بخشی از مقاله

چکیده

آموزش و پرورش نقش اساسی و سرنوشت سازی در جوامع بشری ایفا می کند و بر ابعاد و زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تأثیر می گذارد، از این رو می تواند عامل رشد و توسعه جامعه محسوب شود. از اصول توسعه فراهم ساختن شرایط توسعه برای همه افراد فارغ از جنس، طبقه، نژاد و قومیت به طور برابر است، از این رو، وجود تبعیض های گوناگون بین زنان و مردان و یا دختران و پسران در موارد متعدد منجر به بحث جنسیت و توسعه شده است به طوری که امروز شاخص توسعه جنسیتی از شاخص های مهم در توسعه یافتگی هر کشور به شمار می رود. مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی نقش آموزش و پرورش در تولید و بازتولید نابرابری های جنسیتی بپردازد. بدین منظور نخست آرای نظریه های مربوط به نابرابری های جنسیتی و سپس آرای جامعه وشناسان در مورد نقش مدرسه به عنوان عامل حفظ و ثبات و همچنین عامل تغییر، بررسی میشود و در ادامه، نشان داده میشود که چگونه مدرسه این کارکرد دوگانه مکمل، اگر نه متضاد را دار است و در آخر با نگاهی به آموزش و پرورش ایران، راهکارهایی که میتواند از بازتولید نابرابری ها جلوگیری کند ارائه می شود.

مقدمه

نظام آموزش و پرورش بنا به ضرورت تغییرات اجتماعی یکی از سازمان های پیچیده و بزرگ اجتماعی در هر کشوری محسوب می شود و با رشد و توسعه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی پیوندی ناگسستنی دارد و به تدریج از یک حالت ساده ابتدایی به یک حالت پیچیده در آمده است . ثمر بخشی این نظام از یک سو ، تبدیل انسانهای مستعد سالم ، بالنده ، متعادل و رشد یافته است و از سوی دیگر تامین کننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در بخشهای متفاوت فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی است . به دلیل چنین اهمیتی است که در عصر حاضر همه دولتهای جهانی از کوچک و بزرگ ، قدرتمند و ناتوان و صنعتی تا در حال توسعه ، پرداختن به آموزش و پرورش مردم خود را در شمار وظایف اساسی می دانند و برای همگان چه زن و مرد و چه پسر و دختر ، سراسری و حتی اجباری کردن آن ، تعهدات سنگینی در قانونهای اساسی و بنیاد خود می گنجانند و درصد زیادی از تولید ناخالص ملی و بودجه جاری کشور را به این امر اختصاص می دهند . امروز به دلیل گسترش علوم و تجارب بشری و توسعه فن آوری و پیشرفتهای صنعتی ، گرایش به سازمانهای آموزش و پرورش امری فراگیر و جهانی شده است . به حدی که یکی از شاخصهای مهم رشد هر جامعه را وسعت دامنه وظایفی می دانند که نظام آموزش و پرورش آن به عهده گرفته است . البته به شرط آنکه به یاد داشته باشیم که بدون تضاد نیست و در ضمن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. آموزش و پرورش فرآیندی است که از طریق آن دانش موجود انتقال و مرزهای دانش گسترش می یابد، پس کارکرد آن هم محافظه کارانه و هم خلاق است .یکی از مسائل اساسی در جامعه شناسی، نابرابری اجتماعی میباشد که بیشتر مباحث در طبقه اجتماعی متمرکز است، با توجه به اینکه این پدیده بعد اساسی قشربندی اجتماعی به شمار میرود. هر چند بیش از 30 سال است که جامعه شناسان به این نتیجه رسیده اند که جنس و نژاد در ساخت نابرابری سهیم است و حتی گفته اند که مطالعه ی قشربندی اجتماعی در تفکرات جامعه ، و به همینجهت زنان از شناختی جریانی مردانه بوده است - اُبرین 1981 - مطالعات در این حوزه کنار گذاشته شده اند. به منظور شناخت عوامل مؤثر بر نابرابری های جنسیتی و رابطه ی آن با آموزش و پرورش نخست به بررسی نظریات نابرابری های جنسیتی می پردازیم.

نظریات نابرابری های جنسیتی

نظر به اینکه زنان از نظر موقعیت اجتماعی، سیاسی، منزلتی، نوع شغل و در آمد حاصل از آن، در شرایط متفاوتی از مردان قرار دارند، لذا برای تبیین موقعیت آنها نظریات مختلفی ارائه گردیده است.که هریک به ابعاد ویژه و عوامل موثر خاصی توجه کرده اند.در این میان به نظر میرسد که نظریات نابرابری جنسیتی میتوانند انطباق تقریباٌ دقیقی با وضعیت فعلی نابرابری زنان و مردان در ایران را داشته باشد.
این نظریات در سنت نظریه تضاد قرار م یگیرن د. ب ر طب ق ای ن نظ ر از آنج ا ک ه منابع گرانبها کمیاب هستند و دسترسی به آنه ا ن ابرابر اس ت، ب ین آنه ا ک ه ب ه ای ن منابع کمیاب دسترس ی دارن د و آنه ا ک ه ندارن د، کش مکش و تض اد پ یش م ی آی د .ای ن منابع میتوانند منافع مادی، قدرت یا منزلت اجتماعی باشند. نظریات نابرابری های جنسیتی نیز در سنت نخستین نظریه پردازانی چون مارکس، وبر، زیمل و... است که به مسأله نابرابریهای اجتماعی پرداخته اند. رندال کالینز از متفکرانی است که در سنت وبری قرار دارد و معتقد است استفاده از نیروی فیزیکی و منابع مادی و نمادین بسیار با اهم یت هستند. وقتی یک جنس - نرینه - ابزار و قوهی قهریه را در دست داشته باشد میتواند این قدرت را برای اعم ال س لطه در برخورده ای جنس یتی ب ه ک ار ب رد و ی ک نظ ام نابرابر جنسیتی را ایج اد کن د. بن ابراین ج نس ض عیف بای د استراتژی هایی را برای کاهش این قدرت به کار برد... وقتی مردان در تقسیم کار جنسیتی امتیازاتی داشته باشند، احتمال بیشتر میرود که در موقعیت نخبگان قرار گیرند که این ، امر منجر به افزایش نابرابری بین دو جنس میشود - ترنر. - 1998

برخلاف کالینز، نظریه بلومبرگ بیشتر بر مدار نظریه مارکس است. او معتقد است قشربندی جنسیتی به کنترل قدرت اقتصادی بستگی دارد؛ هر چه زنان قدرت اقتصادی کمتری را بسیج کنند، احتمال سرکوب از نظر اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک بیشتر است. او نشان داد که چگونه مشارکت در تولید اقتصادی، کنترل بر زندگی زنان را بیشتر م یکن د. ای ن کنت رل ه م در م ورد باروری، ازدواج، ط لاق و اقت دار خ انگی ب یشت ر اس ت و ه م در امک ان اس تفاده از فرصتهای مختلف زندگی - ترنر . - 1998 سومین متفکری که در باب نابرابری جنسیتی، نظریه پردازی کرده، جانت چافتز است. او معتقد است که نظریه های حفظ و بازتولید نظام جنسیتی با یکدیگر ارتباط دارند. او دو نوع نیرو را عامل حفظ نابرابری جنسیتی میداند : نیروهای قهری و سرکوب کننده و نیروهایی که نتیجه فعالیتهای اختیاری افراد میباشند. پایه های اختیاری نابرابری جنسیتی چون تقسیم اقتص ادی ک ار، توزی ع اش تغال و موقعی ته ای برگزی ده و نی ز تع اریف فرهنگ ی جامع ه، ن وعی تبع یض جنس ی را ایج اد میکند. این تبعیض در کار و فعالیت اعمال شده و در ضمن، عامل جامعه پذیری برای نسل بعدی میشود و بدین سان تفاوت ه ای جنس یتی در سطح خُرد میان زن و م رد بازتولی د م یگ ردد. ش ناخت نیروه ای حف ظ کنن ده امک ان تشخیص اینکه تغییرات مطلوب چگونه باید باشد را فراهم میکند. شرایطی که سبب تغییر قشربندی میشود عبارتاند از دو فرآیند :

تغییر غیر ارادی - تغییرات جمعیتی، تکنولوژیک و ساختار اقتصادی - که در اقتصاد پیشرفته منجر به افزایش فرصت شغلی برای زنان و در اقتصاد عقب مانده منجر به کاهش فرصتها میشود .تغییر ارادی که ناشی از تلاش نخبگان به منظور تغییرات در نابرابری های جنسیتی است. همچنین صنعتی شدن که نقش های غیر خانگی را افزایش میدهد، شهرنشینی، رشد طبقه متوسط، افزایش انتظارات و احساس محرومیت نسبی که در نهایت سبب افزایش تلاش زنان برای تغییر قشربندی جنسیتی میشود - ترنر، - 1998نظریات درباره نابرابریهای جنسیتی این نکته را روشن میکند که نابرابریهای جنسیتی ناشی از عوامل ساختاری هستند که میتوانند اقتصادی، سیاسی، هنجاری و یا همه آنها باشند. این عوامل بر عملکرد مدرسه در تولید و بازتولید نابرابری ها بسیار تأثیر میگذارد.

آرای جامعه شناسان و نقش مدرسه در تولید و بازتولید اجتماعی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید