بخشی از مقاله

چکیده

بررسی سیره بزرگ مردانی که سر سلسله دارش مولا علی علیه السلام پرورش یافته ارشد مکتب نبوی است ، مسئولیتی بس عظیم است و مجالی به وسعت تمام عمر می طلبد .چرا که هر روز سری ازآن سیره به مقتضای رشد اندیشه بشریآشکار می شود و پرده از اعجازغَداَکلامشتَرونَبرمی اَیّامیدارد:» وَ یَکشِفُ لَکُم عَنسَرائری. « از آن جا که تعامل حکومت و مردم از مولفه های مهم در جهت نیل به اغراض حکومتی است ،پرداختن به این مهم و نقطه سنجی های ایشان دارای اهمیت منحصر به فرد است .

از طرفی تعریف حکومت و منزلت آن در نزد حاکم در هدف گذاری حکومت ها اولویت دارد . از طرفی دیگر نحوه عملکرد مولا علی علیه السلام است که در آن روزگار پر آشوب و دوره محدود حکومت ظاهری ، توانست مردم را چنان شیفته خود نمایدکه همچون شترانی تشنه به سوی او بشتابند و اکنون پس از گذشت سالیان الگوی کامل حاکم عادل تلقی می شود در این مجال راه وصول به این مهم در چهار محور موردبررسی قرار گرفته است :شایسته سالاری ، اصلاح نظام ارزشی و ساده زیستی حاکمان .

مقدمه

علی علیه السلام مردی است که شهرتش، تنها چند وجهی بودن او نیست ، بلکه درخشش در این است که در تمام جوانب ،گونه ای بود که گویا تمام تلاش خود را صرف کسب فضیلت در آن جبهه معین نموده است. در سجده عبادت، عابد ترین است؛ دلیری که تنها کالای هستی اش را با خدا معامله می کند؛ سخنوری که حکیم ترین کلام از اوست و سخنش دون کلام خالق و فوق کلام بشر است؛ جنگاوری که درمیدان نبرد ، شجاعت ها خلق می کند؛ در برهه ای از تاریخ ، استخوان در گلو، خار در چشم ، به نظاره غارت حق مسلم خود می نشیند؛ 1و در برگی دیگر از تاریخ ،جمل و صفین و نهروان را می آفریند... .

درخشش در این نیست که موافقین او را ستوده اند.معاندین چنان زبان به مدح او گشوده اند که گویی ذره ای تردید درمقام والایش ندارند.حال که این گونه است ،ضروری است زندگی سراسر نورش مورد توجه قرار گیرد. در بررسی ابعاد زندگی اش ورای هر چه که هست ،عدل علی به گونه ای متفاوت، پرده از اسرار بر می دارد. چگونه حکومت کرد که در دنیای پر ازدحام ومدعی تکنولوژی امروز؛سرلوحه و زبانزد مدعیان عدالت است.

بررسی محور های حکومت ایشان ،هر کدام به جای خود ضروری است. آن چه در این جا به آن می پردازیم محور هایی است که توجه به آن ها می تواند در ایجاد تعامل حاکمیت و مردم در شکوفایی اقتصاد مقاومتی موثر باشد. جایگاه حکومت در نگاه حاکم و ضرورت آن در نوع سازماندعی و هدف گذاری کوتاه مدت و دراز مدت آن نقش بی بدیل دارد،لذا در ابتدا باید به تعریف حکومت از منظر امام علی علیه السلام بپردازیم. از آنجا که هدف گذاری ایشان گذرا نبود، قطعا مولفه هایی که برای این مقصود ترسیم شده در جای خود دارای تامل است .حاکم توانمند مدیری است که مدبرانه شایستگان را در مناصب مرتبط با تخصص خود می گمارد و دقت نظر حضرت علی علیه السلام در این مهم مشهود است ، این مقاله در یک محور به این اصل بعنوان نقطه تعامل مردم و دولت پرداخته است .

در محور دوم اصلاح نظام ارزشها و زدودن آلاینده های رشد یافته در بستر زمان که بسان علف های هرز مانع رشد و شکوفایی است ، از دیگر مباحثی است که به آن اشاره شده است . حکومت در قبضه صالحین به عنوان ابزاری است که برای رسیدن به اهداف والا در اختیار آنها قرار گرفته است نه فرصتی که زیاده خوهان آن را موهبتی بر خود فرض می کنند و به سلیقه خود بهره می برند ، این ابزار از هر طریقی صاحبان فضل را بهره نمی دهد بلکه بکار گیری صحیح است که به مقصد می رساند .

حاکمان و گماشتگان ایشان ، نمایندگان حکومت تلقی می شوند ، طریقه سلوک و سبک زندگی ایشان در نزد افراد جامعه- علی الخصوص عوام که اکثریت را تشکیل می دهد - منعکس کننده اهداف حکومتی است ،هر چه از اسباب تجمل دور باشند و خود را مزین به ساده زیستی نمایند تحرکات ایشان در راستای خدمت رسانی به مردم ارزیابی می شود و هر چه خود را از سطوح مردم عادی بالاتر فرض کنند مخل اغراض حکومتی و نیل به اهداف آن است ، به این مهم نیز در محوری دیگر پرداخته شده است .

امید است تأسی به سیره بزرگ مردی چون حضرت علی علیه السلام واطاعت از فرزند برومند ایشان رهبر فرزانه انقلاب که به حق نیاز های زمان را می سنجد ، راه برون رفت از این گردنه های صعب العبوری که بسیاری از آنها به مکاید دشمنان حضرتش فراهم است ،آشکار شود.

بررسی سیره سیاسی اهل بیت علیهم السلام در جهت مقایسه و تطبیق حکومت های دینی با آن از زوایای مختلف حائز اهمیت است . دقت نظر در این سیره وجه هایی از زندگی ایشان را روشن می کند ، که در نوع خود می تواند برای برون رفت از مسائل پیش روی حکومت ها موثر واقع شود ؛یا به سیر اسلامی بودن آنها سرعت بخشد.در جامعه مردانی که مشهور به رجال سیاسی نبودند ؛اما در زمینه سیاسیت بهترین کار کردها را به جا نهادند .این یعنی دین و سیاسیت در کنار همدیگرند. و در سایه سیاست های اسلامی حکومت، زمینه اجرای دین ودر نهایت ،سعادت اخروی فراهم است.

سیاست های حکومتی هر کدام از معصومین، دارای اهمیت خاص خود است . مطالعه شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه آن دوران ، حاکی از این است که برترین شیوه و بهترین راه ، اتخاذ شده است.در این میان سیره حکومتی حضرت علی علیه السلام ،اهمیت منحصر به فرد خود را دارد. علت آن را در مختصات جامعه آن روز می توان یافت. از طرفی ، از حکومت ظاهری که حق مسلم ایشان بود، باز مانده بودند؛ از سویی دیگر از جانب خداوند ماموریت هدایت جامعه اسلامی را به عهده داشتند.

جامعه آن روز ،در مدت کوتاهی پس از رحلت رسول خدا،فضایل و ارزش های دینی را از یاد برده بودند؛جامعه اسباب بازیچه حکومت هایی بود که در سایه آن زر اندوزی می کردند و غرض مردم در تامین نمی شد. شدت نا بسامانی تا حدی بود که خشم مردم را برانگیخته بود؛ در این مقطع زمانی پناه به حکومت الهی امام علی علیه السلام می برند و ایشان با شجاعت و صراحت تمام در مقام مبارزه با شرایط بر می آید؛ در فاصله کوتاه حکومت خود آن گونه عمل می کند که زبانزد حکومت هاست. در یک مجال کوتاه نه می توان همه نابسامانی های آن روز ها را باز گفت ،نه می توان به همه جوانب سیره حکومتی حضرت علی علیه السلام پرداخت.

لازم است در ابتدا به نگرش خاص مولا به مقوله حکومت بپردازیم . تعریف حکومت از نگاه ایشان متفاوت با سایر سیاستمداران است. سیاستمداری که سیاستش الهی باشد، حکومتش الهی است.داشتن بینش درست در باره زمامداری از اموری بود که حضرت از همان روزهای نخستین به آن اهمیت فراوانی داد.به نظر ایشان ، کسی که مسئولیت اداره حکومت ، یا بخشی از آن را به عهده می گیرد، نخست باید نگرشش به حکومت اصلاح شود.تغییر زمامداران خلفای پیشین در راستای این سیاست بود؛ چرا که بیشتر آنان ، حکومت را فرصتی برای چپاول ،فرمانروایی ،زور گویی ،استبداد و ستمگری می دانستند و این نگرش ، مردم را در سختی و رنج قرار داده بود. داشتن بینش درست به حکومت داری ، شرط نخست انتخاب و انتصاب زمامداران برای مسئولیت ها بود.بنا براهمیت موضوع ،ابتدا به مفهوم حکومت از منظر ایشان می پردازیم.

-1 حکومت از منظر علی علیه السلام

اهمیت و ارزش حکومت و عدالت در نظر او به اندازه ای است که هر که با اسلام بیگانه باشد برایش عجیب است که چرا پیشوای دینی ،این اندازه به این گونه مسائل پرداخته است.و آن که آشناست و سوابق علی را می داند و مدرسه اش را می شناسد اگر جز این بود برایش تعجب داشت.1 این جایگاه خاص رامکتب اسلام به حکومت اسلامی عطا کرده است و علی علیه السلام شاگرد خالص این مکتب است.قرآن کریم آن جا که رسول اکرم را فرمان می دهد که خلافت و زعامت علی علیه السلام را بعد از خودش به مردم ابلاغ کند،میفرماید:

- سوره مائده،آیه - .67 کدام موضوع این اندازه اهمیت دارد که ابلاغ نکردن آن با عدم ابلاغ رسالت برابر است؟

حکومت به عنوان پست و مقام دنیوی ،در نظر او پشیزی ارزش ندارد.کفش کهنه ابن عباس ارزشش بالاتر از آن است.

 یکی از مسائلی که در ایجاد تعامل مردم و حکومت حائز اهمیت است،همین نوع نگاه حاکم به مسئله حکومت و تعریف آن است .این که حکومت با چه دیدی به مردم و به خودش می نگرد ،جایگاه حکومت را در نظر مردم می سازد.در منطق پویای حکومت علی علیه السلام اگر حکومت دارای ارزش است در جهت رضای خدا و خدمت به خلق است. مردم را از فرمانروایی» نیک« یا »بد «چاره ایی نیست.در پرتو حکومت است که مومن برای خدا کار می کند و کافر بهره دنیای خود را می برد و کار ها به پایان خود می رسد...حق ضعیف از قوی باز ستانده می شود،تا آن وقتی که نیکان راحت گردند و از شر بدان راحتی به دست آید - خطبه - .40

حاکم بر مردم حق خدادادی ندارد؛بلکه در قبال مردم وظیفه دارد تا حق مظلوم را از شکم بارگان بگیرد. و در مقابل پرخوری آن ها سکوت نکند. - همان ،خطبه - 3 .این همان وظیفه است که پس از سال ها خانه نشینی سختی های حکومتی که اسلامیت آن دگرگون شده است به جان می خرد. امام و حکمران امین و پاسبان حقوق مردم است.اگر بناست یکی برای دیگری باشد،این حکمران است که برای توده محکوم است نه توده محکوم برای حکمران.این مفهوم ابتدا در کلمات رسول اکرم و سپس به وفور در کلمات حضرت علی می بینیم.استعمال لغت:»رعیت « برای مردم از آن سبب است که حق او توسط »راعی« باید حفظ و نگهبانی شود.حدیث جامع زیر بیانگر این موضوع است:

هماناهرکدام ازشما نگهبان ومسئولید امام وپیشوا نگهبان و مسئول مردم است ،زن نگهبان و مسئول خانه شوهر خویش است،لام نگهبان و مسئول مال آقای خویش است.هان،پس همه نگهبان و همه مسئولید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید