بخشی از مقاله
چکیده
از آنجایی که تربیت انسان و ایجاد هر گونه تحول در جان او، نیازمند تمرکز ذهنی و روانی است، شایسته است این تمرکز ذهنی و روانی صرف موضوعی شود که تأ ثیر بیشتری در شخصیت انسان دارد تا بدین ترتیب، فعالیتهای تربیتی،بهینه و بهرهورانه گردد.انسان بواسطه بهرهمندی از نعمت اختیار، هدف داری و تلاشگری، قادر است تا سعادت حقیقی یعنی فلاح و فوز ابدی را از آن خویش سازد.
نتایج بدست آمده نشان داد که در جنبهی تربیت اخلاقی، استنتاج حیات معقول به منزله هدف غایی تربیت اخلاقی و پالایش دیدگاه-های عقلایی اخلاقی، هدف واسطهای خواهد بود، اصل اساسی در تربیت اخلاقی ابنسینا بر مشارکت اجتماعی به عنوان بستری برای تحقق فضایل اخلاقی دلالت دارد، نظام اخلاقی خواجه نصیر نظامی فضیلتگرا میباشد که مبتنی بر نفسشناسی شکل گرفته است و همچنین کودکان اطلاعات اندکی درباره مرگ و روشهای مقابله با آن دارند که در اینجا چند روش مؤثر برای توضیح این رخداد به کودکان با رویکرد اخلاقی بیان شد.
-1 مقدمه
تربیت اخلاقی نیز فرایند درونی شدن ارزش های اخلاقی و شکل گیری پایدار شخصیت انسان براساس ویژگیهای انسان کامل اخلاقی را برعهده دارد. تربیت اخلاقی مسیر گذار از وضعیت موجود به سوی قلهی کمال را نشان میدهد و به انسان کمک می کند تا سیمای آرمانی و صورت ایده آل انسان اخلاقی را در وجود خویش پدید آورد. تربیت اخلاقی تحقق عینی مکارم اخلاق و تجلی بارز همهی آموزه هایی است که دانش اخلاق بدان فرا می خواند به عبارت دیگر اخلاق پرسش از ماهیت ارزش ها و تربیت اخلاقی پرسش از کیفیت دستیابی به آن را پاسخ می دهد و در فرایند عینی تربیت اخلاقی، بیش از هر عنصر باید بر استراتژی تربیت و برنامه آن تاکید داشت.
امروز رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی، به صورت یکی از مهمترین پدیدههایی درآمده است که در بیشتر سازمان ها و جوامع مورد توجه قرار می گیرد. اخلاق غالبا به یک مجموعه اصول اخلاقی یا ارزش های اخلاقی اطلاق می شود که رفتار را هدایت می کنند
عده ای نیز معتقدند : بین اهداف تعلیم و تربیت اخلاقی و ارزشی و روش های واقعی تعلیم و تربیت اخلاقی و ارزشی و اهداف مورد نظر، انسجام و هماهنگی لازم وجود ندارد. به همین دلیل، تربیت اخلاقی و ارزشی بیشتر به برنامه های تلفیقی منجر شده است
با توجه به - 1 اهمیت حیاتی رعایت اصول اخلاقی و خصوصا هنجار انصاف به منزله ی معیار اخلاقی صدرنشین و نیز - 2 نقش آموزش و پرورش در تربیت اخلاقی، و گسترش افق های ارزشی و هنجاری نوجوانان جامعه و - 3 وضعیت این نهاد تربیتی، این تحقیق تربیت اخلاقی را ضروری می داند و چگونگی رعایت هنجار اخلاقی انصاف در میان جوانان را مطرح میکند. یکی از مسائل مهمی که انسان همواره برای مقابله با آن دچار مشکل هستند، ترس از مرگ و پایان یافتن زندگی است و از آن مهمتر روشهای مقابله با آن است که از این نظر یکی از مسائل مهم اخلاقی است. در این نوشته تلاش شده است تا روشهای مقابله با این مسئله تبیین گردد.
دعوت به پیروی از رسالات و رساندن انسان به حیات معنوی که عبارت است از التزام بر اصول اعتقادی و اخلاقی و دستیابی به ویژگیهای آسمانی، هدف والای ادیان آسمانی است. متون مقدس اسلام و مسیحیت در تدارک زندگی معنوی و حیات طیبه به ابعاد وجودی انسان توجه کرده است. بررسی ابعاد و عمق تعالیم این متون در خصوص انسان و کنکاش در نظام اخلاقی و سفارشهای عملی آنها، از مسائل مهم در شناخت ادیان است. ابن سینا بعدی اجتماعی برای اخلاق قائل است و زندگی اجتماعی را برای تحقق فضیلتهای اجتماعی ضروری میداند. خواجه نصیرالدین طوسی نیز آثاری با موضوع واقعگرایی اخلاقی دارد و عناصر واقعگرایانه را در نظام اخلاقی مشخص میکند.
-2 روش تحقیق
روشی که در تحقیق فوق بکار برده شده است تلفیقی از روش مطالعاتی کتابخانه ای ، استفاده از مقالات اینترنتی و پایان نامه ای می باشد . بدین ترتیب برای جمع آوری مطالب ابتدا به گردآوری مطالب و بعد به تجزیه وتحلیل آنها اقدام شده است.
-3 نتایج تحقیق
- 3-1 مفاهیم و کلیات اخلاق
منظور از مفاهیم و کلیات اخلاق، ارائهی تعریف لغوی واصطلاحی آن و نیز، تبیین اصول موضوعه در اخلاق و مفاهیم کلیدی موجود در آن است.
-3-2 تعریف لغوی اخلاق
اخلاق، جمع خُلق«» در لغت به معنای »سجیه و سرشت« است.
همانگونه که جمعخُلُق«»به ضمّ یا سکون آن، به معنای دین، طبیعت، سرشت و سجیه است.
همچنین »خَلق « که به معنای ابداع و تقدیر است، به معنای دین و نیز خوی و طبع هم به کار رفته است. 4از آنجا که انسان صورت و باطن دارد و باطن او، همان نفس است که ویژگیهای خاص خود را داردخُلُق«» به ضم یا سکون لام، برای نفس انسان به منزله ی خَلق«» برای صورت ظاهری و اوصاف و ویژگی های آن است؛5 از این رو می توان گفت در کاربردهای لغوی، اخلاق جمع خُلق«» یاخُلُق«» به معنای خوی، طبع، سجیه و وصف های باطنی انسان است.
-3-3 تعریف اصطلاحی اخلاق
راغب اصفهانی می گوید : خَلق«» خُلُقو«» به معنای مخلوق است، با این تفاوت که در خَلق«»، صورت ظاهر و شکل و هیئتی که با چشم دیده می شود منظور است؛ ولیخُلُق«» سجایای اخلاقی و ویژگیهای درونی که با بصیرت درک می شود، است و اخلاق، هر فضیلتی است که انسان آن را با خُلق و طبع خود به دست آورد.6 علمای علم اخلاق خُلق«»را اینگونه تعریف کرده اند : خُلق، ملکهای در نفس است که مقتضی صدور فعل از او بدون احتیاج به فکر و تامل است.
بنابراین خُلق، کیفیتی باطنی است که با چشم سر و حواس ظاهری دریافتنی نیست و حالتی است که باعث میشود افعال مناسب با آن، بدون نیاز به تامل و تفکر از فرد صادر شود؛8 از این رو، می توان گفت فایدهی اخلاق که موضوع آن نفس ناطقهی انسان است،
-1راهنمایی و رانندگی نیز با تبلیغات گسترده و متنوع و نیز با استفاده از ابزار تبلیغی هنری یک عملیات روانی فراگیر را کلید زده و در زمان طولانی توانسته است پیام های ایمنی را به باور و تلقی عام تبدیل کند و عادات رفتاری مردم را در میدان رانندگی تغییر دهد. این تحولفرهنگی تنها با این تمرکز و زمینه سازی تربیتی امکان داشته است.
-2: توشیکیو ایزوتسو ، خدا و انسان در قرآن؛ و مفاهیم اخلاقی در قرآن مجید.
-3البته توجه داریم که دست کاری در این نقطه کانونی، علت تامه تحول سایر ابعاد شخصیتی نیست. بلکه تنها مقتضی آن است. یعنی این نقطه، ×عاملی است که در تربیت انسان سهم بیشتری دارد.