر زیادي گذاشت و آنها را به سوي خود جذب نمود.

نقش علماي بر جسته در این دوران که نفوذ زیادي بر تازه مسلمانهاي مغول داشتند انکار ناپذیر بود . در این دوران خدمات و توسعه فراوانی در امور مذهب صورت گرفت ، اما حکومت ظاهر ملی نداشت این خود بستر محکمی براي حکومتهاي مذهبی ملی آینده ایران که برجسته ترینش صفویه بود ایجاد نمود به عبارتی حکومت غیر ملی ولی مذهبی شیعه در ایران در یک پوست اندازي بعدها به یک حکومت مذهبی ملی صفویه تبدیل شد که کمک شایانی در متمرکز نمودن تمام اقوام ایرانی به سمت تعالی یک حکومت مرکزي قوي داشت .

نتیجه مقاله حاکی از آن است که صفویه با استفاده از مذهب تشیع از حکومت ملی مقتدري به مدت 2/5 قرن در ایران بهره جست و اسکلت حکومت تشیع امروزي در ایران بسته شد. در تحقیق فوق از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است .

-1 مقدمه

مذهب در اروپاي وسطی به عرصه سیاست و حکومت ورود نمود . ما حصل حکومت کلیسا بر پایه تفتیش عقاید و عدم انعطاف در مقابل نوگرایی و خرد ورزي بابی شد که غرب در مقابل آن جبهه گیري کرده ،یعنی ملتهاي به اصطلاح دموکراتیک امروز غربی پیشرفت و آزادي خود را مرهون رهایی از یوغ چارچوب خشک و شکننده کلیسا بدانند .

در مقابل مذهب شیعه در دوران صفوي با دیدي باز و به روز از ابزار سیاست و حکومت استفاده نموده اساس دانش و تمدنی را پایه ریزي نمود که خود امروز محور هدایت انسانهاي آزاده به سوي عدالت و خرد گرایی می باشد

- کلیسا با مذهب چه نوع داد و ستدي نمود؟

- علماي مذهبی و پادشاهان صفوي ایران چه تعاملی با مذهب شیعه داشتند ؟

- تشیع چقدر از این حکومتهاي مذهبی سود برد ؟

یا چقدر حکومتها از موقعیت تشیع در روح مذهبی جامعه جایگاه خود را مستحکم نمودند ؟ محل تحلیل و بررسی هست . نتیجه این مقایسه چیزي است که تا حدودي ماهیت دولتهاي شیعی ایران را روشن می سازد ،اما آنچه که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که در یک روند دو سویه که هردو طرف از هم بهره بردند ؛

تشیع توانست روز به روز به بالندگی و تکامل خود نز دیک تر شود مانند نهالی که به یک درخت تنومند مبدل گشت و ریشه هاي خود را در این سرزمین پهناور گستراند و شاخه هاي خود را در خارج از فلات ایران نیز پهن نمود .

در زمان صفویه مبانی علوم عقلی و و فقه تشیع توسعه یافت ، تا جایی که بیراه نیست بگوییم سلسله صفویه ایجاد کننده یک حکومت شیعی گسترده در مملکت ایران بود در این رهگذر نقش تمدن ایرانی در خدمات شایان به اسلام و روند رشدوتکامل شیعه را هرگز نمی توان فراموش نمود. پیشوایان مذهب شیعه ، توسعه علوم عقلی و فقهی را در راس امورشان قرار دادند .

این درست همان چیزي بود که ایرانی تشنه جویاي علم را سیراب می کرد بعد عرفانی شیعه که با تصوف ایرانی همخوانی داشت در پذیرش مذهب تشیع تاثیر گذار بود ،کما اینکه بعضی از حکومتهاي محلی در ابتدا حکومتهاي تشیع صوفی گرایانه بودند که بعد ها با رشد بعد عقلانی شیعه به نقطه اعتدال رسیدند . خود صفویه ابتدااز بعد عرفان شیعه استقبال کرد و سپس بعد عقلانی و بعد از آن بعد سیاسی شیعه پرداخت .

شیعه از یک دوره صرفا به عنوان مذهب اعتقادي عامه جامعه به یک سطح بالاتر و برجسته تر که نهایتا حکومت سیاسی می بود ارتقاء یافت .

حکومت صفویه در دوران اوج خود به یک حکومت شیعه مذهب سیاسی تبدیل شد که به واسطه جایگاه ویژه مذهب شیعه در اکثر اقوام ،کشور ایران توانست به هویت و اقتدار ملی دست یابد. روش انجام این تحقیق با توجه به ماهیت نظري ان توصیفی - تحلیلی و اسنادي است و ابزار و گرد آوري اطلاعات ان نیز به شیوه کتابخانه اي - منابع کتابخانه اي و اینترنتی - انجام شده است .

-2 مبانی نظري :

ایرانیان ازابتدا که در این سرزمین به عنوان یک ملت مستقل هویت یافتنددر زمینه مذهبی حساسیت داشته و از جمله نخستین ملتهایی بودند که به وجود خداي یگانه پی برده و یکتا پرست شدند . از دیدگاه جغرافیاي دینی و مذهبی نام ایران و شیعه به هم پیوند خورده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید