بخشی از مقاله
چکیده
در فرایندهای پراکندگی یا واپاشی شامل یک هادرون خروجی، بخش غیراختلالی فرایند با "تابع ترکش" معرفی میگردد که توصیف کننده گذار پارتون به هادرون خروجی است. در این مقاله ابتدا به محاسبه تابع ترکش کوارک سنگین در مدل استاندارد رایج پرداخته، آنگاه با در نظر گرفتن فضا-زمان ناجابجایی اثر مدل استاندارد ناجابجایی را روی تابع ترکش کوارک سنگین مطالعه خواهیم کرد. آنگاه نتایج را با دادههای آزمایشگاهی مقایسه کرده و قیودی را روی مقیاس ناجابجایی ارائه خواهیم داد.
مقدمه
در محاسبه نظری نرخ واپاشی یا سطح مقطع یک فرایند پراکندگی به توابع ترکش نیاز است. این توابع توصیف کننده فرآیند تولید هادرون از پارتون والد هستند و به بخش غیر اختلالی تولید هادرون اشاره دارند. علیرغم آنکه توابع ترکش مربوط به بخش غیراختلالی فرایند هستند اما نشان داده شده است که توابع ترکش کوارکهای سنگین با استفاده از نظریه QCD اختلالی قابل محاسبه هستند 2]و.[1 توابع ترکش با نماد - ٍ D jH - z, نشان داده میشوند که بیانگر PACS No. 13× احتمال تولید هادرون H از پارتون اولیه j بوده که کسر z از انرژی پارتون اولیه را حمل میکنند. در تعریف تابع ترکش z پارامتر ترکش نامیده میشود و به صورت PL j / E H E PL z تعریف میگردد. در دستگاه تکانه بینهایت - که در آن تکانه طولی برابر با انرژی ذره در نظر گرفته میشود - میتوان پارامتر ترکش را به صورت کسری از انرژی پارتون که توسط هادرون تولید شده حمل میشود، تعریف کرد که به صورت z EH / Ej ساده میشود.
در مکانیک کوانتومی معمولی، یکی از اصول بنیادین در کوانتش میدانها آن است که مختصات فضا-زمان با یکدیگر جابجا می- شوند. اما ایدهی عدم جابجایی مختصات فضا-زمان اولین بار توسط هایزنبرگ مطرح شد و در ادامه تئوری فضا-زمان ناجابجایی وارد عرصه فیزیک شد. در مبحث فضا-زمان ناجابجایی، رابطهی جابجایی بین مختصات فضا-زمان برخلاف فضا-زمان معمولی، کمیتی غیر صفر است . که در آن پارامتر ناجابجایی در واقع تانسوری ثابت، حقیقی، پادمتقارن و دارای بعد مربع طول است. در ادامه، به اختصار به یکی از رهیافتهای نظری مرسوم در محاسبه تابع ترکش میپردازیم و سپس با استفاده از فضا-زمان ناجابجایی تابع ترکش کوارک سنگین را در مدل استاندارد ناجابجایی محاسبه خواهیم کرد. در انتها نتیجه را با دادههای آزمایشگاهی مقایسه خواهیم کرد.
نظریه میدانهای کوانتومی ناجابجایی
برای رفتن از فضا-زمان معمولی به فضا-زمان ناجابجایی، ضرب معمولی را با ضرب ستاره و میدانهای معمولی را با میدانهای ناجابجایی عوض میکنیم. به عبارتی از جایگزینی زیر استفاده می- کنیم: با انجام این نسخه و به کمک نظریهی پیمانهای در فضا-زمان ناجابجایی، مشکلاتی از قبیل کوانتش بار و تعریف گروه پیمانهای در مسئله ظاهر خواهند شد .[8] برای حل این مسائل دو دستورالعمل مطرح شده است: - 1 استفاده از رهیافت سایبرگ-ویتن [8] و - 2 سازوکار هیگز .[9] بازنویسی نظریه میدان در فضا-زمان ناجابجایی با هریک از این روشها ویژگیهای جدیدی بوجود میآورد که از جمله آنها میتوان اشاره کرد به حضور فرایندهای مجازی که در نظریه مدل استاندارد ذرات معمول غیرمجاز هستند، پیدایش رأسهای جدیدی که در مدل استاندارد وجود ندارند و همچنین تصحیح رأسهای موجود در مدل استاندارد.