بخشی از مقاله

چکیده
قصه از مجموعه از رویدادها تشکیل شده است که بر اساس نظم منطقی و پیرنگی مشخص در کنار هم قرار گرفتهاند و این حوادث با توجه به تمهیدات پیشین به وقوع می پیوندد. اما همواره چنین نیست و نویسنده در پارهای از اوقات نظم طبیعی و قواعد منطقی میان رویدادها را بر هم میزند؛ از این رو حوادثی در داستان، بدون اتکاء به پیشزمینهها و تمهیداتی رخ میدهد و قصه را از یکنواختی بیرون آورده و باعث جذابیت داستان میگردد.

این همان شگرد آیرونی موقعیت است که مقاله حاضر سعی دارد با کنکاش در برخی از قصههای هزار و یک نمونه هایی از آن را تحلیل نماید. یافته پژوهش نشان میدهد که پردازنده یا راوی - شهرزاد - برای نیل به یک سری اهداف از جلوههای مختلف آیرونی موقعیت سود برده است و این شگرد یکی از شیوههای روایت در هزار و یک شب است که جذابیت بسیاری از داستانها مرهون این تکنیک است و مقاله حاضر سعی دارد با روشی توصیفی-تحلیلی آن را نشان دهد.

1. پیشگفتار
آیرونی یکی از تکنیکهای بلاغی است که در دروه جدید توسط زبانشناسان غربی برای بیان گوشهای از زیباییهای نهفته در متن ادبی بهکار گرفته میشد و امروزه یکی از شگردهای مورد بحث در روایت است. آیرونی به شکل کلی به مجموعهای از تنافضات و متضادها که در گفتار و درون مایههای یک أثر هویدا میشود، اطلاق میگردد. از آنجایی که لازمه اصلی یک متن روایی رویدادها و حوادث آن است از این رو در متون روایی آیرونی موقعیت حضور گستردهای دارد و هر أثری از این شگرد در مکان مناسب خود بهره میگیرد و از مهمترین کارکردهای آن ادامه پذیری کنش روایت، جذابیت بخشیدن به داستان، تأمل برانگیزی درباره علت رویدادها، به چالش کشیدن شخصیتها و غیره است.

این تکنیک میتواند داستان را از حالت خُنک و بیمایگی و همچنین حالت یکنواختی و ملالآور به در آورد و سبب پویایی و دراماتیزه کردن رویدادهای داستان گشته و جنبههای تهکمی وگاهی هم جنبه جدی و مأیوسانه به خود بگیرد. در هر حال، داستان بدون آن قابل تصور نیست و شبیه به فرشی یکرنگ دور از ظرایف قابل توجه و رنگآمیزیهای مختلف و تأثیر برانگیز و اعجاب آور میگردد.

شایستهترین تعریف نقدی درباره آیرونی موقعیت آنجاست که حسین پاینده در کتاب گشودن رمان در قسمت واژهنامه توصیفی برای خواننده بیان میدارد . »مغایرت بین آنچه اتفاق افتاده و آنچه با توجه به سیر وقایع انتظار میرفت اتفاق بیافتد. آیرونی موقعیت از جمله شگردهایی است که رمان نویسان با استفاده از آن خواننده را به تفکر درباره علت رویدادها سوق میدهند

در حقیقت پاینده چند شاخصه تأمل برانگیز درباره این تکنیک ذکر میکند و آن وقوع رخدادی خلاف انتظار و همچنین ایفای برخی از کارکردها نظیر دعوت به تفکر درباره رویدادها است.

بحث و گفتگو درباره آیرونی در مطالعات معاصر گسترده و گونهگون است. »برخی منتقدان آیرونی موقعیت را زیر مجموعه آیرونی ساختاری میدانند. در آیرونی موقعیت میان آنچه عملاً اتفاق میافتد با واقعیت - به بیان دیگر میان ظاهر موقعیت و واقعیت آن - ناهمخوانی وجود دارد. به عبارت دیگر آیرونی موقعیت چرخش غیر منتظره رویدادهاست

درحالی که برخی قایل به دسته بندی و بیان انواع مختلف آیرونی نیستند و این سبک را ادامه تکنیک طنز و یا تهکم در بلاغت قدیم میدانند و از نگاه برخی نیز طنز یکی از انواع آیرونی است. آنچه در این پژوهش مد نظر است تحلیل و بررسی تنها آیرونی موقعیت در پارهای از قصههای هزار و یک شب است و نگارندگان سعی در پرداختن اصطلاحی و لغوی آیرونی و تفاوتهایی که با واژگان مشابه دارد و همچنین به بررسی شاخهها و انواع آن نمیپردازد.

2.    تحلیل و بررسی

در بسیاری از اوقات حوادث به صورت یکنواخت ادامه مییابد و هیچ گونه عاملی نیز در روایت احساس نمیشود تا این نظم و تسلسل منطقی رویدادها را برهم زند و خواننده انتظار آن را دارد که حوادث مطابق با روال پیشین ادامه یابد و این توانایی را دارد تا حوادث پسین را پیشبینی کند. این یکنواختی و نظم طبیعی مسلماً برای مدت زیادی دوام نمیآورد و نویسنده برای به اطناب نکشیدن این تسلسل زنجیرهوار مجبور میشود هرچه زودتر این زنجیره حوادث را قطع نماید. یکی از عوامل مهمی که سبب خروج قصه از یکنواختی به سبب پویایی میگردد فرایند آیرونی موقعیت است.

در داستانها و رمانهای معاصر نویسنده آگاهانه از شگرد آیرونی موقعیت استفاده میکند و از روی آگاهی تلاش مضاعفی در ضدیت دو طرف قبل و بعد رویداد و ایجاد آیرونی موقعیت مینماید. اما در متون روایی کهن این شگرد به صورت ناخودآگاه دیده میشود و کارکرد مؤثری در روند داستان دارد.

یکی از کارکردهای همیشگی آیرونی موقعیت ادامهپذیری کنش داستان است، بدین منظور که گاهی حوادثی توسط روای روایت میشود و این رشته حوادث مؤید یک معنا است و خواننده با کنار هم قراردادن این حوادث، حادثه و نتیجهای را که این حوادث در پی دارد، میداند. اما وقوع یک رویداد نامنتظر نه تنها توهمات و انتظارات خواننده را بر هم میزند، میتواند دریچهای برای ورود و شکلگیری حوادث دیگر و ادامهپذیری کنش روایت میباشد. این کارکرد به همراه دیگر کارکردها یکی از مهمترین نتایج استفاده از آیرونی موقعیت در هزار و یک شب است. در این کتاب افسانهای بسیاری از قصهها از سازوکارهای منطقی تشکیل شده است و کمتر ردپایی میتوان از آیرونی موقعیت در آن یافت، اما پارهای از اوقات موقعیتها و رویدادهایی که خلاف انتظار است در قصه شکل میگیرد و کمک زیادی برای پیشبرد داستان میکند.

-1-2قصه بنیادین

در داستان بنیادین هزار و یک شب، شخصیت وزیر که دخترش را به خانه شهریار فرستاده و همچنین بقیه مردم همه انتظار این را دارند تا خبر مرگ شهرزاد را همچون سرنوشت دیگر دختران بشنوند، اما بعد از آن شب همه آن دغدغهها و اضطراب ها فرو میریزد و حادثه بر خلاف آنچه انتظار میرود به وقوع می پیوندد. در اینجا پردازنده به شیوایی از شگرد آیرونی موقعیت بهره جسته است. لذا اگر شهرزاد به مثابه دیگر دوشیزگان شهر از دم تیغ شهریار میگذشت شاید روایت در نهایت چند شبی ادامه مییافت و تمام شده یا اینکه دارای ادامه تکراری و ملالآور میشد؛ اما با کاربرد این شگرد دریچهای دیگر به روی روایت باز میشود - ماجرای شهریار و شهرزاد - و از منظر این دریچه جدید، روایت در مسیری دیگر ادامه مییابد و کنش آن به زودی پایان نمیپذیرد.

آیرونی موقعیت در این قصه با مفهوم گرهگشایی تقارن و تناسب دارد. زیرا به زیر تیغ نرفتن شهرزاد و از دست نرفتن او به مثابه گرهای است که بعد از مدتی تعلیق و کشمکش میان شهریار و دیگر دختران اتفاق افتاده است. اما همیشه اینگونه نیست و صرفاً هر گرهای به معنای فرایند آیرونی موقعیت نیست. نامیدن این گره به آیرونی موقعیت از آن جهت است که خواننده انتظار چنین گشایشی را احساس نمیکند و شهریار درنده خو او را نیز از کام مرگ میگیرد : ترجمه عبارت »او را در خانه دو دختر بود، یکی شهرزاد و دیگری دنیازاد نام داشت، شهرزاد دختر مهین دانا و پیشبین و از احوال شعراء و ادباء وظرفاء وملوک پیشین آگاه بود« - هزار و یک شب، داستان بنیادین - . در قصه از طرف پردازنده از شدت این آیرونی کاسته است و عطش خواننده را کمی زودتر از وقوع واقعه سیراب نموده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید