بخشی از مقاله
چکیده
سالهای اولیه زندگی یکی از مهمترین مراحل رشد اجتماعی افراد به شمار میرود که عوامل بسیاری در نحوه شکلگیری آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مادر-کودک و هوش هیجانی با رشد اجتماعی کودک انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان شهر شیراز بود که در دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. از بین این افراد، 200 کودک با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از مدارس شهر شیراز انتخاب شدند و بوسیله مقیاسهای ارزیابی رابطه والد-کودک - MCRES - ، هوش هیجانی - EIQ - و رشد اجتماعی - WSDQ - مورد بررسی قرار گرفتند.
دادهها با استفاده از روش خطی رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک پذیرش فرزند :0/23 - ، 0/003 - p: و هوش عاطفی :0/49 - ، - p: 0 /0001 قادر است رشد اجتماعی کودک را پیشبینی نماید. به عبارت دیگر، هر چه سبک پذیرش فرزند توسط مادر و هوش عاطفی کودک بیشتر باشد، رشد اجتماعی وی نیز بالاتر خواهد بود. این یافته میتواند در کلینیکهای خانوادهدرمانی و در جهت بهبود رشد اجتماعی کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
مقدمه
در عصر امروز و با توجه به پیچیدگی جوامع و بروز نابهنجاریهای روانی و رفتاری در بین کودکان، لزوم پرداختن به فرایند اجتماعی شدن آنها و مطرح کردن راهبردهای صحیح برای تقویت و شکوفایی این پدیده بیش از پیش احساس میشود. معیارهای اصلی رشد و تحول اجتماعی شامل سازگاری با دیگران و رعایت حال و خواستهای منطقی و مشروع اطرافیان است.×توجه به کودکان و مراقبت از رشد و سلامت آنان نه تنها زندگی سالم در دوران کودکی را تضمین میکند بلکه شرایط برخورداری از زندگی سالم در دوران بزرگسالی را نیز فراهم میکند.
رشد اجتماعی فرایندی است که در آن انگیزه، نگرش، هنجارها و رفتارهای فرد شکل میگیرد. کودکان در دنیایی اجتماعی متولد شده و از طریق تعامل با دیگران، به لحاظ اجتماعی رشد میکنند. آنها از طریق تجاربشان با محیط کنار میآیند . - Fellinger & et al, 2012 - اجتماعی شدن افراد به معنای همسازی و همخوانی آنها با قواعد، ارزشها و نگرشهای گروهی و اجتماعی است. در این فرایند افراد مهارتها، دانشها و شیوههای سازگاری را میآموزند و امکان روابط متقابل را در یک فعل و انفعال مستمر به دست میآورند. لازمه زندگی اجتماعی، آمادگی روانی، برخورداری از مهارتهای اجتماعی، اعتماد به نفس و قدرت سازگاری اجتماعی است.
از نظر اجتماع، مهمترین بعد شخصیت افراد، بعد اجتماعی وی است و در یک کلام، خانواده اساسیترین بستر رشد شخصیت مطلوب کودکان است - Ifcher & Zarghamee , 2010 - طبعاً. اکثر کودکان از همان کودکی توانایی برقراری و قابلیتهای یک زندگی اجتماعی را دارند که در این میان، نقش مادر بسیار حیاتی است. شیوه درست ارتباط مادر- کودک، منجر به سلامت روانی پایداری میشود. به ویژه، در طول دوران اولیه زندگی، والدین یک کودک، اغلب منبع اصلی برای رشد احساس عزت نفس و یادگیری راههای موثر اعمال کنترل شخصی میباشند .
- Strully & et al, 2010 - پژوهشها نشان دهنده آن بوده است که پذیرش کودک از جانب والدین و پاسخگو بودن آنها، پیشبینی کننده رشد اجتماعی کودک در آینده است و فقدان پاسخگویی والدین در برابر کودک، نتایج منفی در رشد آینده او داشته و منجر به کنارهگیری اجتماعی و پرخاشگری در وی میگردد - سلیمانینقندر و سعادتی شامیر، . - 1392 در واقع قسمتی از ثروت اجتماعی و احساسی که خیلی از موارد به عنوان هویت اجتماعی از آن یاد میشود تحت تأثیر افرادی است که در خانواده وجود دارد که والدین از جمله مهمترین عامل محسوب میشود - کاظمیان و کریمی، . - 1397 رابطه والد-کودک، شامل ترکیبی از رفتارها، احساسات و انتظارات منحصر به فردی است که بین والدین و فرزندشان وجود دارد.
تحقیقات نشان داده است بین تعامل والد- کودک با سازگاری عاطفی کودک در اوایل و اواسط کودکی رابطه وجود دارد . - Scaramella & Leve, 2004 - همچنین، برقراری محیط گرم و صمیمی در خانواده و رابطه محبتآمیز بین والدین و فرزندان عامل مهمی در جهت کاهش مشکلات عاطفی کودکان است - . - Xu & et al, 2009; Brotman & et al, 2009 زیرا در این صورت کودک به طور مثبت، بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نیاز ندارد که به وسیله رفتارهای منفی توجه والدین و دیگران را جلب کند.
والدینی که در ارتباطات خود متزلزل، فاقد اطمینان خاطر و بیثباتند و از الگوهای فرزندپروری مبتنی بر طرد، حمایت افراطی با اغماض یا تسلط و انضباط دوگانه استفاده میکنند، رفتارهای نوروتیک را در کودکان تثبیت میکنند و سبب میشوند که کودکان از نظر هیجانی نیازمندتر شوند - McCarty . - & et al, 2004 یکی دیگر از الگوهایی که ممکن است با رشد اجتماعی کودکان در ارتباط باشد، ظرفیت هیجانی یا هوش هیجانی آنان است. منظور از هوش هیجانی، توانایی فرد در بازنگری عواطف و هیجانهای خود و دیگران، تمیز قائل شدن میان هیجانات و استفاده از اطلاعات هیجانی به صورت سالم در حل مسأله و نظم بخشی رفتار است. نتایج پژوهش Safavi & Lotfi - 2008 - نشان داد که بین هوش هیجانی و رشد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
در واقع، هیجان نه تنها افکار و قضاوتهای افراد را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه بر تعاملات اجتماعی زندگی واقعی افراد نیز تأثیر میگذارد. مشکل روابط امروز، عدم آگاهی از این موضوع است که چگونه میتوان با خلق و احساس خود طوری زندگی نمود که با دیگران نیز سازگاری و همنوایی وجود داشته باشد. بزرگترین چالش بشری، توسعه روابط معنیدار و رضایت بخش است و هسته اصلی هر گونه روابط موفقی، آمیزه درستی از احساسات، منطق و استدلال است.
کیفیت و میزان گستردگی شبکه روابط اجتماعی، تحت تأثیر هوش هیجانی است؛ یعنی افرادی با هوش هیجانی بالا، تعاملات مثبت بیشتری برقرار میکنند . - Bar-on, 2000 - از آنجا که رشد اجتماعی به عنوان یک تکلیف برای افراد جامعه جهت بهتر زیستن لازم میباشد و کودکان قسمت عمدهای از جمعیت هر جامعه را تشکیل میدهند و متأسفانه درصد قابل توجهی از آنان رشد اجتماعی قابل قبولی نیز ندارند، این مسأله هم برای خود آنان و خانوادهشان و هم برای جامعه هزینههایی بسیاری به دنبال دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رابطه والد- کودک و هوش هیجانی در رشد اجتماعی کودکان انجام گرفت.
روش تحقیق
طرح پژوهش از نوع همبستگی و چیدمان متغیرهای پیشبین و ملاک به ترتیب شامل رابطه مادر- کودک، هوش هیجانی و رشد اجتماعی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه کودکان دوره ابتدایی شیراز بود. با توجه به طرح پژوهش و همچنین نتایج لیندمن و همکاران - 1980 - که قویاً تأکید دارند در پژوهشهای با روش تحلیل رگرسیون چند متغیری، حجم نمونه میبایست حداقل به تعداد 100 مورد و یا 20 برابر متغیرهای پیشبین باشد.
کودک دوره ابتدایی با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که در نهایت، پس از ریزش اطلاعات برخی از افراد گروه نمونه و مخدوش بودن بعضی پرسشنامهها، دادههای 180 کودک از طریق روش تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و توسط ابزارهای زیر مورد بررسی قرار گرفتند: مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک: - MCRE - 1 این پرسشنامه توسط راس - 1961 - در یک آژانس مطالعاتی روانشناسی غرب منتشر شد و در برگیرنده چهار عامل پذیرش2، حمایت افراطی3، سهلگیری افراطی4 و طرد5 میباشد. هر عامل دارای 12 گویه است که در مجموع این پرسشنامه، 48 گویهای و دارایطیف لیکرت - کاملاً موافقم: 5تا کاملاً مخالفم: - 1 میباشد.
روایی آن توسط ضمیری - 1384 - از طریق آلفای کرونباخ بر روی 30 نفر انجام شد و بر اساس نتایج بدست آمده - پذیرش فرزند 0/77، طرد فرزند 0/72، سهلگیری افراطی 0/71 و حمایت افراطی - 0/78، آزمون مذکور دارای روایی مورد قبول بود. همچنین، پایایی آزمون توسط اساتیدی با تجربه مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه هوش هیجانی: - EIQ - 6 این مقیاس توسط پترایدز و فارنهام و با استفاده از روش تحلیل عوامل ساخته شد و متشکل از 30 ماده است که در یک طیف لیکرت در دامنهایاز کاملاً مخالفم 1 - - تا کاملاً موافقم - 7 - اجرا میشود. هوش هیجانی فرد از مجموع نمرات فرد به دست میآید. ضرایب آلفای کرونباخ مربوط به پایایی آن از 0/76 تا 0/86 گزارش شده است - Petrides & Furnham, .2000 - روایی مقیاس نیز از طریق همبسته کردن آن با آزمون هوش هیجانی شات برای کل مقیاس 0/40 گزارش شد که همگی در سطح 0/001 معنادار بودند - علیاکبری دهکردی، . - 1386