بخشی از مقاله
چکیده
امروزه در اقتصاد کشورهای پیشرو، موازنه میان دانش و سایر منابع، به نفع دانش تغییر یافته است، به گونه ای که دانش به عاملی تعیین کننده در زندگی حتی بیش از زمین، کار و سرمایه تبدیل شده است. با وجود اینکه دانش به عنوان منبع مهمی برای بقای سازمان ضروری است و شرط موفقیت سازمان ها دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح است، اما باز هم بسیاری از سازمانها هنوز به مدیریت دانش به طور جدی توجه نکردهاند.هدف از این تحقیق این است که رابطه بین قابلیت شرکتهای بیمه در بکارگیری مدیریت دانش را با اثربخشی سازمانی مورد بررسی قرار دهد که اطلاعات مورد نظر با استفاده از روش کتابخانه ای و توزیع پرسشنامه بین جامعه آماری بدست آمده است.
×مقدمه
در سال های اخیر، سازمان ها و شرکت های مختلف پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند و مفاهیم جدیدی چون کار دانشی، دانش کار، مدیریت دانش و سازمان های دانشی، خبر از شدت یافتن این روند می دهند. پیتر دراکر با بکارگیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمان ها می دهد که در آن به جای قدرت بازو، قدرت ذهن حاکمیت دارد. سازمان دانشی به توانایی هایی که قادر است از نیروی اندک، قدرتی عظیم بسازد اشاره دارد. مدیریت دانش تلاش نوین قرن مرسوم به عصر دانش برای حفظ، هدایت و افزایش هدفمند سرمایه های دانشی سازمان ها است و به این اشاره دارد که سرمایه گذاری در علم بهترین و بیشترین سود را به بار می آورد. امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمانها بیش از پیش پیچیده و متغیر شده است. این فضا به سرعت در حال تغییر است به گونه ای که برای بیشتر سازمانها این سرعت به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق آنهاست. تغییرات مستمر دانش نیز وضعیت عدم تعادل جدیدی برای سازمان ها بوجود آورده است.جریان بی پایان دانش، بازارها را در حالت تغییر مداوم قرار داده، که این امر سازمان ها را ملزم به تغییرات مستمر می کند. در عصر کنونی دانش، سازمان ها دریافته اند که در این عصر عمر آنها تداوم نخواهد یافت مگر اینکه یک راهبرد برای مدیریت و ارزش گذاری دانش سازمانی خود داشته باشند.
قابلیتهای فرا ساختاری مدیریت دانش :
شامل 3 جزء می باشد که عبارتند از فرهنگ ، تکنولوژی و ساختار .
الف - فرهنگ : که در این مدل دیدگاهها و ارزش های سازمان نسبت به یادگیری و انتقال دانش می باشد. فرهنگ سازمانی به عنوان مجموعه ای از ارزش ها، باورها و اعتقادات مشترک اعضای سازمان، عاملی کلیدی در موفقیت مدیریت دانش است. دانش در صورتی می تواند به طور موثر در سازمان خلق و تسهیم و بکار گرفته شود که مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد. در واقع یکی از مهمترین موانع اثربخشی مدیریت دانش، فرهنگ سازمان می باشد. به دلیل آنکه شکل دهی فرهنگی مطابق با اهداف مدیریت دانش کار دشواری است. ترویج فرهنگ تسهیم،همکاری، اعتماد و یادگیری در سازمان نقش بسزایی در تسهیل خلق و انتقال دانش در سازمان دارند ب - ساختار : در این مدل هم ساختار رسمی و هم ساختار غیر رسمی و مکانیسم های اعتماد می باشد. ساختار سازمانی، بیانگر شیوه و روشی است که بر اساس آن افراد و مشاغل در یک سازمان به نظم درآمده، به گونه ای که امکان انجام امور سازمانی فراهم گردد. ساختار سازمانی اصطلاح رایجی است که برای نشان دادن چگونگی ارتباطات سازمانی و خطوط عمودی و یا افقی فرماندهی یا ارتباط سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. هر ساختار سازمانی دو هدف عمده را تعقیب می کند :
.1 نشان دهد که چه کسانی برای اجرای اثربخش یک کار، گرد هم جمع می شوند. .2 نشان دهد که در سلسله مراتب سازمانی، چه کسی به کدام سطح بالاتر گزارش می دهد .
ج - تکنولوژی : در این مدل، اطلاعات مفید تکنولوژیک و سیستم های ارتباطی می باشد. امروزه سازمان ها در سطح جهانی، تکنولوژی اطلاعات را به عنوان یک فراساخت کلیدی در استقرار پارادایم جدید مدیریت دانش که اغلب روی بهبود مستمر در سازمان ها متمرکز است، می دانند. سازمان ها دریافته اند که بدون تکنولوژی اطلاعات کاربردی، تقریبا غیر ممکن است که بتوانند ایده های جدید مدیریتی را در بازار جهانی بکار گیرند. طیف وسیعی از فناوری های اطلاعاتی از قبیل اینترنت، مخزن داده ها و سیستم های پایگاه داده ای برای استقرار مدیریت دانش به کار گرفته می شوند.
قابلیتهای فرایندی مدیریت دانش:
قابلیت های یک فرایند برای انتقال دانش که در یک روش عملیاتی استاندارد ذخیره شده است که شامل 4 فرایند می شود :
الف - جمع آوری و ایجاد دانش - کسب دانش - ،
کسب به فرایند های در مدیریت دانش اشاره دارد که تمایل به ذخیره سازی دانش دارند - گلد،. - 2001یکی از جنبه های مهم فرایند کسب دانش، نوآوری است که به موجب آن، دانش جدید از بکارگیری دانش موجود ایجاد می شود - لی سی پی،. - 2007 در واقع این فرایند به استفاده بهتر از دانش موجود اشاره دارد، مانند دانشی که از طریق تحقیق ایجاد می شود و یا دانشی که با شناسایی شکاف های دانش - شکاف بین آنچه می دانیم و آنچه باید بدانیم - حاصل می شود.
ب - ذخیره دانش و قرار دادن آن در دسترس - تبدیل دانش - ،
زمانی که دانش کسب شد، بایستی برای استفاده مهیا شود. فرایند تبدیل، فرایند مفید ساختن دانش موجود سازمان می باشد - گلد،. - 2001 آرمستید - 1999 - ادعا کرد که فرایند تبدیل، یک فرایند تبدیل درونداد به برونداد است
ج - به کارگیری صحیح دانش - به کارگیری دانش - ،
دانش به خودی خود ارزشمند نیست. زمانی ارزشمند خواهد بود که بکار گرفته شود. پس از آنکه دانش تبدیل شد، به کار گرفته می شود. فرایند بکارگیری دانش به فرایندهایی اشاره دارد که تمایل به به استفاده واقعی از دانش تبدیل شده دارند.
د - جلوگیری از استفاده ناصحیح از دانش - حفظ دانش -
فرایند حفظ و نگهداری دانش به منظور حفظ دانش از استفاده غیر قانونی و ناصحیح دانش و سرقت توسط رقبا، در یک سازمان طراحی شده اند. سازمان به منظور ایجاد و حفظ مزیت رقابتی باید به حفظ مزیت دانشی خود مبادرت ورزد. بدون تامین امنیت، دانش، ویژگی کمیابی و بی نظیر بودن خود و شایستگی های کلیدی که آن را یک منبع مزیت رقابتی می سازد را از دست می دهد.
مدل مفهومی تحقیق:
مدل تحقیق برگرفته از مقاله Knowledge Management : An Organizational Capabilities Perspective که در سال 2001 توسط Andrew h .Gold , Arvind Malhotra & Albert h.Segars از اساتید دانشگاه کارولینیای شمالی نوشته شده و درژورنال سیستم های اطلاعاتی مدیریت به چاپ رسید . همانگونه که در مدل مفهومی نشان داده شده است قابلیت فراساختاری مدیریت دانش که سه مولفه فرهنگ، ساختار و تکنولوژی را در بر می گیرد بر اثربخشی سازمان تاثیر معنادار دارد. قابلیت فرایندی مدیریت دانش که چهار فرایند کسب، تبدیل، بکارگیری و نگهداری دانش را در بر می گیرد نیز بر اثربخشی سازمانی تاثیر معناداری دارد.