بخشی از مقاله

چکیده

بناهایی که به دست انسان ساخته میشود، جلوههایی از نگرش او به جهان هستی است که مبین قوه فکری و ساختار فرهنگی اجتماعی افراد آن جامعه است. نگاه به مقوله معماری جدا از نگرش فرد - طراح و مخاطب - نسبت به هستی نیست

معمار مسلمان همچون همه مکاتب فکری که بی شک مفهوم انسان کامل در میان آثار هنری اش متجلی می شود، در معماری اسلامی در پی آن بوده تا بنای خود را به انسان کامل نزدیک کند و شکلی از باطن انسان کامل بسازد. معماری اسلامی، تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است که این جهان را محلی گذرا و واسطهای برای رسیدن به مرتبهای والاتر به منظور وصول به آرامش درونی میداند. معماری اسلامی که به صورتهای گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته، جایگاه خاصی را داراست که در آن، جهان بینی یک مسلمان، نوع اندیشه و باورهایش نمود بارزی دارد.در این تحقیق تاثیرات متقابل معماری بر تربیت انسان بر اساس جهان بینی انسان مسلمان بررسی شده است.

مقدمه

فضای معماری به بیانی توصیف مادی مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیتهای مربوط به زندگی بشر صورت میپذیرد. بنابراین فضای معماری با زندگی رابطهای ناگسستنی دارد. انسان هنگامی که از رحم مادر جدا میشود، در فضایی جدید قرار میگیرد که همان فضای معماری است. انسان در فضای معماری زندگی میکند، به فضا فکر میکند و فضا را خلق مینماید.

معماری هنر به نظم درآوردن فضاست و انسان نمیتواند قبل از آنکه افعال خود را منظم کرده و به زندگی خود نوعی سازمان بخشیده باشد، فضا را به نظم درآورد. معماری دانشی است که معمار باید بیاموزد تا با طراحی محیط مصنوع به نحو مطلوب در روح و روان انسان تأثیر بگذارد، به دلیل ارتباط مستقیم فضای زیستی با روح و روان انسان، طراحی درست و مطلوب میتواند تأثیرات مثبت و طراحی نامناسب اثرات مخرب داشته و حتی بیتفاوتی و بیمعیاری در طراحی باعث دلمردگی انسان شود.

طراحی باید با زمان و نیاز بشر همسو باشد، طراح باید بر اساس نیاز جامعه و فرهنگ، خواستهی مخاطب را با علم خود ترکیب کند تا طراحی مطلوبی شود و از طرفی نباید صرفا طراحی بر پایه علم و بدون لحاظ کردن خواسته مخاطب به افراد تحمیل شود. تذکر این نکته لازم است که دلبستگی به فرهنگ و هنر یک سرزمین به معنای تکرار اشکال گذشته نیست و در طراحی و هنر، نگاه پویا و خلاق از ضروریات اولیه به شمار میآید، یعنی در واقع معماری دارای دو رکن علم و فرهنگ است که نباید از هیچ کدام غافل ماند.

زندگی یک انسان مسلمان بر اساس باورها وعقایدش شکل می گیرد، و این آمیختگی روح مسلمان با باورهایش تا آنجایی اوج می گیرد که هجوم به عقایدش او را ناآرام و آشفته می کندو تربیت و اهمیت به آن ها تمام سیر زندگی اورا تشکیل می دهد.از این رو محیطی که اودر آن زندگی می کند از اهمیت بالایی برخوردار است .

در قرآن از مسکن به عنوان مکانی آرامش بخش و قرار آور یاد شده است، این بدان معناست که مسکن در تربیت آدمی نقش دارد و او را بسوی خداوند نزدیک می کند و مسکن بر خلقیات آدمی تأثیر می گذارد و با این تأثیر او را به فهم و درک نعمت های خداوند سوق می دهد.

" و خدا برای آسایش شما سایه بانها از درختان و سقف و دیوار و کوهها مهیا ساخت و از غارهای کوه پوشش و اطاقها برایتان قرار داد تا از سرما و گرما پناهی می گیرید..." - سوره نحل آیه - 80

روش تحقیق

در این روش بر اساس سیر مطالعاتی و همچنین تجربه، ابتدا به بررسی رابطه انسان و هنر پرداخته شده است و سپس تاثیرات متقابل جهانبینی مسلمان بر معماری مورد توجه قرار گرفته است و در آخر نیز آسیب های تربیتی معماری اسلامی شناخته و به بررسی هرکدام پرداخته شده است.

پیشینه تحقیق
از جمله پژوهش هایی که در معماری اسلامی و به طور اخص در حیطه محرمیت و جداسازی فضا ها بر اساس اصل محرمیت صورت گرفته می توان به مقاله - سلسله مراتب هم بندی های فضایی - که نوشته اردلان می باشد اشاره کرد که در آن از نحوه ترتیب بندی فضا ها هنگام ورود به مکان به طوری که حریم ها حفظ شود صحبت به میان آمده است

ازدیگر مطالعات دینی اخیر در حوزه شهرسازی و معماری اسلامی می توان به کتاب - - شاخص های معماری و شهرسازی اسلامی - - رحیم قربانی اشاره کرد.

علی رغم تلاش های به عمل آمده در زمینه تهیه کتب و مقالات متعدد پیرامون اصول طراحی مسکن از منظر اسلام ، هنوز کاستی هایی در تطبیق این اصول با معماری معاصر وجود دارد.در حوزه شهری اندیشمندانی مانند بسیم سلیم حکیم - - 1380 به مطرح کردن اصول شهرسازی اسلامی و تطبیق این اصول با شهرهای عربی می پردازند. در حوزه اجتماعی نیز هشام مرتضی [3] - 1387 - ذاین اصول را در چهار بخش - - جامعه، محله، خانواده وفرد - - بیان وبر کیفیت اجتماعی این اصول تاکید می کند. در حوزه مسکن مطالعات محمد نقی زاده پیرامون ویژگی های کیفی مسکن مطلوب - 1385 - و مبانی مسکن ایرانی اسلامی - - 1390در خور توجه بوده است

در سال 1393 نیز مهدی حمزه نژاد و زهرا صدریان به بررسی تئوری های برخی نظریه پردازان مشهور جهان در حوزه طراحی مسکن پرداخته و این تئوری ها را با اصول اسلامی تطبیق داده اند.

در تحقیق حاضر سعی بر این است تا ابتدا با توجه به مفهوم جهانبینی مسلمان، رابطه آن را با معماری بررسی کنیم که می توان با در نظر گرفتن آن ها آسیب های تربیتی معماری را شناخت و بررسی کرد.

-1رابطه انسان با هنر و معماری

هنر یکی از ابعاد بسیار مهم وجود انسان است، اگر نگوئیم که مهمترین بعد و ساحت وجودی زندگی انسان روی کره زمین است. اگر ماهیت هنر را مورد بررسی قرار دهیم به این نکته مهم دست خواهیم یافت. هنر عبارت است از به وجود آوردن شرایطی که در آن، با لباس ماده پوشاندن به حقیقتی معنوی، تغذیهی روحی انسان و هدایت او به سمت کمال و مقصدی که جهانبینیاش تعیین نموده، امکانپذیر شود. هنر اسلامی رستگاری انسان را معنا و محتوای هنر می داند و آن را به مخاطبین خود نیز تذکر می دهد.

در هر باوری تعبیری از انسان وجود دارد، انسانی که مخاطب هنر است. در این راستا اسلام رابطه هنرمند، اثر هنری و مخاطب را به بهترین و واقعی ترین نوع مطرح نموده است. مخاطب به عنوان نقطه مقابل هنرمند، ذاتا انسان است و دارای گرایشات فطری مشترک با هنرمند. لذا به میزان رشد ادراکات و تکامل روحی و معنوی خود می تواند از اثر هنری رمز گشایی نموده و ایده ها و ایده آل های حسن شناسی و ادراکی هنرمند را بازخوانی و بازشناسی نماید.[5] در هنر جدید مخاطب، انسان دنیوی است و صرف نیازهای دنیوی او را برآورده میکند، اما در هنر اسلامی میزان انسان الهی است، انسانی که خلیفهاالله است و تمام صفات الهی را دارد، و هنر باید نیازهای وجودی او را برآورده کند و ممد او در رسیدن به این کمالات باشد.

جهان بینی اسلامی با طرح موجودیت فطری،ثابت و بالقوه انسان وپذیرش هویت بالفعل،متغیر و تربیت پذیر انسان،رابطه هنرمند،اثر هنری و مخاطب را به بهترین و واقعی ترین نوع مطرح نموده است.

هنرمندان مسلمان با انس و الفت و همدلی با حکما، سنت اسلامی را از طریق آثار هنری نمود داده اند و انسان ها را از ظاهری نمادین به حقیقتی فراتر متذکر شدند.

فضای معماری به بیانی، مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیتهای مربوط به زندگی بشر صورت می پذیرد. بنابراین فضای معماری با زندگی رابطه ای ناگسستنی دارد. تأثیر و تأثر مصنوعات بشری نسبت به یکدیگر امری است که بسیاری از پژوهشگران عرصهی فرهنگ و علوم اجتماعی و به ویژه روانشناسان بر آن صحه میگذراند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید