بخشی از مقاله

مقدمه:

از آنجا که یکی از مهمترین اهداف در تمامی جوامع، تعلیم و تربیت میباشد؛ لذا دست اندرکاران این حوزه را متوجه هدایت و سازماندهی فرایندهاي آموزشی، جهت تربیت و آمادهسازي افراد براي جامعه در حال رشد نموده است؛ بنابراین تربیت انسانهاي هشیار و آگاه، از اهداف هر نظام آموزشی است و تحقق چنین هدفی در برنامههاي درسی لازم و ضروري است. براي رسیدن به این هدف، گنجاندن مفاهیم فلسفی در کتابهاي درسی میتواند به کودکان یاري رساند.

از آنجا که کتابهاي درسی یکی از مبانی مهم در رشد تفکر و ارتباط با کودکان هستند، لازم است طوري نگاشته شوند که اصول مهارتهاي فلسفی در نگارش آن مورد توجه قرار گرفته باشند .تفکر فلسفی بچهها را قادر میسازد تا مسائل تأثیر گذار بر زندگی خود راعمیقاً بررسی کنند و همچنین به آنها کمک میکند سؤالات خود را بسط دهند، فرضیه-سازي و تجزیه و تحلیل کنند و در سطح بالاییتفکّر و استدلال کنند؛ بنابراین با تأکید بر اهمیت مباحث فلسفی، پرورشتفکّر فلسفی یکی از هدفهاي اصلی تعلیم و تربیت قلمداد شده؛ لذا نظام آموزش و پرورش باید به جاي ارائه صرف اطلاعات به یادگیرندگان، موقعیتهاي مناسب براي پرورشتفکّر آنان را فراهم آورد.

بیان مساله:

در نظام آموزش و پرورش فعلی، رشد روزافزون نظام آموزش محوري و تفریط در حذف فلسفه به بهانه عدم توانایی کودکان درتفکّر انتزاعی، کودکان ما را به سمتی سوق داده است که تنها با حفظ تجارب و نظریات علمی دیگران دست و پنجه نرم کنند. آموزش فلسفه به کودکان برنامهایی است که کودکان مدرسهایی را در تمام مباحث کلاسی مشارکت میدهد.هدف اساسی از طرح مباحث آموزش فلسفه به کودکان، پرورش فضائلی مانند توجه، تمرکز، همکاري، صداقت، استدلال، تجسم و کاوش میباشد - فیشر،. - 2007 این فلسفه بر این ایده مبتنی است که کودکان قابلیت ها و تواناییهاي استدلال و دانش خود را در یک اجتماع ساخته و این توانایی را می یابند که در برخورد با مسائل شقوق مختلف را بررسی کنند - قائدي،. - 23 : 1383 یکی ازجنبههاي مهم جنبش فلسفه براي کودکان تخیل و پرورش تفکّر خلاق است.

همان چیزي که براي کییرکگارد و سایر هستیگرایان از اهمیت خاصی برخوردار است - لیپمن،. - 1993 می توان گفت که مهم ترین وظیفه آموزش فلسفه ،آموزش مهارت ها وتفکّر فلسفی استتفکّ.ر فلسفی به شناسایی و بررسی فعال و پایدار یک نگرش و دانش گفته می شود که هدف آن ایجاد شناخت علمی و گرایش به سوي آن است - رضایی، - 20 :1389 .لیپمن و همکارانش معتقدند کهتفکّر فلسفی تنها به معنیتفکّر و استدلال صرف نیست، بلکه مستلزم تفکّ"ر دربارهتفکّر"3است؛ لذا میتوان نقطه آغازتفکّر کودکان را توجه به بعد پرسشگري، درگیري ذهن به وسیله پرسشهاي فلسفی و گفت وگو درباره مباحث فلسفی دانست - اسکندري، - 3 :1386 پس،تفکّر فلسفی موقعیتی را فراهم میکند تا دانش آموزان سؤالهاي خود را پیرامون مفاهیم بپرسند و آنها را بررسی کنند. - قراملکی،. - 29 :1384 کودك از طریقتفکّر فلسفی مهارت هاي فلسفی را یاد می گیرد.

مهارت فلسفی، مهارتهايتفکّر و یادگیري مبتنی بر تحقیق است. یا به عبارت دیگر، مهارت فلسفی افزایش قدرتتفکّر و استدلال و پردازش و دریافت درست اطلاعات است - مایرز،. - 64 :1380 برك براي مهارت فلسفی هفت مؤلفه را بیان می کند که شامل: تشخیص و مورد پرسش قراردادن فرضها، کشف شیوه هاي جدیدتفکّر و عمل کردن، شکگرایی اندیشمندانه، پیش بینی آینده، شناخت تناقضات درونی یک موضوع و شناخت منابع خود میباشد.

- حبیبی پور،. - 8 :1386 به اعتقاد بایرد - 1990 - 4 یکی از ارکان اصلی آموزش علوم تجربی، فعالیتهاي آزمایشگاهی است که رشد دانش، مهارت و نگرشهاي علمی را در دانشآموزان به وجود آورده و افزایش خواهد داد - بدریان، . - 132 :1387 وایت - 5 - 1996 معتقد است که انجام دادن فعالیتهاي آزمایشگاهی، علاوه بر تثبیت یادگیري و افزایش میزان ماندگاري مفاهیم آموخته شده، سبب دستورزي و نیز کسب مهارتهایی میشود که در زندگی روزانه مورد استفاده قرار میگیرند و زمینههاي نوآوري، خلاقیت وتفکّر انتقادي را در دانشآموزان فراهم میکنند - بدریان، - 132 :1387؛ بنابراین درس علوم تجربی میتواند دانشآموزان را از نظام آموزشی حافظه محور خارج کرده و از طریق انجام آزمایشات و فعالیتهاي عملی، ذهن دانشآموزان را به چالش کشانده و با دید و نگاه میان رشتهایی به درس علوم تجربی، به فعال بودن شاگردان در فرآیند یادگیري و ایجاد روحیه انجام دادن فعالیتهاي گروهی و مشارکتی در آنها کمک کند.

انجام این گونه فعالیتها به درك حقایق و مفاهیم علمی و سبب فعالتر شدن یادگیري وتفکّر کردن درباره اهداف آزمایش در دانشآموزان کمک میکند؛ لذا با این فعالیتها به جاي قرار گرفتن دانش آموزان در مقابل بارش یک طرفه اطلاعات، به مبادله اطلاعات و تجربه میپردازند. با توجه به آنچه ذکر شد این پژوهش در صدد یافتن این مسئله هست که تا چه حد در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارتهايتفکّر فلسفی تأکید شده است؟

پرسش هاي پژوهش:

سؤال اول: تا چه میزان در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارت کاوشگري دانشآموزان تاکید شده است؟

سؤال دوم :تا چه میزان در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارت کنجکاوي دانشآموزان تاکید شده است؟

سؤال سوم :تا چه میزان در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارت استنباط دانشآموزان تاکید شده است؟

سؤال چهارم :تا چه میزان در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارت استدلال دانشآموزان تاکید شده است؟

سؤال پنجم:تا چه میزان در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارت ارتباط دانشآموزان تاکید شده است؟

سؤال ششم:تا چه میزان در کتاب درسی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر مهارت انتقادپذیري دانشآموزان تاکید شده است ؟

روش پژوهش :

روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی از نوع پیمایشی میباشد.

مبانی نظري پژوهش:

آشناسازي کودك با مهارتهاي اندیشیدن میتواند علاوه بر تأثیرات مثبت گفتاري و شنیداري، روند اجتماعی شدن کودك را تسریع نماید؛ مهم-تر اینکه به رشد استقلال فکري،تفکّر انتقادي و خلاق در کودکان کمک مینماید براي رسیدن به این اهداف، گنجاندن مفاهیم فلسفی در کتاب هاي درسی میتواند به کودکان یاري برساند. اگر تربیت را رویکرد آزادانه و آگاهانه به سمت ارزش هاي انسانی بدانیم، در نتیجه آموزش و پرورش باید به پرورش بازشناسی عقاید و نظرات صحیح از ناصحیح دانشآموزان ختم شود.

در غیر اینصورت دانش آموز زندگی خود را تحت تأثیر عادات، رسم و رسوم وگاه بر مبناي اتفاقات پیش خواهد برد؛ بنابراین آموزش وپرورش باید درست اندیشیدن درباره اندیشهها را به دانش آموزان آموخته و آنان را طوري تربیت کند که هدفمند و آینده نگر باشند و در تعبیر و تفسیر مسائل به قضاوت درست بپردازند - رمضانی، - 23 :1389 به عقیدة آيسیدور استار - 1963 - 6تفکّر فلسفی یعنی مهارت تشخیص درستی از نادرستی و تشخیص حقیقت از خیال - شعبانی،. - 82 :1382 هنري گیروکس - 1978 - 7 تفکر فلسفی را جست وجوي صافیها در خلال اطلاعات و عقاید نویسندگانی که حقایق انتخاب و مسئلهها را تعریف و مشخص میکنند، می داند.

مک پک - - 1981 معتقد است کهتفکّر فلسفی در عالی-ترین معناي خود علاوه بر اینکه معناي شناختی - قضاوت بر اساس شواهد مستدل - را شامل میشود، مجموعهاي از گرایشها و منش-هاست - همان: - 82 مایرز تفکّر فلسفی را شناسایی استدلالهاي غلط، دوري از تناقضات اظهار شده در مباحث دیگران و عدم هیجان عاطفی در رویارویی با مسئله تعریف کرده و معتقد است که مهمترین عامل درتفکّر فلسفی، طرح پرسشهاي مربوط با مسئله و نقد و بررسی راهحلهاستتفکّ.رفلسفی این امکان را به کودکان می دهد تاتفکّرات خود را مورد تأمل قرار داده و با همسالان خویش به کندوکاو پیرامون سؤالهاي فلسفی بپردازند و از اینرو با میراث عقلی خویش آشنا شوند.

ویلیامز - Williams 1993 - 8 معتقد است که تأثیر اجراي برنامه آموزشتفکّر فلسفی به کودکان بر پیشرفت ارتباطی کودکان - کلامی و غیرکلامی - مؤثر بوده و معلم ان بهبود قابل ملاحظه روابط میان فردي،خصوصاً درگوشدادن به نقطه نظرات دیگران، کاهش خشم و تحقیر نمودن دیگران و حمایت از تعاملات گروهی را در بین این دانشآموزان اعلام نمودند. مکگینس - Mcguinness 1999 - 9 معتقد است که آموزگاران با اتخاذ رویکرد آموزش تفکّر، میتوانند روابط اجتماعی کودکان دبستانی را پرورش دهند و برکیفیتتفکّرکودکان اثر بگذارند . . سانجانا - Sanjana 2005 - 10 در پژوهش خود نشان داد که دانشآموزان شرکت کننده در برنامه آموزش فلسفه، عملکرد بهتري در مهارتهاي شناختی و اجتماعی و اخلاقی داشته اند .رزنیتس کایا 11در پژوهش خود نشان داد که کنشهاي مکالمهاي و مباحث فلسفی بر روي افرادي که در کلاسهاي کاوشگري فلسفی شرکت داشتهاند، تأثیر بسزایی در افزایش مهارتهاي استدلالی آنها داشته است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید