بخشی از مقاله

بررسي تفاوت انگيزش در مديريت متداول با مديريت اسلامي با تکيه بر آموزه هاي اسلامي بر مبناي آيات قرآن و نهج البلاغه
چکيده
مديريت اسلامي، موضوعي است که از ديرباز مورد تعلق خاطر همه کساني بوده است که دل در گرو اسلام داشته اند، بر اين اساس بسياري کوشيده اند تا در جهت شناخت و معرفي اين پديده مهم ، گامي بردارند، هر يک از اين افراد به بررسي بخشي از اين موضوع پرداختـه انـد. هـدف از تدوين اين مقاله بررسي جايگاه انگيزش در مديريت اسلامي با توجه توجه به منابع غني اسـلام و وجه تمايز آن با مديريت متداول است . روش اين پژوهش نظري و تحليلي است . سوالي اصـلي پژوهش اين است که : آيا مي توان با مطالعه منابع غنـي اسـلام بـه جايگـاه واقعـي انگيـزش در مديريت اسلامي در مقايسه با مديريت متداول پي برد؟ به همين منظور، بررسـي آن از ديـدگاه اسلام بر مبناي آيات قرآن و نهج البلاغه ملاک عمل واقع شده است . نتايج اين پـژوهش حـاکي از اين است که داشتن نگرش الهي در امور و تمامي کارها، عامل تعيين کننده در انگيزش افـراد در مديريت اسلامي است و اين بدان معناست که يک جامعه اسلامي بايد افراد و کارکنان آن به اموري بر انگيخته شوند که آن امور رنگ الهي و معنوي به خود گرفته باشد و ايـن همـان وجـه تمايز مديريت اسلامي با مديريت متداول است .
واژگان کليدي:
انگيزش ، مديريت اسلامي، انگيزش در قرآن ، انگيزش در نهج البلاغه مقدمه

با توجه به اينکه داشتن انگيزه بالا در تمام امور منجر به نگرش مثبت و انجام دادن بهتر کارها مي شود، مديران بايستي نسبت به ايجـاد انگيـزه و بـالا بـردن انگيـزش در افـراد اهتمام خاصي نمايند. با بالا رفتن انگيزش در کارکنان يک سازمان ، عملکرد آنـان بهبـود يافته و در سايه آن بازدهي بهتري خواهند داشت .
برنامه ريزي، تصميم گيري، سازماندهي، همـاهنگي و رهبـري افـراد يـک بعـد و ايجـاد انگيزه بعد ديگري است . با ايجاد انگيزه در افراد، تمامي امـور تحـت شـعاع قـرار خواهـد گرفت . اين موضوع در واقع عامل حياتي و اساسي هر سازماني را تشکيل داده و از جملـه عناصر موفقيت مديران در راه رسيدن بـه اهـداف سـازماني خواهـد بـود. هـر سـازمان و تشکيلاتي اگر انگيزه را سر لوحه امور خود قرار دهد، مطمئنـا در راه رسـيدن بـه هـدف زمان و هزينه کمتري را صرف خواهد نمود. مدير بايستي با حفظ ارزشـها و مـنش هـاي انساني افراد و پرسنل تحت امر خويش و اهميت قائل شدن بـه رشـد و پيشـرفت آنـان ، نسبت به همسو نمودن هر يک از کارکنان با اهداف سازماني تـلاش نمايـد. لـذا داشـتن چنين رفتار و نگرشي به همراه توجه بـه آيـات قرآنـي، نهـج البلاغـه و رفتـار و سـخنان معصومين (ع ) که از سرچشمه وحي سيراب شده اند، ميتواند راهکاري براي روشن شدن موضوع انگيزش و مسائل برخواسته از پيچيدگيهاي انسان باشد که در مـديريت اسـلامي به آن پرداخته مي شود.
اين مقاله پژوهشي است پيرامون انگيزش در مديريت اسلامي بـا تکيـه بـر آمـوزه هـاي اسلامي بر مبناي آيات قرآن و نهج البلاغه . ١-بيان مساله
«انگيزش افراد وابسته به شدت انگيزاننده است . انگيزاننده ها به عنـوان نيـاز و خواسـتي در درون ؛ تعريف شده اند که گرايش به هدف دارند و ممکن است خودآگاه يا ناخودآگـاه باشد. به عبارت ديگر انگيزاننده ها «چرايي»رفتار هستند و رفتارها نيز هدف گرا هستند.
علاوه بر آن ، هدفها در خارج از افراد قرار دارند»(مقيمي،١٣٧٧)
انگيزش يکي از موضوعات اساسي علم مديريت ميباشد که نظرات و تئوريهاي متعـددي براي تشريح ريشه ها و چگونگي فرآيند شکل گيري آن ارائه شده است . براي درک رفتـار سازماني بايد انگيزه هاي اساسي فرد در سازمان شناسايي و مورد بررسي قرار گيرد، زيـرا اين ها به عنوان زمينه و اساس گرايش انگيزش کاري مي باشـند. بـا توجـه بـه ديـدگاه اسلامي ، رفتار آدمي هر لحظه تحت تأثير نيروهاي مثبت و منفي بي شـماري قـرار مـي گيرد که به هر ميزان که ارزش هاي انساني در او تقويت شده باشد و ويژگي هاي انسـانِ رشد يافته و کامل اسلامي، بر او حاکم باشد و در جهت قرب و رضاي الهي گـام بـردارد، به همان ميزان نيز انگيزه ها و جاذبه هاي معنوي در او کارساز خواهد بود و بـه عکـس ؛ به هر اندازه که نيروها و ارزش هاي منفي بر وجود او غالب شود، رفتار او توسـط انگيـزه هاي پست و سطح پايين شکل خواهد گرفت .
در اين ميان ، در پرتو رشد و شکوفايي ايران اسـلامي و رويکـرد اسـتفاده از منـابع غنـي اسلامي از جمله آيات قرآن و نهج البلاغه در جامعه و سازمانها، استخراج مسـائل مربـوط در مديريت اسلامي و مقايسه آن با مديريت متداول از جمله انگيـزش ، امـري ضـروري و اجتناب ناپذير است و مساله عمده در اين پژوهش بررسي موضوع انگيـزش در مـديريت اسلامي با استفاده از منابع ياد شده مي باشد، از اين روي، مطالعه و بررسي آيات قرآنـي و نهج البلاغه ، بعنوان غني ترين منابع که مي توانند عامل انگيزشي را از ديـدگاه اسـلام بيان نمايند ملاک عمل قرار گرفته است .
اهداف
هدف کلي: بررسي تفاوت انگيـزش از ديـدگاه مـديريت متـداول و مـديريت اسـلامي بـا استفاده از منابع مختلف از جمله قرآن و نهج البلاغه
اهداف جزئي:
١.تحقيق و تحليل مختصر نظريه هاي انگيزش از ديدگاه مديريت متداول
٢. بررسي جايگاه انگيزش در مديريت اسلامي
٣. استخراج برخي از مترادفهاي واژه انگيزش و انگيزه در قرآن
٤. عوامل موثر بر ايجاد انگيزه از ديدگاه حضرت علي (ع ) در نهج البلاغه
٥. تلاش در راستاي ارائه مدل انگيزه – هدف در مديريت اسلامي سوالهاي تحقيق
سوال اصلي: آيا مي توان با مطالعه منابع غني اسلام به جايگاه واقعي انگيزش در مديريت اسلامي در مقايسه با مديريت متداول پي برد؟
سوالهاي فرعي:
١- ديدگاه مديريت متداول در خصوص انگيزش چيست ؟
٢- مديريت اسلامي در خصوص انگيزش چه ديدگاهي دارد؟
٣- مترادفهاي انگيزش در منابع اسلامي از جمله قرآن چگونه است ؟
٤- از ديدگاه حضرت علي (ع ) در نهج البلاغه چه عواملي بر ايجاد انگيزه تاثير دارد؟
٥- آيا مي توان نسبت به ارائه مدل انگيزه – هدف در مديريت اسلامي اقدام نمود؟ در ادامه با توجه به نتايج بدست آمده از تحقيق به هر يک از سوالات فوق پاسخ داده شده است .
اهميت تحقيق
اگر انگيزش را آن عامل دروني بدانيم که همچـون موتـور محرکـه اي انسـان را وادار بـه حرکت و تلاش در جهت رسيدن به هدف يا اهداف خاصي مي نمايد، ايجاد ايـن انگيـزه در انسان موضوع بحث همه علماي مديريت مي باشد چرا کـه توجـه بـه آن در افـزايش کارايي و حل مسائل مديريت نقش اساسي و مهم دارد. لذا شناخت انگيـزش کليـد اداره ديگران است . (جاسبي، ١٣٨٠، ص ٥). در مديريت هاي غير الهي و غير دينـي ارتباطـات فرد محدود به ارتباط فرد با خود، با گروه و جامعه مي باشد ولي در مديريت اسلامي کـه عامل افتراق اين مديريت با ديگر مديريت ها مي شود، ارتباط فرد با خالق و معبود است که انگيزه اي فراتر و انگيزشي والاتر و بالاتر را براي فرد، سازمان ، جامعه ، و نظام مبتنـي بر دين در پي خواهد داشت . در دين کامل اسلام نيز عـلاوه بـر اينکـه بـه تمـام مسـائل مديريتي اهميت خاصي داده شده ، انگيزش از جايگاه ويژه اي برخوردار است . عـلاوه بـر مسائل مادي، بعد معنوي و ايمان نيز در ديدگاه اسلام مدنظر قرار گرفته تـا در مـديريت اسلامي انگيزش به نحو مطلوب و شايسته تبيين شود.
لذا مديران بايد با استفاده از منابع غني اسلامي و ديدگاه و نظرات ائمـه معصـومين (ع )، روشهاي مناسب و درخور ايجاد انگيزه را در افراد شناخته و نسبت بـه بـر طـرف کـردن نيازهاي فردي و روحي آنان رسيدگي نمايند. نکات ذکر شده فوق و مواردي از اين قبيل اهميت انگيزش را در مديريت اسلامي دو چندان و پرداختن به آن را ضروري مي نمايد.
ضرورت تحقيق
از منظر اسلام ، اگر انسان بر اساس فطرت الهي خود عمل کند مي تواند از توانمنـديهاي خود در جهت اهداف خلقتش که عبادت الهي است استفاده کند و خـود وجـودي اش را بشناسد و به منصه ظهور بگذارد. موتور محرکه انسان ، انگيزش وي مي باشـد، انگيـزش ، عامل حرکت معني دار و هدفدار انسان مي باشد. انگيزه انسان بر اساس حـوزه شـناختي او شکل مي گيرد. انسان مي تواند با تبعيت از فطرت الهي اش به زندگي خود رنگ الهي دهد و با انگيزه الهي، همه تلاشها را به رضاي خداوند منتهي و به انگيزه هاي الهـي کـه عامــل پايــداري و بقــاء عمــل آنهــا مــي باشــد وصــل نمايــد. (محمــدي و مزورعــي،
١٣٨٥،ص ١٢١)
با توجه به نقش مهم و حياتي انگيزش در اداره بهتر افراد جهت رشد و شـکوفايي فـردي و سازماني، ضرورت پرداختن به اين موضوع از ديدگاه مـديريت اسـلامي در مقايسـه بـا مديريت متداول بيش از هر چيز مهم جلـوه مـي نمايـد. موضـوع انگيـزش در مـديريت اسلامي بر مبناي آموزه هاي اسلامي و ائمه معصومين (ع ) مي تواند راهنماي راه مديران جهت هدايت بهتر و درک کاملي از ابعاد انگيزش کارکنان باشد تا علاوه بر نائل شدن بـه اهداف سازماني ، رضايت بيشتر افراد را نيز به همراه داشته باشد.
روش تحقيق :
روش مورد استفاده در اين مقالـه نظـري و تحليلـي اسـت کـه بـا اسـتفاده از مطالعـات کتابخانه اي و بنيادي صورت پذيرفته اسـت . لـذا بـا اسـتفاده از منـابع دينـي و نظـرات تحليلي صاحبنظران سعي در بررسي هر چه بهتر ابعاد انگيزش بوده ايم .
مروري بر ادبيات موضوع :
١- تعريف انگيزش
واژه « انگيزش » در انگليسي از کلمه لاتـين Movere (حرکـت کـردن ) گرفتـه شـده است . اين اصطلاح همانگونه که از معاني رايج آن بر مي آيد، بعلت يا چرايي رفتار اشـاره دارد. در تبيين مفهوم انگيزه گفته شده اسـت : انگيـزه هـا باعـث شـکل گيـري و ادامـه فعاليت شده ، جهت کلي رفتار فرد را مشخص مـي کننـد. از انگيـزه هـا گـاه بـه نيازهـا، خواست ها، کشـش هـا، سـائقه هـا يـا محرکهـاي درونـي فـرد نيـز تعبيـر مـي شـود.( بخشي،١٣٨٠،ص ٥٦)
به عقيده جان اتکينسون معناي ثابتي براي واژه انگيزش وجود ندارد. اما روانشناسان بـر اين باورند که «انگيزه عاملي است دروني که رفتار فرد را در جهت معينـي هـدايت مـي کند و راهنماي اوست براي گـزينش کوششـي از ميـان کوشـش هـاي ارادي وي » .بـر اساس محتواي امروزي آن ،تعاريف چندي از آن ارائه شده است :
انگيزش را مي توان «حالتي در افراد دانست که آنان را بـه انجـام رفتـار و عمـل خاصـي متمايل مي سازد»(الواني،١٣٨٤) يکي از صاحبنظران انگيزش را فرآيندي مي داند کـه :
«با يک نياز يا کمبود زيستي يا رواني آغاز شده و رفتار هدفمند يا انگيزه اي را در جهت محرکي خارجي فعال مي نمايد»(رضائيان ،١٣٧٥،ص ٨٧) که بر اساس اين تعريف رمز شناخت فرايند انگيـزش را نيـز در معنـاي مفـاهيم نيازهـا، انگيزه ها، محرکها و روابط ميان آنها مي داند.
برخي از نظريه پردازان انگيزش را مجموعه اي از نيروهايي مي دانند که افراد را به طرف معيني از رفتار وادار مي نمايد(همان ، به نقل از: استيرز وپورتر). پـاره اي ديگـر بـر ايـن باورند که انگيزش بيانگر: «آن دسته از فرايند روان شناختي است که علت برانگيختگـي، هدايت و تداوم اعمال ارادي هدفمند است »(همان ، به نقل از:ترنس آر.ميچل ).
يکي ديگر از نظريه پردازان از ديدگاه سازماني بر اين باور است که : « انگيزش تمايل به تلاش بسيار زياد در جهت هدفهاي سازماني است . مشروط بر آنکه اين تـلاش تـوان بـر آورده ساختن يک نياز فردي را داشته باشد»(رابينز، ١٣٧٨).
اين تعاريف به سه نتيجه منجر مي شود:
١) تجزيه و تحليل انگيزش بايد به عواملي که فعاليت هاي فرد را بر مـي انگيـزد تمرکـز کند.
٢) انگيزش فرايند گراست و به انتخاب ، جهت و هدف توجه دارد.
٣) انگيزش بر چگونگي آغاز رفتار، تداوم يا توقف آن توجه دارد و بيانگر آن است که فرد داراي انگيزه چه نوع واکنش عيني نشان مي دهد.( همان ، به نقل از: زيلاگيي و والاس ).
با توجه به اينکه موضوع انگيزش در مديريت ، اعم از اسـلامي و غيـر اسـلامي از جايگـاه خاصي برخوردار است و با ايجاد انگيزه در افراد مـي تـوان عـلاوه بـر افـزايش کـارايي و رضايت بيشتر آنان مسائل اساسي و کليدي را نيز حل نمود، بايستي نسبت بـه شـناخت اين موضوع حياتي که کليد اداره افراد است اهتمـام خاصـي داشـت . انگيـزش همچـون موتور محرکه اي است که انسان را از درون برانگيخته و در راستاي حرکـت و تـلاش بـه سمت اهداف فردي و سازماني هدايت مي نمايد.
٢- رابطه مديريت با اسلام
از ديرباز مديريت به اشکال مختلف و متفـاوت وجـود داشـته و بـه صـورتهاي گونـاگون , منجر به دوام و پايداري حکومتها گشته است . اکنون با پيشرفت علم و آگاهي انسـان در استفاده از منابع و امکانات بهمراه توانايي ها و اسـتعدادهاي خـويش ، تـاثير مـديريت در پيشرفت جوامع و انسانها بيش از پيش نمايان گرديد. لذا مديريت امـري اسـت ضـروري که در تمام اديان و در طول زندگي بشر حضوري موثر دارد. اسلام نظام مـديريت خـاص خود را دارد. نظام مديريتي که بالاترين و بهترين نعمتهـاي دنيـوي و اخـروي را نصـيب انسان مي نمايد. نظامي که با سرعت زياد جامعه و افراد را به سـرعت رشـد و بـه سـوي تکامل پيش مي برد. نظام مديريت در اسلام بر اسـاس عـدالت بنـا گشـته و نسـبت بـه ارزشها و شخصيت انساني اهميت ويژه اي قائل است . با اين تفاسـير در در اينجـا رابطـه اسلام با مديريت را مورد بررسي قرار دهيم تا مسئله انگيزه را بهتر تبيين نماييم . مهمترين ارتباطي که ميان علوم (بويژه علوم کاربردي) و ميان اديان (بويژه دين اسـلام ) وجود دارد و طبعاً در مورد مديريت هم صدق مي کنـد، رابطـه جهـان بينـي اسـلامي و رابطه نظام ارزشي اسلام با علوم انساني است که رابطه اول از راه تأثير نظريـات اسـلامي پيرامون مسائل هستي شناسي و انسان شناسي به عنوان اصول موضوعه در علوم انساني، و از جمله مديريت ، تجلي مي کند و رابطه دوم از راه تأثير ارزشهاي اسـلامي در تعيـين اهداف و خط مشي ها و روشهاي عملي، ظاهر مي شود. اينک به نمونه اي از موارد ايـن دو نوع ارتباط ، اشـاره مـي کنـيم : اول اينکـه خصـلتها و ويژگيهـاي لازم بـراي مـديران شايسته ، در سايه تعاليم اسلامي بهتر تأمين مي شود. از باب نمونه : مديري که با اخـلاق اسلامي و با روح توکل بر خدا و اعتماد بر قدرت بي نهايت الهي تربيت يافته است هنگام بروز خطرها و بحرانها خود را نمي بازد و متانت و آرامش خـود را از دسـت نمـي دهـد و طبعاً چنين مديري تصميمهاي عاقلانه تر و سنجيده تر اتخاذ مي کند و بهتر مـي توانـد روحيه کارمندان و زيردستان را تقويت کند و ايشان را به فرجام نيک ، اميدوار سـاخته از يأس و نوميدي و خودباختگي نجات دهد، و نيز چنين مديري تحت تأثير چرب زبانيها و تملق گوييها قرار نمي گيرد و در دام حيله هاي سود پرستان مکار نمي افتـد. و از سـوي ديگر، با رفتار متواضعانه و فروتنانه و با دلسوزيها و مهربانيهاي مخلصانه ، علاقه کارمندان را جلب کند و در نتيجه ، بازده کار افزايش مي يابد بدون اينکه نسبت بـه کسـي سـتمي روا داشته شود.در ثـاني در مـديريت اسـلامي بخشـي از هزينـه هـا و نيروهـايي کـه در نظامهاي ديگر صرف کنترل و بازرسي و اطلاعات و ضد اطلاعات مي شود در راه ارتقـاي فرهنگي و رشد معنوي کارکنان به کار گرفته مي شود تا با تقويت روحيه ديني و تقـوا و خدا ترسي، عامل کنترل کننده دروني در افراد بوجود آيد و ضمن تأمين اهداف سازمان ، رشد و ترقي و تعالي معنوي انسانها نيز حاصل گردد. بنابراين ، در سايه مديريت اسلامي، از يک سوي، هزينه هاي سيستمهاي اطلاعاتي کاهش مي يابـد و از سـوي ديگـر سـطح فرهنگ و معنويات انسانها بالا مي رود، و به ديگـر سـخن : انسـانيت ايشـان تکامـل مـي پذيرد و هدف اصلي از آفرينش بشر (يعني تکامـل روحـي و معنـوي آزادنـه و آگاهانـه ) بيشتر و بهتر تحقق مي يابد.(يزدي،١٣٨٤).
لذا با توجه به ويژگيهاي نظام اسلامي که در بطن دستورها، توجه ها، نظريه هـا و شـيوه هاي بکار گرفته شده توسط پيشوايان ديـن حضـور و وجـود عينـي دارد، مـي توانـد در مديريت بکار رود. از نظر اسلام ، چگـونگي بکـارگيري توانـايي هـا و اسـتعدادهاي افـراد زيردست و پيروان به منظور نيل به هدف ، نحوه ارتقاء ، رشد معنوي افـراد و رسـيدن بـه رضاي خدا و قرب الهي مقدم بر رسيدن به هدف مادي است . لذا در اين رويکرد اسـلامي بر خلاف رويکرد غربي، مدير و رهبر محدوديتهاي دارد که ارزشهاي الهي و اسلامي براي وي مشخص نموده و نمي تواند خارج از محدوده اين ارزشـها عمـل نمايـد. مـديريت در اسلام بر مبناي ارزشهاي الهي، زمينه رشد و پيشرفت بشر را فراهم مي آورد. لـذا اسـلام نگاه ويژه و خاصي به مديريت داشته و با روشهاي خاص و منحصر به فرد خود، نسبت به تامين نيازهاي مادي و معنوي انسانها مي پردازد.
٣- نظريه هاي انگيزش در مديريت
بطورکلي انسانها بايد برانگيخته شوند تا رفتار مشخص و معيني را از خويش بروز دهنـد، يکي از راههايي که باعث افزايش توليد يا بطور کلي بالا رفتن کيفيـت کـار در سـازمانها مي شود، برانگيختن کارکنان به شيوه هاي مختلف است ، اصـلي کـه هـر مـديري بـراي پيشرفت کارش و اعمال مديريت صحيح ناگريز به اعمال آن اسـت . در واقـع مـديران بـا استفاده از آن مي توانند راه رسيدن به اهداف فردي و سازماني را تسهيل نمايند.
مديران بايد کوشش کنند سازمانهايي به وجود آيد کـه بتوانـد جـو مناسـب را بـراي بـر انگيختن افراد در تمام سطوح پديد آورند. هيچ سازماني بدون وجود سطح قابل تـوجهي از تعهد و تلاش اعضاء نمي تواند در رسيدن به اهداف خود موفق شود. از اينرو، مـديران همواره ناگزيرند انگيزش - يعني عواملي که باعث بوجود آمدن رفتار، جهت دادن به رفتار و تداوم آن مي شود را درک کننـد. در همـين زمينـه مـديران و نظريـه پـردازان رشـته مديريت همواره درباره انگيزش نظريه هاي ساخته و پرداخته اند. نظرياتي که هر کـدام به نوبه خود، بر چگونگي رفتار مديران يا کارکنان اثر مي گذارند.
در تجزيه و تحليل بيش تر نظريه هاي روان شناختي مربوط به انگيـزش ، در مـي يـابيم
که آنها را ميتوان يکي از سه دسته زير طبقه بندي کرد:
١- نظريه هاي تقويت يادگيري
٢- نظريه هاي نياز يا محتوايي
٣- نظريه هاي فرايندي يا روش تصميم گيري (جي. چرينگتون ، ص ١٦٦)
نظريه هاي محتوايي مثل نظريه سلسه مراتب نيازها، انگيزش و بهداشت رواني هرزبرگ ، نظريه آلدرفر، نظريه ديويد مک کللند، نظريه دو ساحتي بودن انسان با محتوا سر و کـار دارد ، چيستي رفتارهاي برانگيخته شده را شرح ميدهد و در تعيين و تدوين سائقه هاي بر انگيزنده مردم تلاش مي کند. نظريه هاي فرآيندي مثل نظريه برابري، نظريـه انتظـار، نظريه مبتني بر تعيين هدف ، نظريه تقويـت و ديـدگاه سيسـتمي، چگـونگي و چرايـي برانگيختن افراد را توصيف کرده و در تشريح رفتار انتخاب گر افراد مـي کوشـد. بعبـارت ديگر، اين نظريه به شيوه يا نوع انديشه توجه مي کند. شـيوه اي کـه افـراد دربـاره نـوع رفتار خود تصميم مي گيرند.( دان هلي جل و ديگـران ، ص ٢٠٦. اسـتونر و فـريمن ، ص (972
٤- انگيزش از ديدگاه اسلام
سوال اينجاست که آيا در مکتب الهي نيازها و انگيزه هاي مادي وجود دارد؟ آيا اين همه نيازهاي مختلف بشري اعم از نيازهاي فيزيولوژيکي، ايمنـي، اجتمـاعي، احتـرام ، قـدرت ، دانش اندوزي، خودشناسي و ... مورد توجه اسلام قرار گرفته است يا خير؟ و اساساً اصلي ترين انگيزه انسان مسلمان کدام است ؟
اساس و بنيان همه نيازها و انگيزه هاي مختلف از ديدگاه اسـلام ، ايمـان بـه خداسـت و همه انگيزه ها و نيازهاي بشري در طول اين نيازها قرار دارند. چنانچه انسان ، ايمـان بـه خدا داشته باشد، همه تـلاش و کوشـش خـود را بـراي رسـيدن بـه هـدف خـويش کـه رستگاري و فلاح است به کار خواهد گرفت . نيازهاي اجتماعي، نياز به قـدرت و احتـرام ، نياز به دانش اندوزي و حتي نيازهاي جسماني و فيزيولوژيکي همه و همه بـراي رسـيدن به کمال مطلوب فوز و فلاح است . پس اگر انسان مسلمان نيازهاي مـادي و يـا نيازهـاي اجتماعي خود را تأمين مي نمايد براي اين است که وسيله اي براي رسيدن هر چه بهتر به فلاح و رستگاري الهي تدارک ببيند. از ديـدگاه بشـري چنانچـه نيازهـاي فيزيولـوژي تأمين شوند، اين نيازها ديگر محرک رفتار نخواهند بود ولي تأمين نيازهاي ايماني انسان مسلمان نه تنها باعث توقف رفتار در جهت کسب ايمان نخواهد شد، بلکه نيـاز بـه حـب الهي را در درون انسان افزون تر مي نمايد. آري هر چه کـه ايمـان افـزون تـر شـود بـاز مراحل بالاتر و تکاملي اضافه شدن بر ايمان انسان وجود دارد.
مهم اينکه بزرگترين و مهم ترين انگيزه الهي يعنـي ايمـان بـه خـدا بعنـوان سرچشـمه جوشان و دائم التزايدي است که مرتباً بر ميزان نياز و نزديکـي بـه خـالق مـي افزايـد و باعث هر چه نزديک تر شدن به او مي گـردد و ايـن چرخـه تکـاملي ايمـان بـه خـدا –
نزديکي به خدا مي انگيزه هاي نفس تنها يک ابر انگيزه وجود داد کـه منشـاء يـا منبـع همه انگيزه هاي نفس آدمي است و آن انگيزه «حب ذت » يا «خود دوستي» ناميده مـي شود. تمامي انگيزه هاي نفس به دو نوع کلي تقسيم مي شود: نوع اول کـه شـامل همـه انگيزه هاي نفس به جزء «خدا دوستي» مي شود و نوع دوم منحصربه فرد انگيزه «خـدا دوستي» است .(بخشي،١٣٨٠، ص ٥٩)
با توجه به اينکه ارتباط انسان با ذات مقدس احـديت کـاملا اختيـاري اسـت و نـه تنهـا جبري در ميان نيست بلکه از روي علاقه و محبت است اين خود مي توانـد از مهمتـرين انگيزه ها در نظام اسلامي باشد. در چنين ارتباطي بحث منفعت و بعـدي مـادي مطـرح نبوده و پايه و اساس آن بعد معنوي و الهي است که انسان از اين سرچشمه پايان ناپـذير بهره مند مي گردد. بر خلاف نظريه هاي انگيزشي در غرب که فقط بر اساس بعد مـادي و نهايتا احترام و تامين حق و حقوق افراد است ، در ديدن مقدس اسلام علاوه بر مسـائل ياد شده ، موضوع تکليف و وظيفه ديني و انساني نسبت به کرامات و شرافت ذاتي مطـرح است و اينکه انسان هميشه به دنبال احقاق حق و دفاع از عـدالت و ايسـتادگي در برابـر ظلم و بي عدالتي هاست . لذا مديران در يک جامعه اسلامي مي توانند با بهـره منـدي از چنين نگرش دروني و معنوي که رنگ و بـوي الهـي دارد، بسـياري از مسـائل جامعـه و سازماني را که غرب سالهاست در پي يافتن راه حلي بـراي آن مـي باشـد براحتـي و بـه بهترين نحو ممکن حل نمايند. نمونه بارز آن را مي تواند در رفتار و کردار پيامبر و ائمـه معصومين (ع ) در قبال مردم را در طول تاريخ مشاهده نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید