بخشی از مقاله

چکیده

فرایند تشکیل خانواده و ازدواج، یکی از مراحل اساسی زندگی افراد در جامعه است که هم از متغیرهاي جمعیتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي تأثیر می پذیرد و هم بر این متغیرها تأثیر می گذارد. طی چند دهه اخیر، شاخص هاي مختلف مربوط به ازدواج در اکثر قریب به اتفاق کشورهاي جهان و از جمله ایران دستخوش تغییرات اساسی شده است.

در این مطالعه، با استفاده از داده هاي سرشماري عمومی نفوس و مسکن، به صورت تحلیل ثانویه، وضعیت تجرد مردان و زنان طی سال هاي 1345-90 به صورت مقطعی و نسلی مورد بررسی قرار گرفته و در این زمینه آینده نگري صورت گرفته است. نتایج بررسی مقطعی نشان می دهد که طی سال هاي مورد بررسی، درصد مجردین گروههاي مختلف سنی در هر دو جنس با افزایش روبرو بوده است؛البته در زنان، علاوه بر چشمگیر تر بودن این افزایش، الگوي سنی ورود به ازدواج آنان نیز بیش از مردان دستخوش تغییر شده است.

نتایج بررسی نسلی وضعیت تجرد در زنان نیز حاکی از آن است که هر گروه سنی از نسل هاي جدید در مقایسه با همان گروه سنی از نسل هاي قبل از خود از درصد مجردین بالاتري برخوردار است. بر اساس نتایج، درصد تجرد قطعی و همچنین سن آنمخصوصاً در زنان در حال افزایش می باشد. در سال 1390، فزونی تعداد زنان آماده ازدواج در مقایسه با مردان آماده ازدواج، سهم زیادي در افزایش نسبت تجرد زنان داشته است که این وضعیت در سال 1395تا حد زیادي تعدیل خواهد شد و تا سال 1400 این وضعیت برعکس شده و به نفع زنان اتفاق خواهد افتاد.

.1 مقدمه

ازدواج بدون شک مهمترین رویداد زندگی افراد جامعه ما و یکی از شایعترین پدیدههاي اجتماعی و به حق یکی از اساسیترین آنهاست

این واقعهداراي ابعاد و پیامدهاي زیستی، روانی، اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی و حتی سیاسی است و از منظر علوم مختلف نظیر روان شناسی، جامعه شناسی، انسانشناسی، جمعیتشناسی و... قابل مطالعه و بررسی میباشد

ازدواج کارکردهاي فردي و اجتماعی زیادي دارد. از جمله کارکردهاي ازدواج در بعد فردي، تکمیل شخصیت افراد است. هر فرد با گزینش همسري مناسب و شایسته، موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم میکند و با احساس مسئولیت اجتماعی، تمام هوش، ابتکار و استعدادهاي خویش را بهکار گرفته و بسیاري از شایستگی ها و توانمندي هاي نهفته در درونش را شکوفا می سازد. ازدواج با همسري شایسته، فرد را به آرامش روحی می رساند.

اتکاي زوجین به یکدیگر در مقابل فشار امواج و گرفتاري هاي ناشی از عوارض حیات اجتماعی، موجب سکون و آرامش آنها می شود. آنها در جهت برطرف کردن موانع سر راه پیشبرد زندگی و رسیدن به اهداف مشترك خود، با یاري و همفکري یکدیگر می توانند در مقابل مسائل و مشکلات ایستادگی کنند. از ثمرات اصلی ازدواج، وجود فرزندان و بقاي نسل آدمی است که مطابق با هدف آفرینش است. زوج ها از طریق فرزندان خود رشته پیوند میان اعضاي یک نسل را به وجود می آورند و با تربیت و اجتماعی کردن کودکان، زیربناي یک جامعه سالم و امن را پی ریزي می کنند.بر حسب یافته هاي بسیاري از مطالعات، کاهش بزهکاري و ارتکاب جرم از جمله پیامدهاي اجتماعی ازدواج است.تحقیقی که توسط پروفسور جان لاب یک کارشناس جرم شناسی در انگلیس صورت گرفت، نشان می دهد اشخاصی که در مراحل جوانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده می دهند، کمتر ممکن است به انجام امور مجرمانه و خلاف قانون روي بیاورند.

بر اساس نتایج این پژوهش، ایجاد تغییر در شرایط اجتماعی از قبیل ازدواج، تشکیل خانواده و یافتن یک جایگاه مناسب اجتماعی نیز قادر است تا حد زیادي شرایط و سرنوشت بسیاري از بزهکاران را تغییر داده و آنها را در مسیر سالمی قرار دهد.بدون شک، ازدواج از کارکردهاي مثبت فردي و اجتماعی دیگري نیز برخوردار است و چنانچه در زمان مناسب و به شکل صحیح و سنجیده شکل بگیرد، کارکردهاي مناسب آن در طول زندگی مشترك پدیدار خواهد شد. هر چه کارکردهاي مناسب ازدواج در زندگی زنان و مردان بیشتر باشد، خانواده هاي معطوف به این گونه ازدواج ها، سالم تر و مستحکم تر بوده و در نتیجه جامعه مشتمل بر این گونه خانواده ها نیز داراي انسجام و همبستگی زیاد و نظم اجتماعی مطلوب خواهد بود

علی رغم کارکردها و ثمرات نامبرده،روند تغییرات شاخص هاي مرتبط با ازدواج و تشکیل خانواده چه در سطح بین المللی و چه در سطح ملی، حکایت از به مخاطره افتادن این کارکردها دارد. شواهد آمارینشان می دهد که میانگین سن اولین ازدواج1مردان و زناندر اکثر قریب به اتفاق کشورهاي جهاندر حال افزایش میباشد. بنا بر آمارهاي سازمان ملل - 2009 - 2، تعداد سال هایافزایش میانگین سن اولین ازدواجدر نمونه اي ازکشورهاي جهان،براي

.1 میانگین سن در ازدواج اول یکی از معمولترین شاخصهاي زمانبندي ازدواج در تحلیلهاي جمعیتی است که محاسبه مستقیم آن مستلزم دسترسی به داده هاي نسلی لسن در هنگام ازدواج اولل است در برخی کشورها که دادههاي ازدواج اول بر حسب سن در هنگام ازدواج، که نیازمند ثبت درست و بهنگام واقعه ازدواج است، به سادگی در دسترس نیست، این میانگین با استفاده از اطلاعات وضعیت ازدواج برآورد میشود.

این برآورد که سالهاي تجرد جک نام دارد، از میانگین مجموع سال هایی که افراد در وضعیت تجرد یا لهرگز ازدواج نکردهل سپري کردهاند به دست میآید

مردان و زنان، به ترتیب،به این صورت بوده است: آرژانتین 0/5 : - 1970-2001 - و 1/5 سال؛ آمریکا -2000 - 4/3 : - 1970 و 4/5 سال؛ نروژ 9/1 : - 1970-2007 - و 10/0 سال؛ فرانسه 8/2 : - 1970-2006 - و 9/3 سال؛ آفریقاي جنوبی 2/8 : - 1980-2003 - و 2/3 سال؛ عربستان 1/6 : - 1987-2007 - و 2/9 سال؛ چین : - 1982-2000 - 0/2 و 0/9 سال؛ ژاپن 3/6 : - 1970-2005 - و 4/7 سال و استرالیا 6/2 : - 1971-2006 - و 8/2 سال.

علاوه بر روند رو به رشد میانگین سن ازدواج، آمارهاي منتشر شده حاکی از آن است که در بسیاري از کشورها، تمایل به ازدواج نکردنو انتخاب زندگی مجردي تا پایان عمر - تجرد قطعی - نیز روندي صعودي به خود گرفته است. طبق آمارهاي سازمان ملل در سال 2009، نسبت تجرد قطعی در کشورهاي مذکور به ترتیب براي مردان و زنان به این شکل است:1 آرژانتین 9/3 : - 2001 - و10/2درصد؛ آمریکا 9/7 : - 2000 - و 8/0درصد؛ نروژ 17/1 : - 2007 - و 17/6درصد؛ فرانسه 15/0 : - 2006 - و 16/7درصد؛ آفریقاي جنوبی 9/6 : - 2003 - و 17/7درصد؛ عربستان 1/8 : - 2007 - و 1/6درصد؛ چین 4/1 : - 2000 - و 2/0درصد؛ ژاپن 14/4 : - 2005 - و 8/3درصد و استرالیا 11/9 : - 2006 - و 11/3درصد.

بر اساس همین آمارها، میانگین سن اولین ازدواج و درصد تجرد قطعی مردان و زنان ایرانی نیز روند افزایشی قابل ملاحظه اي را نشان می دهد. طی سال هاي 1966-2006، میانگین سن اولین ازدواج مردان و زنان ایرانی به ترتیب، 1/4 و 5/0 سال افزایش یافته است. از طرف دیگر، در سال 2006، نسبت تجرد قطعی مردان ایرانی 1/1 و نسبت تجرد قطعی زنان ایرانی نیز 2/2 درصد بوده است - سازمان ملل، . - 2009 در بررسی این آمارها، اولین نکته اي که جلب توجه می کند این است که افزایش میانگین سن ازدواج و درصد تجرد قطعی زنان ایرانی بسیار محسوس تر از افزایش رقم این دو شاخص در مردان ایرانی است و این مورد میتواند حکایت از تغییراتی در ارتباط با ازدواج زنان ایرانی داشته باشد که علل آن در مقایسه با مردان احتمالاً تا حدودي متفاوت است.

به طور کلی، کم شدن انگیزه ازدواج و بالا رفتن سن آنمیتواند پیامد عوامل زیادي باشد. شاید بتوان یکی از مهمترین این عوامل را شیوه زندگی مدرن و سیطره تفکر مادي گرایی در جهان کنونی دانست که آثار خود را در فردگرایی مفرط، محاسبهگريهاي کوتهنظرانه و مواردي مشابه نشان میدهد. از سوي دیگر، با کاهش همبستگی خانوادگی و ترویج فرهنگ استقلالطلبی، از آنجا که خانوادهها در نظارت و حمایت از زوج نقشی کمتر از گذشته ایفا میکنند، زمان ازدواج جوانان تا زمانی که در اصطلاح به رشد مدیریتی و اقتصادي معروف شده است، به تأخیر میافتد. کم شدن قبح تک زیستی و تجرد، و کاهش قداست و اهمیت تشکیل خانواده نیز در افزایش سن ازدواج مؤثر است و این احتمال وجود دارد که در دهههاي آینده، اگر دگرگونی اساسی در نگرشها و سیاستها رخ ندهد، صدها هزار زن و مرد مجرد ایرانی در خانههاي مستقل، به شکل تکزیست، به زندگی ادامه دهند

بالا رفتن میانگین سن ازدواج، کاهش تمایل به ازدواج و همچنین اختیار کردن تجرد دایمی می تواند پیامدهاي منفی زیادي داشته باشد. با توجه به کارکردهاي مثبتی که براي ازدواج برشمرده شد میتوان گفت که مستقیم ترین پیامدهاي تأخیر در ازدواج، معطل ماندن کارکردهاي مهم و مثبت ازدواج است.

تأخیر در ازدواج، از یک سو کارکردهاي موجود نهادهایی همچون خانواده و ازدواج را به چالش میکشاند و از سوي دیگر پیامدهایی به همراه خواهد داشت که تغییراتی را در هنجارها و الگوهاي روابط بین دو جنس زن و مرد موجب خواهد شد. حال چنانچه این تغییرات، هماهنگ و همراه با تغییرات صورت گرفته در دیگر حوزههاي ارزشی و هنجاري جامعه نباشد، اختلال ها و ناهنجاري هاي اجتماعی مختلفی را می تواند در پیداشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید