بخشی از مقاله

چکیده:

هدف از این پژوهش واکاوی مبانی و مدارهای امر هویت در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از رهگذر تجزیه و تحلیل گفتمان تبلیغاتی دو لیست امید و ائتلاف اصولگراست. پرسش اصلی نوشتار این است که امر هویت - دوگانه هویت- غیریت - در خوشه نشانگانی و منظومه تبلیغاتی دو گفتمان برجسته انتخابات دهم مجلس چگونه مفصلبندی و بازنمایی گردیده است؟

در پاسخ فرضیه مقدماتی میآید که براساس آن مبانی و مدارهای هویت- غیریت در سامانه گفتمان تبلیغاتی دو گفتمان برجسته بیش از هر چیز بر مبنای بازنمایی برونگروه منفی - وجه سلبی هویت - و نه بازنمایی درونگروه مثبت - وجه ایجابی هویت - مفصل بندی شده و بازنمایی فراوانی از دگرسازی، اگونیسم، آنتاگونیسم و حتی خشونت کلامی به چشم میخورد. چارچوب نظری و روششناسی پژوهش در دو سطح خرد، با کاربست ابزارهایی همچون حضور و غیاب، دلالت صریح و ضمنی، جانشینی و همنشینی و پیوندهای بینامتنی و بیناگفتمانی؛ و سطح کلان، با بهرهگیری از نظریه مربع ایدئولوژیک فندیک و استراتژیهای بازنمایی دیگری فنلیوون، تعریف گردیدهاست.

.1 مقدمه

پژوهش پیرامون مساله انتخابات، بهعنوان پذیرفتهترین سازوکار انتقال اقتدار و قدرت مشروع در عصر پسا جهانی شدن، یکی از حوزههای جدی مطالعه تحلیل گفتمان - سیاسی/ انتقادی - است. این مساله میتواند ناظر بر ابعاد، حوزهها و سطوح گوناگونی همچون پدیدهها و پدیدارها، روندها، فرایندها، ساختارها و نتایج گفتمانی و در معنایی عام تر زبانی باشد. در جریان یک انتخابات، در بستر گفتمانهای گوناگون رقیب، متونی متنوع بهویژه در ارتباط با امر هویت و معنا ساخته می شوند که تحلیل گفتمان - سیاسی/ انتقادی - از قابلیت بالایی در بهسخن درآوردن آن برخوردار است.

این هویت پردازی میتواند در دو وجه ایحابی و سلبی نمود یابد. ساختبندی هویت ایجابی مبتنی بر اولویتبخشی و پررنگکردن گفتمان خودی بهعنوان وجه غالب و صورت بندی هویت سلبی ناظر بر پردازش مدارهای هویتی برپایه بازنمایی ویژگی های منفی و شایسته سرزنش گفتمان رقیب و همآورد است. هویت ایجابی بهعنوان یک امر درونداد بیشتر متوجه هژمونی و هویت سلبی بهمنزله یک فرایند بروننگر در وجه چیره خود ناظر بر شالوده شکنی و مصادره غیریت و دگر گفتمانی است.

انتخابات دهمین دوره مجلس شوری اسلامی در تاریخ 7 اسفند 1394 برگزار گردید . در این انتخابات جریانها و گفتمان های متعددی حضور داشتند که شاید تعیین سهم و حوزه عمل و نفوذ هرکدام، بهواسطه ویژگیهای خاص موجود در ساختار سیاسی- اجتماعی ایران، چندان ممکن نباشد. با این حال شاید بتوان دو لیست امید و ائتلاف اصولگرایان - بهویژه لیست سینفره تهران - را برجستهترین گفتمانهای موجود در این انتخابات دانست. جستار پیش رو بهدنبال واکاوی مبانی امر هویت در تبلیغات انتخاباتی این دو گفتمان است.

این پژوهش بهدنبال پاسخگویی به این پرسش کانونی است که امر هویت - دوگانه هویت- غیریت - در خوشه نشانگانی و منظومه تبلیغاتی دو گفتمان برجسته انتخابات دهم مجلس چگونه مفصل بندی و بازنمایی گردیده است؟ در مقام پاسخ فرضیه مقدماتی میآید که برپایه آن مبانی و مدارهای هویت- غیریت در سامانه تبلیغاتی دو گفتمان برجسته بیش از هرچیز بر مبنای بازنمایی برونگروه منفی - وجه سلبی هویت - و نه بازنمایی درونگروه مثبت - وجه ایجابی هویت - مفصلبندی شده و بازنمایی فراوانی از دگرسازی، اگونیسم، آنتاگونیسم و حتی خشونت کلامی به چشم میخورد.

.2 چارچوبنظری و روش شناختی

چارچوب نظری این پژوهش در دو سطح خرد - توصیف زبانی - و کلان - تفسیر و تبیین مدارهای هویت گفتمانی - تعریف شده است. در سطح خرد که عموما ناظر بر وجه زبانی و توصیفی است از رهگذر کاربست ابزارهایی همچون حضور و غیاب، دلالت صریح و ضمنی، جانشینی و همنشینی و پیوندهای بینامتنی و بیناگفتمانی مبانی گفتمانی دو جریان برجسته انتخابات دوره دهم مجلس واکاوی میشود. در سطح کلان نیز داده های بهدست آمده از سطح نخست در ارتباط با مولفه هویت، در چارچوب دو الگوی مربع ایدئولوژیک فندیک و راهبردهای بازنمایی غیریت فنلیوون بازنمایی و تبیین میگردد.

2.1 سطح خرد

2.1.1حضور و غیاب

» - 369 :1978 - 1 بازی همیشه بازی حضور و غیاب است، اما اگر ریشه ایتر بیندیشیم، بازی را باید پیش از انشقاق از دید دریدا - 52 : 2009 - 2 مینویسد: » ژاک دریدا در تئوری خود مبنی بر حضور و غیاب به واکاوی این حضور و غیاب فهمید . … بنجامین مساله میپردازد که زبان چگونه از واژگانی ساخته شده است که به صورت بیپایانی به زنجیرهای از دیگر واژههای تعلیق شده اشاره دارد و هیچگاه مفاهیم یا مدلول های واقعی - مصداق ها - را بیان نمیکند. اصل تعلیق معنایی با حضور و غیاب پیوند دارد چراکه معنا - مدلول و مصداق - از دال - واژه/ زبان - غایب است. کلمه یا دال به خودی خود »حضور… است. حضور / غیاب دریدا به شکاف میان - 121 :2001 - 3 اشاره می کند که رد نشانگر غیاب یک حضور است؛ حضور همیشه متنها و مصداق ها اشاره دارد

غایب، حضوری که از مبنا وجود ندارد و شرط اندیشه و تجربه است.

2.1.2 دلالت صریح و دلالت ضمنی

- 90-89 :1977 - 4 در این هر واژه ممکن است افزون بر معنای تحت اللفظی و صریح، معنای ضمنی نیز داشته باشد. از نظر بارت زمینه دو دستهبندی وجود دارد؛ یکی معنای بیانی که شامل واژههای انتخابشده و بهکار رفته است و دیگری محتوا که معنای تحتاللفظی جمله است. معنای ضمنی از سوی دیگر، با گذار از معنای بیانی و محتوا بهدست میآید که همانا معنای سطح دوم است

نظام تصریحی نظامی است که معنای بیانی آن نیز به خودی خود که معناداری جمله را می سازد. به گفته گراهام آلن - 40 :2007 - 6 سطوح دلالت متفاوتی وجود دارند که سطح اول دلالت صریح است و از نظام دلالت شکل یافته است. به باور چندلر در آن یک دال دربردارنده یک دلالتگر و یک مدلول وجود دارد . دلالت ضمنی در سطح دوم است و دالی است که از دلالتکننده یک دال صریح برگرفته می شود. مدلول یک سطح می تواند به دال سطح دیگر تبدیل شود.

 2.1.3 جانشینی و همنشینی

چندلر - 70 : 2007 - بیان میکند که روابط همنشینی بهگونه ای درون متنی به دالهای دیگری که در درون همان متن حضور دارند مربوط می شوند، در حالی که روابط جانشینی بهگونهای برون متنی به دال هایی مربوط می شود که در آن متن غایب اند. در نظام 8، 7. - 377 :1993 و کورتز همنشینی، برخلاف جانشینی، ارتباط بین عوامل زبانی از نوع ترکیبی یا پیوسته است

2.1.4 پیوندهای برون متنی: بینامتنی و بیناگفتمانی

بینامتنیت به خودی خود گفتوگویی میان متن یک فرد و متن های دیگری است. به بیان فرکلاف - - 1992 بازنمود بینامتنیت در حضور واژههای خاصی از دیگران است که بهصورت پیوست یا نقلقول نمود دارد. بینامتنیت ترکیبی یا بیناگفتمانگونگی شامل آمیزهای از - 278 :2008 - 10 میتوان چارچوبی سهلایه پیشنهاد داد: بینامتنیت 9 و کویسینژانرها و گفتمان های متفاوت است. به باور شنگ آشکار، بینامتنیت پنهان و بیناگفتمانگونگی. در رهیافت فرکلاف 2006 - ب: - 104-102 تحلیل متنی در هفت بعد واژگان، دستور، همبستگی، ساختار متنی، نیروی گفته، پیوستگی متن ها و بینامتنیت متنها نمود مییابد.

 پیوند بیناگفتمانی نیز به بینامتنیت مرتبط است. در حالی که بینامتنیت تخصیص واژههای دیگران به نظر لمآتانگا است پیوند بیناگفتمانی مفهوم گسترده تری دارد. در دیدگاه فرکلاف 2006 - الف: - 124، پیوند بیناگفتمانی همان بینامتنیت سازنده است، 12 اگرچه بینامتنیت آشکار ممکن است سازنده نیز باشد. پیوند بیناگفتمانی به همزیستی گفتمانهای همآورد امکان وجود میدهد. وداک - 37 :2001 - پیوند بیناگفتمانی را بهعنوان فصل مشترک میان گفتمان » الف… و گفتمان »ب… تعریف می کند. تحلیل بیناگفتمانی امکان تحلیل گفتمان های متفاوت اما وابسته را در ژانرها و گفتمان های گوناگون فراهم می آورد.

2.2 سطح کلان

2.2.1 مربع ایدئولوژیک فندیک

فندیک - 33-32 :2006 - بازنمودهای موقعیت اجتماعی، درون گروه ها و برونگروهها و پیوستگیشان با آنچه خوب و بد تعریف میشود را دارای اهمیت اساسی می داند. تئوری فندیک - 33 : 1998 - با مفهوم »مربع ایدئولوژیک … عجین است که دربردارنده استراتژیهای توامان توصیف » درون گروه … مثبت و »برونگروه … منفی است. این استراتژی دوگانه از این تضاد مضاعف اغلب در گفتمان نمود مییابد و با گزینش واژگانی و دیگر مشخصه های زبان شناختی صورت میگیرد. او اظهار دارد که بسیاری از ایدئولوژیهای گروه شامل بازنمایی خود و دیگری، ما و آنها است . بنابراین بهنظر میرسد که خیلیها قطبی شده باشند؛ ما خوب - 410 :2005 - 14 مربع ایدئولوژیک درون گروه ها و برون گروه ها را قطبی نموده و 13 و ناکاموراهستیم و آنها بد. به گفته کیو »ما… را به شیوهای مطلوب و » آنها… را به شیوهای نامطلوب و ناپسند نمایان میسازد . فندیک - 33 :2006 - اصول مربع ایدئولوژیک را در این سطوح گفتمانی توصیف مینماید: انتخاب موضوع؛ سازماندهی طرح واره ای؛ معانی بومی، پیوستگی، مفاهیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید