بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تدریس تحولی معلمان با خودکارآمدی و یادگیری خود تنظیم دانش آموزان دختر و پسر پایه ی ششم مدارس ابتدایی اردبیل بود. برای این منظور 490 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.

ابزار پژوهش شامل پرسش نامه 16 سوالی تدریس تحولی - - TTQ بیچامپ وهمکاران - - 2010، پرسش نامه 8سوالی خودکارآمدی تحصیلی MSLQ برگرفته از پینتریج و دیگروت - - 1990 و پرسش نامه 22 سوالی یادگیری خودتنظیم پینتریج و دیگروت - - 1990 بوده است .

داده ها از طریق تحلیل عاملی تاییدی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که متغیر های نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، ملاحظات فردی و تحریک عقلانی پیش بین معناداری برای خودکارآمدی دانش آموزان، است - . - P<0/01 همچنین متغیر های نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، ملاحظات فردی و تحریک عقلانی نیز پیش بین معناداری برای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان، هستند - . - P<0/01

مقدمه

علم روانشناسی پیشرفت چشمگیری در قرن گذشته داشته است. این پیشرفت ناشی از پیشرفت روش های بررسی چگونگی فکر و رفتار مردم می باشد. با توجه به این پیشرفت های قابل توجه در علم روانشناسی، روش های تدریس تا حدود زیادی بدون تغییر مانده اند. روش سخنرانی که روشی غیر فعال است هنوز در کلاس ها رایج است، اگرچه تکنولوژی کامپیوتر و ادغام آن با سخنرانی در حال افزایش است و ارائه های چندرسانه ای هنوز مورد استفاده قرار می گیرند. زمان کلاس مختصر و با ارزش است، با این حال از نظر - اسلاویچ، - 2005  پرسش ما این است که آیا روشهای تدریس ما بهترین هستند

اهداف کلی دوره های تدریس معمولا این می باشد که دانش آموزان محتوای دوره را یاد بگیرند. اگر دانش آموزان به محتوای دوره تسلط یابند، ممکن است ما راضی باشیم، اگر آنها بتوانند 6 ماه بعد موارد را به یاد داشته باشند، ما ممکن است شگفت زده شویم و اگر آنها بتوانند این دانش جدید را از راه های معنی دار در زندگی خود ادغام کنند - شاید به عنوان وسیله ای برای تغییر شخصی - ما ممکن است کاملا شوکه شویم، چرا که ما فکر نمی کنیم دوره های آموزشی به عنوان مراحلی که تجارب زندگی در حال تغییر است اتفاق بیفتد

این تغییر تجارب تصادفی نیست، اما به طور مستقیم به محتوای درس و درونی کردن محتوای دوره در دانش آموزان مربوط است. پایه و اساس تدریس تحولی در یادگیری فعال استواراست

تدریس موفق چیزی بیشتر از انتقال محتوا و مهارت هاست. در واقع تدریس فرایندی تکاملی است که در آن دانش آموزان به سوی داشتن مهارت ها و ایده های پیچیده حرکت می کنند

یکی از مواردی که ممکن است باورهای خودکارآمدی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد تدریس تحولی َ می باشد. اصطلاح تدریس تحولی برای اولین بار توسط اسلاویچ 2005 - ، - 2006 برای توصیف این باور که معلمان می توانند تغییرات معنی داری در زندگی دانش آموزان بدهند مورد استفاده قرار گرفت. تدریس تحولی بر روی ترقی و پیشرفت یادگیری دانش آموزان و پیشرفت شخصی آنها از طریق اجرای فعالیتهای مبتنی بر گروه که شامل تجربیات مفاهیم درسی هستند تمرکز دارد

اصطلاح تدریس تحولی برگرفته از نظریه ی رهبری تحول گراِ در مدیریت می باشد. چندین وجه مشترک بین نظریه ی رهبری تحول گرا و تدریس تحولی وجود دارد. هردو مجموعه ای از انتظارات بالا برای پیروان و دانش آموزان خود دارند، هردو بر روابط عمیق بین رهبر و پیروان و معلم و دانش آموز تاکید دارند و هردو به تحول منجر می شوند

تدریس تحولی درباره ی به کارگیری روشهایی می باشد که تغییرات مثبتی را در زندگی دانش آموزان ایجاد کند - اسلاویچ،. - 2005 هنگامی که یادگیری تحولیْ اتفاق می افتد، اعتقادات، ارزش ها و مفروضات دانش آموزان مورد آزمایش قرار می گیرد و تغییرات اساسی در شیوه ی احساس آنها از جهان رخ می دهد

اسلاویچ در مطالعات خود این نکته را برجسته کرده است که معلمان می توانند به عنوان رهبران انگیزه بخش خدمت کنند و در این فرایند برای رسیدن به یک دیدگاه مشترک دانش آموزان را تشویق می کنند با هم کار کنند تا پتانسیل و توانایی فردی و جمعی خود را به حداکثر برسانند

افزایش احساسات نسبت به یادگیری - دانکن و آرتورزُ، - 2012، و القاء در ارزشها و مهارت هایشان برای ارتقای یادگیری مادام العمر - آسپین و همکارانِ، - 2012، باشد. این تحولات حاوی بحث های تربیتی است، و نیز آن چه معلمان در کلاس انجام می دهند

آن ها همچنین اثر قابل توجهی روی یادگیری دارند. برای مثال، مطالعات نشان داده اند که دانش آموزان، یادگیری بیش تر، درک مفهومی بهتر، حضور در کلاس برتر، تداوم بیش تر و تعامل بیش تری هنگامی که روش های تدریس مشارکتی و تعاملی به کار گرفته می شوند، در مقایسه با زمانی که سخنرانی سنتی مورد استفاده قرار می گیرد، نشان می دهند

رهبری تحولی

در اواسط دهه ی 1970، یک الگوی رهبری جدید آغاز شد و توجه همگان را به خود جلب کرد. جیمزمک گرگوربرنز - - 1978، به عنوان بنیانگذار تئوری رهبری مدرن محسوب می شود. مفهوم رهبری برای اولین بار در کتاب - رهبری - او به عنوان تبدیلی و تحولی به کار رفت

رهبری تحول گرا به سرعت تبدیل به گزینه ای برای پژوهش های جاری و استفاده در نظریه های رهبری شد - باس و ریگوٍٍ،. - 2006 مرکز توجه رهبری تحول گرا بر تغییر و الهام بخشیدن به پیروان برای "داشتن اهداف و چشم انداز مشترک سازمانی، چالش کشیدن آنها برای حل ابتکاری مسائل و مشکلات، آموزش وپشتیبانی" می باشد

مطابق نظر باس - 1997 - ، با توجه به مطالعاتی که در مشاغل گوناگون نظامی، دولتی و بخش های آموزشی انجام گرفته است، نظریه ی رهبری تحولی یک الگوی جهانی است که فراتر از مرزهای ملی و فرهنگی است

این پتانسیل و توانایی در کاربست رهبری تحول گرا در زمینه ی دیگری به نام آموزش و پرورش وجود دارد که ما توجه خود را در این مطالعه به آن اختصاص می دهیم. رهبری تحول گرا شامل رفتارهایی فراتر از منافع شخصی و باهدف توانمندسازی، الهام بخشیدن، و به چالش کشیدن دیگران برای رسیدن به سطوح بالایی از عملکرد می باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید