بخشی از مقاله
چکیده
تاکنون تعاریف گوناگونی به منظور تبیین معماری و تزیینات اسلامی ارایه شده که در آنها اغلب جنبههای مادی و ظاهری موضوع مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ویژگیهای نور و کیفیت بصری آینه کاری در مسجد شاهچراغ، از منظر حکمای اشراق، بویژه سهروردی، انجام گرفته است. در این مقاله به اهمیت استفاده از آینهکاری و نور به عنوان بستری مناسب برای ادراک مخاطب در فضای مسجد شاهچراغ پرداخته شده است.
مکتب و اندیشه اسلامی حامل پیام بندگی در محضر خالق هستی است و هنرمند مسلمان سعی نموده است، توسط هنر و معماری اسلامی اندیشه خویش را در ترویج این پیام به کار گیرد. در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی موردی مسجد شاهچراغ از دیدگاه اشراقیون نشان دهد که هنرمند با درک بالای خود و با کمک گرفتن از مؤلفههای بصری همچون نور و آینهکاری، مخاطب را برای رسیدن به درکی عمیقتر یاری میرساند و سبب معنویت فضا و عروج روح میشود.
روش تحقیق حاضر توصیفی- مورد پژوهی است و با مطالعه کتابخانهای و میدانی اطلاعات گردآوری شده، بررسی و تحلیل گردیده است. در انتها میتوان دریافت که بهرهمندی از ویژگیهای معنایی، مخصوصاً نور و آینه کاری، برای طراحی معماری مسجد در پیام رسانی توحیدی موثر است و بستر مناسبی را برای ادراک مخاطب و تبلیغ اندیشه معنوی مهیا میسازد.
اهداف پژوهش:
· بررسی تأثیر آرای حکمای اشراق در کیفیت بصری معماری مسجد شاهچراغ.
· آشکار ساختن نقش مؤلفههای نور و رنگ در معنویت بخشی به فضای مسجد شاهچراغ
سوالات پژوهش:
· با توجه به آرا حکمی سهروردی نور و رنگ چه تأثیری بر فضای مسجد شاهچراغ میگذارد؟
· چه ارتباطی بین مؤلفههای نور و رنگ و معنویت حاکم بر فضای مسجد شاهچراغ وجود دارد؟
مقدمه
پژوهش حاضر در صدد بررسی نور در آیینهکاریهای مسجد شاهچراغ شیراز با اتکا به آراء سهروردی میباشد. اجسام نورانی از دیرباز در تمامی جوامع بشری مورد ستایش و احترام بوده است؛ تا جایی که حتی آنها را عبادت کرده و میپرستیدند، در ایران باستان نور منشأ تمام پاکیها و نیکیها بود، در اسلام نیز نور تجلیگاه ذات میباشد، در واقع نور یکی از اساسیترین و ضروریترین پدیدهها در زندگی انسان است که محیط زندگی را فرا گرفته و آن را منشأ حیات میدانند.
نور در فضاهای معنوی، نمادی بسیار مهم و پنهان است که در بوجود آوردن فضای روحانی تأثیر بسزایی دارد که نمادی از عقل الهی و نشانه عالم لایتناهی و فضای معنوی میباشد. حضور نور در معماری اسلامی به ویژه مسجد که خانه خداست، تجلی مییابد. موضوع کلیدی در این پژوهش، بررسی چرایی و چگونگی ایجاد حسی عرفانی و معنوی در فضاهای مذهبی، بویژه مسجد شاهچراغ، با استفاده از تلألوهای نوری که از آیینه کاری ایجاد شده است، می باشد. فرضیهای که مورد سنجش قرار می گیرد، اهمیت استفاده از آینه کاری و نور به عنوان بستری مناسب برای ادراک مخاطب در فضای مسجد شاهچراغ می باشد.
سهروردی در باب نور چنین میگوید: »ذات نخستین نور مطلق یعنی خدا، پیوسته نورافشانی - اشراق - میکند و از همین راه، متجلی میشود و همه چیزها را به وجود میآورد و با اشعه خود به آنها حیات میبخشد و هر چیز در این جهان منشعب از نور ذات او و هر زیبایی و هر کمال، موهبتی از رحمت اوست و رستگاری، عبارت از وصول کامل به این روشنی است
نور در حکمت اشراق چیزی جز ظهور نیست و این جز در نگاه عارفانه به توحید نمیتواند تجلی یابد. نور بر کیفیت فضا تأثیر گذاشته، علاوه بر روشنایی، بعد عرفان و معنویت را آشکار میسازد و در این میان مسجد که برترین تجلیگاه معماری قدسی مسلمانان است جایگاه مناسبی برای سوق روح انسان به سوی نور مطلق محسوب میشود. فضای عبادی جایی است که مومن با خلوص و نیت پاک وارد آنجا میشود تا با معبود خود راز و نیاز نماید و در این بین معنویت فضا از کالبد پیشی گرفته و هنرمندی معمار را می طلبد
مسجد شاهچراغ دارای آینهکاریهای منحصر به فردی است که این مسجد را از دیگر ابنیه مذهبی جدا میکند و تلألو نور به کمک این آینهکاریها فضایی معنوی را برای مخاطب فراهم کرده است. »هنر آینهکاری از هنرهای سنتی ایران است کهعمدتاً در تزیینات داخلی بناهای تاریخی به ویژه اماکن مذهبی کاربرد دارد؛ بهره گیری از این هنر همواره در راستای تحقق بخشیدن به کیفیت معنوی بنا و تجسم عالم مثال دراندیشه عرفا و هنرمندان ایرانی صورت گرفته است و همچون پلی ساحت قدسی و قلمرو انسانی را به یکدیگر پیوند میدهد؛ در این رشته هنری، آینه کار با استفاده از آینه و برش آن به اشکال متنوع، ساختاری از نقوش به هم تنیده هندسی ایجاد میکند. این نقوش از طریق محاسبه و برحسب روابط و تناسبات ریاضی سازمان یافته و نوعی فضای تصویری مستقل به وجود میآورند. این نحوه از نمایش فضا به ایجاد یک فضای تجسمی گسترده کمک میکند
پیشینه پژوهش:
فقدان مطالعات نظری درباره مساجد آینهکاری شده و آینهکاری ایرانی سبب شده است که تحقیق علمی و نظاممند درباره آن امری دشوار گردد. بر اساس مطالعات نگارندگان این جستار در منابع و مراجع فارسی اثر قابل توجهی در خصوص آینه کاری به چشم نمیخورد و هیچ تحقیق مستقلی نیز تاکنون در مورد مسجد شاهچراغ انجام نگرفته است. به طور کلی مطالبی که در این خصوص نگاشتهشده عموماً به مساجد دوره صفویه و علل خصوص مسجد شیخ لطف الله پرداخته است. در باب آینهکاری نیز بیشتر بعد تاریخی آن بررسی شده است.
از جمله میتوان به پژوهشهای نادر اردلان و لاله بختیار در کتاب حس وحدت - 1391 - ، محمد حسن سمسار و یحیی ذکاء، در دایره المعارف بزرگ اسلامی - - 1381 ، محمد یوسف کیانی درکتاب تزیینات وابسته به معماری دوران اسلامی - 1376 - ، پژوهش حسن سجادزاده و مهیا سلطانی در بررسی اهمیت نور در معماری اسلامی: نمونه موردی مسجد شیخ لطف الله - 1393 - ، پژوهش دکتر حسنعلی پورمند و الهام پرویزی در تجلی عالم مثال در تزئینات معماری عصر صفوی: نمونه موردی مسجد امام اصفهان - - 1391 اشاره کرد.
روش پژوهش:
روش کلی تحقیق حاضر بر مبنای ماهیت مورد پژوهشی و نوع آن بنیادی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی میباشد. شیوه جمعآوری اطلاعات به شیوه اسنادی، بر اساس مطالعه کتابخانهای بوده است همچنین با فراهم آمدن همکاری با مرکز پژوهشی شاهچراغ - ع - منابع تاریخی لازم از کتابخانه آنجا و تصاویر لازم طی عکاسی از بنا فراهم آمد. در فرآیند تحلیل نیز پس از توصیف وجوه پدیداری بنا و ویژگیهای نور در آن، انطباق میان ویژگیهای پدیداری بنای شاهچراغ و اندیشه حکمی سهروردی بررسی شد.
-1 پدیدارشناسی
-1-1 تعریف پدیدار شناسی
پدیدارشناسی معادل واژه لاتین فنومنولوژی - Phenomenology - مرکب از دو واژه "فنومن" به معنای پدیده یا پدیدار و "لوژی" به معنای شناخت، مکتبی است که توسط ادموند هوسرل پایه گذاری شد. این مکتب در پی آن است که با تفکیک آگاهی باواسطه و بیواسطه از یکدیگر، آگاهی انسان را از پدیدارهای ذهنی که بدون واسطه در ذهن وی ظاهر میشوند و ممکن است حتی عینیتی هم نداشته باشند، مورد مطالعه قرار دهد - احمدی،. - 1392 برای فیلسوفان، پدیدارشناسی روشی است برای شرح موقعیت بیواسطه و مستقیم چیزها و محیط، طریقی که با آن میتوان به درکی بیپیش فرض و بی پیش داوری امید بست، و از دام پیش انگاشتههای علمی، مذهبی، متافیزیکی و روانشناختی گریخت
رویکرد پدیدارشناسانه عبارت است از اندیشیدن درباره رویکرد طبیعی و تمام روی آورندگیهای موجود در آن. تحلیلهای فلسفی در این رویکرد صورت میپذیرند و رویکرد پدیدارشناسانه را رویکرد فرارونده "transcendental attitude" نیز مینامند
از دیدگاه پدیدارشناسی، جهان چیزی است که برای سوژه ظهور یافته و پدیدار شده است و وجود آن مستقل و جدای از فاعل مورد توجه نیست، به طوری که با نبود من - ذهن/سوژه - عالم خارج - عین/ابژه - هم معنا نمییابد و ظهور نخواهد داشت. در واقع با توجه و التفات من به عالم خارج، آن برای من پدیدار میشود و ظهور مییابد و عالم خارج ابژهای نیست که در مقابل سوژه، به صورت مستقل قرار گرفته باشد
پدیدار شناسی، که از دیدگاه فرارونده عمل میکند، همانا به کارگیری خرد است و در فرجام شناسی اندیشه سهم بسزایی دارد. پدیدارشناسی به طریقی غیر از علم و تجربه که در رویکرد طبیعی به وجود میآیند، نسبت به آشکارگی نظم یافته است
هنر اسلامی برای اهل تفکر، پشتوانه فوق العاده ارزشمند حیات معنوی و فرصتی گرانبها برای یادآوری حقایق الهی است
در شناخت ماهیت هنر اسلامی از منظر پدیدارشناسی، به جهت در تعلیق گذاشتن هر چیزی درباره وجود خارجی پدیده، به جای بررسی واقعیت عینی و خارجی آن، به تحلیل و ارزیابی عناصر خود پدیده که مجموعهای از عناصر فراتاریخی است، بسنده میشود که با تعلق گرفتن آگاهی ما به آن و طی فرایند ماهیت بخشی برای ما مکشوف میشود.