بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله از روش تابع تولید برای برآورد ارزش اقتصادی آب کشاورزی در شهرستان اهواز استفاده شد. جامعه آماری زمینهای زراعی آبی شهرستان اهواز در سال 1391-92 است. اصلاح نظام قیمتگذاری مبتنی بر ارزش اقتصادی آب در بخش کشاورزی، یکی از کارآمدترین ابزارهای مدیریت تقاضا است که به تنظیم الگوی مصرف آب در این بخش میانجامد. با اصلاح تعرفههای آب در بخش کشاورزی، میتوان امیدوار بود که مقدار تقاضای آب کاهش یافته و زمینه صرفهجویی و ذخیرهسازی آن فراهم گردد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که در روش تابع تولید، تابع ترانسلوگ از بین اشکال مختلف توابع، به عنوان بهترین فرم تابع در تولید محصول گندم، انتخاب و ارزش اقتصادی آب معادل1720 ریال محاسبه شد.

مقدمه

تعیین یک قیمت پذیرفتنی و منطقی برای آب، دست کم این امتیاز را خواهد داشت که مصرفکنندگان، این نهاده گرانبها را کالایی رایگان تلقی نکرده و در مصرف آن صرفهجویی کنند. امروزه نیاز به توسعه روستایی در راستای رسیدن به خودبسندگی و لزوم بهرهبرداری مطلوب از آب، به علت محدودیت منابع آبی در کشور، حقایقی انکارناپذیرند که باید بیش از پیش به آنها توجه شود.

در بخش کشاورزی، از نظر سهم بالای آب تخصیص یافته به این بخش نسبت به دیگر بخشها - حدود 90 درصد - ، با کارایی بهتر در مصرف آب و نرخگذاری معقول، میتوان تولید کشت آبی بیشتر و بهتری را شاهد بود. به عبارت دیگر، قیمتگذاری بهینه برای نهاده با ارزش و ایجاد زمینههای پذیرش آن میان کشاورزان و قانونگذاران و اجرای درست آن، بازدهی تولیدات کشائرزی را افزایش داده و در استفاده کاراتر از آب مؤثر واقع میشود.

همچنین که با توجه به خشکسالیهای چند سال اخیر میتوان گفت که هم اکنون آب به عنوان مهمترین نهادهی کشاورزی مطرح است. در حال حاضر بخش کشاورزی نقش حیاتی در اقتصاد ایران دارد، به طوری که حدود 20 درصد از تولید ناخالص ملی، 25 درصد از اشتغال، 85 درصد از تأمین امنیت غذایی، 18 درصد از صادرات غیر نفتی و 90 درصد از مواد اولیه مورد مصرف در صنعت را تأمین میکند.

یکی از عوامل اصلی ومحدود کنندهی توسعهی بخش کشاورزی ایران، آب است. به گفته کارشناسان در صورت محدود نبودن آب، 30-50 میلیون هکتار از زمینهای زراعی کشور قابل کشت است - معادل 10-18 درصد از زمینهای زیر کشت کل جهان - . مقدار آبی که هماکنون در کشور استحصال میشود در حدود 90 میلیون متر مکعب است - معادل 3 درصد کل آب استحصالی جهان - ، ولی بیش از 65 درصد این آب بدلیل بازده پایین آبیاری در کشور به هدر میرود

با وجود شرایط آب و هوایی خشک و نیمه خشک حاکم بر کشور و بارشهای جوی کم، باید میزان مصرف آب اب سیاستهای مختلف کنترل شود، به شکلی که مصرف، بیشتر از مقدار ذخایر آبی و نرخ تجدید ذخایر زیرزمینی نباشد.
یکی از بهترین سیاستها و روشها برای رسیدن به این هدف، سیاست قیمتگذاری صحیح آب در بخشهای مختلف است تا بتوان الگوی بهینه در مصرف آن بهره برد. بنابراین اگر به آب، به عنوان یک کالای اقتصادی نگاه شود، باید برای آن مثل کالای دیگر، قیمتگذاری صحیح صورت گیرد

یکی از رایجترین و سادهترین روشهای اقتصادی که تا کنون جهت برآورد ارزش اقتصادی آب مورد استفاده قرار گرفته، روش تابع تولید است. این روش در مطالعات متعددی مانند حسین زاده و همکاران 1386 - - ، حسین زاده و سلامی - 1383 - ، صمدینژاد و سلامی - 1380 - ، سلامی ومحمدنژاد - 1381 - ، و هانگ وهمکاران 2006 - و - 2008 برای تعیین ارزش اقتصادی آب بکار گرفته شده است.

برآورد دقیق و مناسب روابط بین متغییرهای وابسته و مستقل، از جمله مسائل بسیار مهم و اساسی در برآورد توابع تولید است که بایستی مورد توجه محققان قرار گیرد چرا که مقادیر و ارزشهای نهایی نهادهها به شدت متأثر از شکل تابع انتخاب شده توسط محقق هستند.

در مطالعه حاضر، به منظور برآورد ارزش اقتصادی آب در محصول گندم، رایجترین توابع تولید کشاورزی در روش کلاسیک، تعیین و با استفاده از آمونهای اقتصادسنجی و فروض کلاسیک، بهترین فرم تابع تولید انتخاب شده است. به طور کلی توابعی که برای بیان روابط بین متغیر وابسته و مستقل به کار میروند، به دو گروه انعاطافپذیر و انعاطافناپذیر تقسیم میشوند.

توابع نوع اول، محدودیتهایی را بر پارامترهای الگو اعمال میکنند به طوریکه اطلاعات و آمار گردآوری شده نمیتوانند به صورت آزاد رفتار عوامل اقتصادی - تولیدکنندگان - را بازگو کنند. توابع نوع دو از این جهت محدودیتی را اعمال نکرده و در نتیجه به صورت مناسبتری رفتار واقعی عوامل اقتصادی را تصویر میکنند. در مطالعه حاضر، از میان توابع انعطافناپذیر توابع کابداگلاس و ترانسندنتال و از میان انعطافپذیرها تابع ترانسلوگ بررسی میشوند.

پس از برآورد این توابع، بهترین فرم تابع، با استفاده از آزمونها ومعیارهای اقتصادسنجی نظیر ضریب تعیین - - R2، ضریب معنیداری - F - ، ضریب معنیداری در هر یک از ضرایب - t - ، فروض کلاسیک مانند واریانس ناهمسانی، خودهمبستگی و همخطی، از دو معیار دیگر نیز برای شناسایی فرم منسب تابع، بهره گرفته میشود. این دو معیار عبارتند از معیار خطای تصریح و معیار نرمال بودن جملات خطا، که به ترتیب با آزمون رمزی و جارگوبرا تعیین میشوند.

شمسالدینی، محمدی و رضایی - 1389 - در تحقیقی به تعیین ارزش اقتصادی آب با استفاده از تابع تولید در میان بهرهبرداران چغندرقند شهرستان مرودشت پرداختند. نتایج حاصل از برآورد تابع تولید کابداگلاس نشان داد نهادههای آب، نیروی کار و کود شیمیایی بر تولید اثر مثبت دارند. ارزش نهایی هر متر مکعب آب مورد استفاده در تولید چغندرقند برابر 211/6 ریال بر پایه قیمتهای سال 1385 به دست آمد. این در حالیست که به ازای هر متر مکعب آب از تولیدکنندگان تنها حدود 26/8 ریال دریافت می شود. همچنین، نتایج تابع تقاضای آب نشان داد قیمت آب بر تقاضای آن اثر معنیداری ندارد اما افزایش قیمت محصول میتواند منجر به افزایش تقاضا برای آب شود.

خواجه روشنائی نرگس و همکاران - 1389 - در تحقیق خود بر روی محصول گندم در شهرستان مشهد، با بکارگیری مدلهای کلاسیک و آنتروپی به این نتیجه رسید که روش آنتروپی قادر به برآورد دقیق ضرایب توابع نبوده و نمیتوان از نتایج آن در محاسبهی ارزش اقتصادی آب استفاده نمود. در حالیکه در روش کلاسیک تابع ترانسلوگ از بین اشکال مختلف توابع، به عنوان بهترین فرم تابع در تولید محصول گندم، انتخاب و ارزش اقتصادی آب معادل 1870 ریال محاسبه شد.

احسانی، حیاتی و همکاران - 1389 - در تحقیقی برای برآورد ارزش اقتصادی آب در تولید جو برای دشت قزوین از روشهای تابع تولید و باقیمانده استفاده نمودند. آمار اطلاعات لازم از طریق تکمیل 154 پرسشنامه بدست آمد. که ارزش اقتصادی نهاده آب از طریق روش باقیمانده 909 ریال برای هر متر مکعب و از روش تابع تولید بر اساس قیمت مبادلهای وقیمت ضمنی محصول جو بترتیب 907 و 546 ریال برای هر متر مکعب برآورد شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید