بخشی از مقاله

چکیده

کتاب و بهخصوص کتابهاي داستان از مهمترین راههاي آشنایی کودك با اجتماع و محیط بیرون است و کودك در آینه این آثار با ارزشها و نقشهایی که باید در جامعه رعایت کند آشنا میشود. داستانها نقش مؤثري در انتقال فرهنگ، جامعه پذیري و نقشپذیري کودکان دارند نقش جنسیتی از مهمترین نقشهایی است که کودك باید در زندگی بیاموزد و تحلیل نقشهایی که از دختران و پسران در کتابهاي کودکان ارائه میشود میتواند کمکی به درك بهتر پذیرش نقشهاي جنسیتی از سوي کودکان باشد. کودکان و نوجوانان بهخاطر تمایلات و ویژگیهاي خاص و روحیهي باورپذیريیشان بیشتر به داستان علاقه دارند.

ماجراها و حوادث آن را باور میکنند و تحت تاثیر آن قرار میگیرند و از اعمال و حرکات و رفتار قهرمانان داستان تقلید میکنند. در این جستار برآنیم که نقشهاي جنسیتی را لدر بازگشت هردادل فریبا کلهر یکی از نویسندگان شاخص حوزهي ادبیات کودك و نوجوان بر اساس مدل تالکوت پارسونز مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. طبق نظریه پارسونز فعالیتها در نظام اجتماعی به چهار حوزه تقسیم میشوند امور اقتصادي، امور سیاسی، امور اجتماعی و امور فرهنگی و مطابق با آن نقشهاي افراد را میتوان به نقشهاي اقتصادي، نقشهاي سیاسی، نقشهاي اجتماعی و نقشهاي فرهنگی تقسیمکرد. حاصل نتایج بیانگر این مطلب است که در این داستان زنان عهدهدار نقشهاي سیاسی و اجتماعی هستند و نقش اصلی و قهرمان داستان زن میباشد.

واژگان کلیدي: نقشجنسیتی، فریبا کلهر، نظریهپارسونز، بازگشت هرداد

مقدمه

در حال حاضر موضوع جنسیت و مسائل مرتبط با آن به طور وسیع در کانون توجه محققان حوزههاي مختلف - جامعهشناسی، روانشناسی، علوم تربیتی و ث - قرار گرفته است. جنسیت مقولهي مهم و پرقدرتی در درك ما از جهان است و عامل مهمی در شکلگیري جایگاه فرد و به تبع آن ایفاي نقشهاي متعدد او بوده است. همواره جوامع بر حسب فرهنگهاي متفاوت خود نقشهاي متفاوتی را به زن و مرد نسبت دادهاند. نهادینه کردن و آموختن اعتقادات و باورهاي رایج در مورد جنسیت و نقشهاي جنسیتی از طریق فرایند اجتماعیشدن یا جامعهپذیري صورت میگیرد.

جامعه ما نیز به مقدار زیادي با سوگیري جنسیتی مواجه است و کودکان به سرعت رفتارهاي مربوط به جنسیت را فرا میگیرند. رسانههاي گروهی، تلویزیون، سینما، نشریات و کتابهاي داستانی، هم بازتاب دهنده کلیشههاي جنسیتیاند و هم به آنها جهت میدهند. بررسی رابطه ادبیات کودك و مسائل جنسیتی و مقولاتی همچون زنانگی، مردسالاري، نقشهاي جنسیتی و کلیشههاي جنسیتی تاریخ درازي ندارد و به نظر صاحبنظران، پدیدهاي نسبتا نوظهور است، اما تازگی این حوزه به معناي بیاهمیتی آن نیست.

در این که ادبیات پدیدهاي اجتماعی است و آنچه در آن منعکس میشود نیز بازنمایی و تصویر مسائل و روابط اجتماعی است شکی نیست. در ادبیات فارسی تصویري واقعی از زنان به دست داده نشده است. نه تنها روایتها و داستانهاي ادبی بلکه روایتهاي تاریخی و فرهنگی ما هم مردانه است. نویسنده یا شاعر تصویري نه فقط از خود اجتماع، بلکه آرا و عقاید حاکم بر جامعه را نیز ارئه میدهد. ما میراث بر جامعهاي هستیم که در آن عقل مذکر حکومت کرده است و تاریخ و فرهنگی مذکر ساخته است.

اصولاً جامعهي ایرانی بهگونهاي بود که به زن اجازه حضور و فعالیت را در عرصهي اجتماع نمیداد. زن به دلیل فرهنگ غالب در دالانها نگه داشته شد و بدین ترتیب، سیادت مرد و عقبماندگی زن به مرور در طول تاریخ تثبیت شد. فرهنگ و شعر و ادب پارسی نیز عمدتاً مردمحور و بعضاً ضد زن بوده است. با نگاهی به ادبیات پارسی اعم از رسمی و یا فرهنگ تودهاي به عنوان منعکس کنندهي تاریخ اجتماعی و فرهنگ ایرانی، درمییابیم که نگاه شاعر و نویسنده و بالطبع نگاه جامعه به زن یا به عنوان معشوق و دلبر یا از سر هوسبازي است یا با دیدگاهی تحقیرآمیز نگاه به موجودي ضعیف و ناتوان که سزاوار ترحم و شفقت است. شعر کلاسیک ایران، زن را به صفات دلدار و دلبر شناخته و اکثراً از او به بیوفایی، بیتدبیري و مکر و خیانت یاد کرده است.

در افسانههاي کهن هم زنان را آرام، منفعل و بیسر زبان نشان میدهند که فقط به فکر زیبایی خود هستند و به درد هیچکاري نمیخورند، در مقابل چهرههاي مذکر، فعال، نیرومند، شجاع، درستکار و باهوش هستند تحقیقات نشان میدهد ادبیات کودکان هم معمولاً کلیشههاي جنسیتی سنتی را تقویت میکند. این به معناي وجود کلیشهها، تصویر جهانی مردسالار، و ماهیت غیرواقعی جهان در اکثر داستانهاست. در افسانههاي پریان - نظیر زیباي خفته یا سیندرلا - زنان و دختران را وابسته و قربانی جلوه میدهند حال آن که مردان قهرمانانی عاشقپیشه و مشکلگشایانی زیركاند.

معمولأ شخصیت اصلی داستانها مرد یا پسر است در داستانهاي معاصر هم، زن اغلب در نقش کدبانو و پشتیبان کودك ظاهر میشود. گرچه نویسندگان با ستایش و حرمت از زن یاد میکنند، اما چهرهي زن واقعی امروز، آنطور که زنان در جامعهي ما حضور دارند، در داستانها نشان داده نمیشود. آنچه امروز میتوان از تاریخ و ادبیات آموخت این است که جامعه تک جنسیتی جامعهي مطلوبی نیست و آرمانشهر واقعی شهري است که نه زن و نه مرد بر دیگري سلطه ندارد و هیچ یک در پی استعمار دیگري نیست. در چنین جامعهاي است که نه مشکلات جامعه مردسالار وجود دارد و نه یک جانبهنگريهاي جامعهي زن سالار و آینهي ادبیات میتواند بهترین نمایشگر آن باشد.

در دو دههي گذشته زنان ایرانی ، و به واقع پس از انقلاب اسلامی، در مقایسه با گذشته، به نیروي اجتماعی جدیدي در تحولات بدل شده و نقشها و وظایفی نو برعهده گرفتهاند. با افزایش دانشآموختگی زنان، گسترش فنآوري نوین، و رشد اقتصادي کشور، جایگاه زنان در جامعه تقویت شدهاست. اما گاه جامعه در مقابل تغییر و شرایط نقش مقاومت میکند و به موازات آنکه زنان مهارتهاي مختلف و توانایی انجام نقشهاي متنوع را کسب میکنند نظام اجتماعی و آموزشی در واگذاري، انتقال و تغییر نقش به زنان مقاومت میکند.

پژوهشها نشان میدهد که این معضل به زمینههاي فرهنگی آموزشی و یکنواختی نقشهاي جنسیتی در منابع آموزشی و کمکآموزشی و نیز عوامل تأثیرگذار در شکلگیري شخصیت اجتماعی مربوط میشود و در این میان توجه و تأمل در روند اجتماعیشدن افراد بویژه کودکان اهمیت زیادي دارد. اجتماعیشدن از راههاي مختلف به کودکان آموزش داده میشود و »نمایندگان جامعه که در طی مراحل رشد شیوههاي زندگی و به طور کلی فرهنگ را انتقال میدهند عوامل اجتماعی شدن نامیده میشوند.

مهمترین عوامل و نهادهاي اجتماعی عبارت است از: خانواده، مدرسه، گروههمسالان، مجلات، رادیو و تلویزیون، گروههاي اجتماعی، منابع آموزشی مانند کتابهاي مدارس، کتابهاي داستان و اسباب بازيها. »از آنجایی که بر اثر فرایند اجتماعی شدن، افراد ارزشهاي فرهنگی جامعه خویش را اخذ و درونی میکنند، هر فرهنگ سعی دارد که کودکان را بر اساس معیارهاي خاص خود اجتماعی کند ادبیات کودك، تاثیري مستقیم بر نگرش کودکان به خود و نقش جنسیتیشان در آینده دارد.

کودکان در آینه این آثار، در مییابند که به هنگام ورود به اجتماع چه توقعاتی به لحاظ جنسیتی از آنان میرود و چه رفتارهایی درخور جنسیت آنان است هر جامعهاي از زنان و مردان انتظار دارد که نقشهاي جنسیتی یا الگوهاي رفتار و تعهدات و امتیازات خاصی که مناسب براي هر جنس به نظر میرسد را ایفا نماید. تفاوت در نقشهاي جنسیتی که منعکس کنندهي طبقهبندي جنسی در جوامع است، باعث شده که پایگاههاي اجتماعی جنسها عموماً نابرابر باشد.

نقشهاي جنسیتی با شکلگیري کلیشههاي جنسیتی و تحول هویت جنسیتی ارتباط دارد. کلیشهها یا تصورات قالبی جنسیتی، اعتقادات و باورهاي فرهنگی جامعه را دربارهي آنچه باید نقشهاي جنسیتی باشند،منعکس میکنند. افراد در کنش متقابل با محیطهاي اجتماعی درکی از نقشهاي جنسیتی خود به دست میآورند. کتابهاي داستانی از جمله عواملی است که به نقش پذیري جنسیتی و روابط اجتماعی کودك کمک میکند.

در کتابهاي داستان نحوهي معرفی نقشهاي زن و مرد از اهمیت فوقالعادهاي برخوردار است چون کودك از طریق همین کتابها اعمال زنانه و مردانه و چگونگی نقشخود را به عنوان زن و مرد می آموزد و رؤیاها و شخصیتهاي آرمانی و قهرمانی خود را مییابد و میسازد. کتاب هاي کودکان ، یک جهان کوچکی از فرهنگ جامعه را ارائه میدهد که کودك از طریق آن با ارزشها و اعتقادات جامعه از جمله در خصوص جنسیت نقشهاي جنسیتی آگاهی مییابد.

چگونگی تصویرشدن شخصیتها و رفتارهاي وابسته به جنسیت در ادبیات کودك یک دلمشغولی همیشگی است؛ بهویژه به این دلیل که نوشتههاي معاصر براي کودکان، چه به تلویح و چه به آشکارا، پرسشهایی را در این زمینه برمیانگیزد. در این پژوهش سعی شده است که نقشهاي جنسیتی در داستان بازگشت فریبا کلهر از نویسندگان پرکار و بالتبع تأثیرگذار حوزهي ادبیات کودکان و نوجوانان بررسی شود.

فریبا کلهر از نویسندگان پرکار مطبوعات بهشمار میآید. فعالیت ادبی وي منحصر به ادبیات کودك و نوجوان نیست بلکه در حوزهي بزرگسالان هم چندین رمان از وي به چاپ رسیده است، وي در سال 1340در تهران بدنیا آمده در رشته امور تربیتی با گرایش تکنولوژي آموزشی از دانشگاه تهران و رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد مدرك کارشناسی گرفت و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی ادامه داد.

اولین کتابش در سال 1366 منتشر شد و تا به امروز بیش از 150 عنوان کتاب از وي منتشر شده است که چندین جایزه مختلف ادبی براي او به همراه داشتهاند. از سال 1370 در جشنوارههاي مختلف همچون انتخاب کتاب سال ارشاد و جشنواره مطبوعات عضو هیأت داوران بوده است، او همچنین عضو هیأت علمی دومین سمینار ادبیات کودکان نیز بود. وي در سال1375 به عنوان نویسنده منتخب زن در زمینه ادبیات کودك از سوي دانشگاه الزهرا برگزیده شده است. تعدادي از کتابهاي او به زبان هاي خارجی ترجمه گردیده است. »آقاي هندوانه« اثر این نویسنده، به عنوان برنده رتبه سوم دهمین کتاب سال کودك و نوجوان در بخش داستان کودك معرفی شد.

کلهر مدتی است با تألیف چندین رمان؛ پایان یک مرد، شروع یک زن، شوهر عزیز من و عاشقانهها پا به عرصه رماننویسی و کار بزرگسال گذاشته است که مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفته است.داستانها و رمانهاي زیادي براي بچهها نوشته است به طوري که میتوان او را از پرکارترین نویسندگان در این حوزه به شمار آورد. اولین نکتهاي که در بررسی کتابهاي او جلب توجه میکند تنوع چشمگیر موضوع، درونمایه، حجم و سن مخاطبان کتابهاست.

مهمترین وجه فعالیتهاي کلهر در ادبیات کودك و نوجوان، نوشتن رمانهاي نوجوانان باشد که او به گونهیی جدي و قابل تأمل به آن پرداخته است و میتوان گفت همین امر او را به چهرهایی متمایز در این حوزه از ادبیات تبدیل کرده است. امروز و پس از سالهاي متمادي فعالیت در این عرصه، کلهر به جایگاهی تثبیت شده دست یافته است و بیشک آثارش بخش مهمی از ادبیات کودك و نوجوان ما خواهند بود. درخشش او در خلق فانتزيها - اعم از علمی- تخیلی و... - بیشتر است؛ فانتزيهایی که نیروي خیال وي معیار اصلی عظمت آنهاست.

تفاوت مفهوم جنس و جنسیت

در مورد مفهوم جنس و جنسیت اختلاف نظرهایی وجود دارد. این دو مفهوم با وجود تفاوتهایی که دارند؛ عمدتاً به صورت مترادف بهکار میروند، غالب مردم مفهوم جنس و جنسیت را یکی دانسته و به جاي هم بهکار میس برند. اگر چه بهکار گرفتن واژهي جنسیت در برابر واژهي جنس حاکی از تفکیک مفهومیاي است که از دههي هفتاد میلادي بر این دو واژه عارض شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید