بخشی از مقاله

چکیده

هدف از نگارش مقاله ی حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیر طبقه ی اجتماعی بر نگرش زنان متأهل روستایی نسبت به نابرابری جنسیتی بوده است. چهارچوب نظری پژوهش با استفاده از نظریات اندیشمندان مختلف چون چافتز، بوردیو، کالینز و نظریه های فمینیستی تدارک دیده شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی دارای اعتبار و قابلیت اعتماد است.

جامعه ی آماری تحقیق، جمعیت زنان متأهل 16 - 60 سال روستاهای آباد چی، حجت آباد و مشهد کاوه از توابع چادگان، تعداد نمونه 384 نفر و روش نمونه گیری سهمیه ای بر اساس متغیرهای گروه سنی، طبقه ی اجتماعی و محل زندگی بوده است.

نتیجه ی مطالعه نشان داد که نگرش به نابرابری جنسیتی، نابرابری جنسیتی - بعد اجتماعی - و نابرابری جنسیتی - بعد فرهنگی - ، بر حسب طبقات مختلف اجتماعی تفاوت معنادار دارد. و همچنین طبقات متوسط به بالا واکنش های منفی تری به وجود نابرابری های جنسیتی داشته اند و بیشتر از طبقات پایین به آن معترض بوده اند. اما طبقات پایین و متوسط پایین، کم تر به آن واکنش نشان داده اند. هم چنین نتایج دیگر بیان گر آن است که نگرش به نابرابری های جنسیتی در بعد اجتماعی منفی تر از بعد فرهنگی بوده است.

.1 مقدمه و بیان مسأله

شکاف بین وظایف مردان نسبت به زنان در خانه تا حدودی کاهش یافته اما هنوز هم یک موضوع اساسی است. همین که انبوهی از زنان شاغل، مسئولیت هایی چون نظافت خانه، مراقبت از فرزندان و ... را بر عهده دارند نشان دهنده ی این است که نابرابری جنسیتی هنوز ادامه دارد.

نابرابری جنسیتی عبارت است از برخورد یا عملی که بر اساس جنسیت افراد به تحقیر، طرد، خوار شمردن و کلیشه بندی آن ها می پردازد و نشان دهنده ی یکسان نبودن دسترسی زنان و مردان به فرصت ها و امکاناتی مانند امکانات آموزشی است 

یکی از ویژگی های طبیعی افراد، جنسیت آن ها است که در بیش تر جوامع بر پایه ی معیار فرهنگی- اجتماعی ارزیابی می شود. در این بستر فکری معمولاً زنان کم ارزش تر از مردان پنداشته می شوند و موقعیت های فرودست منزلت- قدرت را به دست می آورند. هنوز در بسیاری از کشورها، میزان آموزش و اشتغال زنان از مردان کم تر است و زنان در بازار کار با انواع موانع و نابرابری ها رو به رو هستند، در خانواده و جامعه نیز قربانیان خشونت فیزیکی، روانی و اقتصادی به شمار می آیند

در طول تاریخ بشری،جنسیت عامل مهمی در شکل گیری جایگاه فرد و به تبع آن ایفای نقش های متعدد او بوده است و جوامع بر حسب فرهنگ های مختلف، نقش های متفاوتی به مردان و زنان نسبت داده اند و در اغلب موارد نقش زنان نازل تر از نقش مردان جلوه داده شده است. کار زنان در خارج از خانه نیز خالی از تبعیض نیست، نقش های کلیدی در دست مردان و مشاغلی که در راستای مشاغل خانگی است، بر عهده ی زنان می باشد

دهنوی معتقد است در ایران، نگرش حاکم، مرد را نان آور خانه می داند و بر اساس همین نگرش مشارکت و فعالیت اقتصادی زنان لازم و ضروری به شمار نمی آید. در جامعه ای که ایدئولوژی مردسالاری بر آن حاکم باشد، زنان از نظر شرایط اشتغال، درآمد، تحصیل و سایر مؤلفه های اجتماعی به مراتب از مردان پایین تر هستند و تنها از طریق مشارکت هر چه بیشتر آن ها در عرصه های مختلف اجتماعی است که امکان تأمین عدالت اجتماعی و اقتصادی به وجود خواهد آمد

یکی از مسایل مهم در ارتباط با جنسیت وابستگی طبقاتی افراد است. در واقع باورهای حاکم بر جامعه در مورد زن بودن و مرد بودن چیزی جز باور طبقه ی حاکم بر جامعه نیست. همین باور است که به ما نشان می دهد رفتار زنانه و مردانه چگونه باید باشد. مثلاً اگر ما زنان را افرادی احساساتی و عاطفی بدانیم و مردانرا افرادی باهوش و منطقی فرض کنیم این تصور تا حد زیادی تحت تأثیر باور طبقه ی حاکم بر جامعه است

پژوهش حاضر در پی تحلیل »رابطه ی بین تعلق طبقاتی افراد و نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در جامعه ی آماری مورد مطالعه« است. با بررسی این موضوع می توان به تبیین نابرابری جنسیتی فرهنگی، اجتماعی پرداخت. این مطالعه با این فرض صورت گرفته است، که تفاوت افراد از لحاظ موقعیت عینی آن ها درجامعه می تواند بر ذهنیت آن ها نسبت به نابرابری جنسیتی مؤثر باشد، با انجام مطالعاتی از این دست می توان امیدوار بود که با ارائه راهکارهایی عملی در جهت کاهش فاصله ی طبقاتی در جامعه، گامی مؤثر در جهت کاهش نابرابری های جنسیتی در زمینه های فرهنگی، اجتماعی برداشته شود.

2.    مروری بر پژوهش های انجام شده

-    صداقتی فرد - 1392 - در پژوهشی با عنوان »تأثیر نابرابری جنسیتی بر میزان مشارکت اجتماعی زنان« بر روی دانشجویان دختر نشان داد که سطح احساس نابرابری جنسیتی دانشجویان مورد مطالعه از وضعیت بالایی برخوردار است و در بین ابعاد مختلف نابرابری جنسیتی »نابرابری حقوقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی« بیشترین میزان احساس نابرابری، مربوط به متغیر نابرابری حقوقی است.

-    ادهمی - 1388 - در پژوهش خود »بررسی تأثیر عقاید قالبی بر نابرابری جنسیتی در خانواده« بر روی زنان شاغل نشان داد که متغیرهای مستقل، میزان تحصیلات و درآمد، دارای رابطه ی معکوس و معنی دار با متغیر وابسته ی نابرابری جنسیتی هستند.

-    ساروخانی - 1387 - در پژوهشی با عنوان »باز تولید نابرابری جنسیتی در خانواده« بر روی زنان شاغل و خانه دار شهر ایلام نشان داد که، زنان به عنوان مادر نقش مهمی در ایجاد نابرابری جنسیتی در خانواده بین فرزند دختر و پسر خویش دارند. همچنین بین اشتغال مادران و تولید نابرابری جنسیتی رابطه ی معنی دار وجود دارد.

-    زو و بیان - 2005 - ، در پژوهشی در چین نشان داده اند که دسترسی زنان چینی به منبع کار و درآمد از یک سو، به صورت مستقیم نقش آن ها را در تصمیم گیری های خانوادگی افزایش داده و از سوی دیگر، به صورت غیر مستقیم با تعدیل نگرش های نقش جنسیتی و ایدئولوژی جدایی طلبی جنسیتی، موقعیت آن ها را در روابط قدرت با شوهرانشان بهبود بخشیده است.

-    سیدانیوس و پنا - 2001 - ، در تحقیقی به بررسی »اثر ماهیت جنسیتی ساختار خانواده بر نگرش های ضد برابر گرایی گروه محور« پرداخته اند. نتایج تحقیق حاکی از این است که کودکان خانواده هایی که با پدر تنها زندگی می کردند، بالاترین میزان ضد مساوات طلبی را داشتند و کودکانی که با هر دو والدین زندگی می کردند در میانه ی طیف جای گرفتند.

مرور پژوهش های انجام شده نشان می دهد که رابطه ی طبقه ی اجتماعی و نابرابری جنسیتی به طور ویژه مورد مطالعه قرار نگرفته است. پژوهش حاضر در پی تحلیل »رابطه ی بین تعلق طبقاتی افراد و نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی« است. این پژوهش به نگرش افراد جامعه نسبت به نابرابری های جنسیتی و تفاوت طبقه ی اجتماعی چگونگی این نگرش ها پرداخته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید