بخشی از مقاله
چکیده
بی تردید یکی از بحث هاي محوري عرفان اسلامی، بحث از انسان کامل است. هدف از خلقت هستی، خلقت انسان کامل است و هدف از آن نیز رسیدن به معرفت حق می باشد، رسیدن به معرفت جز از طریق شریعت و طریقت تا وصول به حقیقت امکان پذیر نیست و در پیروي از شریعت و قدم گذاشتن در طریقت نیز وجود انسان کامل و همراه شدن با او ضروري است. عطار به عنوان شاعري معنا گرا در پس آموزه هاي عرفانی و اخلاقی خود در پی آن است تا سالک را با معرفت حق آشنا سازد و او را به سر منزل مقصود رهنمون کند. هدف از نوشتار حاضر این است که با کمک گرفتن از عمق تعالیم دینی وکنکاش در اندیشه عطار دیدگاه وي در خصوص کمالگرایی روشن شود.
مقدمه
انسان علت غایی آفرینش است زیرا هدف از آفرینش تجلی اسما و صفات خالق است و انسان مظهر ظهور این صفات است. کمال عبارت است از به فعلیت رساندن تمام قواي موجود در یک شی، در اینجا صفات و اسماء خداوند که در انسان به ودیعه نهاده شده است اگر به فعلیت برسد انسان به مرحله کمال می رسد. البته کمال انسان مراتبی دارد و انسان کامل در نقطه اوج این کمالات ایستاده است. عبدالکریم جیلی کمال را مقوله اي کسبی می داند که موجب می شود میان انسان ها تفاوتی از حیث درجه ایجاد شود، لذا برخی انسان ها بالقوه کامل اند و برخی بالفعل. کامل ترین انسان ها علی الاطلاق انبیاء و اولیاء هستند.
- جیلی،1420ه.ق: - 260 اگر چه انسان در طول تاریخ بدنبال الگوي کامل بوده تا او را بسوي کمال مطلوب هدایت کند، و همین موضوع توجیه کننده ظهور پیامبران الهی گردیده است، اما طرح مبحث انسان کامل، بصورت مشخص در قرن هفتم صورت گرفته »و او - ابن عربی - نخستین کسی که در عرفان اسلامی، این اصطلاح - انسان کامل - را وضع کرده و در کتاب خود در اولین فص کتاب نفیسش فصوص الحکم به کار گرفته است.« - جهانگیري، - 441 :1383 اما پیش از او، بایزید، حلاج، عبدالجبار نفري و... این معنا را در قالب اصطلاحاتی دیگر به کار برده اند. اما اولین اثر مدون در این باره را عزیزالدین نسفی ارائه کرده است.
تعابیر و تعاریفی که توسط عارفان و صوفیان در خصوص انسان کامل صورت پذیرفته، بسیار متنوع است . وجود مضامین عمیق در این تعابیر، نشانگر اهمیت و جایگاه انسان کامل بعنوان خلیفه الهی و هدایت گر بسوي کمال و حقیقت هستی است. در اندیشه هاي صوفیانه، انسان کامل، برخوردار از الهام، آگاه از باطن امور، دل عالم، تجلی گاه اسماء و صفات حق، داراي عصمت، قادر بر مرگ اختیاري، و داراي ولایت جاودانه است. »انسان کامل از نظر ابن عربی کسی است که در وجود او تمامی کمالات الهی محقق گردد و همه صفات الهی در او متجلی شود.« - حکمت، - 44 :1384
صوفیه براي انسان کامل ویژگیهایی برشمردند و وي را به نامهاي متفاوت مثل قطب، شیخ و پیر نامیدهاند. انسان کامل ذوالعینین است: یعنی هم داراي دیدگاه حق بین است و هم نگرش خلق نگر از طرفی حق است و از طرفی خلق - نیکلسون: - 194 .1383 نمونه عالی انسان کامل، نور یا روح محمد است که »ضیاء « او در گروه هاي بیشمار پیامبرانی که از آدم ابوالبشر شروع شده و بعد از آنها با روي کار آمدن سلسله اولیاي مسلمین که وارثین روحانی محمد هستند، تجلی نموده است.
انسان کامل اعم از این که پیغمبر باشد یا ولی، وحدت خود را با خدا درك کرده است. او تصویر کامل و تجلی خداوند است: بنابراین علت غایی خلقت است، زیرا فقط به وسیله اوست که خدا متوجه وجود خود میگردد. - نیکلسون: - 1383-37-26 از جمله اسامی و القاب و عناوینی که بصورت بسامد براي انسان کامل وجود دارد عبارتند از: قطب، خضر، کامل، مرآت، مرشد، جام جهان نما، اکسیر اعظم، سیمرغ، آفتاب، جام جم، شیخ، ولی، عارف، معلم ملک، آیینه صفات الهی، نایب حق، صاحب زمان، خلیفه، انسان اول، حی جاودان، چشمه حیات، صوفی، بحر محیط، جبرئیل، میکائیل، عارف، کون جامع، واسط بین حق و خلق و بسیاري از عنوانهاي دیگري که در متون صوفیه آمده است.
شریعت و طریقت و حقیقت این سه از مراتب سلوك است که عرفا اهمیت زیادي را براي آنها قائل هستند. شریعت در لغت به معناي جاي به آب درآمدن و کناره آبی است که خلایق از آنجا آب می خورند. در اصطلاح شریعت به احکام و مقررات اسلامی می گویند. در واقع تزکیه ظاهر است. »عرفا می گویند مصالح و حقایقی که در تشریع احکام نهفته است، از نوع منازل و مراحلی است که انسان را به مقام قرب الهی و وصول به حقیقت سوق می دهد.« - مطهري 1379، - 9 : :2
طریقت در اصطلاح به تزکیه باطن گفته می شود و منزلگاه دوم عرفاست و حقیقت مقصود نهایی از سلوك است و خاستگاه رسیدن به کمال مطلوب است. شریعت را گفتار پیامبر و طریقت را رفتار ایشان و حقیقت را احوال ایشان دانسته اند. شریعت علم است و با تن مربوط است و سبب تزکیه نفس میگردد، طریقت با دل سرو کار دارد و سبب تصفیه دل است و حقیقت با روح و جان همراه است. در این مقاله تلاش گردیده تا سیر تعالی انسان به سوي کمال از نگاه عطار، در سه بستر شریعت، طریقت و حقیقت بررسی شود.
سیر کمال از نگاه عطار
شیخ فرید الدین عطار در اشعار خود نکات پر محتوا در زمینه سلوك عرفانی و همچنین مقام و مرتبه سالک و نحوه وصول به اعلی مرتبه سیر الی االله و فی االله دارد، در این میان جایگاه انسان کامل بیش از هر چیز هدف این مقاله است. بنابراین براي پرهیز از طولانی شدن مطلب به موضوع اصلی پرداخته می شود. مسیري که عطار براي رسیدن به کمال پیش روي انسان قرار می دهد، شامل شریعت، طریقت و حقیقت می شود. به عقیده او انسان کامل کسی که این سه مرحله را طی می کند. وي قدم گذاشتن در جاده ي سلوك براي رسیدن به سر منزل حقیقت بدون گذر از جاده هاي شریعت و طریقت امکانپذیر نمی داند.