بخشی از مقاله
چکیده:
مقوله توسعه و پیشرفت در شکل دهی به بنیانها ، در تعیین اهداف و هم در تشخیص و تعریف ارزشهای اجتماعی و فرهنگی نقشی اساسی ایفا می کنند. توانمند سازی اجتماعی و فرهنگی از اهداف عمده توسعه پایدار شهری محسوب می شود. مقام معظم رهبری همواره در بیانات خود بر اهمیت مسائل فرهنگی و اجتماعی و لزوم توجه به این مهم تأکید داشته و فرموده اند دولت و مسئولان فرهنگی باید با سرمایه گذاری در راستای ترویج ارزش ها و هنجارهای بومی و استفاده از هر آنچه می تواند به غنای فرهنگی جامعه کمک کند تلاش کنند تا مانع از نفوذ فرهنگی غرب و ایجاد ضررهای جبران ناپذیر شوند. باید از سرمایه های معنوی و فرهنگی که با وقوع انقلاب اسلامی به وجود آمد به خوبی حفاظت کرد. هدف از تحریر مقاله حاضر این است که فرمایشات رهبر معظم انقلاب در خصوص الزامات فرهنگی پیشرفت ، گردآوری و ارائه گردد تا الگویی مناسب برای دولتمردان و مسئولان ذی ربط و رهبران کشورهای اسلامی باشد.
- 1 مقدمه :
طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برآمده از نیازها و خواست های جامعه ایرانی است و منبعث از فرهنگ ارزشی و اسلامی است.2 امام خمینی - ره - فرمودند : »فرهنگ ، مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای یک ملت است.« ارزش های فرهنگی پایه های اصلی پیشرفت هستند و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بر مبنای آنها شکل می گیرد. پیشرفت فرهنگی برای هر کشوری به منظور رسیدن به پیشرفت اقتصادی ، یکپارچگی و هویت ملی بسیار اهمیت دارد. ملتی که دارای فرهنگ پیشرفته باشد قطعا ایمان و اعتقادی راسخ و استوار دارد و در سایه این قدرت ، ارتشی نیرومند ، اقتصادی سالم و مترقی ، جامعه ای با فضیلت و تقوا و به دور از وابستگی های بیگانه پیدا خواهد کرد.
- 2 مفهوم پیشرفت :
مفهوم پیشرفت در دهه های اخیر وسعت یافته و فراتر از پیشرفت اقتصادی است ، زیرا مردم دریافته اند که تنها ملاک اقتصادی نمی تواند برنامه ای برای کرامت و سعادت انسان باشد. ما وقتی میگوییم پیشرفت ، نباید توسعه به مفهوم رایج غربی تداعی بشود. ممکن است پیشرفتی که ما میگوییم ، با آنچه امروز از مفهوم توسعه در دنیا فهمیده میشود ، وجود مشترکی داشته باشد که حتمأ دارد اما در نظام واژگانی ما ، کلمه پیشرفت معنای خاص خودش را داشته باشد که با توسعه در نظام واژگانی امروز غرب ، نبایستی اشتباه بشود. آنچه ما دنبالش هستیم ، لزوما توسعه غربی با همان مختصات و با همان شاخصها نیست.
در فرهنگ امروز غربی ، تشویق کشورها به توسعه ، تشویق کشورها به غربی شدن است بله در مجموعه رفتار و کارها و شکل و قواره کشورهای توسعه یافته غربی ، نکات مثبتی وجود دارد که من ممکن است بعضی اش را هم اشاره کنم که اگر بناست ما اینها را یاد هم بگیریم ، یاد میگیریم ؛ اما از نظر ما ، مجموعه ای از چیزهای ضد ارزش هم در آن وجود دارد. لذا ما مجموعه غربی شدن را مطلقا قبول نمیکنیم. پیشرفتی که ما میخواهیم چیز دیگری است.
- 3 دلیل انتخاب مفهوم پیشرفت به جای مفهوم توسعه :
کلمه پیشرفت را ما با دقت انتخاب کردیم ؛ از عمد نخواستیم کلمه توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمه توسعه ، یک بار ارزشی و معنایی دارد ؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیانا ما با آن التزامات همراه نیستیم ، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتاده متعارف جهانی را که معنای خاصی را از آن میفهمند ، بیاوریم داخل مجموعه کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است ، مطرح و عرضه میکنیم ؛ این مفهوم عبارت است از - - پیشرفت - - .
معادل معنای فارسی پیشرفت را میدانیم ؛ میدانیم مراد از پیشرفت چیست. ما - - پیشرفت - - را به کار میبریم و تعریف میکنیم که مقصود ما از پیشرفت چیست.
- 4 متن اصلی:
فرهنگ مایه اصلی هوّیت ملّتهاست. فرهنگ یک ملّت است که میتواند آن ملّت را پیشرفته ، عزیز ، توانا ، عالم ، فناور ، نوآور ، و دارای آبروی جهانی کند. اگر فرهنگ در کشوری دچار انحطاط شد و یک کشور هوّیت فرهنگی خودش را از دست داد ، حتّی پیشرفتهایی که دیگران به آن کشور تزریق کنند ، نخواهد توانست آن کشور را از جایگاه شایسته ای در مجموعه بشریّت برخوردار کند و منافعآن ملّت را حفظ کند. فرهنگ ستون فقرات حیات یک ملّت است.
- 5 الزامات و شرایط فرهنگی پیشرفت
- 5-1 امر به معروف و نهی از منکر :
قرآن کریم میفرماید : - - الّذین ان مکّنّاهم فی الارض اقاموا الصّلوه و اتوا الزّکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر - - . 4 من میخواهم این واجب فراموش شده اسلام را به یاد شما و ملّت ایران بیاورم : امر به به معروف و نهی از منکر. همه آحاد مردم باید وظیفه امر کردن به کار خوب و نهی کرد ناز کار بد را برای خود قائل باشند. این ، تضمین کننده حیات طیّبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم. امر به معروف ، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل ، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله ، امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد ولاغیر. امّا گفتن با زبان ، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.
گفتن گناه به گناهکار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جایی هم با زبان تند در مواردی که مفسده ای به وجود نیاید گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. چرا ما از این موضوع غافلیم؟
- 5- 2 ایستادگی مردم :
ملّت ایران اگر، میخواهد راه عزّت و پیشرفت را ادامه دهد همچنان که بحمدالله در این چند سال ، به برکت بازوان توانا و خدمتگزاری که در دولت جمهوری اسلامی تلاش و فعالیّت و در بخشهای مختلف کار و پیشرفت کردند اگر میخواهد راه توسعه ، سازندگی و رفاه زندگی را ادامه دهد و به نتیجه برساند ، باید به استقامت و ایستادگی در مقابل دشمنان و استکبار بپردازد. ملّت ایران در این چند سال ، دستاوردهای عظیمی داشته است لذا وظیفه دارد که این دستاوردها را حفظ کند.
ملت و به خصوص مسئولین جمهوری اسلامی ، وظیفه دارند با حرکت عاقلانه ، خردمندانه مانع شوند که دستاوردهای مردم ایران ، خدای ناکرده از بین برود. من به عنوان انسانی که در جریان مسائل کشور از اوّل انقلاب تا حالا از نزدیک بوده ام ، عرض میکنم که پیشرفتهای ما در همه جا ، ناشی از ایستادگی و استقامت بر پایه ارزشها بوده است ؛ هر جا که استقامت کردیم و بر مبانی خودمان پافشاری کردیم و از آن کوتاه نیامدیم و در مقابل تهدیدها خودمان را نباختیم ، آنجا پیشرفت کرده ایم. این ایستادگی و پایداری ، مهمترین چیزی است که ما میتوانیم آن را وسیله قرار دهیم برای رسیدن به اهدافمان و البتّه باید شجاعت انقلابی را هم حفظ کنیم
- 5- 3 گسترش فرهنگ آزاد اندیشی :
اگر بخواهیم در زمینه گسترش و توسعه واقعی فرهنگ و اندیشه و علم حقیقتا کار کنیم ، احتیاج داریم به اینکه از مواهب خدادادی و در درجه اوّل آزاد اندیشی استفاده کنیم. آزاد اندیشی در جامعه ما یک شعار مظلوم است. تا گفته میشود آزاد اندیشی ، عدّه ای فوری خیال میکنند که بناست همه بنیانهای اصیل در هم شکسته شود و آنها چون به آن بنیانها دلبسته اند، میترسند. عدّه ای دیگر هم تلّقی میکنند که با آزاد اندیشی باید این بنیانها شکسته شود. هر دو گروه به آزاد اندیشی که شرط لازم برای رشد فرهنگو علم است ظلم میکنند. ما به آزاد اندیشی احتیاج داریم. متأسّفانه گذشته فرهنگ کشور ما فضا را برای این آزاد اندیشی بسیار تنگ کرده بود. محیط آزاد اندیشی ، محیط خاصّی است که باید آن را ایجاد کرد. البتّه به نظر من ، گفتگوی آزاد باید از حوزه و دانشگاه شروع شود.
5-4 -رشد خودباوری و اعتماد به نفس ملّی :
راز حرکت و پیشرفت یک ملّت به سمت عروج معنوی و مادّی همین است. اوّل باید به خود ایمان بیاورد و خودباختگی را کنار بگذارد. اگر به خود اعتقاد پیدا کرد و احساس نمود که به آقا بالا سری از ملّتها و دولتهای بیگانه نیاز ندارد و خود را در مقابل آنها کوچک و حقیر و ناچیز نداند ، راه پیشرفت در مقابلش باز میشود.
اگر ملّتی ، مثل بچه مکتبی های قدیم که اگر میخواستند یک کلمه حرف بزنند ، باید از آخوند مکتبی اجازه می گرفتند چشمش به این باشد که دولتهای دیگر چه می گویند و نظام دلخواه امریکایی ها چیست ؛ تا ابد به جایی نخواهد رسید. یک3 ملّت اگر احساس عزّت کرد ، پیشرفت خواهد کرد و خواهد بالید ؛ امّا اگر تو سری خورد ، استعدادها در او خفه خواهد شد. عزّت ملی و آنچه را که امروز به آن غرور ملّی گفته میشود البتّه تعبیر غرور با توجّهبه معنای لغوی اش خیلی رسا نیست ، امّا رایج نیست باید در ملّت تقویت کرد تا احساس عزّت و توانایی کند
راه این ملّت بزرگ ما که پرورده بیانات امام و هدایتهای امام است ، برای رسیدن به اوج اعتلاء و پیشرفت عبارت است از اینکه این عزّت ملّی را در همه عرصها حفظ کند. این ملّت میتواند به اوج اعتلاء برسد.
- 5 - 5 رشد فرهنگ کار جهادی :
در نظام جمهوری اسلامی و به برکت انقلاب اسلامی ، همه تلاشها سرعت و کارایی مضاعفی پیدا میکند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد ، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه صحنه ها و عرصه ها به کار می آید و در زمینه کارهای زیربنایی کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب ، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد.
بعضی از صاحب نظران درباره انقلابهای دنیا اینطور اظهار نظر کرده اند که انقلابها بعد از آنکه بهپیروزی رسیدند ، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آنها از بین میرود و به دستگاههای ایستا و بی تحرّک تبدیل میشوند. ما نسبت به آنها قضاوتی نمیکنیم اما در مورد انقلاب ما پدیده ای دیده شد که این فرضیه را از کلیت انداخت و در این جا غلط از آب درآمد ؛ زیرا خود انقلاب دستگاههایی را به وجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت.
یکی از دستگاهها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاهها سپاه بود اینها دستگاه هایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. ولو سازماندهی و تشکیلاتو نظم در اینها وجود داشت ، امّا همان حالت حرکت ، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در اینها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت ، روحیّه جهادی را دیدید ، که البتّه مخصوص جهاد سازندگی هم نماند.