بخشی از مقاله
چکیده
تربیت کودک برای ساختن جامعه ای با نشاط وسالم همواره مورد توجه بزرگان علم و نظریه پردازان جوامع گوناگون بوده است.دین اسلام که برنامه ی تامین سعادت دنیوی و اخروی جامعه ی بشری است به تربیت صحیح کودک برای تحقق این برنامه و رسیدن به جامعه ای سعادتمند توجه ویژه دارد. هدف این مقاله مروری که به کمک مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی کتب و مقالات تدوین شده ، تبیین تربیت کودک بر اساس آیات قرآن ، آموزه های پیامبر اکرم وائمه اطهار است. . نتایج گویای این نکته است که دین اسلام در همه ی ابعاد تربیت کودک برنامه ی تربیتی ارائه داده است.
.1مقدمه
اهمیت و ضرورت تربیت انسانها بر کسی پوشیده نیست، هیچ مکتب و مذهب و گروهی نیست که این مهم را انکار کند. لیکن اختلافات دراهداف و نوع تربیت است ، زیرا یکی از ویژگیهای انسان تربیت پذیری است . انزال کتب و ارسال رسل هم برای تربیت و هدایت او است
.همه مکاتب و گروه ها و مذاهب برای تربیت آدمی در دوران کودکی اهمیت ویژه ای قائلند و اسلام نیز برتربیت دراین دوران تاکید بسیارداردو آن را از جمله وظایف والدین و در شمار حقوق فرزندان می داند. فرزند انسان نتیجه آمال و آرزوهای او میباشد؛ زیرا که او ثمره حیات وی محسوب میگردد که به عنوان جانشین در روی زمین باقی میماند. شایسته است که این نماینده واقعی انسان، به خصوصیات ویژهای آراسته گردد، و نمیتوان به این هدف نایل گردد؛ مگر اینکه فرزند را به آداب نیکو تربیت نمود. بهترین دوره برای تربیت فرزند، دوران کودکی است. زیرا در این سنین حس تقلید و نیز حس پذیرش آموزههای تربیتی، در سطح بالایی از توانمندی قرار دارد و کودک به خوبی آن چه را که به او آموخته میشود، فرا میگیرد. اسلام مکتب تربیت است و والدین را به تربیت نیکوی فرزندانشان ترغیب و تشویق نموده است.
-1-1تعریف لغوی تربیت
واژه تربیت از مادهرَبَو - - به معنی زیادت، افزونی و رشد و نمو کردن می باشد. - طبرسی 1355- ه ق ربیتُ - از واژهرَبَو«» است و اصلش از مضاعف یعنیرَبّ«» است به این صورت که یک حرف مضاعف »باء برای تخفیف به »یاء«تبدیل شده است.ربّ در اصل به معنای تربیت است و معنی آن ایجاد چیزی یا حالتی به تدریج و در مراحل مختلف است تا به حد کمال و تام خود برسد
-1-2تعریف اصطلاحی تربیت
عبارت است از هر گونه فعالیتی که به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار یک فرد دیگر،براساس اهداف از پیش تعیین شده صورت می گیرد. با توجه به معنی و مفهوم یاد شده تربیت بر فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهای کودک دلالت می کند
استاد شهید مرتضی مطهری تربیت را این گونه تعریف می کند : تربیت عبارت است از پرورش دادن ،یعنی استعدادهای درونی ای راکه بالقوه در یک شی موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن
-1-3زمان تربیت
-1-3-1پیش از تولد
انتخاب همسر از جمله عواملی است که زمینه های شکل گیری تربیت را ایجاد می کند. با گزینش همسر پرونده عوامل ارثی و بخش مهمی از عوامل محیطی بسته می شود؛ زیرا محیط تربیت را خانواده و اجتماع تشکیل می دهند. در میان این دو، مهم ترین نقش را محیط خانواده ایفا می کند، چرا که کودک حساس ترین زمان تربیت و رشد خود را در خانواده می گذراند و زن و شوهر از ارکان خانواده به شمار میروند. از این رواگر همسران از لحاظ جسمی و روحی و روانی، تربیتی سالم داشته باشند، به یقین می توان گفت بخش مهمی از تربیت کودک سامان یافته است .تفاوت های فردی اعم از تفاوت های جسمی و ظاهری - قد، وزن، رنگ، چهره و.... - و صفات شخصیتی و خصائص رفتاری منحصر به فرد انسان، تحت تاثیر دو عمل مهم وراثت و محیط ایجاد می گردد و از میان این دو عامل وراثت تاثیربیشتری بر روند رشد در دوران جنینی می گذارد.
انسان ها ساخته پدر و مادر و اجداد شان می باشند و بسیاری از خصوصیات جسمی و عقلی و روانی آنهارا از طریق ژنهای عامل وراثت به ارث می برند - نجاتی - 1384 - .در دین اسلام نسبت به تاثیر ویژگیهای شخصیتی والدین بر فرزندان توجه بسیاری شده است و پیامبر اسلام نیز توصیه های خاصی در موردانتخاب همسر و ازدواج نموده است و می فرماید: « به هم شان خود زن بدهید و از هم شان خود زن بگیرید و برای نطفه های خود جایگاه مناسب انتخاب کنید
« بنگر که فرزندت را در چه نسل و نژادی قرار می دهی زیرا رگ و ریشه خانوادگی در فرزند اثر می گذارد
تاکید پیامبر - ص - بر انتخاب همسر شایسته نشان می دهد که اسلام به تاثیر عوامل ارثی در رشد و تکوین شخصیت فرد توجه دارد.از پیامبر - ص - می فرماید : فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت کنید. سؤال شد: این چگونه است، ای رسول خدا؟ فرمودند: با خوراندن غذای حلال به مادرش
-1-3-2پس از تولد
در سخنان پیامبر اعظم - ص - و اهل بیت - علیهم السلام - مراحل تربیتی فرزند به سه دوره ی هفت ساله تقسیم شده است .آنها به ما توجه داده اند که تربیت در هر یک از سه دوره باید بر اساس خصوصیت شخصیتی فرزند در آن دوره باشد .هفت سال اول زندگی کودک احتیاج دارد که به استقلال اراده برسد .در این سن باید پایه های استقلال شخصیتی و حس ابتکار و خلاقیت را در او نشاند و این مهم با بازی حاصل می شود .تربیت فرزند در این سن همان آزادی و بازی کودک است .کودکی که هفت سال اول را آزاد بوده و با بازی گوشی این سال ها را طی نموده است ، در هفت سال دوم در اختیار مربی می باشد . این دوران ، دوران پذیرش کودک از مربیان می باشد - اسلامیه - - 1385 .پیامبر اکرم - ص - می فرماید : » الولد ... عبد سنین » «کودک در هفت سال دوم بنده و مطیع است «
-1-4کودک به چه کسی می گویند؟
اساسا کودک به کسی اطلاق می شود که سه مرحله را طی نماید:
مرحله اول »از تولد تا پایان دو سالگی«
در این مدت کودک خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند و برای این سازگاری از حواس مختلف »بینائی، شنوائی، واکنش در برابر بو...« بهره می گیرد و در این دوران کودک به لحاظ جسمی، عاطفی و اجتماعی رشد میکند و در مقابل عواطف واحساسات اطرافیان واکنش نشان می دهد .
مرحله دوم کودکی »از 3 تا7 سالگی«
در این مرحله رشد سریع جسمی، کودک را برای تجربه و یادگیری بیشتر آماده می کند و به تدریج که بزرگتر می شود به شبکه پیچیده تری از تجارب دست می یابد و از حواس خود هرچه بیشتر استفاده می کند و به کمک راه رفتن با محیطی گسترده و متنوع رو به رو می شود.بر خلاف دوران اول زندگی در این دوره رفتار کودک کمتر قابل پیش بینی است، زیرا از این پس تجارب محیطی و تاثیری که بر او می گذارد مسیر رشد کودک را تعیین می کند.این دوره جزء حساس ترین سالهای نخست زندگی کودک به شمار می آید به لحاظ اینکه سؤالهای او از اطرافیان شروع می شود و این والدین هستند که با پاسخگوئی مناسب می توانند ذهن کودک را شکوفا نمایند و به رشد ذهنی او کمک کنند.
مرحله سوم کودکی »از 7 تا 11 سالگی«
ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه ای بر شخصیت کودک و سازگاریهای اجتماعی او اثر می گذارد . این دوره از نظر روانشناسان سنین گرایش به دسته و گروه است که کودک تلاش می کند که خود را از نظر ظاهر، رفتار و گفتار با دسته و همسالان تطبیق دهد. به همین جهت است که روانشناسان این دوره را سن همانند سازی نامگذاری می کنند و برخی از آنان این دوره را سن خلاقیت نامیده اند یعنی دوره ای که در آن معلوم خواهد شد، کودک در آینده خلاق و مبتکر می شود یا دنباله رو و پیرو خواهد بود
-1-5تربیت های دوران کودکی
برنامه زندگی و روش های اخلاقی دوران تمام عمر زنان و مردان اجتماع عبارت از مجموعه تربیت هایی است که در دوران کودکی از پدران و مادران در محیط خانواده و از آموزگاران در محیط آموزشگاهها فرا گرفته اند .هر خوب و بدی را که انان در ایام طفولیت به کودکان آموخته اند در بزرگسالی از خود بروز می دهند و عملا به کار می گیرند .وضع روحی و اخلاقی و کیفیت رفتار و گفتار مردم هر عصری محصول بذرهای تربیتی است که در ایام کودکی در مغز انان افشانده شده است .خوبی و بدی ،پاکی و نا پاکی ،قوت و ضعف ملت فردا را باید در روش تربیت کودکان امروز جستجو کرد .شخصیت ،استقلال اراده، اعتماد به نفس ، و همچنین زبونی ، فرومایگی و عدم اعتماد به نفس از صفاتی است که اساس آن در دامن پدر و آغوش مادر پی ریزی می شود.
-1-6 علل اهمیت تربیت در دوران کودکی :
نخستین و مهم ترین دلیل اهمیت تربیت در دوران کودکی این است که قلب کودک که باید عرش رحمان شود در این دوره خالی است و هنوز به سیاهی و پلیدی گناهان نیالوده است ؛در این سالها اندیشه کودک مانند زمینی است که هنوز بذری در ان کشت نشده است.