بخشی از مقاله

خلاصه

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی شرکتهای پتروشیمی و فناوری اطلاعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1394 میباشد. جهت آزمون فرضیههای این تحقیق، از چهار مدل رگرسیونی با استفاده از روش ترکیبی با اثرات تصادفی استفاده شده است.

نتایج حاصل از برآورد این مدلها نشان می دهد که رابطه معنیداری بین عوامل کیفیت سود از قبیل کیفیت اقلام تعهدی، استمرار سود، قابلیت پیشبینی سود و هموارسازی سود با نسبت قیمت به درآمد به عنوان هزینه حقوق صاحبان سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. بعلاوه، با توجه به ضریب مثبت متغیرهای کیفیت سود شرکت میتوان نتیجه گرفت که افزایش کیفیت اقلام تعهدی، استمرار سود، قابلیت پیشبینی سود و هموارسازی سود، موجب افزایش نسبت هزینه حقوق صاحبان سهام میشود و برعکس.

کلمات کلیدی: هزینه حقوق صاحبان سهام، کیفیت سود، اهرم مالی، ریسک شرکت

مقدمه

تصمیمگیری و قضاوت در مناسبترین شیوه سرمایهگذاری با هدف بیشینهسازی ثروت سهامداران از جمله موضوعات بسیار مهم در حوزه مدیریت مالی است. برای دستیابی به هدف فوق افزایش عایدات حاصل از سرمایهگذاریها و کمینه نمودن سرمایه دو راهکار مناسب تلقی میگردد. بر همین اساس اطلاع از هزینه سرمایه همواره در تصمیمات شرکتی نقش اساسی داشته است. دستیابی به نرخ هزینه مناسب در تعیین ترکیب بهینه ساختار مالی شرکتها و به ویژه در کسب بهترین نتایج حاصل از عملیات به شکل سودآوری و افزایش قیمت سهام از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.

تحقیقات متعددی در خصوص نقش انتخاب خط مشیهای مناسب با هدف کمینه نمودن هزینه حقوق صاحبان سهام در کسب بهترین نتایج عملیات را صورت گرفته است. بطوریکه نتایج حاصله از آن بیانگر این موضوع است که در صورت عدم تغییر ریسک و فزونی بازده سرمایهگذاری بر هزینه سرمایه موجبات افزایش ثروت سهامداران پدید میآید و مازاد نرخ بازده سرمایهگذاری بر هزینه سرمایه منجر به تحصیل بازده اضافی برای سهامداران خواهد بود که این بازدهی در صورت عدم وجود نوع خاصی از سهامداران ممتاز متعلق به سهامداران عادی خواهد بود.

لذا به بیان ساده نرخ هزینه سرمایه حداقل نرخ بازدهی است که با دستیابی به آن ارزش شرکت تغییر نمیکند. و مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان سهام باید تلاش نمایند ساختار سرمایه شرکت را به گونهای تنظیم کنند، که هزینه سرمایه شرکت حداقل و در نتیجه ارزش شرکت و ثروت سهامداران حداکثر گردد ارزیابی هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت برای مدیران بدان دلیل با اهیمت است که مدیران میتوانند به این طریق به ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری و تعیین بودجه بندی سرمایهای خود بپردازند. به همین جهت سرمایهگذاران نیز تمایل زیادی در راستای ارزیابی خطرات کلی و کیفیت سود خود دارند تا بدان وسیله به ارزیابی فعالیتهای شرکت بپردازند.

مفهوم هزینه سرمایه مبتنی بر این فرض است که هدف شرکت عبارت است از به حداکثر رساندن ثروت سهامداران. در واقع بر همین اساس بین تصمیمات مالی شرکت و تصمیمات سرمایهگذاری ارتباط برقرار میکند. از طرفی، کیفیت سود به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر هزینه سرمایه، به توانایی سود گزارش شده در انعکاس عایدات واقعی، مفید بودن در پیشبینی سودهای آتی و همچنین به ثبات، پایداری و عدم نوسان پذیری سود گزارش شده شرکت میانجامد. لذا با توجه به اهمیت هزینه سرمایه تعیین عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود. در نتیجه بررسی رابطه بین کیفیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام حائز اهمیت خواهد بود.

بیان مساله پژوهش

گسترش روز افزون واحدهای اقتصادی، توسعه فناوری ارتباطات و وجود تضاد منافع، نیازهای نظارتی را بوجود می آورد. صورتهای مالی به عنوان مهمترین مجموعه اطلاعات مالی محسوب میشود. اما مساله مهم تردید در مورد قابلیت اتکای اطلاعات مزبور است که از تضاد منافع سرچشمه میگیرد. از طرفی، سود و اجزای آن از جمله اطلاعاتی محسوب میشوند که در هنگام تصمیمگیری توسط افراد در نظر گرفته میشود . سرمایهگذاران منافع خود را در اطلاعات سود جستجو میکنند.

سود نشانهای است که موجب تغییر باورها و رفتار سرمایهگذاران میشود با این حال، از اهداف اولیه گزارشگری مالی، تهیه اطلاعاتی در زمینه عملکرد واحد تجاری است که از طریق اندازهگیری سود و اجزای آن به دست میآید. از علایق خاص ذینفعان صورتهای مالی سنجش خالص جریانهای نقدی آتی واحد تجاری به منظور برآورد بازده مورد انتظار خود میباشد لذا به منظور افزایش توان پیشبینی جریان های نقد آتی سود افشا شده باید با کیفیت باشد. انتشار عمومی اطلاعات با کیفیت توسط مدیریت، باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیریت و سایر استفاده کنندگان خواهد شد.

بر طبق مفهوم سودمندی تصمیم ارایه شده توسط هیات استانداردهای حسابداری مالی ایالات متحده، کیفیت سود و به صورت عامتر کیفیت گزارشگری مالی، مورد علاقه کسانی است که از گزارشهای مالی برای تصمیمگیریهای سرمایه-گذاری و انعقاد قراردادهای مختلف استفاده میکنند. از دیدگاه سرمایهگذاری، کیفیت سود پایین مطلوب نیست زیرا نشان-گر وجود ریسک در تخصیص منابع به آن بخش میباشد و باعث کاهش رشد اقتصادی از طریق تخصیص نادرست سرمایه خواهد شد.

از طرفی، کیفیت سود پایین، باعث انحراف منابع از طرحهای با بازده واقعی به طرحهای با بازده غیر واقعی می-شود که کاهش رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت. با توجه به واقعیتهایی همچون تضاد منافع بین تهیهکنندگان اطلاعات و سرمایهگذاران، استفاده از برآورد و تخمین در محاسبه برخی از عناصر سود و زیان، امکان استفاده از روشهای گوناگون پذیرفتهشده حسابداری و موضوعاتی همچون هموارسازی و مدیریت سود، کاربرد سود به عنوان معیار تصمیم گیری را مورد تهدید قرار میدهد که این امر، لزوم بررسی موضوع کیفیت سود را دو چندان میسازد.

تمایل و جهتگیری سرمایهگذاران به ریسک کمتر و بازده بیشتر، آنها را به سمت صنایع خاصی هدایت میکند. با توجه به تحولاتی که در جهان امروز رخ داده و بحرانهای مالی ایجاد شده، کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه که با تهدیدات عدیدهای روبرو هستند، جهت حل مشکلات اقتصادی خود نیازمند یافتن راه حلی مناسب برای استفاده بهینه از سرمایه در دسترس خود دارند. در این راستا به نظر میرسد راهکار مناسب بسط و توسعه سرمایهگذاری با استفاده از اطلاعاتی صحیح و قابل اطمینان میباشد.

بر اساس مطالعات صورت گرفته، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی به نوبه خود منجر به کاهش هزینه سرمایه، کاهش ریسک اطلاعاتی، افزایش توان پیشبینی جریانهای نقدی، بهبود ارزشیابی شرکت و همچنین افزایش نقدشوندگی سهام میشود از این رو عدم اطمینان سرمایه گذاران درباره اطلاعات مالی شرکت کاهش مییابد و بازده کمتری را مطالبه میکنند و در نهایت شرکتها هزینه سرمایه کمتری را متحمل میشوند از میان اقلام تشکیل دهنده هزینه سرمایه، نرخ هزینه حقوق صاحبان سهام مهمترین عنصر است به طوری که شرکتها درصد بالایی از سرمایه خود را از این محل تأمین میکنند. بنابراین کیفیت سود بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت مؤثر میباشد.در نتیجه در جهت بررسی رابطه بین کیفیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام از فرضیههای زیر استفاده سده است.

فرضیه اول: بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینه حقوق صاحبان سهام شرکتها رابطه وجود دارد. فرضیه دوم: بین استمرار سود و هزینه حقوق صاحبان سهام شرکتها رابطه وجود دارد. فرضیه سوم: بین قابلیت پیش بینی سود و هزینه حقوق صاحبان سهام شرکتها رابطه وجود دارد. فرضیه چهارم: بین هموارسازی سود و هزینه حقوق صاحبان سهام شرکتها رابطه وجود دارد.   

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید