بخشی از مقاله

چکیده
نور در دست معمار سنتی عبادت گاه اسلامی و شاید مسیحی، مانند بسیاری از پدیده های دیگر ابزاری نمادین است . اعتقاد مذهبی و دینی آدمیان به عنوان مهم ترین عاملی که در هر زمان توانایی آفرینش فضاهای چشمگیری را در سطح شهرهای مختلف دنیا داشته است، همواره مورد توجه می باشد . این مقاله با هدف بررسی معنایی نور و همچنین نمایان کردن وجه تمایز ، تقابلها به بررسی و شناسایی تأثیر حکمت دینی بر روند طراحی مساجد و کلیساها می پردازد.

در این راستا سه نمونهی موردی مسجد و کلیسا در دوره صفویان شامل مسجد شاه، شیخ لطف ا... و حکیم اصفهان وکلیساهای سورپ آمنا پرگیچ، سورپ آسدوازادزین - مریم مقدس - و بیت اللحم انتخاب شده است، پس از بررسی حکمت نظری اسلام و مسیحیت، به چگونگی تجلی نور در این فضاها که منجر به تفاوت و شباهت هایی شده پرداخته می شود. در این مقاله، با استناد به تحقیقات کتابخانه ای و میدانی به روش تحلیل ساختاری و با شیوهای یکسان بر روی استفاده مفهومی نور در مساجد و کلیساهای اصفهان می باشد، انجام شده است. در این پژوهش نتایج حاصل از این مقایسه نشان می دهد که کلیسا و مسجد به منزله ی دو مکان مقدس شهری، در عین شباتهایی در لحن و شکل، از نظر مفهوم فضایی و به کار گیری نور، بر حسب ویژگیهای مرتبط با نقششان، تفاوتهایی دارند .

واژه های کلیدی :مسجد، کلیسا، نور، تجلی، معنا

مقدمه

اساسی ترین دگرگونی محیط اطراف ما در رمز دو عبارت به ظاهر ساده نهفته است؛ شب و روز. نخستین پدیده رمز آلود در جهان که نمایش بصریدائماً متغیری را خلق می کند، نور خورشید است.ثبت این تغییرات در فضای عبادتگاه، توجهی است به » شدن« های جهان و تجسمی است از»ناپایداری« شیفتگی تصویر کردن این مفاهیم همواره در آیین معماری مساجد وجود داشته است.]4[ مسجد دراسلام و کلیسا در مسیحیت، قطب های مهم مذهبی- اجتماعی انسان ها در طول دوره های مختلف محسوب می شدند و همواره پناهگاه روحی و معنوی مردم به شمار می رفتند . بنابراین سعی می شده چنین فضاهایی علاوه بر اینکه تأمین کننده نیازهای فیزیکی ومادی انسان ها باشد به ایجاد فضایی روحانی و آرامش بخش منجر شود،که یکی از راههای نیل به ین هدف استفاده از نور به عنوان یک عنصر سمبلیک است.

در با توجه به اینکه شهر اصفهان انتخاب شده اند، از زمان صفویه دو مذهب اسلام و مسیحیت در تعامل با یکدیگر بوده اند و کلیسا و مسجد - دو مکان مقدس و مذهبی - با شرایطی یکسان از لحاظ ویژگیهای اقلیمی و جنبه های فرهنگی مشترک غیر دینی پدید آمده اند، به بررسی و مقایسه ی چگونگی تجلی نور دو مکان مذهبی، مسجد و کلیسا در دوره صفویان، پرداخته می شود. این پژوهش درسه بخش تنظیم شده است:بخش اول به شناخت نظری مفهوم نور از دیدگاه حکمت اسلامی و حکمت مسیحی اختصاص یافته است. سپس در بخش دوم چگونگی تأثیرگذای حکمت اسلامی و مسیحی بر معماری مسجد و کلیسا بررسی می گردد، و در نهایت در بخش سوم با توجه به نتایج بدست آمده چگونگی تجلی نور در مسجد و کلیسا با یکدیگر مقایسه می شوند .

نور نور از دیدگاه اسطوره شناختی :

از دیرزمان، عنصر نور در اسطوره، تاریخ و فلسفه جهان شناسی اقوام گوناگون حضور داشته است ، بنا بر کارکردهای متنوع نور - مثل مفاهیم قدسی، عقلانی، هستی شناختی، هدایتگری وزیباشناسی - ، این سیر تاریخی از مصر باستان و با آیین هرمس آغاز میشود.]18[ همچنین در تمامی ادیان و مذاهب و تمدن های آغازین تا پیشرفته نور عام ترین صفت حق بوده است. انسان های ابتدایی خورشید را که بارزترین تجلی طبیعت است را پرستش می کردند، در واقع نیاز به پرستش را در عناصر طبیعی جست و جو می کردند مانند خورشید، ماه، ستارگان... اما در این میان چون خورشید بارزترین عنصر طبیعی است و بزرگ ترین جلوه نور بوره به عنوان خالق هستی در نظر گرفته می شده است .

دربسیاری از اقوام آفریقایی »ذات اعظم« را »خورشید« میدانستند [2] ، همچنین در نزد اقوان کهن آمریکامثلاً - تلنگیت ها - خدای خالق با خورشید یکی می شود. در بنگال هند - اقوام کلاری - خورشید در رأس خدایان قرار دارد .[2] در تیمور، خدای خورشید شوهر بانوی زمین است و جهان محصول آمیزش آن دو است، معنایی که در اکثر اسطوره ها وجود دارد .[2] در مذهب مصریان بیش از هر مذهب دیگری تحت سلطه پرستش خورشید بوده است. در بودیزم بودا با خورشید همانند است و اصطلاح آمیدا به معنای نور بیکران است.در اندیشه های افلاطونی ایده نیک با» هلیوس« یا خورشید که نور جهان مادی را تأمین می کند یکی است ] .2]

در ادیان زردشتی خورشید اصیل ترین نماد خدای روشنایی و نوریعنی اهورامزدا . و نور محوری ترین عنصر این مذهب است.در اسطوره های یونانی نور عامل رهایی بخش نور عامل رهایی بخش از سرما و تاریکی است.در روایات زردشتیان آمده است، زردشت با خود آتش جاودانی داشت که خورشید و خدا را عاری از هر ناپاکی و پاک کننده تمام عناصر می دانستند. این اعتقادات به نور و مفهوم آن در معماری مذهبی تمدن های مختلف بشری تأثیر گذار بوده است و در طول قرن ها دستخوش تغییر و تحول شده است.

نور از دیدگاه اندیشمندان اسلامی نور از دیدگاه شیخ اشراق:

در نظر سهروردی، واقعیت های مختلف چیزهایی جز نور نیستند که از لحاظ شدت و ضعف با یکدیگر تفاوت دارند. نور محض که سهروردی نورالانوار نامیده، حقیقت الهی است[.3] سهروردی، ذات نخستین نور مطلق، یعنی خدا پیوسته نورافشانی - اشراق - می کند، و از همین راه متجلی می شود و همه چیزها را بوجود می آورد، و با اشعه خود به آنها حیات می بخشد. هر چیز در این جهان منشعب از نور ذات اوست، و هر زیبایی و هر کمال موهبتی از رحمت اوست، و رستگاری عبارت از وصول کامل به این روشنی است .]3[

نور الانوار در هریک از قلمروهای خلیفه یا تمثیل رمز مستقیمی از خود دارد مانند خورشید در آسمان، آتش در میان عناصر، و نور اسفهبدی در نفس آدمی، بدان صورت که در هر جا نشانه ای از او دیده می شود و همه چیز بر حضور او گواهی می دهد .]3[ شیخ اشراق نور را بی نیازترین شیء از تعریف می داند:"اگر در جهان هستی چیزی باشد که نیازی به تعریف و شرح آن نباشد باید خود، ظاهر بالذات باشد و در عالم وجود چیزی اظهرروشن تر از نور نیست بنابر این چیزی از نور بی نیازتراز تعریف نیست". ]2[ حکمت اشراق سهرودی تاثیر عمیق و پایداری برسنت علم وحکمت ایران برجای گذاشت. تعالیم او و بخش اعظم متون اشراقی به جنبش فلسفی و هنری بدل گردید.

نور از دیدگاه ابن عربی:
پدرعرفان اسلامی یعنی ابن عربی، نور را رمزی از وجود میداند. این نور از میان شیشه های رنگین گذشته و رنگ های گوناگونی بر روی آینه عدم که اعیان ممکنات باشد، منعکس میسازد، یعنی باعث پیدایش تکثرات از وحدت وجود که نور الانوار است میگردد. وی جهان بینی عرفانی و برهانی لطیفی در جهان اسلام بنیاد نهاد که مهم ترین تاثیرش را به دلیل بنیادهای عرفانی و زیبایی شناختی درهنر برجای گذاشت .[2] شناسایی و معرفت، دنیای نور است. پس هستی با نور شروع شده است - فیلسوفان اسلامی/عربی/thread3280html - . 1,2,1

.نور از دیدگاه امام محمد غزالی:
از دیدگاه غزالی »نور حقیقی منحصر به خداست و به کار بردن این کلمه در غیر ذات او مجاز نبوده و به هیچ وجه حقیقت ندارد.« از دیدگاه او نور سه معنا دارد:معنایی نزد عوام و معنایی نزد خواص و معنایی نزد خواص خواص [2]، همچنین غزالی بیان می کند که نور را به نور ظاهر - چشم - و نور باطن - عقل - تقسیم می کندکه مقدمه ی تقسیم عالم به دو عالم ماده و ملکوت است.

نور از دیدگاه اندیشمندان مسیحی:
در متون مقدس مسیحی ، صریح ترین و شفاف ترین تمثیل برای حقیقت سرمدی »کلمه « نوراست. یوحنا هنگامی که در ابتدای انجیل خود از »کلمه« سخن می گوید، آن را »نور« معرفی می کند:خدا یحیای پیغمبر را فرستادتا او این نور را به مردم معرفی کند [.2[ در قرون وسطی نور مهم ترین ابزار برای بیان اعتقاد معنوی ومذهبی بوده است، به گونه ای که آن را استعاره از خدا می دانسته اند.دانته در باره نور اینگونه می سراید:و ناگه در اطراف، به شدت یکسان، نوری فراسوی نوری که وجود داشت، درخشید و سرخی درخشتده تری که چون افقی تابناک می نمود به ارمغان آورد. - کمدی الهی دانته بند 67 تا 69 سرود چهاردهم -

نور از دیدگاه قدیس آگوستینوس:
در کتاب اعترافات روح القدس را به نور خورشید تشبیه می کند و می گوید به واسطه روح القدس به برخی مردم قدرت بیان حکمت آمیز عطا می کنی و این قدرت بسان آن روشنایی بزرگ تر است که خلقش کردی-اشاره به آیه 16سفر پیدایش در خلقت دو خورشید اکبر و اصغرB چرا که همانند خورشید صبحدم بر آنان که سرمستی از نورحقیقت زلال را می شناسد، می تابد «. و در باب پانزدهم، خداوند را چنین خطاب می کند»ای خانه نور و زیبایی!« ]. 2]

نور از دیدگاه گروستسته:

وی به عنوان یک نو افلاطونی، پیوسته روی طبیعت اساسی نور تکیه داشت: او نور را به عنوان تصویر عالم هستی معرفی می کرد، عالمی که با جریان واحد یک انرژی نور دهنده شکل گرفته بود؛ جریانی که همزمان سرچشمه ی زیبایی و هستی به شمار می رفت .بر همین اساس از نوری واحد و یگانه، که به تدریج متراکم و از مقدار آن کاسته می شد، سیارات آسمانی و عوامل طبیعی به وجود آمد، وسپس درجات بی پایان رنگ ها و آواها و فعالیت چیزها. بدین سان، تناسب به عنوان نظم ریاضی گونه نور آشکار می شد، که با ماهیتی خلاق به پخش و انتشار دادن خود می پرداخت، تا سر انجام در همه ی تنوع موجودی که به وسیله مقاومت ماده ایجاد میشد ماهیتی مادی می یافت[.6[

نور از دیدگاه قدیس سن بنوانتور:
وی که نظرات او تحت تأثیر ارسطو بود معتقد به وجود سه جنبه برای نور است، که شامل لوکس ، لومن و رنگ می باشد.

1-وی همچنین معتقد بود که نور، ترکیب و شکلی اساسی و بنیادی از اجسام و نخستین عامل تعیین کننده ای است که به وسیله ماده در هنگام آمدن به هستی، به خود میگیرد.نور بنا به طبیعتی که داراست با همه اجسام مشابه است، حال میخواهد آسمانی باشد یا زمینی.نور، قالب و ترکیب بنیادی اجسام است؛ اجسام با حضور کمتر یا بیشتر خود با نور، می توانند حقیقت و شرافت موجود در هستی خود را باز آرند. بدین سان نور، اصل همه زیبایی ها به شمار می رفت، نه تنها به این دلیل که برای حواس ها خوشایند و مطبوع است، بلکه به این دلیل که از طریق نور است که همه دگرگونی ها و نوسانات موجود در رنگ و تابندگی - چه در آسمان ها و چه در زمین - موجودیت می یافت .]6[ در واقع از نظر قدیس سن بنوانتور هر چند نور دارای ماهیتی فیزیکی و جسمانی است، لیکناساساً و پیش از هر چیز یک واقعیت متافیزیکی و ماورای طبیعی است [.6[

اهمیت نور در فضای مقدس نور در مسجد

در اسلام با توجه به آیه شریفه سوره نور، نور استعاره آمیزترین پدیده است، به گونه ای که آن را سمبل خدا می دانند. هریک ازعناصر مسجد از طریق نور در خلق فضای روحانی تاثیر گذار هستند، به عنوان مثال گنبد با هندسه خاص خود از طریق بازی با نور چه در درون و چه در بیرون، باعث ایجاد فضایی غیر مادی می شود. نور در فضای زیر گنبد به دو صورت می تواند به خلق فضایی معنوی منجر شود؛ یا به صورت نوری پراکنده که منشأ آن مشخص نباشد، یا از طریق تضاد نوری و ایجاد فضای تاریک و روشن حواس را به خود معطوف کند، که برای ایجاد چنین فضایی تنها روزنه میانی گنبد نور می گیرد و سطوح اطراف در فضایی وهم آمیز شناورند.

در واقع مسجد بر محوری نامرئی بنا شده و جهت یابی آن به سمت کعبه که تنها مرکز جغرافیایی جهان اسلام است می باشد و قبله جهت این محور با کعبه را نشان می دهد، و نشان رایج قبله محراب است.محراب در واقع دری است به سوی کعبه برای دریافت انوار ملکوتی.تزئینات بخش جدا نا شدنی از معماری اسلامی از جمله در مسجد است، و رابطه ای متقابل بین آن و نور وجود دارد.و باعث می شود نور تلطیف یا منکسر شود .
نور درکلیسا:
کلیسا بر اساس نیاز عبادت کنندگان برای تمرکز و نزدیکی به خدا طراحی می شود و از آنجا که در مذهب مسیحیت نور سمبل خداوند است، فرم کلیسا به گونه ای است که نور، فضای معنوی و عرفانی ای ایجاد کند . بنابراین کلیسا به سمت شرق ساخته می شود تقریباًو جهتی شرقی غربی دارد.در کلیسا، حرکت از مدخل به سوی محراب به معنی حرکت از جهان انسانها به سوی جهان الوهیت است.درگاه میان این دو قلمرو، حاجز یا پردهء میان صحن و محل همسرایا یا مذبح است. کشیشان با گذر از درهای حاجزها به فرشتههایی مبدل میشوند که میان دو قلمرو حرکت میکنند.پس از ورود به کلیسا فضای نورانی زیر گنبد توجه انسان را به خود جلب می کند و او را به سمت محراب هدایت می کند.در واقع حرکت از غرب - ورودی - به شرق - محراب - به منزله حرکت به سوی مکانی مقدس تر و نورانی تر می باشد.

طراحی کلیسا با مناجات مسیحیان که در ساعات اولیه طلوع خورشید در شرق است مرتبط می باشد، یعنی در اکثر کلیساها سعی شده است در هنگام صبح نور خورشید با زاویه ملایم به محراب بتابد و در فضا رخنه کند و فضای روحانی ایجاد کند.کلیسا دارای دو محور افقی و عمودی است که محور افقی همان طور که گفته شد حرکتی است از غرب به شرق و محور نمادین عمودی، که مسیر نور از طریق پنجره های ساقه گنبد یا مرکز آن، جهت به سوی خدا را نشان می دهد. علاوه بر پنجره های اطراف گنبد نور از طریق پنجره های کوچک دیوار های اطراف نیز به خلق فضای عرفانی کمک می کند.

معرفی نمونه های موردی
در انتخاب هر یک از نمونه های مسجد و کلیسا جهت بررسی نور در این تحقیق، تلاش شده است نمونه های انتخاب شده با شرایط یکسان از لحاظ بستر فرهنگی، اقلیمی و حتی همزمانی تاریخ ساخت بنا در نظر گرفته شود. با توجه به اینکه یکی از پررونق ترین دوره های هنری ایران اسلامی دوره صفویه است، در این دوره کلیسا و مساجد زیادی ساخته شده است. بطوری که قرن 10و11 را دوره شکوفایی هنر اسلامی در ایران دانسته اند.]9[ به همین منظور به بررسی نور در سه مسجد و کلیسای شاخص این دوره در شهر اصفهان پرداخته می شود. کلیساهای سورپ آمنا پرگیچ، سورپ آسدوازادزین - مریم مقدس - و بیت اللحم در محله جلفای اصفهان، و مساجد شیخ لطف االله، شاه عباس - امام - و حکیم با توجه به شرایطی تقریباٌ مشابه از منظر سال ساخت، بستر، قلیم و رهنگ به عنوان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید