بخشی از مقاله

چکیده

سرمایه مذهبی نوعی سرمایه ماندگار معنوی است که از طریق آموزههای دینی به ایجاد، تکمیل و اصلاح نهادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه میپردازد و از کانال بهینهسازی روابط و چارچوبهای اجتماعی و فردی، میتواند بر رشد و پیشرفت کشورها تأثیرگذار باشد. نظرات مختلفی در خصوص جهت و نوع تأثیر مذهب بر پیشرفت کشورها وجود دارد. این پژوهش اثر سرمایه مذهبی اسلامی بر پیشرفت اقتصادی ایران، طی دوره - 1370-90 - را مورد بررسی قرار داده است.

در این راستا پس از تبیین مفهوم سرمایه مذهبی و معرفی شاخصی کارآمد برای سنجش آن، چگونگی تأثیرگذاری این قسم از سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی در ایران با استفاده از روش OLS برآورد شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد دلیلی برای رد وجود اثرهای مثبت و منفی معنیدار از سرمایه مذهبی بر رشد اقتصادی در ایران وجود ندارد.

از دیگر نتایج بدست آمده در این پژوهش تأیید اثر مثبت سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی است. همچنین در راستای ارزیابی وضع موجود کشور، دلیلی برای تأیید کلی اثر مثبت رشد سرمایهگذاری فیزیکی بر رشد اقتصادی یافت نشد. از علل قابل طرح برای عدم تأیید اثر مثبت رشد سرمایهگذاری فیزیکی بر رشد اقتصادی میتوان به تخصیص ناکارآمد منابع به طرحها و پروژهها، طولانی شدن زمان اجرای طرحها و بیثباتی در فضای اقتصادی ایران اشاره کرد.

از توصیه های سیاستی این پژوهش، گسترش مطالعات اقتصادی در راستای شناخت شاخه های عمده سرمایه مذهبی اسلامی و تأثیر آن ها بر پیشرفت اقتصادی، به منظور افزایش قابلیت بهره برداری از پتانسیل های موجود در انواع سرمایه مذهبی برای تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می باشد.

.1 مقدمه

رشد اقتصادی یکی از مولفه های اساسی پیشرفت تلقی می شود، سرمایه گذاری یا تشکیل سرمایه شرط لازم برای پیشرفت اقتصادی است. نقش و جایگاه سرمایه گذاری در فرآیند رشد و توسعه تا حدی است که سرمایه گذاری را موتور محرکه رشد اقتصادی نامیده اند، به طوری که در دیدگاه برخی اقتصاددانان رشد و توسعه، فقدان سرمایه یکی از عوامل اصلی گرفتاری بسیاری از کشورها در دور باطل فقر شناخته می شود.

در دهه های اخیر شکل های دیگری از سرمایه مانند سرمایه انسانی، اجتماعی، معنوی و مذهبی مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. توجه به سرمایه مذهبی در جوامع مختلف خصوصاً جوامعی که اکثریت افراد آن منتسب به دینی مشترک بوده و برای حرکت به سمت پیشرفت اقتصادی چارچوبی خاص را پیگیری می نمایند، از آن جهت اهمیت دوچندانی می یابد که ضمن فراهم آوردن امکان استفاده از منابعی انباشته در ظرفیت اجتماعی آن جوامع، امکان شناخت علمی، از چگونگی تأثیر و تأثرات شاخه های مختلف دینی، در مسیر پیشرفت را فراهم می سازد.

یکی دیگر از نکات قابل توجه در پیگیری ابعاد تأثیرگذاری سرمایه ماندگار مذهبی، توجه به اهمیت ارتقاء سطح این سرمایه می باشد. چرا که در نظام اقتصاد دینی - اسلامی - ، برخورداری جامعه از سطوح بالاتر این سرمایه، صرف نظر از تأثیر آن بر رشد، خود از اهمیت ذاتی برخوردار می باشد و می تواند مولفه تأثیرگذاری در تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به شمار آید.

این پژوهش درصدد است ضمن واکاوی، تعمیق و توسعه مفهوم سرمایه مذهبی در ادبیات اقتصادی، به این پرسش پاسخ دهد که تأثیر سرمایه دینی - اسلامی - بر رشد اقتصادی در ایران طی دوره 1370-90 به چه صورت بوده است؟

در راستای یافتن پاسخی منطقی برای این پرسش و با هدف ارزیابی وضع موجود جامعه ایران و براساس آموزه ها و تأکیدات دین اسلام مبنی بر پرهیز از تنبلی و واگذاری هزینه های زندگی بر دوش سایرین و همچنین تشویق به کار، تلاش و کسب روزی حلال، اولین فرضیه اصلی این پژوهش وجود تأثیر مثبت معنی دار از سرمایه مذهبی بر رشد اقتصادی ایران تعیین شد. فرضیه دوم اصلی این پژوهش متناسب با آسیب های ممکن در برداشت های اشتباه از آموزه های دینی، مانند عدم اختیار در فعالیت ها و کسب روزی تعیین شده، به صورت وجود تأثیر منفی معنی دار از سرمایه مذهبی بر رشد اقتصادی - به عنوان شاخصی برای پیشرفت اقتصادی - انتخاب شد.

ساختار این پژوهش به این ترتیب است که نخست تعریف سرمایه مذهبی و جایگاه آن در ادبیات اقتصادی مرور می شود، پس از آن ادبیات مربوط به تأثیر سرمایه های غیر فیزیکی، مانند سرمایه اجتماعی و مذهبی بر رشد اقتصادی مرور خواهد شد.

در قسمت سوم با اشاره به آیات و روایات مرتبط با آموزه های دین اسلام شاخصی برای سرمایه دینی پیشنهاد می گردد و در قسمت چهارم پس از تصریح مدل مورد استفاده در این پژوهش، نتایج مربوط با داده های تجربی تحلیل می شود و در نهایت جمع بندی، پیشنهادات و توصیه های سیاستی مستخرج از این پژوهش برای استفاده جهت برنامه ریزی برای اعمال سیاست های میان مدت و بلند مدت در چارچوب الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، ارایه می شود.

.2  ادبیات پژوهش

شمار مطالعات انجام شده در حوزه اقتصاد دینی در مقایسه با ادبیات اقتصادی، نوپا و معدود می باشد. اما انتظار می رود با توجه به تأکید کشورهای مسلمان نشین به استفاده از سازو کارهای اسلامی در فعالیت ها و فرآیندهای اقتصادی، این دست از مطالعات در آینده از اهمیت و جایگاه بهتری، متناسب با ضرورتها و پشتوانه های جدید مردمی برخوردار گردند. در ادامه پس از ارایه تعریفی برای سرمایه دینی، به مرور پژوهش های انجام شده درخصوص سرمایه های غیر فیزیکی در داخل و خارج از کشور پرداخته می شود.

.1-2 تعریف سرمایه دینی

تعاریف متنوعی برای سرمایه مذهبی عنوان گردیده است. برخی سرمایه دینی را عبارت از مهارت ها و تجاربی دانسته اند که از طریق مذهب، - شامل دانش مذهبی، آگاهی و شناخت پیدا کردن به وسیله کلیسا و ارتباط با هم کیشان است - شکل می گیرد. 

منظور از سرمایه مذهبی، آن دسته از اعتقادات و باورهای کلان است که افراد بدون اینکه توسط یک نیروی بیرونی ملزم شوند، توسط ندای قلب و باورشان آن را انجام می دهند. اندازه این سرمایه در ارتباط با درجه پایبندی افراد به مذهبی خاص می باشد. همچنین سرمایه دینی از طریق اثرگذاری عرضی و طولی بر سایر انواع سرمایه ها، می تواند نقایص برخی از آن ها، مانند سرمایه اجتماعی - از قبیل سواری مجانی و افزایش همگرایی در گروه در برابر سایر گروه های بیرونی - را کاهش دهد و از این طریق موجبات افزایش کارایی در اقتصاد را فراهم نماید.

در این پژوهش سرمایه مذهبی، انباره ای ایجاد شده از آموزه های دینی است که دارنده آن، به واسطه آن، قادر به انجام اموری می باشد که فاقدین این سرمایه توان انجام آن را به سهولت ایشان نخواهند داشت.

.2-2 مروری بر مطالعات پیشین

نهادگرایان جدید اعتقاد دارند آنچه بیش از دیگر عوامل بر عملکرد بلند مدت اقتصادی کشورها و از جمله رشد اقتصادی اثر می گذارد، تغییرات در نهادها و تکنولوژی تولید است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید