بخشی از مقاله

چکیده :

حاشیه نشینی پدیده ای است که در پی وجود یک اقتصاد ناسالم و بیمار و در کنار سایر عوامل بر مشکلات مدیریت شهری افزوده است . این امر موجب رویکرد به مادی گرایی، کج روی، بی عاطفه گی و بروز بزهکاری شده و موجبات ایجاد بستری جهت ارتکاب جرائم که مورد توجه مسئولین اجرایی، امنیتی و قضایی است را فراهم می آورد.

یکی از راههای ممانعت از گسترش حاشیه نشینی در شهرها توجه به اصول حکمرانی مطلوب شهری - Good Governance - است . حکمرانی مطلوب شهری بر پایه اصل »شهروند مداری « بر این نکته تاکید میکند که هیچ کس نباید از دسترسی به الزامات زندگی شهری از جمله سرپناه مناسب، امنیت شغلی، آب سالم، بهداشت و بهره مندی از محیط زیست مناسب و . . . محروم گردد.

بنابر منشور اسکان سازمان ملل متحد حکمرانی مطلوب شهری اصول به هم وابسته پایداری، برابری، کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی، امنیت فعالیت های مدنی و شهروندی را توصیف می کند . یکی از مناسبترین فنون برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل استراتژی، استفاده از روش - SWOT تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها - است که امروزه به عنوان ابزاری نوین برای تحلیل عملکردها و وضعیت شکاف میتواند در مدیریت پایدار شهری مورد استفاده قرار گیرد.

به این منظور ابتدا نسبت به شناسایی عوامل درونی و بیرونی - با استفاده از ماتریسهای IFE و - EFE تاثیرگذار بر گسترش حاشیه نشینی در شهرها اقدام و در مرحله بعد به تجزیه و تحلیل و تدوین استراتژی با استفاده از روش SWOT پرداخته شده است. توجه به شغل و درآمد کافی خانوارها در راستای قانون هدفمند شدن یارانه ها، ممانعت از مهاجرت افراد از روستا و شهرهای کوچک به دلیل وجود دافعه های مبداء و جاذبه های کاذب مقصد در شهرهای بزرگ، گسترش فرهنگ جامعه در پیشگیری از اعتیاد و افزایش سطح بهداشت عمومی و محیط زیست، عملکرد به موقع و مناسب دستگاههای اجرایی و تهیه طرحهای مناسب آمایش سرزمین و اجرای صحیح قوانین در پیشگیری از روند حاشیه نشینی در شهرها و . . . از جمله استراتژی های این تحقیق به شمار میروند.

مقدمه :

حاشیه نشینی یک پدیده تاثیرگذار در معضلات و آسیب های اجتماعی امروز محسوب میشود که محصول انقلاب صنعتی بوده و از اواخر قرن هجدهم میلادی دامن گیر شهرهای بزرگ شده است. همزمان با رشد این پدیده در شهرهای بزرگ و مهاجرت های گسترده روستائیان به شهرهای اطراف ضمن کاهش نرخ روستا نشینی و عوارض جانبی حاصل از آن شاهد افزایش نابسامانی ها و ناهنجاریهای اجتماعی در محلات حاشیهای شهر هستیم. حاشیه نشینی امروزه در مدیریت شهری پیامدهای نامطلوبی از جمله سیمای نامطلوب شهری، پایین بودن سطح بهداشت عمومی و سلامتی، فقدان شغل رسمی و درآمد کافی، وجود خرده فرهنگهای خاص مناطق کوچک، تراکم جمعیت، فقدان یا کمبود امکانات آموزشی و رفاهی و پایین بودن سطح سواد و تحصیلات، اعتیاد، منبع و مرکز انحرافات و کجرویهای اجتماعی و ده ها معضل دیگر اجتماعی را به ارمغان آورده است.

حاشیه نشینی پدیدهای است که در پی وجود یک اقتصاد ناسالم و بیمار و در کنار سایر عوامل بر مشکلات مدیریت شهری افزوده است. این معضل، چهره و سیمای آنها را بد قیافه و زشت نشان میدهد. دوگانگی را در جامعه شهری تشدید میکند. شیب طبقاتی را دامن میزند و بسیاری مشکلات دیگر را موجب میشود. باید پذیرفت که مشکلات ایجاد شده ناشی از پدیده حاشیه نشینی در شهرها مشکل امروز و دیروز نیست، نباید به آن سطحی نگریست، این مشکلات به قدری جدی و عمیق است که ضربتی حل نمیشود. توسعه ناشی از حاشیه نشینی در واقع توسعه ای است که مطلوب هیچ مدیریت شهری نمیباشد.

توسعه پایدار توسعهای همه جانبه، نظام مند، درون زا، آینده نگر که منافع هیچ بخشی از سیستم را به هزینههای سایر بخشها، منافع امروز را به هزینه گذشتگان - فرهنگ و تاریخ - و آیندگان و منافع انسان را به هزینه سایر موجودات به پیش نمیبرد . پیشبرد هر چه بیشتر اهداف پایداری در شئون مختلف توسعه، وظیفهای است که همه شهروندان و دست اندرکاران مدیریت، برنامه ریزی و تصمیم گیری باید نسبت به آن اهتمام ورزند.

شرط پیشرفت در این راه تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری و به کارگیری اصول پذیرفته شده پایداری در برنامه ریزی، سازماندهی و اداره شهر است. نهایتا جهت دست یابی به مدیریت پایدار شهری - حرکت به سمت توسعه پایدار - میبایست با شناخت اصول مدیریت شهری به تدوین استراتژیهای لازم پرداخت. در این راه عامل دیگری که میتواند کمک شایانی نماید، توجه به اصول حکمرانی مطلوب - Good Governance - میباشد.

اصطلاح حکمرانی و حکمرانی مطلوب به نحو گسترده ای در ادبیات توسعه پایدار رواج پیدا کرده و حکمرانی بد به عنوان یکی از علل اساسی ناکامی جوامع امروزی در دستیابی به توسعه پایدار معرفی شده است. از سوی دیگر حکومت و حکمرانی دو الگوی متفاوت در شیوه اداره شهرها هستند که تفاوت این دو ایده را می توان به میزان قدرت نفوذ و صلاحیت سه عنصر دولت، بخش خصوصی و بخش مردمی - جامعه - در جامعه شهری نسبت داد .

استفاده از واژه حکمرانی به جای مفهوم حکومت بر این مسئله دلالت دارد که مدیریت شهری تنها وظیفه سازمان های بخش عمومی نیست، بلکه ارتباط بین عاملان حکومتی و غیرحکومتی را نیز در بر میگیرد که با الگوی حکومت متفاوت است. یک مبنای اساسی برای ویژگیهای حکمرانی مطلوب در دست یابی به توسعه پایدار شهری، شاخص های هشت گانه ای است که توسط برنامه سازمان ملل - UNDP - و بانک جهانی - W.B - مطرح شده اند . این شاخص ها عبارتند از :

-    مشارکت جویی

-    قانون گرایی و حاکمیت قانون

-    شفافیت

-    مسئولیت پذیری

-    رضایتمندی - مردم محوری

-    تساوی حقوق - عدالت و انصاف

-    کارایی و اثربخشی

-    پاسخگویی

نمودار : - 1 - رابطه بین حکمرانی مطلوب و توسعه پایدار 

هدف و روش تحقیق:

چهارچوب ارائه شده در نمودار شماره - 2 - ، الگوی جامع از فرایند مدیریت استراتژیک میباشد که بسیار متداول میباشد. فرایند مدیریت استراتژیک در چهارچوب و الگوی متداول و قابل قبول دیوید به شرح زیر میباشد. این الگو شامل سه بخش اصلی الف: تدوین استراتژی ب: اجرای استراتژی و ج: ارزیابی استراتژی میباشد. در این تحقیق تاکید بیشتر بر بخش الف یعنی تدوین استراتژی خواهد بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید