بخشی از مقاله
چکیده
طبیعت در کاریکلماتور هاي شاپور ، طبیعتی رمانتیک است و اگرچه وي هیچ گاه به یگانگی عمق با آن نمی رسد ، اما به عناصر ساده ي طبیعت عشق می ورزد . انس شاپور با طبیعت بسیار بیشتر از صمیمیت او با انسان هاست که این موضوع می تواند نشان دهنده ي روحیه ي انزوا طلب شاپور است.
شاپور به طبیعت عاشقانه می نگرد و گاه براي آن ارزش و اعتباري بیش از انسان ها قائل می شود ، جزء جزء طبیعت براي شاپور ، مدرسه اي است که به ما درس می آموزد...
مقدمه
کاریکلماتور،یکی ازشیوه هاي جدید طنزپردازي است که دردهه هاي اخیر به کارگرفته می شود،که از دو جزء - کاریکاتور - و - کلمه - ساخته شده است.کاریکلماتور، نوعی شعرمنثور است که معمولاَ یک یا دو جمله کوتاه وطنز آمیز است واز لحاظ تصویر و عناصرصورخیال قوي است.
محمد شریفی در کتاب خود می نویسد : - کاریکلماتور به جمله ي طنز آمیزي اطلاق می گردد که در آن نکته اي ظریف نهفته باشد.کاریکلماتور گاه به گزین گویه - جمله ي قصار - نزدیک می شود.
سیروس شمیسا درکتاب - انواع ادبی - که پیرامون طنز وکاریکلماتور نوشته اند، دراین باره چنین گفته اند: - کاریکلماتور، سخنان کوتاه،حکیمانه وطنزداري است که گاهی به کلمات قصارنزدیک می شود،زیرادرآن نکته اي است.
محسن سلیمانی درکتاب - اسرار و ابزار طنزنویسی - درباره ي کاریکلماتور نوشته اند: - کاریکلماتور، نوعی طنزتصویري یا کاریکاتوري است که با واژه ها بیان می شود و نویسنده در آن می تواند از همه ي شگردهاي ادبی مثل تشبیه،استعاره،ایهام،جناس،ضرب المثل و... استفاده کند
محمدرفیع ضیایی درکتاب - پرونده ي کاریکاتور - درباره ي کاریکلماتور نوشته اند: مطالب کوتاه پرویزشاپور با نام کاریکلماتور اولین بار در21 خرداد 1346 در مجله خوشه به چاپ رسید.کاریکلماتور،نام پیشنهادي احمد شاملو بود که به نوشته هاي کوتاه شاپور داده بود
فاطمه تسلیم جهرمی در مقاله ي خود تحت عنوان کاریکلماتور؛ پیشینه و ویژگی ها درباره ي کاریکلماتورمی نویسد: - کاریکلماتور،کاریکاتوري است که به جاي به جاي خط با کلمات بیان می شود ومهم ترین ویژگی آن مضون پردازي است که مضون پردازي ازمختصات سبک هندي به شمار می رود.مضون پردازي بیشتر در نظم دیده می شود حال آنکه در نثرهم توسط شاپور به کار گرفته شده است،اگرچه برخی نویسندگان معتقد هستند کاریکلماتور تحت تأثیرنویسنده فرانسوي ژیلبرسسبرون به وجود آمده است وباقالب هاي دیگر ادبی همچون هایکو - شعرتصویري وکوتاه ژاپنی - و امثال و حکم قابل مقایسه است وحاوي نکات اخلاقی،پند،ضرب المثل است. -
کاریکلماتور از لحاظ کوتاهی وتصویر و صورخیال به شعر نزدیک است، در واقع نوعی شعرمنثور است، همچنین کاریکلماتور و هایکو را از لحاظ کوتاهی وتصویر و خیال را به هم شبیه معرفی کرد.این شیوه ي نویسندگی؛ خاص شاپور است وبه همان اندازه نادر است که از مردم دور بوده است.عناصر شهري وشهرنشینی در آثارشاپور باعث زیبایی آثارش شده است.
رؤیا صدر درکتاب - بیست سال با طنز - درباره ي آثار شاپور نوشته اند: ایجاز،اختصار و امساك دراستفاده از کلمات، از ویژگی هاي عمده ي سبک شاپور است که پس از او، از سوي دیگران نیز بسیارموردتقلید قرار گرفته، ولی همچنان کاریکلماتورهاي او، ازجهت لطافت،عمق وایجاز، منحصر به فرد است.در آمیختن وسواس در استفاده از کلمات،با ظرافت دربیان ولطافت درنگاه،کاریکلماتورهاي شاپور را رنگی شاعرانه بخشیده و آن را در جایگاه والاترین مرتبه هاي طنز نشانده است.
مرتبه اي که ابتدا به خاطر پیشرو بودن سبک کارشاپور، چندان به آن توجه نشد و مورد بی مهري نیز قرار گرفت، ولی بعدها کتاب هاي کاریکلماتور، ابتدا در آمریکا براي فارسی زبانان به فارسی منتشرشد،سپس در ایران ، همراه با بخش تازه اي ازنوشته هاي شاپوردر نوبت هاي متعدد به چاپ رسید.نام پرویزشاپور،در تاریخ طنز و ادبیات ایران، با - کاریکلماتور - عجین شده است.
اردشیررستمی دریادداشتی درنشریه - تندیس - شاپور را در وهله ي اول یک شاعرمینیمال ارزشمند و بزرگ وبعد یک کاریکاتوریست وتصویرگرمی داند.او معتقد است شاید بزرگترین لطمه را به نوشته هاي شاپور، واژه ي نچسب کاریکلماتور می زند و می گوید واژه اي که او را از جرگه ي شاعران دور می کند وبه ناکجا آباد می برد.
منوچهر آتشی کاریکلماتورهاي پرویز شاپور را اعتراضی به زبان سیاست زده و رو به افول شعر روزگار خود دانسته و آن را با عنوان شعر اعتراض نام گذراي می کند و می گوید: - شاپور، فلسفی ترین کنش مدرنیستی را نمایش داده است. - همان:ص - 11 - یکی از نکاتی که باید به آن اشاره کرد این است که شاپور از کودکی به رباعیات خیام علاقه داشت و رباعیات خیام را مطالعه می کرد واین کوتاهی و مضمون پردازي و پرداختن به برخی نکات فلسفی می تواند تحت تأثیر رباعیات خیام باشد که بر کاریکلماتور هاي شاپور بی اثر نیست. - - قلبم را با قلبت میزان می کنم
طبیعت
طبیعت قابل بررسی در تحقیق حاضر شامل عناصري می شود که همه ي ما روزانه شاهد بخشی از آن ها هستیم و در نامگذاري آن ها به عنوان طبیعت عموم مردم اتفاق نظر دارند. عناصري چون گیاه، درخت، آب و ...
طبیعت از مهم ترین ارکانی است که در زندگی تک تک انسان ها سهمی حیاتی دارد. با آن زندگی می کنند ، رابطه ي طبیعت با حیات بشري رابطه ي انکار ناپذیر است .
رابطه ي انسان و طبیعت
- هرگوشه اي از زندگی انسان با گوشه اي از طبیعت هزاران هزار پیوند و ارتباط دارد، که از این همه پیوندهاي گوناگون ، ذهن شاعر گاه یکی را احساس می کند و در برابر آن بیدار می شود، و حاصل این بیداري خود را به ما نشان می دهد. شعرزاده ي این کوشش شاعر است ، براي نمایش درك او از نسبت هاي میان انسان و طبیعت یا طبیعت و انسان.
شاهرخ مسکوب می گوید: در جهان بینی شاعر قدیم انسان نه از جنس طبیعت که تافته اي جدا بافته از گوهر فرشته و دیو است که گرچه دم خدایی در او دمیده شده ولی شیطان نیز در وجود او رخنه می کند.
انسان حتی اگر بخواهد خود را از طبیعت جدا کند، قادر به این کار نخواهد بود. چرا که رابطه ي قوي و پویا و دو سویه میان انسان و طبیعت برقرار است. هنرمندان از گذشته هاي دور تا به امروز از عناصر طبیعت در آثار خود بهره برده اند و تصاویر زیبا پدید آورده اند.
نقش طبیعت در شعر فارسی
شاعران فارسی زبان ، از گذشته هاي دور، از عناصر طبیعت براي اشعار خود بهره برده اند و تجربه ي عینی و حسی خود را به تصویر کشیده اند و هدفشان پدید آمدن تصاویر رنگارنگ و زیبا بوده است.
- منوچهري بهترین نماینده ي تصاویر شعري به شمار می رود زیرا از نظر توفیق در مجموعه ي وسیعی از تصاویر گوناگون طبیعت با رنگ ها و خصایص ویژه ي دید شخصی شاعر، او توانسته است شاعر ممتاز این دوره و بر روي هم، در حوزه ي تصویر هاي حسی و مادي طبیعت ، بزرگ ترین شاعر در طول تاریخ ادب فارسی به شمار آید. - - صورخیال در شعر فارسی؛ص - 501 - تصاویر شعري منوچهري اغلب، حاصل تجربه هاي حسی اوست و از این نظر طبیعت در دیوان او زنده ترین وصف ها را داراست.
- قصیده اي که مجموعه اي از تصاویر گوناگون و بدیع باران است با زوایاي دید گوناگون در حد عکس برداري از طبیعت، بی هیج تصرفی ، اگرچه سراپا تصرف در طبیعت می نماید:
آن قطره ي باران بین از ابر چکیده // گشته سر هر برگ از آن قطره گهر بار