بخشی از مقاله
چکیده
گرچه شکلگیری سکونتگاههای نامناسب - فقیران - شهری پدیده تازهای در جهان محسوب نمیشود و از وجود آنها در جوامع کهنسال نیز یاد شده است ، اما چنین پدیدهای به شکل گسترده امروزین آن، به دلایل مختلف، از جمله تغییر در روابط و مناسبات سنتی انسانها با یکدیگر شکل گرفته که با ورود سرمایهداری به دومین مرحله خود، یعنی سرمایهداری صنعتی و متعاقب آن ، پیدایش شهرهای میلیونی، تبلور یافته است. شکلگیری مناطق فقیرنشین پدیدهای است که نه تنها در کشورهای در حال توسعه بلکه در همه کشورهای جهان به چشم میخورد .
بدون شک یکی از معضلات فعلی و یا آینده اکثر مجتمعهای شهری، شکل گیری این مناطق در درون یا حاشیه آنهاست. جامعه آماری در نظر گرفته شده برای این پژوهش شامل کلیه شهروندان ساکن در محلات فقیرنشین شهر اراک میباشد. با توجه به مطالعات و برآوردهای صورت گرفته تعداد جمعیت شهروندان ساکن در این محلات - نه محله - برابر با 114735 نفر میباشد.
با جایگزینی مقادیر فوق در فرمول کوکران، تعداد 383,9 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد شده است. در مجموع تعداد 369 پرسشنامه بین شهروندان ساکن در محلات مورد مطالعه به صورت تصادفی پخش گردید و جهت افزایش کیفیت روش تحقیق در گزینه های شاخصهای اجتماعی - آموزش عمومی ، امنیت اجتماعی و تعلق مکانی و افزایش رضایت شهروندان - معیارهای کلیدی در راستای دستیابی به زیست پذیری به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار مطرح گردید.
یافته ها و نتایج اخذ شده از ساکنان محلات فقیرنشین شهر اراک حاکی از نامطلوب بودن وضعیت زیستپذیری در مناطق مورد مطالعه میباشد. نامطلوب بودن شاخص های زیستپذیری در مناطق فقیرنشین شهر اراک، بیانگر این است که این شهر در آینده اگر با همین روال کنونی اداره شود و مدیران و شهروندان نسبت به شهر خود بیتفاوت باشند، این شهر هرگز به سوی پایداری و توسعه پایدار هدایت نخواهد شد.
مقدمه
پدیده فقر معضلی است که کلیه جوامع بشری در تمامی دوران تاریخ به نوعی با آن روبرو بوده و هستند. مقوله فقر و بررسی ابعاد گوناگون آن دغدغه بسیاری از متفکران و متخصصان در حوزههای اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست است. در این بین فقر شهری در حوزه مطالعات برنامهریزی شهری و شهرسازی اهمیت ویژهای دارد. فقر آنگاه که بر نحوه زیست شهری ، شهروندان تاثیر میگذارد مانع از تحقق استانداردها و کیفیتهای مورد نیاز زیست سالم شهروندان است.
پرداختن به معضل فقر و تبیین روند، آثار اقتصادی اجتماعی و راهکارهای کاهش آن از جنبه نظری و بر اساس پژوهش، پیش شرط هر گونه سیاستگذاری و برنامهریزی موفق در عرصه رفاه اجتماعی است. فقر، واژهای ناخوشایند است که جوامع مختلف بشری همواره با آن و پیامدهای نامطلوبی که به همراه داشته، دست به گریبان بودهاند. شکلگیری دولتهای رفاه، سیستمهای تأمین اجتماعی در کشورهای مختلف، قرار گرفتن برنامههای فقرزدایی در رأس دستور کار دولتها و نهادهای منطقهای و بینالمللی در سطح جهانی، تنها نمونههایی از تحولات انجام گرفته در زمینه مبارزه با فقر بوده است که تمام این اقدامات ، به نحوی بیان کننده جدیت گسترده و حساسیت بالا در برابر این معضل اقتصادی اجتماعی است.
همچنین می توان به این واقعیت اشاره کرد هر شهری در جهان علاقهمند است که یک شهر زیستپذیر باشد. در اصل، یک شهر زیستپذیر باید دارای ویژگیهای منحصر بفرد و در عین حال اساسی باشد. همه اقشار جامعه را پذیرش نماید و هیچ گروه خاصی را به حاشیه نراند - به عنوان مثال فقرا، معلولین، زنان، کودکان و گروههای اقلیت -
زیست پذیری مفهومی چندبعدی است که گاه با مفاهیم کیفیت زندگی، رفاه و رضایتمندی از شرایط زندگی دارای همپوشانیهای بسیاری است و جنبههای مختلفی نظیر مسائل مادی و غیرمادی را در بر میگیرد
به گفته اوانس1 در کتاب شهرهای زیستپذیر2، سکه زیستپذیری دو رو دارد. یک روی آن معیشت3است و روی دوم پایداری بومشناختی. معیشت به معنای موقعیت شغلی است که به اندازه کافی به مسکن مناسب و آبرومند نزدیک باشد و درآمد متناسب با کرایهها و دسترسی به خدماتی که سکونتگاه را سالم میسازد. معیشت باید پایدار باشد، زیرا در صورتی که منابع تولید کار و مسکن به گونهای تأمین شوند که به تخریب محیط بیانجامد، در واقع مشکل معیشت حل نشده است .
چارچوب نظری
فقر شهری
فقر به صورتهای گوناگونی تعریف شده است و مفهومی بسیار گستردهتر از کمبود درآمد دارد. در واقع فقر حیطههایی از قبیل نقصان و کمبود در دارایی، سلامتی، امید به زندگی، آموزش و تحصیلات، اختیار و قدرت و سایر شاخصهای اجتماعی را نیز در بر میگیرد. هر چند معرفی جنبه غیردرآمدی فقر بسیار دشوارتر از معرفی جنبه درآمدی آن است
فقر در مفهوم فلسفی خود به دو موضوع " احساس نیاز " و " ارضای نیاز " باز می گردد
تعریف تاونستد از فقردر دهههای 1960 به لحاظ استناد در مطالعات فقر مهم تلقی میشود. بر اساس نظر او، افراد، خانوادهها و گروههای جمعیتی را زمانی میتوان فقیر به حساب آورد که با فقدان منابع برای کسب انواع رژیمهای غذایی، مشارکت در فعالیتها و شرایط و امکانات معمول زندگی، مواجه باشند
فقر شهری پدیدهای چند بعدی است که افراد را با بسیاری از محدودیتهای زندگی مواجه میسازد، چالشهای پیشرو میتواند شامل:
- دسترسی محدود به فرصتهای شغلی و درآمدی؛
- عدم بهرهمندی از مسکن و خدمات؛
- محیطهای ناسالم و خشن؛
- عدم بهرهمندی از خدمات تأمین اجتماعی و سازوکارهای حمایتی بهداشتی و آموزشی دانست.
زندگی در شهرهای فقرزده به معنی زندگی در اقتصادی است که تولید آن فقط برای زنده ماندن است، فقر شهری انتقال شوک اقتصادی کلانی است که معمولاً از طریق بازار کار و از دست دادن کار رخ میدهد
"آبرامز" در 1970 گستره فقر را جنین معرفی نموده است: محلههایی که از انبوه اجاره نشینهای تهیدست پدید آید، یا از کسانی که مالک ملک در حال انحطاط خویشتناند، زمین این قبیل خانهها میتواند قانوناً ملک ساکنان به شمار آید و یا به تصرف غیر قانونی آنها درآمده باشد .
زیست پذیری
زیست پذیری مفهومی چندبعدی است که گاه با مفاهیم کیفیت زندگی، رفاه و رضایتمندی از شرایط زندگی دارای همپوشانیهای بسیاری است و جنبههای مختلفی نظیر مسائل مادی و غیرمادی را در بر میگیرد
زیست-پذیری به سه بعد مرتبط تقسیم میشود: اقتصاد، اجتماع و محیطزیست. اقتصاد تأمین کننده مشاغل و درآمد است و برای سلامتی مردم نقش حیاتی دارد - از جمله برای به دست آوردن خوراک و پوشاک و مسکن - و نیز برای تأمین نیازهای سطوح بالاتر مانند آموزش و بهداشت و تفریحات.
در عین حال باید استفاده اقتصاد از منابع موجود در محیط زیست به نحوی باشد که اطمینان از وجود منابع کافی برای نسلهای حال و آینده شکل گیرد. بهزیستی اجتماعی وابسته به عدالت است: توزیع اجتماعی و فضایی منابع اقتصادی و زیست محیطی به نحو عادلانه و نیز سیستمهای حکومتی که در آنها به همه شهروندان توجه شود. آزادی فردی و فرصتهای برابر از اجزای مهم تشکیل دهنده بهزیستی اجتماعیاند.
محیط زیست، زیرساختی است که منابع طبیعی، ظرفیت دفع زباله و ارتباط بین انسان و محیط طبیعی است. اگر کارکرد هر یک از اینها با اختلال مواجه گردد، سکونتگاههای انسانی ممکن است به سرعت دچار اضمحلال شوند، که از تبعات آن عبارتند از: کاهش جمعیت، فقر، تضاد اجتماعی و افزایش معضلات بهداشتی زیست محیطی. در این سه گانه طلایی اهدافی مانند بهرهوری اقتصادی و عدالت اجتماعی و حفاظت محیطی دنبال میشود
اهمیت زیست پذیری به طور روزافزونی ناشی از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی و مصرف شهری است که نه سالم هستند و نه پایدار و در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی برای حمایت از جمعیت کره زمین میشوند. عدهای از ساکنان بهبود زیست پذیری را به عنوان وسیلهای برای بهبود ارزش املاک و مستغلات در نظر بگیرند، اما اکثریت ساکنان هر سکونتگاه زیست پذیری را به عنوان عاملی برای بهبود شرایط مکان برای زندگی، خرید، استراحت، رشد کودکان و ایجاد اجتماعهایی از دوستان و خانوادهها میبینند
ابعاد زیست پذیری
زیستپذیری به سه بعد مرتبط تقسیم میشود: اقتصاد، اجتماع و محیطزیست. اقتصاد تأمین کننده مشاغل و درآمد است و برای سلامتی مردم نقش حیاتی دارد - از جمله برای به دست آوردن خوراک و پوشاک و مسکن - و نیز برای تأمین نیازهای سطوح بالاتر مانند آموزش و بهداشت و تفریحات. در عین حال باید استفاده اقتصاد از منابع موجود در محیط زیست به نحوی باشد که اطمینان از وجود منابع کافی برای نسلهای حال و آینده شکل گیرد. بهزیستی اجتماعی وابسته به عدالت است:
توزیع اجتماعی و فضایی منابع اقتصادی و زیست محیطی به نحو عادلانه و نیز سیستمهای حکومتی که در آنها به همه شهروندان توجه شود. آزادی فردی و فرصتهای برابر از اجزای مهم تشکیل دهنده بهزیستی اجتماعیاند. محیط زیست، زیرساختی است که منابع طبیعی، ظرفیت دفع زباله و ارتباط بین انسان و محیط طبیعی است