بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی تدریس ساختن گرایی در فرایند طراحی آموزشی می باشد. که در مراحل و مقاطع مختلف تحصیلی در فرایند یاددهی- یادگیری و به عنوان علمی کاربردی و مبتنی برارتباط بین نظریه های یادگیری و ساخت نظام آموزشی است که طی آن، فراگیران به شکلی فعال وپویا با ارتباط دادن اطلاعات جدید به آنچه که قبلا آموخته اند دست به ساخت دانش می زنند و متفکرانی خلاق و حل کننده ی مسائل تبدیل می گردند.
بهیود فرایند آموزش و یادگیری مستلزم دارا بودن معلمان حرفه ای و کارآمدی بوده که می توانند با مطالعه و تحقیق، شناخت و کاربرد نظریه های یادگیری و الگوهای طراحی آموزشی متنوع به عنصری کارآمد در نظام آموزشی تبدیل شوند و با طراحی متفکرانه و علمی موجب تقویت و ارتقای فرایند آموزش و یادگیری در موقعیت های مختلف یادگیری گردند. تحقیق حاضر به روش توصیفی از نوع اسنادی می باشد که بااستناد به مطالعات کتابخانه ای و سایت های علمی انجام پذیرفته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که در الگوی ساختن گرایی لازم است طراحان با سازوکارهای مناسب و با توجه به اصولی که در طراحی ساختن گرا مطرح می باشد محیط های یادگیری دارای قابلیت های متناسب با زندگی واقعی یادگیرندگان را طراحی کنند تا موجب کارآمدی و اثربخشی فرایند آموزش و یادگیری شوند. بنابراین کاربرد طراحی آموزشی مناسب موجب اثربخشی آموزش و یادگیری خواهد شد.
مقدمه:
انتخاب روش تدریس، یکی از مراحل مهم طراحی آموزش است. معمولا معلم بعد از انتخاب محتوا و قبل از تعیین وسیله، باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند،چون خط مشی معلم و روش تدریس او چگونگی فعالیت شاگردان را برای رسیدن به هدف های آموزشی مشخص می سازد.در واقع،به مجموعه ی تدابیر منظمی که معلم برای رسیدن به هدف،با توجه به شرایط و امکانات، اتخاذ می کند،روش تدریس می گویند. - شعبانی، - 1390 معلم بدون آشنایی و شناخت روش های مختلف تدریس،هرگز قادر به انتخاب صحیح آن نخواهد بود.او هر اندازه که با روش های مختلف تدریس آشنا باشد، در موقعیت های مختلف برای رسیدن به مقاصد آموزشی آزادی عمل بیشتری خواهد داشت.
هدف از انجام این تحقیق تهیه ی الگوی اثربخش برای تدریس می باشد که منتج به ارتقاء کیفیت نظام آموزشی شود. از آنجایی که طراحی آموزشی بر رویکرد یا دیدگاه آموزشی خاصی استوار است. و هم چنین مقایسه کردن روش سخنرانی که روش تدریس سنتی است از خصوصیات این روش فعال و متکلم وحده بودن معلم و پذیرنده و غیر فعال بودن شاگرد است.
در مقابل با روش جدید الگوی ساخت گرایی 5E" "که از پویاترین و کارآمد ترین الگوهای تدریس است که در بسیاری از کلاس های دنیا با موفقیت درحال اجرا است. بنابراین به توضیح روش سخنرلنی و رویکرد ساختن گرایی می پردازیم.
بیان مسئله :
بسیاری از کارشناسان معتقدند معلمین ایرانی در مقایسه با معلمین بسیاری از کشورهای دیگر انرژی زیادی در کلاس درس مصرف می کنند و بسیار زحمت می کشند اما از نتایج کار خود چندان رضایت ندارند. این کارشناسان اعتقاد دارند استفاده از شیوه های فعال تدریس نه تنها کار معلم را سخت تر نمی کند بلکه به دلیل آن که معلم در این روش ها نقش راهنما و تسهیل کننده دارد؛ در کلاس درس احساس راحتی بیشتری خواهد کرد البته به شرطی که با این روشها آشنایی دقیق وکامل داشته باشند.
الگوی تدریس ساخت گرایی "5E" از پویاترین وکارآمد ترین الگوهای تدریس است که در بسیاری ازکلاس ها ی دنیا با موفقیت در حال اجرا است. بنابراین تمامی رویکردهای آموزشی جهت حصول به اهداف آموزشی خود نیازمند مبانی فلسفی نیرومندی هستند. فلسفه رویکرد ساختن گرایی هم در بر گیرنده نارضایتی نسبت به رویکردهای سنتی در مورد دانش است.
رویکردهای فلسفی عینیت گرا براین باورند که حقیقت و معنا وابسته به اشیاء و مستقل از ذهن آدمی هستند اما ساختن گرایی نوعی فلسفه یادگیری است که به موجب آن انسان با بهره گیری از تجارب قبلی شناخت خود را از جهان پیرامونش می سازند. اصول ساختن گرایی بر آگاهی از یادگیری استوار است و پیام اصلی آن این است که یادگیرندگان با استفاده از رویکرد های اکتشافی، همیاری حل مسئله و... دانش را برای خود می سازند. طراحی آموزشی برای یک ساخت گرا عبارت است از:»انتخاب اعمالی که به تجربیات گذشته ی یادگیرنده مربوط است
اهمیت وضرورت پژوهش:
از زمانی که تعلیم و تربیت رسمی شکل گرفت ، افرادی به عنوان معلم افرادی دیگر به عنوان دانش آموز و مکانی به عنوان کلاس آموزشی تعیین شد . از آن زمان ، عده ای مطالبی را به دانش آموزان آموزش می دادند که نوع روش تدریس آن ها بیشتر به مطالب آموزشی بستگی داشت . برخی فنون و مطالب به شکل عملی آموخته می شد که در حقیقت به کارگیری روش تدریس فعال بود ، برخی مطالب نیز به شیوه حفظی و تمرین و تکرار آموخته می شد که در حقیقت به کارگیری روش تدریس غیر فعال بود ، این دو شیوه از دو نوع طرز تفکر نشأت می گرفت.
یکی آن که بر اساس آن معتقد بودند ذهن انسان همانند لوح سفیدی است که در بدو تولد نقشی در آن وجود نداشته و از محیط متأثر می شود و نقش می پذیرد و می تواند از اطلاعات و معلومات انباشته شود . بر این اساس ، مهمترین امتیاز کودکان بریکدیگر ، داشتن قوه حافظه ی قوی و جذب مطالب و حقایق بود. نوع دیگری از طرز تفکر این است که ذهن به عنوان منبعی فعال است وهر نقش ، اطلاعات و معلومات را به همان شکل که از محیط می گیرد ، در خود جای نمی دهد .
ذهن موجودی فعال است ، مطلب را می گیرد ، تجزیه و تحلیل می کند و در واقع انبار ذخیره اطلاعات نیست . روش تدریس مورد تأکید دو نوع طرز تفکر نیز ، متفاوت است . روش تدریس مورد تأکید در طرز تفکرنوع اول ، روش تدریس منفعل است ، دانش آموزان فقط به گوش کردن مطالب می پردازند یا مطلبی راحفظ می کنند . روش تدریس مورد تأکید در طرز تفکر دوم ، می تواند فعال باشد ، یعنی دانش آموزان در جریان آموزش ، نقش فعالی خواهند داشت و کارشانصرفاً حفظ کردن و یا به خاطر سپردن اطلاعات و معلومات نیست ، بلکه از قدرت تجزیه و تحلیل برخوردار هستند
بیشتر معلمین علاقمند به حرفه ی معلمی ،در جستجوی یافتن شیوه ها ی جدید، اندیشه های نوین و روش هایی هستند تا یادگیری را برای فراگیران جذاب نمایند چالشی که معلمین با آن روبرو هستند چگونگی بکارگیری نظریه های تازه و ایده های خوب است یعنی اینکه چگونه اندیشه های تازه و نو را کاربردی نمایند تا بتوانند در کلاس های درس برای رسیدن به اهداف آموزشی از آنها استفاده کنند.این امر فقط با ایجاد فضای مناسب که با آزادی عمل معلمین همراه باشد قابل انجام است .
آموزش و پرورش باید در جهتی صورت گیرد که حصول به اهداف آن از جمله رشد جسمی ، ذهنی ، هنری ، عاطفی ،اجتماعی ، معنوی ، روحی ، پرورش استعدادها، قابلیت های فردی ، شغلی ، تحصیلی و ... دانش آموزان را تسهیل کند . با توجه به این که روش های فعال تدریس دسترسی به این اهداف را تسهیل می کند ، ولی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد . وامرمهم یادگیری توام با فهم وبصیرت ،در تعلیم وتربیت عملی شود ، وروشهای تدریس،کسل کننده وناکارا از سیستم آموزشی رخت بر بندد.