بخشی از مقاله

چکیده

در دوران سلجوقی و خوارزمشاهی، سفالگری ایران به درجه بالایی از پیشرفت خود رسید که این امر مرهون، توجه امرا و بزرگان به هنر و پرورش هنرمندان بود. هنرمندان سفالگر ایرانی با استفاده از برخی نقشمایهها و تزیینات پیش از اسلام، سعی در زنده نگه داشتن فرهنگ گذشته خود داشتند؛ این نقوش خود، به لحاظ زیباییشناسی از شاهکارهای هنر نقاشی دوران اسلامی محسوب میشود.

سفالینه های مینایی از جمله سفالهای ویژهای هستند که بیشتر توسط طبقه مرفه جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی و تحلیل تعدادی از سفالینههای مینایی دوران سلجوقی و خوارزمشاهی است که نقوش انسانی را در برگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل تعیین کننده استفاده از نقوش انسانی و پاسخ به سوالات مهمی چون: نقوش انسانی چه مقدار از حجم تزیین بر سفالینههای مینایی را فرا گرفته است؟

این نقوش دارای چه ویژگیهایی بوده و عوامل تأثیرگذار در کاربرد آنها چه بوده است؟ بدیهی است که پاسخ به سؤالات مذکور میتواند ما را در شناخت هر چه بیشتر باورها، اعتقادات و نحوه زندگی اجتماعی مردم آن دوران یاری کند. در این راستا پس از بررسی نمونههایی از سفال مینایی در مراکز عمده تولیدی آنها که کاشان، ری و ساوه است، بررسی میشود و سپس سایر عواملی که در کاربرد این نقوش مؤثر بودند، مورد تحقیق قرار میگیرد.

روش پژوهش حاضر به صورت تاریخی تطبیقی و روش یافته اندوزی با استفاده از منابع کتابخانهای و موزهای است. با توجه به مطالعات صورت گرفته، کاربرد نقوش انسانی روی سفالینه های مینایی در این دوران که تحت تأثیر عواملی چون جایگاه بسیار مهم طبقه مرفه، شکوفایی ادبیات در غالب داستانهای حماسی و ملی در شاهنامه فردوسی یا داستانهای عاشقانه خمسه نظامی و استفاده از ترکیببندی با مفاهیم خاص، بیان میشود.

مقدمه

انسان و جایگاه آن در تاریخ دچار فراز و نشیبهایی بوده؛ گاه این مرتبه سیر صعودی یافته وگاهی این جایگاه بنا به شرایط اجتماعی، مذهبی تنزل پیدا کرده است. یکی از راههایی که میتوان این فراز و نشیبها و عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را در عرصه تاریخ مورد بررسی قرار داد؛ هنر و آثار هنری در هر دوره است؛ زیرا هنر در هر زمان بازتاب تغییر و تحولاتی است که در ادوار مختلف رخ داده.

یکی از مهمترین این هنرها که سابقه بسیار طولانی دارد، سفالگری با نقوش تزیینی انسانی است. هرچند بعد از حمله اعراب به ایران و اشاعه دین مبین اسلام تغییراتی در انواع رشتههای هنر حاصل آمد که، تابع آداب و رسوم و عقاید تدریجی و نهی کاربرد نقوش انسانی به روی آثار هنری بود و باعث شد تا مدتها از این نقوش در هنرها و سفالگری استفاده نشود، ولی هنرمندان به دنبال احساس و ذوق خود رفتند و از قیود مذهبی پا فراتر نهادند و از ترسیم صورت و شکل انسان امتناع نورزیدند.

بطوریکه استفاده از نقوش انسانی از قرون سوم و چهارم هجری قمری آغاز و رواج گسترده آن در طی قرون میانی اسلامی در سفالینههای مینایی دیده میشود و در با حالتهای مختلف در غالب داستانها و روایتهای متعدد جلوهای خاص و متفاوت به ظروف سفالی ادوار قبلی اسلامی بخشیده است. با توجه به اهمیت نقوش مزبور در روی سفالینههای مینایی در ردیابی ابعاد مختلف، جایگاه انسان در دوران اسلامی، به بررسی و تحلیل نمونههایی از نقوش پرداخته میشود تا مهمترین مقاطع تاریخی رواج، ویژگیها و عوامل مؤثر در کاربرد آنها مشخص شود.

پیشینه پژوهش

از آنجایی که هنر سفالگری از پر کاربردترین هنرهای دوران اسلامی است، پژوهشهای بسیاری توسط محققین ایرانی و غیر ایرانی بر روی آنها صورت گرفته است. علاوه بر کتب موجود و اشارات تاریخی در باب سفالگری، مهدی بهرامی - - 1327 درباره سفال های سلجوقی و سیفاالله کامبخش فرد - - 1380 صرفاً به هنر سفالگری در طول زمان در ایران، مارگاریتا کاتلی و همکارش لوئی هامبی - - 1367، آرتور پوپ - - 1387، - 1973 - ، ویلکینسون - - 1959، فهروری - 2000 - ، واتسون - - 2004 و خلیلی - 2008 - به بررسی سفالگری در ایران، پرداختهاند؛ اما علیرغم تمام پژوهشهای صورت گرفته در مورد سفالگری در ایران تاکنون هیچگونه مطالعه موردی درباره نقوش انسانی بر روی سفالهای مینایی صورت نگرفته است.

سابقه نقش انسان بر روی سفالینهها

سابقه حضور نقوش انسانی، باید در نقوش سفالگری در پیش از اسلام بررسی شود، زیرا نقوش انسانی از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و در آثار ابتدایی تمدنهای اولیه مناطق مختلف ایران نیز فراوان دیده میشود. قدیمیترین نمونههای مکشوفه از نقوش انسانی بر روی سفالها، از محوطههایی چون تپه سیلک1، چشمهعلی2، موسیان3، باکون4 و ... متعلق به اواخرهزاره پنجم و اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد

1    - چهار زن، دست در دست یکدیگر که طرز ایستادن و حالت بدن آن ها نشان دهنده رقص آیینی است.

2    - چند زن با کلاه و لباس تنگ در حال رقص هستند -

3    - دعا و نیایش.

در حالتهای مختلف مانند رقص، نیایش، دعا و شکار5 ، عروسی، ضیافت، نواختن و موسیقی نشان میدهد

در دوران تاریخی با توجه به رواج گسترده هنر نساجی،گچبری و فلزکاری نقوش انسانی به صورت انفرادی و گروهی، در حال بزم و شکار بر جای مانده است و در سفالگری به دلیل اهمیت کمتر، این نقوش بر روی سفالینهها دیده نمیشود. اما در دوران اسلامی، با توجه به پیشرفت تکنیکهای سفالگری، لعابدهی، نقاشی و توجه به ابعاد زیباییشناسی اهمیت بیشتری یافت؛ هرچند »محدودیت6 در صورتگری دست کم از قرن سوم تا پنجم هجری قمری، به وجودآمد. اما هنرمندان ایران، با ابداع شیوههای انتزاعیتر، به راه خود ادامه دادند -

در این رهگذر، زیباییشناسی خاصی که حاصل برخورد هنرمند با سنتهای گذشته از دیدگاه اسلامی بود پیریزی شد تا جایی که نقوش و موضوعات انسانی، در قرون میانی اسلامی با استفاده از داستانهای ادبی و اسطورهای شاعران بزرگی چون فردوسی و نظامی، متنوعترین و رایجترین موتیفهای تزیینی به روی سفالینهها به شمار آمد که با تناسبات دقیق، به خوبی حالات مختلف را نشان می دهند و هنرمندان و طراحان، جهت تبیین امور روزمره و توانایی انسانهای آن دوره استفاده کردهاند

در این ارائه، هنرمند مهارت خود را در نشان دادن عمق و بعد، بدون استفاده از پرداز و سایهروشن، با حفظ قواعد ترکیببندی و تلفیق با عناصر تزیینی دیگر، گاه درون کادرهای هندسی به اجرا گذاشته است. قابل ذکر است که ایرانیان بیشتر از سایر ملل اسلامی، تصاویر انسانی را در صنایع و هنرهای خود موضوع تزیین قرار دادند.

تصویر :1 قطعه سفال با نقش انسان، سیلک کاشان    تصویر:2 قطعه سفال با نقش انسان، چشمه علی ری،
اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد

4    - انفرادی با دستهای رو به بالا.

5    - غالبا تیراندازی.

6    - تحقیقات گسترده ی محققان بزرگی از جمله ثروت عکاشه ، ما را به این نتیجه میرساند که اسلام تنها به مخالفت با ترسیم تصاویر و نقشمایههایی میپردازد که بین انسان و پروردگار حایل ایجاد کندبه. علاوه اسلام ترسیم بدن انسان به صورت سه بعدی و ایجاد سایه روشن روی آن را منع کرده است. احتمالاً ترسیم انسان با وضوح کامل و جزئیات تمام، دخالت در کار خلقت تلقی میشد؛ از این رو، در نگاره های اولیه ایرانی، تصاویر انسانی به صورت تخت و بدون هیچ بعدی ترسیم میشدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید