بخشی از مقاله

چکیده

کتاب درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری در نظام آموزشی است.به لحاظ این اهمیت و همچنین به سبب نقش محتوای کتاب درسی در برانگیختن , هدایت فعالیت ها و تسهیل یادگیری دانش آموزان , در این پژوهش , به تحلیل محتوای کتاب » علوم تجربی پایه ی پنچم ابتدایی « بر اساس هوش های چندگانه گاردنر و میزان فعال بودن پرداخته شده است . روش مورد استفاده در این پژوهش ,تحلیل محتواست . جامعه آماری پژوهش , کتاب علوم تجربی پایه پنچم ابتدایی سال 1394 می باشد .

واحد مطالعه , درس های مندرج در کتاب درسی می باشد. واحد تجزیه و تحلیل , متن , فعالیت ها و تصایر است . نتایج پژوهش نشان میدهد که محتوای کتاب , بیشتر به هوش دیداری و کمتر به هوش موسیقیایی پرداخته است . در قسمت تحلیل بر مبنای فعال بودن و غیر فعال بودن کتاب , ضریب درگیری متن %036 است که نشان می دهد به شیوه فعال نوشته نشده است. ضریب درگیری تصاویر نیز نشان میدهد که تصاویر دانش آموزان را در یادگیری درگیر نمیکند.همچنین ضریب درگیری %9 نشان میدهد که کتاب فعالیت محور هست.

مقدمه

گسترش دانش بشری درباره ماهیت و چگونگی یادگیری و رشد مغز در سال های اخیر بسیاری از پژوهشگران حوزه برنامه درسی را بیش از پیش ترغیب نموده است که هرچه بیشتر و موثرتر از این دانش ارزشمند در جهت بهبود یادگیری و آموزش بهره گیرند. نگاهی به سیر تحول رابطه بین علوم اعصاب و تربیت نشان می دهد که آگاهی از ماهیت و چگونگی یادگیری مغز , طراحی برنامه های آموزشی منطبق با نحوه ی یادگیری مغز دانش آموزان همواره یکی از دغدغه های مهم و اساسی بسیاری از عصب شناسان و مربیان بزرگ بوده است .

در واقع می توان گفت که در هر عصری , بسته به سطح دانش بشری از کارکرد مغز و چگونگی یادگیری آن , تفکر و سیاست تربیتی نیز تحت تاثیر قرار گرفته است . طرفداران الگوی طراحی سازگار با مغز با اتکا به مبانی عصب شناختی برنامه درسی , بر این باورند که یادگیری فرآیندی است که در مغز دانش آموزان رخ می دهد و مغز آنان هنگامی به بهترین صورت یاد می گیرد که مواد و تجارب یادگیری , منطبق با نیاز ها , توانمندی ها و علایقشان طراحی شود - نوری , . - 1390 از آنجا که آموزش و پرورش به دنبال رشد همه جانبه انسان است , در عصر حاضر مبحث تفاوت های فردی بسیار مورد تاکید و توجه متخصصان آموزش و پرورش بوده است .

آن ها راهبرد هایی به منظور رویارویی با این تفاوت ها ارائه نموده اند که از این میان عملی ترین راهبرد , طراحی و برنامه ریزی آموزش و یادگیری بر اساس این تفاوت هاست تا بهترین نتیجه حاصل گردد . در قرن حاضر دو نظریه مهم به منظور توضیح تفاوت های فردی به وجود آمده که محیط های یادگیری را بر اساس این تفاوت ها دسته بندی می کند . اولین نظریه , سبک های یادگیری است و دومین نظریه , هوش های چندگانه می باشد - کیامرئی و مومنی . - 1392, نظریه هوش های چندگانه , شیوه های جدیدی برای افراد متفاوت فراهم می کند تا اینکه آن ها فرصت های را یادگیری از طریق شیوه های که مناسب آنهاست به دست آورند .

هاوارد گاردنر روانشناس معاصر , برای نخستین بار , با تعریفی از هوش مبنی بر آنکه هوش , توانایی خلق محصول موثر , یا خدمت با ارزش در یک فرهنگ است , با به چالش کسیدن تلقی سنتی از هوش , هشت گونه مختلف هوش را مقوله بندی کرد . این مقولات عبارت اند از : هوش »    کلامی - زبانی ,  « هوش » منطقی - ریاضی , « هوش » بصری - مکانی , « هوش » حرکتی - جسمانی , « هوش » موسیقیایی , « هوش »    میان فردی , « هوش » درون فردی « و هوش » طبیعت گرا - « گاردنر , . - 2004 برنامه ی درسی مجموعه فرصت هایی برای یادگیری است ؛ اما آنچه واقعییت یادگیری است در حال تغییر است . بدین نحو که تلقی ما از یادگیری بر فرصت هایی که برای دانش آموزان فراهم می آوریم , تاثیر خواهد گذاشت . یکی از زمینه های که بر مفهوم یادگیری تاثیر می گذارد پژوهش های مربوط به مغز است .

در این دیدگاه مغز کلیتی بی نظیر است که در نظام های آموزشی تکه تکه شده و تفاوت میان آن ها مورد غفلت قرار گرفته است - تلخابی . - 1387, یافته های پژوهشگران درباره ی چگونگی یادگیری طبیعی مغز حاکی از آن است که مغز هر یادگیرنده در جست و جو و ساخت د انش و پردازش اطلاعات منحصر به فرد است .  این تفاوت ها به روشنی حاوی این پیام تربیتی عمده است که تجویز یک برنامه ی درسی یکنواخت برای همه یادگیرندگان نه تنها به لحاظ علمی مردود است , بلکه به لحاظ اخلاقی نیز , ترویج و اشاعه نابرابری در تربیت است.

- فوگاتی . - 2009, با توجه به اینکه تحقیقات نشان می دهند که در نظام آموزشی سنتی , تنها دانش آموزانی می توانند پیشرفت کنند که از هوش منطقی - ریاضی و کلامی - زبانی بالایی برخوردارند و کودکان دارای استعداد متفاوت , کم هوش و بی استعداد محسوب می شوند , می توان فرض نمود دانش آموزان ناموفق , در هوش منطقی - ریاضی و کلامی - زبانی در سطح پایینی قرار دارند , ولی این امکان وجود دارد که آن ها ×از لحاظ سایر مولفه های هوشی در سطح بالایی قرار داشته باشند. اهمیت کتاب درسی در این است که به قصد تعلیم و تربیت گروهی خاص طراحی و تولید می شود , بنابرین در تالیف آن باید به معیار ها متعهد بود . یکی از این معیار ها , توجه به تفاوت های فردی میان مخاطبان یا همان فراگیران است . فراگیران از قابلیت ها و توانایی های متفاوت در زمینه مقولات هوش برخوردارند .

به دلیل وجود همین تفاوت های فردی فراگیران , مولفین می بایست حوزه ی وسیعی از شیوه های تدوین کتاب های آموزشی را مورد فراگیران خود به کار گیرند . یکی از روش های هوشمند تهیه و تدوین کتب درسی که به اصل تفاوت های فردی توجه لازم را دارد , روش های مبتنی بر » هوش های چندگانه « است . این تئوری اشاره دارد که انسان ها دارای تمام این هوش ها ×هستند اما ترکیب این هو.ش ها در نزد افراد متفاوت است.

بیان مسئله

امروزه دانش آموزان در حال رویارویی با بازار کاری هستند که در محدوده ی اقتصاد اطلاعات در حال ظاهر شدن است و خواندن , نوشتن و علم حساب دیگر دانش آموزان را برای محیط های کاری قرن 21 به طور مناسب آماده نخواهد کرد . اگرچه خواندن , نوشتن , ریاضیات و شهروندی هنوز هم مولفه های اصلی و مرکزی سیستم آموزشی می باشند . ولی عصر اطلاعات به وضوح بیانگر این است که مردم نیازمند مهارت های بیشتری هستند تا در رقابت باقی بمانند .

- زنگنه و شیری پور , . - 1391 کشور جمهوری اسلامی ایران ظرفیت ها , منابع و مزیت های ویژه و متنوعی را داراست و هم اکنون برای رسیدن به اهداف حال و آینده ی کشور - توسعه همه جانبه و پایدار - در چشم انداز 1404 نیازمند فناوری در تمامی حرف و مشاغل برای بخش های مختلف اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی می باشد - چشم انداز . - 1404 آموزش علوم , فعالیت ها و مهارت آموزی , افزایش بهره وری , مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی , کاهش فقر اطلاعات و توسعه یافتگی خواهد شد . این آموزش ها توزیع نیروی انسانی را اصلاح می نماید و سرمایه گذاری در آن , سرمایه گذاری برای آینده تلقی می شود .

آموزش و پرورش در برنامه ریزی دوره ی 6 ساله ابتدایی برای دانش آموزان کتاب علوم تجربی را در نظر گرفته است . هدف این درس این است که مهارت های اساسی لازم را به افراد عرضه کند تا آن ها بتوانند به عنوان عضوی مفید نقش موثری در جامعه ایفا نمایند ؛ و فراگیران را برای ×رویارویی با چالش های دنیایی پر از آزمایش و فعالیت آماده سازد . کتاب های درسی , یکی از مهمترین منابع یادگیری در نظام های آموزشی و مواد اصلی برنامه درسی مدارس را تشکیل می دهند . از این رو به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوا و خط مشی آموزشی دارند . کانون توجه دست اندر کاران آموزش و پرورش می باشند .

اهمیت کتاب های درسی در نظام های آموزشی متمرکز مانند ایران که تقریبا تمام عوامل آموزشی بر اساس محتوای آن تعیین و اجرا می شود بیش از سایر انواع نظام های آموزشی است , و به خاطر همین اهمیت بیش از اندازه است که صرف وقت نیروهای متخصص در ارزشیابی و تحلیل کتاب های درسی می تواند راه گشای حل بسیاری از مشکلات جاری آموزش باشد . در حال حاضر کتاب های درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع برای یادگیری به شمار می آیند . چرا که بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوپ این رسانه صورت می پذیرد . موارد زیر از جمله دلایلی می ×باشند که اهمیت این رسانه را در کشور ما نشان می دهند :

×    متمرکزبودن فعالیت های معلمان بر اساس کتاب درسی .

×    محدود بودن امتحان و ارزشیابی به مطالب و محتوای کتاب درسی .

×    تحقق بخشیدن به بیشتر اهداف آموزش و پرورش از طریق این رسانه .

×    ملزم بودن دانش آموزان به خواندن کتاب هایی که از سوی دفتر برنامه ریزی تدوین معرفی شده اند .

×    وجود نظامی متمرکز که برای تمام کشور , یک برنامه , یک کتاب و یک ارزشیابی دارد .

×    نامناسب بودن شرایط آموزشی و کمبود امکانات , که این خود منجر به عدم استفاده از سایر رسانه ها و روش های تدریس می شود .

عدم مهارت کافی معلمان در شناخت هدف های آموزشی و کاربرد شیوه های مناسب تدریس و متکی بودن آن ها به کتاب درسی 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید