بخشی از مقاله
چکیده
فضاهای شهری هنگامی دارای ارزش است که میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب با اندازهی فضا بالا باشد. یکی از مهمترین وظایف و مسئولیتهای معماری و شهرسازی حفظ، ساماندهی و ایجاد فضاهای شهری و افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسانها است. امروزه در اغلب فضاهای شهری با کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان و کاهش حضورپذیری انسان در فضاهای شهری روبرو هستیم. در این تحقیق با بررسی مولفههای تاثیرگذار بر حضور مردم در فضاهای شهری و افزایش سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها به عنوان هدف اصلی تحقیق، پیشنهادهای عملی با تاکید بر معماری بومی جهت افزایش خوانایی فضاهای شهری و در نتیجه افزایش حضور مردم در این فضاها ارائه شده است. معماری و طراحی شهریای می تواند مطلوب باشد که هم به گذشته، هویت و اصالت خود توجه کند و نه آن را تقلید یا تکرار کند، و هم در تقابل با زمینهی تاریخی، فرهنگی، کالبدی خود برنخیزد و طرحهایی سلیقهای ارائه نکند. به نظر میرسد بهکارگیری اصول معماری بومی با توجه به تکنولوژی روز - و نه تقلید و تکرار آن - و افزایش خوانایی فضای شهری در ارتقای تعاملات اجتماعی تاثیرگذار است.
واژههای کلیدی: فضای شهری، تعاملات اجتماعی، معماری بومی، خوانایی، ساری
-1 مقدمه
اکثر معماریها و ساخت و سازهای جدید در جریان تحولات عصر جدید بیارتباط با زمینهی خود شکل گرفتهاند. این نوع ساخت و سازها در شهر که مرتبط با بوم خود نمیباشند منجر به عدم خوانایی فضاهای شهری برای مردم میباشد . زمینههای کیفی مانند کیفیتهای بصری، معماری و منظر شهری که به نوعی معرف هویت محلی است، همراه با زمینههایی مانند حس مکان و ادراک محیط، موجب پایداری ارزشهای محیطی میگردد. بروز کیفیات طراحیشهری در محیط و فضای شهری با استفاده از تئوریها و مبانی نظری طراحیشهری میسر میگردد. این تحقیق به دنبال این است با استفاده از معماری بومی به عنوان عامل مهم در ادراک بصری و خوانایی و در نتیجه ارتباط و حضور بیشتر مردم در فضاهای شهری را در پیشنهادی عملی تصویر سازی کند.
-2 مفاهیم مرتبط با موضوع
-1-2 فضاهای عمومی فضاهای عمومی به عنوان بستر تعاملات اجتماعی سابقهای دیرینه در تاریخ دارد. آگورای یونان باستان شاید یکی از معروفترین فضاهای عمومی در کل تاریخ باشد که میدان عمومی شهر و محلی برای گردهمایی مردم بوده است . آگورا مکانی بوده که در آن فعالیت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوشادوش سایر فعالیت ها صورت می گرفته و به عنوان ظرفی فراگیر برای زندگی اجتماعی شهر تلقی می شده است. به تدریج و همراه با رشد اندازه ی فضای شهری و تخصصی شدن آن این یکپارچگی جای خود را به تنش میان فضای عمومی و خصوصی در شهر های قرون وسطایی داد. شهر های قرون وسطایی در تقاطع مسیرهای تجارت شکل گرفته و فضای غیر دینی را برای تبادلات تجاری فراهم کردند. فضا در آنها بر اساس منافع تجاری که در رقابت با یکدیگر بودند شکل می گرفت. در بیان سیر تحول فضای عمومی شهر ها پس از قرون وسطی می توان به شهر متوازن و متقارن در دوران رنسانس و باروک اشاره کرد. فضای عمومی در دوران رنسانس و باروک مانند ویترینی بود که با دقت به صورت متقارن طراحی شده و فضای خصوصی در پس ردیف های ساده اما مرتبی از نمای ساختمان ها پنهان می ماندند" - مدنی پور، 1387، . - 229
برای شناسایی ابعاد و لایه های مختلف فضای عمومی، معانی این واژه مورد بررسی قرار می گیرند. لغت عمومی که از واژه ی لاتین populous به معنی »مردم« گرفته شده، معانی گسترده ای دارد که از یک گروه کوچک آغاز شده و تا کل بشریت را در بر می گیرد. به دلیل ابهاماتی که در تعریف این واژه وجود دارد در این تحقیق به تبعیت از کتاب استاد پرفسور مدنیپور عرصهی عمومی نه بر اساس تعریفی که نهادهای حکومتی از آن ارائه می کنند بلکه آن طور که درون جامعه عملا تجلی می یابد، در نظر گرفته شده است.
در اینجا عرصهی روابط بین شخصی بجای روابط غیر شخصی که بیشتر در رابطه با حکومت مطرح می شود، مورد توجه است. در کتاب ارزشمند "فضاهای عمومی و خصوصی شهر" چگونگی شکلگیری روابط اجتماعی در عرصهی عمومی و بر پایه ی روابط رسمی از قرون وسطی بدین سو مورد ارزیابی قرار میگیرد. دیوید هیوم و آدام اسمیت این جهت گیری را مثبت ارزیابی کرده و معتقد بودند با این روند "امکان این فراهم شد که تودهی چهرههای نا آشنای غریبه ها به صورت »تماشاگران بیطرف« در آیند تا »جذبه ی عشق افراطی به خود« و خود پرستی را قدری کنترل کنند" - همان،. - 138
-2-2 تجربهی مردم از فضای شهری تعریفی کالبدی از فضا در عرصه شهر، تعریفی بدون لحاظ نمودن معیارها زیبایی شناسی و جامعه شناسی از فضا را متبادر می کند، بدین ترتیب می توانیم »فضاهای بین ساختمان ها در شهرها و سایر مکان ها را فضای شهری قلمداد کنیم« - کریر، 1383، . - 15 اما فضا از دریچه تاریخ شهر تعریف دیگری دارد. فضای شهری » همراه با تاریخ یک ملت در ادوار مختلف به وجود می آید، شکل می گیرد و دگرگون می شود، این عنصر که فعالیت های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همواره در آن جریان داشته، همیشه با قلب تاریخ شهر می تپیده و سرگذشت شهر را رقم می زده است« - توسلی، 1386، . - 7 همچنین بنا به تعریف دیگری »فضای شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره ی شهروندان که هرروز به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراک می شود« - پاکزاد، 1376، . - 32
بر پایهی تببین انسان شناسانهای که هانری لوفبور1 از فضا - به عنوان تولیدی اجتماعی - بدست میدهد، مکان حاضری که در آن زندگی می کنیم »از یک سو تجربه حافظه تاریخی ماست و از سوی دیگر تجربه زندگی روزمره ما« است - فکوهی،1390، . - 239 در واقع به زعم لوفبور این مکان هم حاصل انباشت تجربههای گذشته و حافظه جمعی و هم حاصل زمان روزمرگی ما - زمان کار، فراغت و تردد - در محیط است. در این مکان و در روابط میان اشیاء، موجودات و فرایند های آن است که پتانسیل های فضایی برای آینده شکل می گیرند. چنین امری نشان از واقعیت ثبات و دوام زندگی و پیوستگی میان گذشته، حال و آینده با تکیه برموجودیت فضا دارد. هانا آرنت که به تعبیر علی مدنی پور تلاش دارد تا درکی جامع از قلمروی عمومی سیاسی و فضای عمومی کالبدی شهر ارائه دهد در این باره می نویسد: »موجودیت قلمرو عمومی و تبدیل جهان به مجموعه ای از اشیا که انسان ها را گرد هم می آورد و آن ها را به یکدیگر مرتبط می سازد وابسته به ثبات است. اگر جهان بخواهد دارای فضای عمومی باشد، نمی تواند برای فقط یک نسل و فقط برای آنانی که زنده اند برنامه ریزی کند بلکه باید فراتر از طول عمر انسان فانی رود52-53 - «، - Arendt, 1958 آرنت با ارائه این دیدگاه، به شیوه ای دیگر میان زندگی هرروزهی انسانهای کنونی در فضای عمومی شهری، تجربه تاریخی آن ها در این فضا و نیز آیندهای که در پیش است پیوند برقرار می کند.
-3-2 تعاملات اجتماعی در فضای شهری فضای اجتماعی "تداعی های فضایی نهادهای اجتماعی" است که مورد مطالعه جامعه شناسان و جغرافیدانان است از سوی دیگر فضای مصنوع متوجه فضای فیزیکی است و آن چیزی که درمورد توجه معماران است. مورفولوژی فضاست طریقی که فضا بر ادراک ما اثر می گذارد و شیوه به کارگیری فضا و معنایی که میتوان از آن استخراج کرد یکی از مهمترین موضوعات معماری در چند دهه گذشته "مقوله فضا" است - معماریان ،1386، . - 238-254 اما آنچه پیش از همه در تعاریف مختلف فضا در نظر قرار میگیرد مفهوم انسان است انسان موجودی فرهنگی و اجتماعی است و رابطهای تعاملی با فضا برقرار میکند. این رابطه سبب به جریان افتادن فرهنگ در فضا می شود و به دنبال این امر در فرهنگ تغییر و تحول ایجاد می شود. در واقع فضا عرصهای فرهنگی و اجتماعی است که شرایط لازم برای انتقال همه عناصر یک فرهنگ را در خود دارد. مفهوم انسان سبب شکل گیری موضوع جدیدی تحت عنوان فضای انسانشناختی میگردد و ارتباط دقیقی را بین الگوهای اجتماعی اقتصادی سیاسی و جغرافیایی متناسب با فرهنگها و روابط انسانها برقرار مینماید. - درگاهی، - 1394
هابرماس معتقد است که پارادایم مراودات و تعاملات اجتماعی در چارچوب فعالیت های کوچک مقیاس بازار شکل گرفته و اکنون توسط ارتباط های غیر شخصی و پیچیده بویژه در فضای الکترونیکی جایگزین شده است. "به رغم این انتقادات و با