بخشی از مقاله

چکیده

فرهنگ به عنوان یک مقوله انسانی نقش بارزی درایجاد شناخت و رابطه مردم با محیط و جامعه و توسعه پایدارشهری دارد موزه ها نیز به عنوان مکانهایی کاربردی فرهنگی و جامعه شناختی به منظورپاس داشت هنرفرهنگ و تاریخ یک ملت و همچنین ارایه کننده و انتقال دهنده میراثهای فرهنگی روزگاران گذشته به نسلهای آینده می توانند یکی ازمولفه های پایداری درشهر باشند. لذا موزه ها می توانند بازتابی الگو واره در جامعه داشته باشند. پس توجه به اهداف توسعه پایدار در طراحی موزه ها منجر به اشاعه ی معیارهای معماری پایدار در جامعه خواهد گردید.

در واقع طراحی پایدار در پیدا کردن راه حل هایی مؤثر و مفید کمی ، کیفی ، جسمی و روانشناختی به منظور ساختمان سازی برای کاربران می باشد احتمالات و امکانات زیادی برای رسیدن به چنین هدف به ظاهر دشوار است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی و تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات بصورت اسنادی و کتابخانه ای بوده و از سایت ها و کتابها و مقالات استفاده شده است. هدف اصلی در این پژوهش پیشنهاد راهکارهایی برای استفاده از انرژی پاک در فضاهای موزه ها در شهر ارومیه می باشد که در این میان موزه ها سهم عظیمی در مصرف انرژی دارند.

-1 مقدمه

پس از یک قرن تجربه معماری مدرن، با وجود دستاوردها و تحولات با ارزش آن، مشکلات پیچیده ای در عرصه محیط زیست رخ می دهد. رشد جمعیت همانند سبک زندگی غربی تحمیل بزرگی بر محیط طبیعی است که در زمان ما منجر به تغییرات آب و هوایی، حفره در لایه اوزون، زوال گونه ها و سکونت گاه های طبیعی گردیده است که نتیجه آن تغییر فرهنگ مصرف و تغییر رویکرد انسان نسبت به طبیعت می باشد. به دنبال این تغییرات، مفهوم تازه ای با عنوان توسعه پایدار مطرح شده و در نتیجه به دلیل نقش مهم محیط ساخته شده در جریان توسعه پایدار، معماری پایدار مورد توجه صاحب نظران قرار می گیرد. یکی از سه حوزه مهمی که توسعه پایدار روی آن تأکید دارد، مسائل محیطی است. وظیفه معماران در این حوزه، بسیار خطیر و حساس است؛ چرا که معماران، به صورت مستقیم و غیر مستقیم مسئول تغییر آب و هوا هستند. بنابراین می بایست معماران با نگاه تازه ای نسبت به طبیعت، به دست اندازی در آن بپردازند.

پایداری لغتی است که جنبه های پیچیده بسیاری را شامل می شود .امروزه، از لغت پایداری در جامعه بسیار مورد استفاده و توجه می باشد، اما معنی درست این لغت و مفاهیم آن برای معماران هنوزکاملاً مشخص نبوده و تعریف واضحی ندارد. پایداری با توجه به شعارهای مبنایی اش که فراگیر است و مسئله حفظ زمین را هدف قرار می دهد، برای دستیابی به راه کارهای واقع بینانه و قابل اجرا از یکسو و حمایت از گوناگونی که در نفس طبیعت موجود است از سوی دیگر، رویکردهایی را توصیه م یکند. از آنجایی که هیچ روش یا توصیه قطعی درباره معماری بنابراین توجه به پایدار وجود ندارد مباحث و نظریه های بیان شده در این زمینه جهت آگاهی معماران ضروری به نظر می رسد. در این مقاله سعی شده است نظرات گوناگون درباره توسعه و معماری پایدار مطرح گردد تا جنبه های مختلف عوامل اساسی معماری پایدار استخراج گردد

-2 توسعه پایدار:

توسعه پایدار فرآیندی است برای بدست آوردن پایداری در هر فعالیتی که نیاز به منابع و جایگزینی سریع و یکپارچه آن وجود دارد. توسعه پایدار در کنار رشد اقتصادی و توسعه بشری در یک جامعه یا یک اقتصاد توسعه یافته، سعی در تحصیل توسعه مستمر، ورای توسعه اقتصادی دارد. توسعه پایدار عنصر سازمان دهنده ای است که موجب پایداری منابع تجدیدناپذیر میشود، منابع محدودی که برای زندگی نسل آینده بر روی کره زمین ضروری است

توسعه پایدار فرآیندی است که آیندهای مطلوب را برای جوامع بشری متصور می شود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظامهای حیاتی، نیازهای انسان را برطرف میسازد. توسعه پایدار راه حلهایی را برای الگوهای فانی ساختاری، اجتماعی و اقتصادی توسعه ارائه می دهد تا بتواند از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانه های زیستی، آلودگی، تغییرات آب و هوایی، افزایش بی رویه جمعیت، بی عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانهای حال و آینده جلوگیری کند.

توسعه پایدار فرآیندی است در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها، جهت گیری توسعه فناوری و تغییرات نهادی، با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار که از دهه1990 بر آن تأکید شد جنبهای از توسعه انسانی و در ارتباط با محیط زیست و نسلهای آینده است.

هدف توسعه انسانی پرورش قابلیتهای انسانی محسوب میشود. توسعه پایدار به عنوان یک فرایند در حالی که لازمه بهبود و پیشرفت است، اساس بهبود وضعیت و رفع کاستی های اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته را فراهم می آورد، و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع و بویژه کشورهای در حال توسعه باشد.

توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تأمین نیازهای اولیه زیستی انسان، دستیابی به عدالت اجتماعی، خودمختاری و تنوع فرهنگی و حفظ یگانگی اکولوژیکی. از زمان کنفرانس سازمان ملل با عنوان توسعه و محیط که در سال 1992 میلادی در ریو برگزار شد، عنوان توسعه یکی از حساس ترین و مهم ترین کلمات در مباحثات شده است.

در پشت این عنوان، مفاهیمی واقع شده اند؛ از یک طرف، تلاش در جهت حل مسائل محیطی، علوم طبیعی اکولوژیکی و نگرانی درباره حفاظت طبیعت، و از سویی دیگر، مشکلات فقر و فلاکت جهان سوم. توسعه پایدار، در کمیسیون استراتژی حفاظت جهان - - WCS که توسط اتحادیه بین المللی برای حفاظت طبیعت در سال 1980 میلادی تشکیل شده بود، مدون گردید.

در سال 1987 میلادی، کمیته جهانی توسعه و محیط ،آینده مشترک ما را گزارش کرد که البته به عنوان گزارش بروندتلند نیز شناخته می شود. این گزارش یک تعریف جامع از توسعه پایدار ارائه داد. بنابراین با توجه به گزارش بروندتلند : بشریت توانایی توسعه پایداری را دارد تا تضمین کند که نیازهای حال را بدون به خطر افتادن توانایی نسل های آینده برای تأمین نیازهایشان، فراهم نماید. برخی دیگر، نظیر آلن فریکر پایداری را نوعی نگرش به آینده می دانند که در واقع نقشه مسیری می باشد که بر روی مجموعه ای از ارزش ها و اصول اخلاقی و معنوی متمرکز است و رفتارهای انسان را کنترل می نماید

توسعه پایدار حالت ثابتی از هماهنگی نیست، بلکهنسبتاً یک فرآیند تغییر در چیزی است که استخراج از معادن، جهت سرمایه گذاری، جهت گیری توسعه تکنولوژیکی و تغییر نهادی را سازگار با نیازهای آینده، همانند نیازهای امروز می سازد. این تعریف توسعه پایدار شامل دو عامل تعیین کننده است: اول آنکه این تعریف علاوه بر اینکه مفهوم نیازها را قبول می کند، به ویژه نیازهای اولیه ای چون :غذا، لباس و پناهگاهی برای زندگی انسان در عین حال به نیازهای دیگری که یک روش راحت و معتدلانه برای زندگی را فراهم می نماید نیز توجه داردثانیاً،. مفهوم سازگاری تقاضای منابع فن آوری و سازماندهی اجتماعی با توانایی محیطی برای تأمین نیازهای حال و آینده را می پذیرد.

-3 معماری پایدار

کمیسیون جهانی در ارتباط با محیط و توسعه، تعریف" پایداری "را اینگونه ارائه داده استْ برآوردن نیازهای امروز بدون به مخاطره انداختن توانایی نسلهای بعد برای برآورده کردن نیازهایشان.

این معنای پایداری وظایف اخلاقی انسانها را برای وجود جاودانه شان روی کره زمین مشخص نمی کند. همینطور پذیرش تأثیر دیگر اجزاء سهیم در اکوسیستم جهانی را رد می کند. نیاز برای یافتن راه حلهای طولانی مدت که ادامه حیات انسان و در رفاه به سر بردن او را ضمانت کند به مراتب بیشتر قابل توجه است تا پیدا کردن اصطلاحات خوشایند برای شرح نیازهای انسانی؟ در مدت زمان حیات یک ساختمان ، ساختمان بر محیط های محلی و جهانی و فرآیندهای طبیعی به صورت یکسری فعالیتهای به هم پیوسته انسانی تأثیر می گذارد.

در وهله اولیه توسعه ساختمان و مکان آن بر ویژگی های اقلیمی محل تأثیر می گذارد. حتی موقتی ، پروسه ساختمان سازی، تأثیر تجهیزات ساختمان سازی و خود افراد در محل ساختمان زیست محیط منطقه را دچار اختلال می کنند. عملیات ساختمان سازی تأثیر جبران ناپذیری بر محیط وارد می کند

برای مثال، انرژی و آبی که توسط ساکنان ساختمان مذکور استفاده می شود تولید گازهای سمی و فاضلاب می کند، پروسه استخراج، تصفیه و حمل و نقل تمام منابعی که در عملیات ساختمان سازی مورد استفاده قرار می گیرد و همینطور نگهداری آنها تأثیرات بیشماری بر محیط دارد

متخصصان معماری باید این حقیقت که وضعیت اقتصادی جامعه در حال بهبودی است را بپذیرند و تقاضای آن - رشد اقتصاد جامعه“× برای منابع وابسته به معماری؛زمین ، محصولات ساختمانی ، انرژی ومنابع دیگر ؛ در حال افزایش است×؟این تقاضا مدام درحال افزایش است و موجب افزایش تأثیرات مختلف ساخت و ساز بر اکوسیستم جهانی می شود، اکوسیستمی که از عناصر غیر آلی، ارگانیسم های زنده و انسانها تشکیل شده است

-1-3 اصول اولیه طراحی پایدار

برای معماران که با این هدف بهزیستی آشنا شوند یک ساختار فکری وجود دارد. سطوح سه گانه این ساختار - اصول اولیه ، راهبردها ، روش ها - مطابق با این سه هدف آموزش معماری محیطی می باشند :

-1 دادن آگاهی محیطی به مردم

-2 تشریح چگونگی ساختار ساختمان های بومی

-3 آموزش چگونگی طراحی ساختمان های پایدار سه اصل در معماری پایدار قابل بررسی است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید