بخشی از مقاله

چکیده

صنعت مواد غذایی فرآورده های گوشتی کاله یکی از صنایع فعال در حوزه استان مازندران است که تأثیر زیادی بر اقتصاد این استان دارد. ریسک جزء ذاتی تمام پروژه ها است و امکان حذف کامل آن وجود ندارد. اگر چه می توان برای کاهش تأثیر ریسک در دستیابی به اهداف پروژه، آن را به طور مؤثری مدیریت کرد تا به بهینه سازی سیستم تولید کمک نمود. بنابراین شناسایی و تحلیل ریسک هایی که در پروژه های این شرکت اتفاق می افتد یکی از ضروریات است.

هدف پژوهش حاضر شناسایی، تحلیل ریسک های پروژه در شرکت فرآورده های گوشتی کاله آمل با استفاده از تکنیک دیمتل فازی است. در این تحقیق ابتدا از طریق مطالعه ادبیات پژوهش، معیارها و زیرمعیارهای موثر بر ریسک های پروژه با استفاده از تکنیک دلفی فازی استخراج گردید. سپس مهمترین عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر ریسک های پروژه مشخص می شود با توجه به نتایج روابط درونی زیرمعیارها یازده عامل بعنوان شاخص های اثر گذار و نه عامل هم بعنوان شاخص های اثرپذیر انتخاب شدند. سرانجام با ارائه پیشنهاداتی این امکان فراهم می شود که در شرایطی که ریسک های پروژه تغییراتی در برنامه تولید بوجود می آورند که منجر به کاهش یا افزایش میزان تولید محصول می گردد، بتوان به بهینه سازی سیستم تولید توجه نمود.

-1 مقدمه

در محیط رقابتی امروز، فشار بسیار زیادی در جهت ارائه نتایج سریع در پروژه ها وجود دارد و امروزه جهت موفقیت یک پروژه در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، باید عوامل متعددی در نظر گرفته شوند.[1] استاندارد موسسه مدیریت پروژه یک پروژه را تلاشی موقتی که به منظور تولید محصول، خدمت یا نتیجهای منحصربهفرد انجام میگیرد، میداند.[2] امروزه یک پروژه در چرخه عمر خود با مخاطرات و ریسک های فراوانی مواجه می شود که در صورت مواجه با هر یک از آن ها باید نتایج ناشی از آن ها، ارزیابی و بررسی شود.[3] با توجه به ماهیت نامطمئن پروژه ها و لزوم صرف بهینه منابع، هر پروژه با عدم اطمینان هایی مواجه است.

این اعتقاد که پروژه ها سرشار از عدم اطمینان هایی مانند: مهارت های فنی یا کیفیت مدیریت و... هستند، این واقعیت را تقویت می کند که بسیاری از پروژه ها در دستیابی به اهداف منافع، هزینه، محدوده و زمان مورد انتظار شکست می خورند. وجود ریسک و عدم قطعیت در پروژه موجب کاهش دقت در تخمین مناسب اهداف شده و از کارایی پروژه ها می کاهد. بنابراین، نیاز به شناخت و مدیریت ریسک در پروژه،کاملاً روشن است.[4]

این پژوهش یک تحقیق کاربردی جهت شناسایی و تحلیل عوامل ریسک پروژه است لذا در یک اقدام پیشگیرانه با شناسایی ریسک های پروژه اصلی و ریشه ای ازطریق بهره گیری از یک تکنیک کاربردی و دقیق مانند دیمتل فازی، امکان مقابله و مدیریت آن را فراهم آورد. بررسی و تجزیه و تحلیل و کنترل این عوامل منجر به کاهش ریسک پروژه، پیش بینی قیمت مناسب و حداقل با بیشترین حاشیه سود، عملکرد بهتر و هزینه کمتر پروژه که منجر به بهینه سازی سیستم تولید شرکت کاله می شود. باقی ساختار مقاله به این شکل است که در بخش 3 به مساله تحقیق و در بخش 4 جمع بندی و یافته ها مورد بحث قرار می گیرند. در بخش 5 نتیجه گیری مطرح می شود.

-2 ادبیات تحقیق

-1-2 ریسک

انجمن سلطنتی انگلستان ریسک را به عنوان " احتمال وقوع یک پیشامد ناسازگار در طول یک دوره ی زمانی معین " تعریف نموده است.[5]

-2-2 انواع ریسک

دسته بندی ریسک های تحت پروژه، از لحاظ نوع ریسک که بستگی به بزرگی، نوع و شرایط پروژه، قابلیت تعمیم دارند، به قرار زیر می باشد: ریسک های بیرونی: ریسک های بیرونی پروژه در محدوده اختیارات مدیران پروژه نمی باشند. مدیران پروژه باید آمادگی لازم جهت مواجه شدن با این دسته از ریسک ها را داشته باشند و تا آنجا که ممکن است اثرات آنها را به حداقل رسانده و یا حذف کنند. از مهمترین ریسک های بیرونی می توان به تغییر در سیاست های پولی و مالی، بازار سهام، تورم، نرخ مالیات، عوامل محیطی - آب و هوا - ، رخدادهای اجتماعی، قوانین و مقررات، تأمین کنندگان و توزیع کنندگان اشاره کرد.

ریسک های درون سازمانی: ریسک هایی هستند کهمعمولاً در اثر کمبود منابع سازمانی به وجود می آیند و در صورتی که برنامه ای مناسب جهت کاهش یا حذف این دسته از ریسک ها پیش بینی نشده باشد، پروژه با تأخیر زمانی مواجه می شود. فقدان تدوین اولویت های سازمانی در اجرای پروژه، کمبود منابع و وابستگی های پروژه از مصادیق مهم این نوع ریسک هستند.

ریسک های فنی: ریسک هایی هستند که در اثر فناوری به کار گرفته شده در پروژه و یا محیط کاری پروژه به وجود می آیند. به عنوان مثال ریسک های فنی شامل ریسک های مربوط به طراحی و ساخت محصول هستند. نیازمندی، فناوری، پیچیدگی، عملکرد، اطمینان و کیفیت نیز از این دسته ریسک ها هستند.

ریسک های مدیریت پروژه: عدم تخصیص زمان، هزینه و منابع کاری مناسب، استفاده از برنامه نامناسب، عدم توجه کافی مدیریت پروژه به تحقق اهداف، ارتباطات و کنترل ضعیف، جزء مصادیق این گروه ریسک ها است.[6]

-3-2 پروژه

استاندارد PRINCE2 دو تعریف را برای پروژه ارائه داده است که اولی به اهداف پروژه و دیگری به ویژگیهای پروژه توجه دارد. این استاندارد از جهت اهداف، پروژه را یک محیط مدیریتی که به منظور تحویل یک یا چند محصول تجاری مطابق با یک موقعیت تجاری مشخص ایجاد شده است تعریف میکند و در جای دیگر و با توجه به ویژگیهای پروژه آن را یک سازمان موقتی که باید یک نتیجه منحصر به فرد و از پیش تعیین شده را با یک زمان از قبل تعیین شده و منابع مشخص، ایجاد کند میداند.

استاندارد PMBOK یک پروژه را تلاشی موقتی که به منظور تولید محصول، خدمت یا نتیجهای منحصر به فرد انجام میگیرد، میداند و براساس تعریف استاندارد ICB پروژه یک عملکرد محدود شده توسط زمان و هزینه برای دستیابی به تحویل شدنی های تعریف شده - محدوده تعریف شده برای برآوردن موضوعات پروژه - براساس استانداردهای کیفیت و الزامات است. قابل توجه است که همه این استانداردها محدودیت زمان، هزینه، منابع و موقتی بودن را در کنار تولید یک محصول مشخص و منحصر به فرد مورد توجه قرار دادهاند .[2]

-4-2 ریسک پروژه

ریسک پروژه جزء لاینفک هر پروژه است، لذا می بایست مدیریت شود. مدیریت صحیح ریسک، پیش نیاز تسهیل شرایط بحران پروژه ها می باشد و ضرورت دستیابی به علوم وابسته و گسترش این علوم، کاملا آشکار است. تجربیات نشان می دهد که پروژه ها، در برگیرنده عناصر استراتژیکی، تکنیکی، اقتصادی و ملی هستند و در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، با تهدیدها و فرصت هایی در رابطه با عناصر کلیدی پروژه، یعنی زمان، هزینه و کیفیت مواجه هستند. ریشه این تهدیدها و فرصت ها را می توان در مجموعه ای از شرایط غیرقطعی یا عدم اطمینان جست و جو نمود، که دارای منشاء های مختلفی مانند مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی پروژه هستند.[6]

-5-2 منطق فازی

روش فازی اولین بار توسط لطفی عسگر زاده - - 1965 ارائه شد. این روش در مواقعی که رابطه ی میان معیارهای موجود و یا گزینه های مختلف دارای عدم قطعیت باشد و این روابط در قالب اعداد قطعی قابل بیان نیستند، استفاده از تئوری فازی مفید می باشد. تئوری فازی تصمیم گیرندگان را قادر می سازد تا یک مساله پیچیده را به شکل ساده ای با استفاده از مقادیر زبانی فرموله کنند. مجموعه های فازی با استفاده از توابع عضویت که میزان تعلق به محموعه تحت بررسی را نشان می دهد، تعریف می شوند. به طوری که مقادیر بالاتری از مقدار عضویت نشان دهنده تعلق بیشتر یک عنصر به مجموعه می باشد.[7] اگر A a1, a2 , a3 را یک عدد فازی مثلثی در نظر بگیریم که در آن a1 ، a2 و a3 اعدادی قطعی باشند، به صورتی که a1 a2 a3 می باشد، آنگاه تابع عضویت به صورت زیر خواهد بود: که در آن  l , m , r  نشان دهنده ی یک عدد فازی مثلثی است.

روش دلفی فرایندی است که برای جمع آوری داده ها از متخصصان و ایجاد اجماع میان قضاوت های آنها به کار می رود. هدف از این روش دسترسی به مطمئن ترین توافق گروهی خبرگان درباره موضوعی خاص است که با استفاده از پرسشنامه و نظرخواهی از خبرگان، به دفعات، با توجه به بازخورد حاصل از آنها صورت می پذیرد. در واقع این روش بررسی کاملی بر عقاید خبرگان، با سه ویژگی اصلی است :

پاسخ بی طرفانه به سوالات - پرسشنامه ها - ، تکرار دفعات ارسال سوالات - پرسشنامه - و دریافت بازخورد از آنها و تجزیه و تحلیل آماری از پاسخ به سوالات به صورت گروهی. کیفیت نتایج روش دلفی به انتخاب درست تیم مرجع و گروه داوران بستگی دارد.[8] ایشیکاوا - 1993 - روش دلفی فازی را معرفی کرده است که برگرفته از روش سنتی دلفی و تئوری مجموعه فازی است.[9] نوردرهابن در سال 1995 نشان داد کاربرد روش دلفی فازی ابهام های موجود در نظر خبرگان را برطرف می کند.[10]

-7-2 تکنیک دیمتل فازی

تکنیک دیمتل توسط موسسه - Battelle Memorial - بین سال های 1972 و 1976 ایجاد شد و این روش اولین بار توسط دو پژوهشگر به نام های فونتلا و گابوس در سال 1976 ارائه شد. این تکنیک بر اساس مقایسه های زوجی و از ابزارهای تصمیم گیری بر مبنای تئوری گراف می باشد. این روش ممکن است تأییدکننده روابط میان متغیرها و یا محدودکننده روابط در یک روند توسعه ای و نظام مند باشد.[11]

-8-2 مراحل تکنیک دیمتل فازی

گام یک: تعریف معیارهای ارزیابی و تعیین مقیاس فازی
در این مرحله ایجاد مجموعه ای از فاکتورها برای ارزیابی لازم است. در مواجه با ابهام قضاوت انسان، متغیر کلامی " تاثیر " به همراه پنج اصطلاح کلامی دیگر استفاده شده است. ابتدا معیارهای تایید شده را به منظور سنجش روابط میان آن ها، نیازمند یک مقیاس مقایسه ای هستیم؛ که ما در اینجا از یک مقیاس در پنج سطح استفاده می کنیم که در جدول شماره - 1 - نشان داده شده است.  

گام دو: تشکیل ماتریس ارتباط مستقیم                    
برای سنجش ارتباط بین معیارهای 1' 2'…' Q    c =  c i   L ، به یک گروه از تصمیم گیرندگان با k تصمیم گیرنده نیازمندیم تا مقایسات زوجی انجام دهند. در نهایت k ماتریس Z به دست می آید که هر کدام متعلق به یک تصمیم گیرنده است و از تبدیل معیارهای زبانی به اعداد فازی حاصل شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید