بخشی از مقاله

چکیده:

از آن جا که یگانه راه نیل به سعادت و مأوا گرفتن در جوار رضوان الهی، از متن دنیا میگذرد، شناخت مختصات وادي دنیا و شیوهي بهرهگیري بهینه از مواهب آن، ضروري مینماید؛ و بدیهی است که بهترین راه کسب این شناخت، همانا تمسّک به مبانی نورانی دین مبین اسلام و به ویژه تدبّر در زلال معارف قرآن کریم و نهج البلاغه است. بر اساس این معارف ناب، اگر به دنیا به دید آیتی از آیات خداوند نگریسته شود و به عنوان ابزار آبادانی سراي آخرت، به خدمت در آید، سرایی است ستوده؛ اما اگر غایت آفرینش تصوّر گشته و همهي همّ انسان را به خود معطوف دارد، سرایی است نکوهیده. قرآن و نهج البلاغه به شایستگی به توضیح مفهوم و تبیین ویژگیهاي متفاوت این دو سیماي دنیا، پرداختهاند؛ که لَعِب، لَهو، تکاثُر و تفاخُر، در توصیف دنیاي نکوهیده، آمده است.

کلید واژهها: قرآن کریم، نهج البلاغه، دنیاي ستوده، دنیاي نکوهیده.

مقدمه:

آدمی، از آن لحظه که عالم رَحِم را ترك میگوید، پاي در عرصهاي میگذارد که »دنیا«یش میخوانند؛ عرصهاي که پیمودن مسیر قرب الهی و مأوا گرفتن در جوار حق، که همانا هدف خلقتِ اوست، مستلزم گذر از گذارهاي آن است. میدانی که راه سعادت و بندگی و یا شقاوت و بردگی، از متن آن میگذرد؛ که اگر انسان، تاج بندگی خدا را بر سر نهد و دنیا و مافیها را براي آباد کردنِ سراي باقی و آخرت به کار گیرد، خویشتن را در جرگهي اعلی علّیّین وارد ساخته؛ و اگر یوغ بردگی دنیا را به گردن نهد و بذري براي روز دِرو نکارد، خود را در پرتگاه اسفل السّافلین انداخته است. بنابراین قدم گذاشتن در راه شناخت چهرهي »دنیا« و چگونگی بهرهوري از مواهب آن، و همچنین شناسایی آسیبهاي آن و پرهیز از آنها و در نتیجه دستیابی به رستگاري و رسیدن به قرب الهی، ضروري مینماید.

از سویی بدیهی است که شایستهترین راه براي دستیابی به این شناخت، تمسّک به آیات نورانی الهی، و چنگ زدن به دامان معصومین - ع - ، که مصادیق بیبدیل مصابیح هدایتاند، و به ویژه بهرهجستن از کلمات گهربار مولی الموحّدین علی - ع - در نهج البلاغه است؛ که به فرمودهي خودِ حضرت:»إِنﱠمَا مَثَلِی بَیْنَکُمْ مَثَلُ السﱢرَاجِ فِی الظﱡلْمَهِ لِیَسْتَضِیَء ِبِه مَنَْولجَهَا:َمثلِ من در میان شما، چون چراغی است در تاریکی؛ که هر که پاى به درون تاریکی نهد، از آن نور گیرد - «نهج البلاغه، خطبه229، ص - 551

در تبلیغات و مواعظ اسلامی، بیش از آن که انسان، به سوي دنیا سوق داده شود و ارزش مثبت آن بیان گردد، از دنیا با نکوهش یاد شده و انسان نسبت به آن، پرهیز داده شده است؛ که این شاید بدان سبب باشد که چون آدمی در دامن ماده و محسوسات، زندگی میکند، گرایش و میل طبیعی به دنیا داشته و احتمال دلبستگی او به زندگی دنیوي، به مراتب بیشتر از دلگسستن اوست از آن؛ اما آخرت که در افق برتري از قواي ادراکی او قرار دارد، آن گونه مورد توجه قرار نمیگیرد. - علیاکبریان، ص - 59اما نکوهشهایی که در فرهنگ اسلام متوجه زندگانی این جهانی شده و آن را به »دنیاي نکوهیده« نامبردار کرده است، به نوع نگرش هدف انگارانهي انسان نسبت به دنیا و متعلقات آن، وابسته است؛ که انسان را از خدا و هدف آفرینش خویش و سراي آخرت، غافل میگرداند.در این مقاله سعی شده به تشریح مفهوم و اوصاف گوناگون دنیاي نکوهیده از منظر قرآن و نهج البلاغه پرداخته شود.

-1-1 مفهوم شناسی واژه ي دنیا

اغلب واژهشناسان، معانی نزدیک و مشابهی براي واژهي»دنیا« ذکر کردهاند؛ که به اختصار، به چند نمونه از آنها اشاره میشود: .1 ابن فارس مینویسد:»دال، نون و حرف علّه« اصل واحدي است به معناي نزدیکی؛ و »دنیا« را به خاطر نزدیکیاش، »دنیا« نامیدهاند. - ابن فارس، ج2، ص - 303

2.طریحی در مجمع البحرین میگوید: »دُنوّ« به معناي »نزدیکی و قُرب« است. واژهي »أدنَی« کاربردهاي مختلفی دارد: گاهی در معناي »کمتر« و در مقابل »بیشتر و بزرگتر« و گاهی در معناي »پستتر و حقیرتر« و در مقابل »اعلی و با فضیلتتر« به کار میرود. گاهی نیز به معناي »نزدیکتر« و در مقابل »دورتر« بوده و زمانی به معناي »اوّل« و مقابل »آخِر« است. »دنیا« نیز در مقابل »آخرت« است که به خاطر نزدیکیاش، به این نام خوانده میشود. - طریحی، ج1، صص149 - 148

3.راغب در مفردات آورده است - راغب اصفهانی، صص319» : - 318دُنوّ« یعنی »نزدیکی«؛ که یا بالذّات و جسمانی است؛ یا با حکم علم. این واژه براي نزدیکی مکانی و زمانی و منزلت و مقام نیز به کار میرود؛ خداي تعالی میفرماید:»َو مِنَ النﱠخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌَدَانِیٌه: و از شکوفهي درخت خرما، خوشههایی است نزدیک به هم - .«انعام، - 99گاهی »أدنَی« به معنی »کوچکتر« و در مقابل »أکبَر« یعنی »بزرگتر« تعبیر میشود. و گاهی »أدنَی« به معنی »پستتر« در مقابل »بهتر« به کار رفته است؛ مانند: َ»أ تَسْتَبْدِلُونَ الﱠذي هُوَ أَدْنَی بِالﱠذِي هُوَ خَیرٌ: آیا به جاى چیز بهتر، خواهان چیز پستترید؟ - .«بقره، - 61 »دنیا« گاهی به معنی »اوّل« در مقابل »آخِر« به کار رفته؛ و گاهی نیز در معناي »نزدیکتر« و در مقابل »دورتر« است، مانند:»ْإِذأَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدﱡنْیَاَو هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى: آن گاه که شما بر دامنهي نزدیکتر]کوه[ بودید و آنان در دامنهي دورتر]کوه - .«[انفال، - 42

4. ابن منظور معتقد است: »دنیا« از »دُنوّ« و مؤنث »أدنَی« است؛ و به سبب نزدیکیاش، آن را »دنیا« گفته اند؛ زیرا دنیا نزدیک است و آخرت را به دنبال دارد. - ابن منظور، ج14، صص273 - 272
5.ابن اثیر نوشته است: »دنیا« بر وزن »فُعلَی«، از »دُنوّ و نزدیکی« گرفته شده است؛ همچنین »دنیا« اسمی است براي زندگی این جهان، زیرا آخرت از آن فاصله دارد؛ و»السﱠمَاءَ الدﱡنیَا« نیز به سبب نزدیکیاش به ساکنان زمین، به این نام خوانده شده است. - ابن اثیر، ج2، ص - 137

پس نتیجه این که »دنیا« از ریشهي »دُنوّ«، مؤنث »أدنَی«، به معناي »نزدیکتر« و به مفهوم زندگی این جهان و مقابل آخرت است؛ و مراد این است که »دنیا« نسبت به آخرت، به انسان و یا به زمان حال، نزدیکتر است؛ و آخرت را، که دورتر است، در پی دارد.البته در متون اسلامی، »دنیا« اصطلاحاً به مجموعهي متعلقات و مواهب زندگی این جهانی مانند: آسمان و خورشید و کوه و دریا و دارایی و زن و فرزند و... نیز اطلاق شده است؛ مانند: »فَخَرَجَ َعَلی قَوْمِهِِفیِزینَتِهَِقالَ الﱠذینَ ِیُریدُونَ الْحَیََاة الدﱡنْیَاَیا لَیْتَ َلَنا مِثْلَ مَا أُوتِیََقارُونُ إِنﱠهُ لَذُو حَظﱟ عَظِیمٍ: پس ]قارون[ با کوکبهي خود بر قومش نمایان شد.

کسانی که خواستار زندگی دنیا بودند گفتند: اى کاش مثل آن چه به قارون داده شده به ما ]هم[ داده میشد، واقعاً او بهرهي بزرگی ]از ثروت[ دارد - «قصص، - 79، که مراد از»الﱠذینَ ِیُریدُونَ الْحَیََاة الدﱡنْیَا« کسانی است که به احوال و اموال قارون، غبطه میخوردند و آرزو داشتند که همچون او در داراییها، غوطه میخوردند. بنابراین مراد از آیاتی مانند:َ»یا أَیﱡهَا النﱠاسُ إِنﱠ وَعْدَ اللﱠهِ حَقﱞ فَلا تَغُرﱠنکُمُ الْحَیَُاة الدﱡنْیَاَو لا یَغُرﱠنکُمْ بِاللﱠهِ الْغَرُورُ: اى مردم! همانا وعدهي خدا حقّ است. زنهار! تا این زندگی دنیا، شما را فریب ندهد؛ و زنهار! تا ]شیطانِ[ فریبنده، شما را دربارهي خدا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید