بخشی از مقاله

چکیده

یکی از معانی مهم و موثر در ارتباط انسان و محیط که مورد توجه طراحان بوده است، حس تعلق میباشد. در روش های طراحی محیطی، علیرغم استفاده فراوان از این واژه ، تعریف مشخص و معینی از این عناصر تشکیل دهنده آن ارائه نگردیده است. لذا با هدف شناسایی این حس در معماری به معرفی ابعاد مختلف حس تعلق و عوامل تشکیل دهنده آن پرداخته شد. بدین منظور، براساس روش پژوهش شناختی و با رویکردهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه به بررسی ادبیات موضوع پرداخته می شود . نتایج پژوهش نشان می دهد حس تعلق از معیارهای ارزیابی محیط های با کیفیت بوده و در معماری و رشته های طراحی محیطی، ویژگی های کالبدی نظیر فرم - رنگ، اندازه، شکل، مقیاس - و روابط اجزاء کالبدی با تامین و تاکید بر فعالیت های اجتماعی محیط، نقش مهم و موثر در شکل گیری حس تعلق دارا، می باشد که در نهایت مدلی از عوامل تاثیر گذار محیطی ارائه گردیده است.

مقدمه

تعلق مکان به عنوان پیوندی مؤثر که مردم با قرارگاه های مکانی برقرار می کنند تعریف می شود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و جایی که آن ها احساس راحتی و امنیت دارند - Hidalgo . & Hernandez in Kamalipour 2012:459 - توآن - Tuan - مکان را فضایی تعریف می کند که معنادار شده است؛ آنچه که به عنوان فضای نا متمایز است، هنگامی که آن را بهتر بشناسیم و    به آن ارزش عطا کنیم، به مکان تبدیل می شود .

تعلق به کار رفته در این زمینه می تواند به عنوان رابطه ای عاطفی بین مردم و چشم احساس انداز تعریف شود، که فراتر از شناخت، رجحان یا قضاوت می رود تعلق مفهومی است که در مرحله توصیف، به ابعاد وعوامل تشکیل دهنده آن قابل تجزیه است، اما در مرحله ادراک درکی کلی از محبت و عاطفه نسبت به مکان است که شاید حتی برای شخص قابل وصف و بیان نباشد.با این اوصاف در تفکیک ابعاد مختلف تشکیل دهنده حس تعلق، با توجه به آنچه که در ادبیات محققین این حوزه آمده است، ابعاد متفاوتی از محیط فیزیکی و    معماری محیط گرفته تا عوامل روانشناسانه شخص و تعلق مکان پیوندی است بین یک فرد یا گروه و مکان، که . … اجتماع، در ایجاد حس تعلق به مکان سهیم اند بر اساس سطح فضایی، درجه اختصاصی بودن، و ویژگی های اجتماعی یا کالبدی مکان، متغیر است و از طریق احساس، شناخت، و فرایندهای روانشناسانه رفتاری، آشکار می گردد.

- . - Scannell & Gifford: 2101 در گفتار حاضر با تأکید بر ابعاد کالبدی، اجتماعی و بعد روانشناسانه ادراک و شناخت شخص، این ابعادرا در دو دسته عوامل درون فردی و برون فردی ایجاد کننده حس تعلق، تقسیم بندی می کنیم . لذا روشن است که عامل های درون فردی عواملی هستند که از درون شخص حس تعلق را کنترل کرده و به بعد روانشناسانه اداک و شناخت مربوط اند .همچنین عامل برون فردی نیز از محیط خارج بر شخص تأثیر می گذارند مانند بعد کالبدی، اجتماعی و فرهنگی.

هدف و روش انجام تحقیق

هدف از انجام این تحقیق تبیین معنای حس تعلق به مکان و ابعاد تشکیل دهنده آن است، به طوری که در یک همگرایی از ادبیات این واژه عوامل شکل دهنده آن را در یک دسته بندی کلی گرد آوریم تا برجایگاه عامل کالبدی و معماری به عنوان عاملی مهم تأکید شود .در این تحقیق کوشیده شده است که با بهره گیری از ادبیات موجود در این حوزه، و با بیانی تحلیلی-توصیفی چگونگی تأثیر این عوامل بر شکل گیری حس تعلق، به مکان به عنوان درکی کلی متشکل از جمیع عوامل درونی و بیرونی راروشن کنیم.

ابعاد مختلف حس تعلق

آنچه که در متون پژوهشی صورت گرفته در مورد ابعاد حس تعلق به مکان ارائه می شود، عمدتا مبتنی بر تعریف مکان به عنوان محیط اجتماعی است، از این رو تعلق به مکان نیز عمدتا تعلق به محیط های اجتماعی تعبیر و تفسیر می شود . برخی از محققین نظیر آلمتن ولو با تاکید بر نقش اجتماعی مکان، به تعاملات و ارتباطات فرهنگی - اجتماعی در مکان اشاره و تعلق به مکان را از منظر تعلق اجتماعی - یعنی گونهای از تعلق به خاطر مردم - استفاده کنندگان - - تعبیر و تفسیر نموده اند. با این حال ، محققین دیگری نیز بر نقش عناصر کالبدی به عنوان عامل مهم دیگر در شکل گیری حس تعلق تاکید داشته و ضرورت توجه به ابعاد کالبدی را در فرایند ایجاد حس تعلق ضروری می دانند. به طور کلی می توان دو دسته بندی را برای حس تعلق به مکان اشاره کرد:

تعلق اجتماعی: اینگونه از تعلق که عمدتا بر پایه تعاملات و کنش های اجتماعی در محیط صورت می گیرد، براساس نظریه محیط اجتماعی شکل گرفته و محیط از این منظر گونه ای از تعلق، ترکیبی از عناصر اجتماعی را دارا می باشد که فرد در آن به جستجوی تعلق خاطر خود می پردازد - کاشانی جو ، . - 1389 لاوسون در کتاب معروف خد با عنوان "{ زبان فضا" با اشاره به قوانین اجتماعی محیط به عنوان ضوابط طراحی از آن ها با نام قوانین نانوشته یاد برده که از هنجارهای ارزشی جوامع منبعث از فرهنگ و تعاملات اجتماعی اشاره می کند - . - 2001

گیفورد در پژوهش ارزشمند خود و با هدف شناسایی تفاوتهای مد نظر معماران و مردم استفاده کننده از محیط، یکی از مهمترین عوامل موجود در محیط را عدم توجه بعد اجتماعی محیط از سوی طراحان و توجه صرف به عناصر کالبدی و شاخصهای فرمی ، فارغ از عوامل معنایی اشاره و با شفاف نمودن این اختلاف ، بر ضرورت تجدید نظر و شناسایی تفاوت معنایی بین طراحان و استفاده کنندگان در محیطهای شهری تاکید می کند - . - 2002 تعلق کالبدی به مکان : این نوع از تعلق ، برگرفته از عناصر و اجزاء کالبدی مکان به عنوان بخشی از فرآیند شناخت و هویت انسانی می باشد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید