بخشی از مقاله

چکیده

مفهوم سبک زندگی از جمله مفاهیمی است که به کارگیری آن میتواند گویای واقعیت پیچیده رفتارها و نگرشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه باشد. در تعاریفی که از سبک زندگی از منظر بزرگان علم جامعهشناسی بیان میگردد اینگونه مطرح میشود که سبک زندگی مجموعه رفتارها و الگوهای کنشهای فرد است که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد و کم و کیف نظام باورها و کنش های فرد را نمایندگی نماید. تمایز و تفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی به تفاوتهای بنیادین جهانبینی اسلامی و هستیشناسی دنیای مدرن باز میگردد.

جهانبینی افراد بر نحوه برداشت و تلقی هر یک از آنها از مفهوم سبک زندگی، ماهیت و غایات آن تأثیر بنیادین دارد تا آنجا که شاید بتوان گفت تضاد جدی بین فرهنگ غرب و فرهنگ اسلامی- ایرانی از نوع نگرش هستیشناختی آنها به سبک زندگی ناشی میشود. بدینمعنا که فرهنگ اسلامی- ایرانی بر اساس نوعی نگاه الهی و آخرتاندیش سامان یافته است و درست در نقطهی مقابل فرهنگ غربی است که بر مبنای نوعی نگاه سکولار، اولویت را به زندگی دنیوی و مصرفگرایی میدهد.

در زمینه سبک زندگی، تضاد جدی بین فرهنگ غرب و فرهنگ خودی وجود دارد. تعریفی که فرهنگ اسلامی- ایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن بر اساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، که هدف اصلی و زندگی واقعی است، برایمان دارد؛ درست در نقطهی مقابل فرهنگ غربی است که بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و غایی بودن زندگی دنیوی استوار است.

بیان مسئله: تبیین مفهوم سبک زندگی

زندگی روزمرّه و عادی مردم در دو دهه گذشته مورد توجه جدی جامعهشناسان و اندیشمندان حوزهی فرهنگ و هویت قرار گرفته است. قبلاً به نظر میآمد که رفتارهای عادی و معمول مردم اهمیت چندانی ندارد و معمولاً به دنبال بزنگاهها و نقاط عطف زندگی نخبگان و برجستگی های فرهنگی اقوام بودند، اما در دهههای اخیر به این مسأله توجه ویژهای شد که جریان زندگی عمومی مردم بسیاری از رفتارها و اتفاقات را در فضای سیاسی و اقتصادی جوامع رقم میزند. آنها دریافتند مردم بسیاری از رفتارها را بر حسب اجبار یا عادت انجام میدهند، اما بخشی از رفتارهایشان از سر انتخاب و ترجیح است. این انتخابها به باورها و سلیقههای افراد برمیگردد و با هم تناسب و ربط دارد. از این مناسبات میشود الگو یا الگوهایی استخراج کرد.

این الگومندی همان سبک زندگی است.1 از این منظر، سبک زندگی عبارت است از »الگوی همگرا - کلیت تامی - یا مجموعه منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی، وضعهای اجتماعی و داراییها که فرد یا گروه بر مبنای پارهای از تمایلات و ترجیحها، - سلیقه - اش و در تعامل با شرایط محیطی خود ابداع یا انتخاب میکنند یا به اختصار سبک زندگی، الگو یا مجموعه نظاممند کنشهای مرجح است.2«
سبک زندگی به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنای زندگی اجتماعی می باشد اطلاق می شود.

سبک زندگی، بیانگر نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره و زندگی روزانه است و هویت و فرهنگ جامعه در پرتو آن شکل می گیرد. بنابراین، سبک زندگی منعکس کننده گرایش ها و ارزش های یک فرد یا گروه، عادت ها، نگرش ها، سلیقهها و معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی و ... است که طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازد. سبک زندگی مجموعهای نسبتاً منسجم از رفتارها و فعالیتهای یک فرد در جریان زندگی روزمره است که مستلزم مجموعهای از عادتها و جهت گیریهاست و بر همین اساس از نوعی وحدت برخوردار است. بنابراین، صرف نظر از برخی اشتراکات در تعریف سبک زندگی، با توجه به تفاوت فرهنگها، نگرشها و زمینههای اجتماعی، معنای سبک زندگی از یک کشور به کشور دیگر متفاوت میباشد.

سبک زندگی و چگونگی تحقق آن به صورت مطلوب، همواره دغدغه بشر بوده است. مفاهیم »حیات« در قرآن، «Life» در انگلیسی، و »زندش« یا »زندگی« در فارسی، مبین این قدمت هستند. اما سبک زندگی که امروز بر زبانها جاری است، اغلب منظور سبک زندگی مهاجم و هژمون آمریکایی است که با عنوان American Lifestyle یا An American Way of Life که »راه و روش زندگی آمریکایی« است، معرفی میشود. سبک زندگی آمریکایی با این تلقی، مبتنی بر بررسی »آدام کورتیس«، در حدود 40 سال یعنی از دهه 1970 به این سو پیشینه دارد.

آدام کورتیس، دریک بررسی مستند، تحت عنوان »قرن خودThe Century of the Self«، در دورهای یک قرنی، از 1901 م. تا 2001 م. تاریخ حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آمریکا را بررسی میکند. بررسی مبسوط او، روند شکلگیری و تحقق »فردگرایی جدید3« و تفرد جدید را نشان میدهد. مدرنیته، در قرون اخیر، »اصالت فرد« را بشارت داده بود، و پس از تحقق آن، جامعه آمریکا، در نیمه دوم قرن بیستم، قدم به مرحله نوین اصالت فرد گذارد.

رهبر معظم انقلاب، هدف اصلی و میانهی انقلاب اسلامی ایران را »تشکیل جامعهی اسلامی با همهی خصوصیات و شاخصهایش« عنوان میکنند. نگاهی گذرا به نامگذاری سالها در دههی هفتاد شمسی نشان میدهد که ارتقای فرهنگ عمومی در کشور برای رهبری انقلاب اهمیتی فوقالعاده داشته است. انتخاب نامهایی همچون »وجدان کاری، انضباط اجتماعی«، »انضباط اقتصادی و مالی« و »صرفهجویی« ناظر بر آسیبشناسی جامعهی آن روز ایران بود؛ آسیبهایی همچون زیادهروی و نابودکردن اموال عمومی و اموال شخصی و نیز ریخت و پاش و اسراف. در این میان نامهایی مانند »حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف« و »همت مضاعف و کار مضاعف »برای نسلهای جوانتر جامعهی ایرانی آشناتر است.

البته انتخاب نام سال، تنها زمینهی طرح این بحث برای رهبری نبود، بلکه ایشان در سخنرانیهای مختلفی در این سالها به مسائلی مثل آپارتماننشینی، معماری، اصلاح موی سر، شیوهی راهرفتن، کتابخوانی، الگوی مصرف وسایل زندگی، مُد و ... نیز پرداختهاند. از دیدگاه مقام معظم رهبری، مفهوم سبک زندگی ناظر بر یکی از مفاهیم کانونی الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی است که بخش نرمافزاری تمدن و قضاوت دربارهی یک تمدن، مبتنی بر آن است.

به تعبیر معظم له، »یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوهی زیستن ... ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم - که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است - باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئلهی اساسی و مهمی است.

« ایشان درباره اهمیت این مسئله به عنوان بحثی محوری بیان میکنند: »بنده زمان ریاستجمهوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی قضیهی طرح لباس ملی را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملی درست کنیم [...] عربها لباس ملی خودشان را دارند، هندیها لباس ملی خودشان را دارند، اندونزییاییها لباس ملی خودشان را دارند [...] من و شما که ایرانی هستیم، لباسمان چیست؟2 به طور کلی، مهمترین ویژگیهای سبک زندگی را میتوان چنین برشمرد:

1.    سبک زندگی، ترکیبی از صورت - سبک - و معنا - زندگی - است. رفتاری برآمده از باورها و پسندها و مبتنی بر دیدگاهی مصرّح و آگاهانه یا غیر مصرح و نیمه خودآگاه در فلسفه حیات است.

2.    مجموعه عناصر زندگی وقتی به سبک زندگی تبدیل میشوند که به حد نصاب انسجام و همبستگی رسیده و همخوانی و تناسب داشته باشند، البته این تناسب باید مقداری پایدار بماند؛ زیرا انسجام موقتی که تحت تأثیر جوّ اجتماعی خیلی زود از بین رود سبک زندگی را پدید نمیآورد.

3.    در پدید آمدن سبک زندگی اکثر عناصر، اختیاری است. در واقع، سبک زندگی باید انتخاب شود و شخص فعالانه در تعریف و معماری آن بر اساس نظام اعتقادی و ارزشهایش مشارکت داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید