بخشی از مقاله

چکیده
مطالعه حاضر تبیین نقش و مسولیت مدارس در تربیت جنسی کودکان و نوجوانان از طریق مرور جامعی بر شواهد موجود در این عرصه انجام شده است. بر اساس نتایج مطالعات انجام شده، رویارویی با تربیت جنسی مسئولیت اخلاقی همه کسانی است که به هرنحوی درگیر تربیت کودکان و نوجوانان هستند . اگر چه نقش اساسی والدین در تربیت جنسی دانشآموزان انکارناپذیر است، اما معلمان و مدیران مدارس نیز باید به نقش حساس خود در این ارتباط آگاه شوند وآن را به عنوان یکی از تکالیف اساسی خود تلقی نمایند . مدارس و سایر موسسات آموزشی از این جهت مکانهایی مناسب برای آموزش در باره مسائل جنسی هستندکه کودکان ونوجوانان بخش گسترده ای از زندگی خود را در آن مکانها به سرمیبرند .

از طرف دیگر، سیستم مدرسه با برخورداری از مجموعه ای زیر ساختها مانند معلمان دارای مهارت و اطلاعات معتبر و فرصتهای برنامهریزی بلندمدت ازطریق برنامههای درسی رسمی میتوانند کودکان و نوجوانان را قادر میسازند تا به ارزشها، مهارتها و دانش کافی برای انتخاب آگاهانه و مسئولانه در زندگی جنسی و اجتماعی خود تجهیز شوند . بنابراین، مدارس و معلماندر عصر حاضر به لحاظ اخلاقی مسولیت دارندتا با تبدیل بهمنابعشایسته،قابلاعتمادوحمایتگردر زمینه نیازها و مسایل جنسی دانشآموزان به ارایه برنامه درسی تربیت جنسیمباردت نمایند. تربیت جنسی میتواند یا به عنوان یک ماده درسی مستقل و یا در تلفیق با سایر مواد درسی مانند مطالعات اجتماعی در برنامه مدارس ارایه شود. علاوه براین، مدارس میتوانند برای بهبود اثربخشی عملکرد خود در ارایه تربیت جنسی با نهادهای ارایه دهنده خدمات روانی، اجتماعی و بهداشتی نیز ارتباط سازنده و موثر برقرار کنند.

واژگان کلیدی: تربیت جنسی، مسایل جنسی، مسئولیتهای مدارس 

مقدمه
تربیت عبارتست از جریان یا فرایندی منظم و مستمر برای هدایت روند رشد همه جانبه شخصیت افراد پرورش یابنده در ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، هیجانی، اجتماعی و اخلاقی - سیف، ٌََّ - . این فرایند رشد همه جانبه فرد از طریق اشکال مختلف تربیت حاصل می شود که عبارتند از:

ٌ. تربیت رسمی: فرایند طراحی شده و سازمان یافته ای که از کودکستان تا دانشگاه را در برمی گیرد و به دریافت گواهینامه آکادمیک منجر می شود - مانند گواهینامه پایان تحصیلات ابتدایی، دیپلم، کارشناسی و ... - .

ٍ. تربیت نیمه رسمی: فرایند طراحی شده و سازمان یافته ای که توسط موسسات محتلف عرضه می شود و از طریق آن افراد گواهینامه های غیر آکادمیک دریافت می کنند - مانند گواهینامه رانندگی، گواهینامه آشپزی، گواهینامه مهارتهای رایانه و ... - . َ. تربیت غیر رسمی: یادگیری های سازماندهی نشده و طراحی نشده ای که افراد در طول حیات خود از طریق حانواده، جامعه،دوستان، رسانه ها و غیره تجربه می کنند - مانند صحبت کردن، راه رفتن، غذا خوردن و ... - .

این هدفغایی تربیت،یعنیرشدهمهجانبهفرداز طریق تغییراتدررفتارو فرایندهای ذهنی او قابل مشاهده است . چنین تغییراتی یادگیری نامیده میشود.در واقع، یادگیری عبارتست از فرایند تغییرات نسبتا پایداری که در اثر تجربه در شناخت - دانش و فرایندهای ذهنی - ، عواطف - علایق، نگرشها، ارزشها و گرایشها - و مهارت - عملکردها و فعالیتها - در یادگیرنده رخ میدهد.بنابراین هر نوع تغییری یادگیری محسوب نمیشود. یعنی تغییرات موقتی وگذرا ناشی از خستگی، عوامل انگیزشی و هیجانی، غریزی و غیرارادی - واکنش مردم کچشمبهنوسانمیزاننور - ،مصرف دارو، بیماری و غیره یادگیری محسوب نمیشوند. از طرف دیگر، یادگیری فقط به تغییرات در دانش فرد اطلاق نمیشود، بلکه تغییرات در عواطف و مهارتها هم رخ میدهد.

به عنوان مثال، یادگیرندگان همچنانکه مفاهیم مربوط به جمع و تفریق اعداد را یاد میگیرند، آنها همچنین ممکن است یاد بگیرند که به مباحث ریاضیات نیز علاقمند شوند و همین طور نحوه گرفتن مداد برای نوشتن اعداد را هم تمرین کرده و فراگیرند.بنابراین هدف اساسی تربیت رشد است که به واسطه یادگیری تحقق پیدا میکند.از این رو هر گونه فعالیت یادگیری - تدریس و سنجش - زمانی اثربخش است که به رخداد و تسهیل یادگیری منجر شود. یادگیری هم زمانی تسهیل میشود که فعالیت تدریس سازگار و هماهنگ با ویژگیهای رشدی یادگیرندگان طراحی و سازماندهی شود. به این ترتیب کانون توجه برنامه مدارس باید تسهیل حرکت تدریجی به سطوح یامراحل بالاتررشد، پرهیزازتوقف یاسکون دریک مرحله وتلفیق ابعادمختلف رشد مانندشناختی، هیجانی، اخلاقی و اجتماعی باشد - میلر، ًٌَُ - .

تحقق این غایت مستلزم آن است که برنامه ریزان درسی و معلمان باید فهم و شناخت کافی از ماهیت رشد و چگونگی آن داشته باشند تا بتوانند تدریس موثر و کارآمدی داشته باشند. تعاریف متعددی از رشد در میان صاحبنطران این حوزه وجود دارد. در یک جمعبندی گویا و جامع از تعاریف فوق میتوان گفت رشد عبارت است از فرایند تغییرات منظم، دائمی و مستمر در ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، عاطفی، اجتماعی، جنسی و اخلاقی که از لحظه انعقاد نطفه تا مرگ رخ میدهد. این تعریف بیانگر آن است که رشد از رشد فرایندی مداوم و مستمر است، به این معنا که رشد انسان از تشکیل نطفه تا پایان عمر، با عبور از مراحلی دارای ویژگیها و خصوصیات خاص خود رخ میدهد.

این تغییرات در ابعاد در ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، هیجانی، اجتماعی، جنسی و اخلاقی رخ میدهد.اگرچه الگوی رشد برای همه افراد یکسان است اما هر فردی برای خود الگوی ویژهای دارد که با روش و سرعت خاص خویش رشد مییابد. همین امر سبب میشود که رشد افراد متفاوت باشد. این تفاوتهای فردی در سالهای اولیه کمتر قابل دقت وتشخیص است؛ اما به مرور با افزایش سن، آشکارتر میشود. علاوه بر اینها رشد هر شخصی همراه با جست و خیز است. به این معنا که رشد افراد دارای جهش ها و افتهایی است.همانگونه که اشاره شد، رشد انسان فرایندی پیچیده است که در ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، هیجانی، اجتماعی و اخلاقی رخ میدهدتغییرات. در هر بُعد بدون تردید بر ابعاد دیگر نیز تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین این ابعاد به صورت یک جهته رشد نمیکنند و کاملا با یکدیگر ارتباط دارند.

یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین جنبههای رشد، رشد جنسی است که به شکل مستقیم و غیر مستقیم سایر ابعاد رشد را تحت تاثیر قرار میدهد. در گذشته والدین و مربیان بر این باور بودند که هر چه کودکان در زمینه مسائل جنسی اطلاعات کمتری داشته باشند و کمتر بدانند، به همان اندازه از انحرافات جنسی دور خواهند بود. بنابراین آنچنانکه صاحبنطران تربیت خاطرنشان میکنند، اثر حیات جنسی در انواع مختلف رفتار نوجوانان دیده میشود و جدا کردن این امر را از سایر جنبههای فعالیت او منجر به بروز افکار وسواسی و و حشتهای دوره بلوغ در نوجوان میشود.حتی کودک هم نوعی فعالیت جنسی از خود نشان میدهد که هنوز رنگ تناسلی ندارد و نادیده انگاشتن آن با خطر جدی همراه است - دبس ، ترجمه کاردان، ٌَُْ - .

با عنایت به آنچه گفته شد، رویارویی با تربیت جنسی مسئولیت اخلاقی همه کسانی است که به هر نحوی درگیر تربیت کودکان و نوجوانان هستند. در این مقاله ضمن پذیرش نقش اساسی والدین در تربیت جنسی دانشآموزان، به طور خاص به ضرورت واگذاری مسولیت تربیت جنسی کودکان پرداخته میشود تا زمینهای فراهم گردد که معلمان و مدیران مدارس به نقش حساس خود در این ارتباط آگاه شوند و آن را به عنوان یکی از تکالیف اساسی خود تلقی نمایند.مدارس به عنوان مکانهایی مناسب برای تربیت جنسی دانشآموزان نهاد تربیت، نقشی حیاتی در آماده کردن جوانان و کودکان برای نقشها و مسئولیتهای آنها در بزرگسالی ایفا میکند . آنهابرای انتقال به بزرگسالی به کسب آگاهی کافی و تجهیز به مجموعهای از مهارتها و دانش مناسب برای مسئولیت پذیری درجامعه و زندگی جنسی خود نیاز دارند.بعلاوه در بسیاری از کشورها، نوجوانان اولین تجربه جنسی خود را زمانی کسب میکنند که هنوز در مدرسه حضور دارند و این موقعیت مدرسه را به فرصت مهمی برای آموزش درباره سلامت جنسی و تولید مثل مبدل میسازد - راهنمای تخصصی تربیت جنسی، ًًٍُ - .

با رشد کودکان و نوجوانان و تغییراتی که از نظر جسمانی در آنها ایجاد میشود سوالات و مجهولاتی برای آنها پیش خواهد میآید. در صورتی که کودکان و نوجوانان اطلاعات صحیح و آگاهی کافی در این زمینه نداشته باشند جهت یافتن پاسخ پرسشهای خود به گروه همسالان، مجلات، کتب، ماهواره و اینترنت و...مراجعه خواهند کرد. بر خلاف نظر والدین و مربیان گذشته، این دستیابی به اطلاعات و دانش نادرست است که کودکان و نوجوانان را دچار انحراف جنسی مینماید، نه اطلاعات صحیح و هدایت شده که خود آنان میتوانند در اختیار کودکان و نوجوانان قرار دهند. تربیت جنسی صحیح و هدایت شده میتواند باعث حفظ کودکان و نوجوانان از سوء استفاده جنسی، بهره کشی جنسی و انحرافات جنسی دیگر شود. این فرایند به رشد جنسی سالم، بهداشت و روابط خوشایند زناشویی و نقش های جنسی کمک میکند - سانتروک به نقل از امینیفر و همکاران، ًٌَُ - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید