بخشی از مقاله
بررسی تاثیرات متقابل محیط و کودک از دیدگاه معماری
چکیده :
ایده آل هر جامعه انسانی تربیت و شکوفا کردن نیروها و استعدادهای نسل جوان آن می باشـد کـه در ایـن راستا خانواده ها و محیط آموزشی بیشترین نقش را دارند.کودکان با حرکات سریع ، روح سـرکش ، آزادی سرشـت و بازیگوشی و خارج بودن از تیپهای بزرگسال ساختاری دیگر به طرح می دهند. کودک تمـام تصـاویر معمارانـه را بـر حسب هوش لحظه ای و تخیلش بکار می برد . کودک دوست دارد فضایی قابل تغییر در اختیار داشته باشد تـا بتوانـد ردپایی از خود در آن بجای بگذارد و بدین ترتیب نقاط مشابه ویژه خود را بوجود آورد. کودک برای رشد، قبل از هـر چیز به ارضاء عاطفی و احساس پیوند با محیط فیزیکی و اجتماعی خود نیازمند است. بنابراین مشخصه محیط مناسب، وجود محرک ها و انگیزه های لازم و منطبق با هر مرحله رشد کودک است و مشخصه دیگر آن، انطباق داشتن محیط با توانایی شناختی و ادراکی کودکان است. وضوح و خوانایی محیط برای کودک در حفظ پیوند او با محیط و ایجاد حس امنیت روانی برای او بسیار موثر است.در این راستا سوالاتی بیان می گردد از آن جمله فضای ساخته شده چه مفهومی برای کودک دارد ؟ فرق بین معماری کودکان و بزرگسالان چیست ؟ آیا این دو نوع معمـاری بـا هـم فـرق دارد ؟آیـا معماری یک بنا از سنی به سن دیگر تغییر پذیر است ؟بی شک این تغییر اجباری به نظر می آید . در این مقاله سـعی داریم در جهت دست یافتن به اندیشه هایی در راستای طراحی معماری برای کودکان ، جهت نشان دادن دقیق و گـام به گام حرکتها، دستیابی به اندیشه های معمارانه برای آفرینش فضایی لذت بخش برای کودکان به منظور شـکوفایی و پرورش خلاقیت و تقویت حس کنجکاوی کودکان بپردازیم.
کلمات کلیدی:محیط، کودک،امنیت روانی،کودک معیار،خلاقیت
مقدمه :
طراحی و معماری برای کودکان یک بازی کودکانه نیست و زمانی به درستی صورت می گیرد که کودک را نه به صورت مینیاتور بزرگتر ها،بلکه به عنوان موجودی انسانی،دارای حقوق،احساس،اندیشه و عواطف مخصوص به او بنگریم.کودک در خانواده چشم می گشاید و تا 7 سالگی که آماده تحیل می گردد فقط در فضای تربیتی خانواده قرار دارد . علاوه بر این بیشتر وقت کودکان در مدارس به تعلیم علوم مختلف می گذرد و پرورش و تربیت استعدادها و خلاقیت ها تقریباً در سیستم آموزشی ما وجود ندارد پس سازمان یا نهادی می باشد که سیستم برنامه ریزی آن
بر اساس یا پایه پرورش افکار و خلاقیتهای کودکان باشد . زیرا در غیر این صورت سهل ترین نتیجه آن بیکار ماندن قوای فکری و روانی کودکان است. دوران کودکی مرحله ایده آلی برای یادگیری مهارتهای حرکتی است، بدن کودک در این مرحله مستعدتر از بدن جوانان و بزرگسالان است و در نتیجه یادگیری مهارت ها آسانتر است.به نظر روانشناسان نیازهای روانی کودک به اندازه استقلال، محبت کردن و محبت دیدن، شناخت حسی، نمایش، بازی، تعلق و وابستگی به گروه، هدف، امنیت، نظم، بیان و ابراز خود، آسیب گریزی، پرخاشگری، عمل تقابلی، فهم و ... ذکر شده است.تمام افراد بشر، چه کودکان و چه جوانان و چه افراد سالمند همه نیاز به محبت دارند، این نیاز بایستی به وسیله والدین، هم بازیها، دوستان و بزرگترها و سایر افرادی که با انسان سروکار دارند برآوره شود. کودکان نه تنها نیاز به محبت دارند، بلکه باید دیگران را نیز مورد محبت قرار دهند. احساس محبت به دیگران تا اندازه ای در خانواده رشد پیدا می کند. در مدرسه با شرکت دادن بچه ها در کارهای جمعی و تشویق آنها به کمک و همکاری می توان محبت متقابل میان آنها به وجود آورد.کودک و نیاز به تعلق و وابستگی به گروههر یک از افراد انسان در هر مرحله از رشد، علاقه به ارتباط نزدیک به جمع دارد. فرد میل دارد تشخیص اجتماعی پیدا کند، موقعیت او از طرف گروه به رسمیت شناخته شود، مورد احترام گروه باشد و در عین حال عضو گروه قلمداد شود.
-1 تعریف کودک:
کودک کسی است که سن او کمتر از 18 سال باشد مگر اینکه در یک کشور سن قانونی کمتر از 18 تعیین شده باشد.بدون تردید رشد جسمانی اساس حیات انسانی را تشکیل می دهد. بنابراین تامین نیازهای جسمانی مثل نیاز به غذا، آب، هوا، فعالیت های عضلانی و محافظت بدن در مقابل حوادث و امراض علاوه براینکه جزو احتیاجات جسمی کودک هستند در بهداشت روحی فرد نیز تاثیر فراوانی دارند. در تمامی کودکانی که طبیعی اند، مسیر رشد بدنی به سوی دستیابی به مهارت بیشتر در هدایت حرکات، تفکیک آنها و ظریفتر شدن واکنش های بدن است. رشد جسمی و حرکتی یک کودک تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند عوامل ژنتیکی، وضعیت تغذیه، شرایط عمومی بدن و نیز فرصت برای حرکت تمرینهای ورزشی قرار می گیرد.
-2 مراحل رشد کودک
رشد کودک زیر شاخه ای از زمینه روانشناسی کودک است؛ رشد یعنی تمرکز بر جنبه های فیزیولوژیک، شناخت و رفتار کودک از تولد تا بالندگی، که با تغییرات کمی و کیفی همراه است نظریه برخی از محققان که به جنبه خود بخودی رشد تاکید کرده، و مبانی آن را در رشد ذهنی جستجو و مطالعه می کند. وی اساس تکامل قوای شناختی و فرآیند یادگیری مداوم و خود جوش را بر، داد و ستد متقابل ذهن او با محیط می داند و در این تاثیر متقابل، تعادلی بین دو جنبه »درون سازی« به معنی جذب داده های خارجی و در الگوهای موجود در ذهن و »برون سازی« به معنی تطبیق با شرایط و تشکیل الگوی جدید ذهنی در برابر پدیده خارجی را مطرح می کند. تمام کودکان در ابتدای حیات بدلیل نارس بودن قوای شناختی، فقط با لمس، دستکاری و تماس مستقیم با اشیا می توانند آنها را بشناسند ولی با شروع تفکر عملی نیاز آنها به دستکاری اشیا کمتر شده و از آنجا که مرور تصورات و طرح های ذهنی برای مقایسه در اختیار دارند، با استفاده از حواس مختلف به
ویژه بینایی و شنوایی پدیده مورد نظر را شناسایی می کنند و در مرحله نهایی با گسترش داشته های قبلی و شروع یادآوری و تفکر انتزاعی می توانند بدون وجود اشیا و یا بدون مشاهده وقایع آنها را فقط در ذهن خود متصور شوند.
-1 کودکان با چه ویژگی هایی توان سازگاری بامحیط خود را بدست می آورند؟
-2 ساده ترین، صحیح ترین و مفید ترین راه دسته بندی و ترتیب بندی رشد کودک چگونه است؟
2-1 خصوصیات کودک 3 ساله
2-1-1رشد جسمی
در این سن وزن کودک به سرعت رشد می کند و رشد سریع جسمی امکان یادگیری مهارت های حسی - حرکتی دقیق تری را فراهم می سازد و به این دلیل تحرک و فعالیت جسمانی کودک بیشتر می شود. در این سن کودک از فعالیتهای پر تحرک لذت می برد و در بکار بردن دست و پا و حفظ تعادل بدن مهارت بیشتر پیدا می کند ولی هنوز برای انجام فعالیتهای ظریف و هنری مانند نوشتن و نقاشی کردن و استفاده از اسباب بازی های ترکیبی ماهرانه آمادگی ندارد و وارد کردن کودک به این فعالیت ها ممکن است انگیزه آنها را برای علاقه و ادامه کار از بین ببرد. برای ماهر ساختن انگشتان و عضلات کوچک استفاده از اسباب بازی های ترکیبی ساده مناسب است و فعالیتهایی چون بازی با شن خمیر وبرش کاغذ و مقوا و اشکال به این امر کمک می کند. مدت فعالیت های کودک بین 20 تا 30 دقیقه است به این دلیل در تماشای فیلم شنیدن قصه نیز باید بیشتر از این مدت او را به دقت و توجه به این گونه کارها وادار نکرد. در این سن کودک قادر است لباس بپوشد، قادر است خطوط منظم یا بزرگ و نقاشی های ساده را رسم کند. مدل های نقاشی کودک در این سن باید تصاویر بزرگ باشد. در این سن ساعات خواب کودک منظم تر می شود و وابستگی او به والدین کم می گردد و می تواند مدت اقامت کودک در کودکستان 3 تا 4 ساعت باشد.
2-1-2 رشد ذهنی کودک 3 ساله:
دامنه علایق کودکان به افراد و اشیا و محیط اطراف بیشتر می شود، تکلم کودکانه را از دست می دهد و چنانچه به زبان کودکانه با او سخن بگوئیم ناراحت می شود. کودک به تدریج از تجربیات گذشته خود در فعالیت های جدید استفاده میکند و به عبارت دیگرانتقال یادگیری در او قوی تر می شود. کودک می تواند نسبت به پیشامدهای آشنا پیش بینی کند و به این دلیل میتوان با روش حل مسئله موضوعات آموزشی ساده را به او آموخت مثلا چای شیرینی که از حل شدن قند+ چای حاصل می شود یا از آسمان ابری باران می بارد. کودک نسبت به شنیدن داستان علاقه نشان می دهد و می تواند پیام های داستان را درک کند به شرط آنکه متناسب با سطح فکری او انتخاب شده باشد. او در پایان 3 سالگی رنگها را تا حدودی تشخیص می دهد و مفهوم اعداد 1 تا 20 را با تفاوت های آنها می باشد.
2-1-3 رشد اجتماعی کودک 3 ساله:
کودک برای داشتن همبازی اظهار علاقه می کند اما تحمل کودکان بسیار و بازی های شلوغ ندارند. به این علت کلاس های مهد کودک باید جمعیت اندکی داشته باشد. کودک را نباید به بازی های دسته جمعی مجبور کرد بلکه باید او را به تماشای کودکان دیگر گماشت تا داوطلبانه
به آنها بپیوندد. وابستگی کودک به پدر و مادر هنوز ادامه دارد به این دلیل رها کردن کودک به مدت طولانی سبب اضطراب او می شود. حس استقلال طلبی در کودک ظاهر می شود که گاه به صورت لجبازی و ومقاومت در برابر دستور والدین یا دفاع از خواسته ها ظاهر می شود. کودک می تواند رعایت حقوق خود و دیگران را در بازی - خوردن و استفاده از امکانات یاد بگیرد.
2-1-4 رشد عاطفی کودکان 3 ساله:
تایید و تشویق بزرگسالان در کارهایی که انجام دهند برای او اهمیت پیدا می کند و به تشویق نیازمند است. او موقعیت خانواده و آداب و رسوم آن را در رفتار و گفتار خود منعکس می کند. ابراز هیجان کودک آشکارتر می شود. صراحت عاطفی پیدا می کند. در لجبازی و مقاومت کودک بی اعتنایی و عدم دخالت و از بین بردن عامل بهانه جویی مفید است. معیار انتخاب دوست برای کودکان رفتار محبت آمیز و سازگاری واطاعت پذیری از یکدیگر و همسویی و همانندی در علایق می باشد. تشویق و تایید والدین برای او مفید است. حسادت در کودک برای او آشکارتر می شود. واکنش کودک در مقابل محدودیت به صورت قهرکردن، سکوت، ناسازگاری و تخریب اشیا و کتک کاری آشکار می شود. نظام هیجانات و عواطف کودک ثبات بیشتری پیدا می کند و حالت او قابل تشخیص می گردد.
2-2 خصوصیات کودک 5-4 ساله:
2-2-1 رشد جسمی:
از جای بلند بالا می رود. بدون کمک دیگران از پله بالا و پایین می رود. دوچرخه سواری یاد می گیرد. به راحتی توپ را پرتاب می کند. تسلط کامل به گرفتن مداد دارد و قادر به استفاده از آن است. میتواند لی لی بازی کند.
2-2-2 رشد ذهنی کودکان 4-5 ساله:
بازی های گروهی را که تابع قواعد و مقررات ساده باشند دوست دارند. او بسیار کنجکاو است و قدرت تقلید زیادی دارد. شناخت او از محیط مطابق تجربیات است و میان تخیل و واقعیت تفاوتی قائل نیست.
2-2-3 رشد اجتماعی کودکان 4-5 ساله:
به دوستان دیگر خود علاقه بیشتری نشان می دهد. بازی های گروهی را با دوستان هم سن یا با والدین دوست دارد. کودکان دیگر را در اموال خود شریک می کند و برای خود دوستان مخصوص انتخاب می کند.
2-2-4 رشد عاطفی کودکان 4-5 ساله:
از نظر رشد عاطفی هنوز وابستگی به والدین وجود دارد و به همین علت روزهای اولین ورود او به کودکستان برای او مشکل است. اما قدرت سازگاری او با محیط افزایش می یابد و به زودی با محیط جدید آشنا می گردد. نقاشی هایش ارتباط بیشتری با تخیل و عواطف او پیدا می
کند. لجبازی کودک کمتر دیده می شود و به آداب و رسوم اخلاقی رابراساس تقلید از بزرگان رعایت می کند و به همین سن مناسبی برای
آشنایی کودک با رفتارهای اخلاقی در غالب رابطه به الگوهای رفتاری از طریق تجربه های غیر مستقم می باشد.
-3 محیطهای مناسب برای کودکان :
منظور از طرح و اجرای محیط مناسب برای کودکان فراهم نمودن بستر و عاملی موثر جهت تحقق قابلیتهای بالقوه وجودی بـرای شناخت وجوه شناختی و جسمی و تضمین رشد کامل آنهاست .نقش محیط فیزیکی با توجه به مطالعات گذشته از یک سو به عنوان بستری برای شکل گیری قالبهای فطری و طرح کلی ایجاد وجودی وی از سوی دیگر عاملی موثر برای پایه ریزی و گسـترش داشـته هـای ذهنـی ، محتوای شناخت و مهارتهای بدنی وی در نظر می گیریم .جابجایی ، خـراب کـردن ، ساختن و نظایر آنها ، فعالیتهایی هستند که به اولویت امکان بوجود آوردن دنیایی در مقیاس خودش را می دهد .کودک در فضایی احساس تعلق می کند که در آن ردپایی از خود بر جای بگذارد و محیط باید قابلیت تجهیز و نشانه گذاری توسـط کـودک را داشته باشد .محیط و بتسر مناسب رشـد کودکـان شـامل آن امـاکن و مسـیرهای ارتباطی است که علاوه در برآورده ساختن مقاصد در نظر گرفته شده برای هر یـک پاسخگوی نیازهای وجودی کودکان در مراحل رشد بـوده و بـا تواناییهـای آن نیـز هماهنگ باشد .کودک قبل از هر چیز به ارضاء عاطفی و احسـاس پیونـد بـا محـیط فیزیکی و اجتماعی خود نیازمند است بنابراین استفاده محیط مناسب ، وجود محرکها و انگیزه های لازم و منطبق با هر مرحله رشد کودک است .یکی دیگـر از ویژگیهـای محیط مناسب ، انطباق داشتن با توانایی شناختی و ادراکی کودکان است .