بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان دلبستگی محور والد-کودک بر کاهش کنترل گری در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی در سال 1395بود. طرح پژوهش، نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعهی آماری این پژوهش مادرانی هستند که در سال 1394-1395 در مرکز ویژهی کودکان جهت درمان دلبستگی کودکانشان مراجعه کرده بودند. برای گردآوری نمونه از روش تمام شمار استفاده شد. نمونهگیری به شیوه در دسترس انجام شد. مادرانی که بالاترین نمرهها را کسب نمودند انتخاب و سپس به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش 15 - نفر - و کنترل 15 - نفر - تقسیم شدند و سپس گروه آزمایش با بستهی آموزشی قنبری و همکاران - 2014 - در هشت جلسه مورد آموزش قرار گرفتند.ابزار این پژوهش مقیاس منبع کنترل والدینی کمپیز و همکاران - - 1986 بود. برایانجام تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخهی بیست و دوم استفاده شده است ضمنا سطح معناداری در این تحقیق آلفای0.05 تعیین شده است. نتایج نشان داد که درمان دلبستگی محور بر کاهش کنترلگری تاثیر دارد. همچنین درمان دلبستگی محور بر تمام خرده مقیاسهای کنترلگری والدینی، جز بر مسئولیت والدینی، تاثیر داشت.

کلید واژهها: دلبستگی، کنترلگری، اختلال اضطراب جدایی.

-1 مقدمه

یکی از عواملی که در بروز مشکلات روانی و رفتاری در کودکان تاثیر گذار است نحوه برخورد والدین و شیوه اعمال کنترل بر فرزندان و به طور کلی تربیت فرزندان است. افرادی که در کودکی والدین کنترل کننده داشته اند، در اوایل بزرگسالی شکایات جسمانی مرتبط با پریشانی و آشفتگی را تجربه کرده اند .[1]اختلالهای اضطرابی3، از شایعترین اختلالهای هیجانی در دوران کودکی و نوجوانی است و میزان شیوع آنها بین 6تا 18 درصد گزارش شده است .[2] اضطراب جدایی در کودکانی که برای اولین بار وارد مدرسه میشوند، قابل پیشبینی است ولی تشخیص اختلال اضطراب جدایی زمانی مطرح میشود که اضطرابی مفرط و نامتناسب با سطح تحول و هنگام جدایی از شخص مورد دلبستگی بروز پیدا کند.

بر اساس متن پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی - 2013 - 1، برای تشخیص اضطراب جدایی در کودکان ضرورت دارد که حداقل سه نشانه در رابطه با نگرانی مفرط در مورد جدایی از شخص مورد دلبستگی و به مدت حداقل 4 هفته وجود داشته باشد. این نگرانیها احتمالا به صورت امتناع از رفتن به مدرسه، ترس و ناراحتی هنگام جدایی از نزدیکان شکایت مکرر از نشانگان جسمی نظیر سردرد، دلدرد در طی مدت جدایی از افراد مورد دلبستگی و کابوسهای مکرر با مضمون جدایی تظاهر میکند. تشخیص اختلال اضطراب جدایی در کودکی عامل خطر مهمی برای سلامت روان در طول زندگی است.

در دوران کودکی، تشخیص اختلال اضطراب جدایی با افزایش مشکلات درونیسازی، برانگیختگی فیزیولوژیکی در موقعیتهای جدایی مشکلات تحصیلی، مدرسه هراسی و مشکلاتی در عملکرد خانواده جهت مدیریت اضطراب کودک رابطه دارد .[3]اضطراب کودک و اختلالهای آن مبتنی بر ناایمنی دلبستگی تعریف میشود. پژوهشگران تاکید بسیاری بر تاثیر روابط دلبستگی دوران کودکی و شیوهی مراقبت دوران کودکی در پدیدآیی اضطراب و روند تحولی اختلالهای اضطرابی داشته-اند .[4] عقیده بر آن است که جدایی از موضوع دلبستگی، میتواند به عنوان پیش بینی کنندهی پاسخهای کودکان به تهدیدهای بعدی، مورد استفاده قرار گیرد .[5]

وجود روابط دلبستگی ناایمن نسبت به مراقبان در دوران کودکی، به خصوص دلبستگی نوع ناایمن اضطرابی/دوسوگرا خطر ابتلا به اختلالهای اضطرابی دوران کودکی و به ویژه اضطراب جدایی را بالا میبرد .[6] با توجه به سبب شناسی اختلال اضطراب جدایی، به نظر میرسد که اختلال اضطراب جدایی اساساً اختلالی مرتبط با دلبستگی است و ریشه و پایهی این اختلال در دلبستگی ناایمن قرار دارد و در پژوهشهای مختلف وجود رابطهی معنادار میان اضطراب جدایی و دلبستگی نشان داده شده است .[7] پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش کلی میباشد که آیا درمان دلبستگی محور والد-کودک بر کاهش کنترلگری در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی موثر است؟

-2روش پژوهش

پژوهش حاضر، آزمایشی حقیقی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نگاره این طرح به شرح جدول زیرآمده است.

پس آزمون متغیر مستقل پیش آزمون گمارش تصادفی گروه ها  T2X1 T1RآزمایشT2   T1Rکنترل جهت انتخاب فرزندان مادران گروه آزمایش و گواه، پژوهشگر به مراکز ویژه کودکان مضطرب مراجعه کرده، و به انتخاب کودکانی پرداخت که در طی ماههای فروردین اردیبهشت خرداد سال 1395 مراجعه کرده و تشخیص اختلال اضطراب جدایی را دریافت کرده بودند. سپس از مادران آنها خواسته شد که در دورهی درمان دلبستگی محور والد-کودک شرکت کنند پس از اخذ موافقت ضمنی این والدین به تصادف تعداد 15 نفر در گروه گواه گمارده شدند سپس دورهی درمان دلبستگی محور والد-کودک برای مادران گروه آزمایش بتدرج بصورت هفتگی اجرا شد.

در جلسات آزمودنیها آموزشهایی در رابطه با آشنایی با دلبستگی ایمن و ناایمن و پیامدها و عوامل موثر در ایجاد آنها، شناخت رفتارهای دلبستگی و اکتشافی در کودکان، آموزش شیوهی پاسخدهی موثر به این رفتارها و آموزش بازی آزاد، افزایش دسترس پذیری مادران و ... آشنا شدند. سپس به منظور رعایت اصول اخلاق پژوهش گروه گواه پس از پایان پژوهش تحت یک دورهی درمان متتفاوت قرار گرفتند. همچنین لازم بذکر است که پژوهشگر در هر جلسهی درمانی ابتدا توضیحی در رابطه با افزایش مهارتهای مشاهدهای، تمایز رفتارهای اضطرابی و دیگر رفتارهای مشکلساز ارایه میداد.

-3ابزار پژوهش

1-3 مقیاس منبع کنترل والدینی کمپیز و همکاران - PLOC1 -
مقیاس منبع کنترل والدینی، توسط لسلی ک. کمپیز2، رابرت دی. لایمن3 و استیون پرنتیس دان - 1986 - 4 ساخته شده است که از 47 گویه و 5 خرده مقیاس درجه تأثیر والدینی 10 - سوال - ، مسئولیت والدینی 10 - سوال - ، کنترل فرزندان بر زندگی والدین 7 - سوال - ، باور والدین به تقدیر و شانس 10 - سوال - ، کنترل والدین بر رفتار فرزندان 10 - سوال - تشکیل شده است که به منظور سنجش منبع کنترل والدینی بکار می رود. نمره گذاری پرسشنامه بصورت طیف لیکرت 5 نقطهای میباشد که برای گزینههایشدیداً» مخالف«، »مخالف«، »نه مخالف نه موافق«، »موافق« وشدیداً» موافق« به ترتیب امتیازات 1، 2، 3، 4 و 5 در نظر گرفته میشود.

این پرسشنامه شامل پنج خرده مقیاس است.مقیاس منبع کنترل والدینی با ضریب آلفای 0/92 برای نمره کل و ضریب آلفا برای خرده مقیاس ها با دامنه ای از 0/56 تا 0/77، همسانی درونی بسیار خوب دارد. مقیاس منبع کنترل والدینی با همبستگی در پیش بینی جهت دار باخودکارآمدی کلی، احساس کفایت، مسئولیت، افراط، سخت گیری برای کودک، محدودیت نقش، روایی سازه خوبی دارد.همچنین روایی گروه های شناخته شده خوبی دارد که به طور معناداری بین گروه A و B که در بالا توصیف شدند تمایز قائل شد. در پژوهش حاضر پایایی این پرسشنامه برای نمره کل 0/92، خرده مقیاس درجه تاثیر والدینی0/77، خرده

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید