بخشی از مقاله

چکیده

نامگذاری روی افراد به دورانهای اولیه زندگی بشر برمیگردد. این نظریه هم مورد پذیرش است که اولین کلماتی که توسط انسان بیان شده، نامهایی بوده است که انسان بر روی افراد و حیوانات و اشیا میگذاشت. لذا به نظر میرسد که نامگذاری لازمه زندگی اجتماعی بشر است. نامی که برای کودک انتخاب میشود میتواند شخصیت فردی و اجتماعی او را تحت تأثیر قرار دهد، زیرا نخستین آهنگ آشنا برای کودک نام اوست و اثر بسیار زیادی در شکلگیری اندیشه و آینده کودک دارد. از آنجا که ایرانیان ملتی دارای سابقه تمدن کهن هستند، همواره توجه ویژهای به انتخاب نامهای برازنده و نیکو دارند و تلاش میکنند نامهایی را انتخاب کنند که دارای مفاهیم والا و آرمانگرایانهای باشد.

نام گزینی یکی از نخستین فعالیتهای فکری و فرهنگی بشر و لازمه زندگی اجتماعی بوده است. ایرانیان از دیرباز به این سنت پسندیده با حساسیت نگریسته و آرمانهای دست یافتنی خود را در قالب گزینش نام افراد که معتقد بودهاند، در شکل گیری شخصیت روحی و فکری آنها موثر است، و به تاثیر جادویی کلمات اعتقاد کامل داشتند.و بر این باور بودند که نام افراد را نمیتوان حمل یک واژه صرف قلمداد کرد بلکه نوعی طرز تفکر و جهان بینی با تکیه بر مظاهر فرهنگی و دینی و دیدگاههای قومی و نژادی جامعه است.

به طوری که عوامل گوناگونی در به گزین کردن نامها موثر می دانستهاند که از آن جمله :عرق اعتقادی و ملی، نادر بودن نام، برتری فرهنگی، فرهنگ شهر نشینی، مهاجرت به سرزمینهای دیگر و پذیرش فرهنگ نو به خصوص ارتقای سطح بینش و دانش مردم می توان اشاره کرد. در همین راستا در این مقاله کارکرد نام و جلوههای آن در قالب ساختار صفت و موصوف در 120 اثر از پنج شاعر معروف ادبیات کودک در حوزه ی نظم بررسی شده است.

مقدمه

انتخاب نامی زیبا و برخواسته از فرهنگ ایران، یک آغاز زیبا برای فرزند است. یک نام زیبا، بدون شک دارای تاثیری ماندگار بر روحیه شخص است و او می تواند به نام خود و پدر و مادری که این نام را بر او نهادهاند ببالد. نامها، برگرفته از روح فرهنگ هرکشور هستند و میتوانند در نگهداری و تقویت هویت سرزمین مادری، کمک شایانی بنمایند. در گزینش نام، معیارهای مختلفی و از جمله تعداد فراوانی نام، معنای آن، دلیل شهرت آن;مثلاً نام شاعران، رزم آوران و دلیران ایرانی، پادشاهان و.. ، زیبا و خوش آهنگ بودن نام، کوتاه بودن و هماهنگی آن با نام پدر و مادر و خواهر و برادر و نام خانوادگی، هماهنگی با فرهنگهای محلی و .. نقش دارند .

در باب برکت آسمانی و ارزش به گزینی نام افراد همین نکته کفایت میکند در آغاز کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و خداوند از ابتدای خلقت، این قابلیت را به انسان عطا کرد و همین نامگذاری رمز برتری انسان بر فرشتهها شد که با نام گذاری اشیاء نوعی هستی به آنها عطا کرد . در احادیث آمده استالاسماءُکه» تُنزلُ منَ السماءِ « ترجمه » : نامها از آسمان فرود می آیند.« و از پیامبر اکرم - ص - نیز روایت شده که فرزندان بر پدر خود حقوقی دارنداوّل: آنکه به او علم بیاموزد، سپس به او قرآن بیاموزد و در آخر نام خوب و شایستهای برایش انتخاب نماید. واضح است که اعتبار و ارزش به گزینی نام افراد در فرهنگ اسلامی تا حد ارجمند و آسمانی قلمداد شده، که حکم اعطای هویت روحی مجدّد پس از آفرینش جسمی و روحی اولیه ی انسان به وسیله ی خداست. زیرا نام مناسب میتواندچنان تاثیری روحی B روانی شایستهای بر فرد داشته باشد که میتواند محرّک استعدادهای نهفته و انعطافهای پنهان در روحیات او شود.

گزینش نام برای نوزاد همیشه نشان دهندهی فرهنگ عمومی حاکم بر خانوادهی آن نوزاد یعنی بیانگر مختصات فرهنگی و اجتماعی ویژهی او در یک جامعه است. نام در ایجاد هویت و منش و رفتار اشخاص در طول زندگی، تاثیری ژرف دارد، به همین دلیل از دیرباز در فرهنگ ایرانی به حکم خرد جمعی در گزینش نامی مناسب برای نوزاد تاکید شده است، چنانکه متون ×ادبی و اندرزنامههای مختلف پارسی، گواه این حقیقت اند. از جمله:

الف- امیر عنصر المعالی در قابوس نامه گوید:

» اگر خدای ترا پسری دهد. اول نام خوش بر وی نه. که از جمله حقهای پدران یکی این است. - « نفیسی، - 95: 1367

ب- خواجه نصیر الدین طوسی در اخلاق ناصری گوید:

» چون فرزند به وجود آید. ابتدا باید به تسمیهی او اقدام کرد به نامی نیکو؛ چه اگر نامی ناموافق بر او نهند، مدت عمر از آن ×ناخوش دل باشد. « ج- ناصر خسرو قبادیانی نیز در یکی از قصاید خویش گفته است:

»× نامی نکو گزین که بدان چون بخوانمت در جانت، شادی آید و در دلت خرمی - « تقوی، :1307     - 450 در کتابهای فقه و حدیث نیز آمده است که اولین حق فرزند بر پدر و مادر، گزینش نامی مناسب برای  اوست. خال قزی گفت: حسن جون حبه ی قند تو قندون - رسولیان، اتل متل توتوله: - 1 باباش میگه: حسن جون مواظب خودت باش - قاسم نیا، حسنی یکی یک دونه است: - 2 حسن کچل همین که این خبر و به او داد - کشاورز، نه چک زدیم نه...: - 2 خوشحال شد و یه بوس از سر حسن کچل کرد - همان: - 10 حسن کچل جواب داد: - همان، حسن کچل زرنگه: - 6 حسن کچل صدا زد: - همان - حسن کچل به او گفت: فکر می کنی زرنگی؟ - همان: - 9 حسن کچل که کله ش صافتر بود از آیینه - همان: - 12 حسن کچل با اینکه بچهی اون محل بود - همان، حسن کچل تو کوچه: - 12 هر چی می گفت: » حسن جان ! باید بری سر کار - « همان: - 13 تا اینکه کم کم از خواب حسن کچل بیدار شد - همان: - 15 رقیه حسن کچل رو، راهش نداد به خونه - همان: - 16

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید