بخشی از مقاله

چکیده

در حال حاضر جوامع علمی وصنعتی به این نتیجه رسیدهاند که سازمانها با تکیه بر دانش و تقویت و ترویج دانش و فعالیتهای دانشی در درون خود میتوانند برتریهای بلند مدت خود را در عرصههای رقابتی حفظ کنند . چرا که دانش، یک محرک کلیدی در کسب مزیت رقابتی پایدار ویکی از چالشهای سازمانهای امروز محسوب می شود.

هدف مقاله حاضر بررسی و تبیین رابطه بین استراتژیهای کسب و کار دانشی و استراتژیهای توسعه دانش در شرکت گاز استان خوزستان می باشد. روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت گاز استان خوزستان است که 201 به روش نمونهگیری تصادفی و براساس فرمول کوکران، انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، دو پرسشنامه محققساخته، استراتژیهای کسب و کار دانشی و استراتژی های توسعه دانش، براساس طیف لیکرت 5 گزینه ای میباشد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.79 و 0.77 به دست آمده است. تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. جهت تحلیل دادهها و بررسی رابطه استراتژیهای کسب و کار دانشی و استراتژیهای توسعه دانش از نرمافزار Lisrel و SPSS استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که که تمامی فرضیههای تحقیق با %99 اطمینان تایید میگردد. بنابراین بین ابعاد استراتژیهای کسب و کار دانشی و استراتژیهای توسعه دانش، به لحاظ آماری رابطه معناداری وجود دارد، و این رابطه به صورت مثبت و مستقیم میباشد.

واژه های کلیدی: استراتژی کسب و کار، استراتژی توسعه دانش، فرهنگ دانش آفرینی، توانمندی کارکنان، تعالی عملیات، سازمان یادگیرنده.

-1 مقدمه

مفاهیم پایهای و زیربنای توسعه دانش ملی، نشانگر این هستند که امور و فعالیت های توسعه یافته دانشی به شکل سامانیافته عمل میکنند. در حالی که در امور و فعالیتهای توسعه نیافته دانشی، برای دستیابی به نتایج مورد انتظار، باید تکیه بر تلاشهای قهرمانانه راهبران در بهرهگیری از نظریهها، مدلها، الگوها و رویکردهایی داشت که بیشتر جنبه خود انگیخته یا خود جوش دارند - حمیدیزاده، . - 1394 در حال حاضر قدرت رقابت سازمانی عمدتا از منابع ناملموس سرچشمه میگیرد تا از منابع ملموس. توانایی تفکر افراد از جمله دانش، به عنوان منبع ناملموسی محسوب میشود که در اختیار سازمان هایی است که اشخاص در آنها کار میکنند .

صاحبن ظران علم مدیریت، دانش را جایگزین نهایی تولید، ثروت و سرمایه پولی میدانند. این مسئله به عنوان یکی از دلایل اصلی توجه روزافزون سازمانها به مدیریت دانش 1 است که به یک دغدغه اصلی برای کلیه سازمانها در سراسر جهان تبدیل شده است - نقوی و سهرابی، . - 1390 یکی از عوامل کلیدی که سازمانهای تجاری هوشمند را در قرن 21 متمایز میسازد، تاکید بر اطلاعات و دانش سازمانی به عنوان منبع استراتژیک میباشد. زیرا بر خلاف کسب و کارها و تجارتهای گذشته در عصر کنونی، نقش سرعت، رقابت، جهانی شدن و مقاومت در برابر تغییرات سریع محیطی در کسب و کار از اهمیت و توجه بیشتری برخوردار شده است.

سازمان ها به تسخیر، مدیریت و بهرهبرداری از دانش، جهت حصول بهرهوری بالاتر، جلب رضایت مشتریان، مدیریت رقابت و گام برداشتن در جهت مقابله و تطابق با تغییرات پایانناپذیر محیطی، نیاز دارند. سیل دانش که در رگهای سرمایههای فکری سازمانی جاری میباشد به ابزاری جهت کسب، پالایش، ذخیره انتشار و بهرهبرداری نیاز دارد، که دستیابی به آن در گنجینه سازمانی به نام فرآیند مدیریت دانش نهفته است. ایجاد مزیت رقابتی پایدار نیاز به شکل جدیدی از سازمانها دارد تا در سایه قابلیتهایی چون اکتشاف و بهرهبرداری از دانش،گامی در جهت حداکثر نمودن قدرت رقابتی خویش و موفقیت استراتژیک بردارند.

با توجه به این مهم بسترسازی برای یکپارچه نمودن استراتژی سازمانی با حیاتیترین منبع استراتژیک آن یعنی دانش، افساری در جهت مهار کردن محیط پویای رقابتی سازمان بشمار میرود. رقابت موفقیتآمیز بر پایه مزیت دانشی مستلزم هم تراز ساختن استراتژی با دانایی سازمانی است. به عبارتی دیگر رمز کلیدی توسعه و حمایت یک استراتژی مطلوب و خوشایند در سازمان، در گرو دانش و قابلیتهای استراتژیک آن بوده و در ورای مدیریت دانش تجلی می یابد. به نظر می رسد پیوند بین مدیریت دانش، توسعه دانش و استراتژی کسب وکار در سازمانها در عمل به فراموشی سپرده شده است - منصوریان و حاجی کریمی، . - 1386

بنابراین در مقاله حاضر سعی شده است تا ضمن ارائه اصول، مبانی و مفاهیمی نظیر: مدیریت دانش، استراتژیهای کسب وکار دانشی و استراتژیهای توسعه دانش، نقش آن به عنوان ابزار مؤثر در تقویت قدرت رقابتی سازمان برجسته گردد. روشن ساختن اهمیت زنجیره دانش، استراتژی، شناسایی شکافهای دانشی در سازمان و تحلیل آنها و در نهایت ارائه راهبردهای لازم در جهت توسعه یک استراتژی مبتنی بر توسعه دانش از طریق مدیریت دانش و استراتژیهای کسب و کار دانشی، مباحثی است که به آنها پرداخته شده است. امید است مقاله حاضر دریچهای به سوی برجسته ساختن ضرورت توسعه استراتژی تجاری مبتنی بر دانش در سازمان باشد و راه صعود و موفقیت را برای سازمانهای ایرانی تا اندازهای هموار سازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید