بخشی از مقاله

چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین مدلی شناختی بر اساس سازههای شناختی نشخوار ذهنی و باورهای فراشناختی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام بیماران افسرده مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر تهران است. روش نمونهگیری در این پژوهش از نوع در دسترس است که از کلینیکهایی که در این زمینه همکاری کردند جمع آوری شد. حجم نمونه 296 نفر است که با توجه به فرمول کوکران به دست آمد. برای سنجش باورهای فراشناختی از پرسشنامههای فراشناخت MCQ30 و برای سنجش طرحوارههای ناسازگار اولیه از پرسشنامه طرحوارههای یانگ - فرم کوتاه استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوری شده در این پژوهش از روش مدلیابی ساختاری استفاده شد.

نتایج پژوهش نشان داد که باورهای فراشناختی و طرحوارههای ناسازگار اولیه پیشبینی معناداری از افسردگی ارائه می دهند. در نهایت در مسیر غیر مستقیم ارتباط بین طرحوارههای ناسازگار و باورهای فراشناختی با افسردگی یک مسیر دو طرفه بین طرحوارهای ناسازگار و باروهای فراشناختی با افسردگی وجود دارد بهعبارت دیگر در ارتباط بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی و افسردگی میتوان گفت که این متغیرها با تأثیر مضاعف بر یکدیگر در ایجاد و تثبیت افسردگی نقش دارند به گونهای که طرحوارههای ناسازگار اولیه به عنوان راهانداز خلق منفی هستند و بعد از آن باورهای فراشناختی در تداوم خلق با طرحوارههای ناسازگار همکاری میکنند.

مقدمه
اختلال افسردگی یکی از انواع اختلالات هیجانی است که مؤلفه اصلی آن اندوه است. افراد مبتلا به افسردگی، خلق خود را به صورت غمگین و درمانده توصیف میکنند. بی علاقگی یا فقدان احساس لذتتقریباً همیشه و دست کم تا اندازهای وجود دارد و هیچ چیز توجه آنان را جلب نمیکند - برین، - 2002 کاهش انرژی، کاهش میل جنسی، تغییرات روانی - حرکتی، احساس بی ارزشی و نشخوار فکری از علائم دیگر این بیماری است. در میان اختلالات روانی که از زمانهای دور تاکنون گریبانگیر افراد بشر بوده است، افسردگی شایعتر از انواع دیگر بیماریها بوده است. این اختلال یک بیماری روانی است که در آن شخص بهطور پایدار ناراحتی عمیق و مداوم و علاقه کاسته شدهای را در تمام فعالیتها برای دورهای حداقل دو هفتهای تجربه میکند.

- پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی1 ، . - 2013 برای تببین افسردگی مدلهای گوناگونی ارائه شده است که مهمترین این مدلها، مدلهای شناختی هستند. مدلهای شناختی نیز خود شامل مجموعهای از مدلهای مختلف است که هر یک جنبههای خاص تأکید دارند به عنوان نمونه باورهای غیر منطقی - الیس2، - 1999، افکار خودآیند منفی - بک3، - 1996 مهارتهای حل مسئله ضعیف - دزویرلا و نزو4، - 2001، طرحوارهها ناسازگار اولیه - یانگ 5، - 1999، سبکهای اسنادی - آبرامسون، متالسکی و الوی 6، - 1989، ناامیدی و کاهش احساس کنترل بر پیامدهای زندگی - سلیگمن7، - 2001 منبع کنترل درونی و بیرونی - راتر8، . - 1985 پژوهشهای گوناگونی نیز ارتباط بین طرحوارههای ناسازگار و اولیه و افسردگی را نشان دادهاند.

- کازولکی، تلک، فیلیپوتیس، تکتس، آنوکا و سیمون9، 2011؛ رنر، لوباستال، پیترز، آرنتز و هیوبرس10، 2011؛ وانگ، هالورسون، اسیمن و واترلو11، 2011؛ احمدیان، فتاح، اصغرنژاد، 1387؛ منتظری و همکاران، . - 1391 طرحوارههای ناسازگار اولیه الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیبرسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل میگیرند و در سیر زندگی تکرار شده و بر نحوه تعبیر و تفسیر تجارب و رابطه با دیگران تأثیر میگذارند - یانگ، کلوسکو و ویشار12، . - 2007 این طرحوارههاعمدتاً در کودکی و بر اساس واقعیت یا تجربه شکل میگیرند و در طول زندگی ثابت و پابرجا هستند این سازه اساس ساختهای شناختی فرد را تشکیل میدهد و بهعنوان واسطه، پاسخهای رفتاری افراد را تحت تأثیر قرار میدهند .

- تیم1، . - 2010 طرحوارهها مطابق با پنج نیاز تحولی کودک به پنج حوزه -1 بریدگی و طرد؛ -2 خودگردانی و عملکرد مختل؛ -3 محدودیتهای مختل؛ -4 دیگر جهتمندی؛ -5 گوشبه زنگی بیشازحد و بازداری تقسیم شدهاند که هرکدام شامل چند طرحواره میشوند حوزه بریدگی و طرد شامل طرحوارههای رهاشدگی /بیثباتی، بیاعتمادی/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص/شرم و انزوای اجتماعی/بیگانگی است. حوزه خودگردانی و عملکرد مختل شامل طرحوارههای وابستگی/بیکفایتی، آسیبپذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/گرفتاری و شکست است. حوزه محدودیتهای مختل شامل استحقاق/ بزرگمنشی، خویشتنداری و خود انطباقی ناکافی است.

حوزه دیگر جهتمندی شامل طرحوارههای اطاعت، ایثار و پذیرش جویی است و حوزه گوشبهزنگی بیشازحد و بازداری شامل طرحوارههای منفی گرایی/بدبینی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه/عیبجویی افراطی و تنبیه است - یانگ و همکاران، 2003؛ ترجمه حمیدپور و اندوز، . - 1386 از طرف دیگر مطالعات نشان دادهاند که استفاده از راهبردهای کنترلی خاص در افراد مبتلا به اختلال افسردگی پس از درمان با پیامدهای ضعیفتر همراه است - رینولد و ولز، . - 2000 این دادهها حاکی از آن است که راهبردهای فراشناختی رابطه مثبتی با آسیبپذیری نسبت به اختلال هیجانی و بهبودی دارند.

پژوهشهای گوناگونی نیز ارتباط بین راهبردهای فراشناختی و افسردگی را مطرح کردهاند - بهرامی و همکاران، 1388؛ سالاریفرد و پوراعتماد، 1390؛ نامدارایان و همکاران، 1391؛ ساعد و همکاران، . - 2010 فراشناخت عبارت است از هر نوع دانش یا فرآیند شناختی که در آن ارزیابی، نظارت یا کنترل شناختی وجود داشته باشد - موزس و بیرد2، . - 2002 فراشناخت یکی از عوامل مهم در توسعه و تداوم اختلالهای روانشناختی است. فراشناختها بر پردازش هیجانی و واکنشهای مربوط به آسیب، از طریق تأثیر دانش و راهبردهای فراشناختی بر روی تغییر باورها و نیز تعبیر و تفسیر علائم خاص نظیر افکار مزاحم اثر میگذارد. ولز و متیوس - 1996 - 3 از عوامل فراشناختی، به عنوان مولفههای پردازش اطلاعات، مفهوم سازی مفصلی ارائه مینماید.

فرض بنیادین این رویکرد این است که باورها در اختلالهای روانشناختی از مولفههای فراشناختی تشکیل میشود که کنشوری تفکر و سبک مقابله را هدایت میکند و نیز از آن تأثیر میپذیرد. در مدل عملکرد اجرایی خود نظم جویی، آسیب پذیری نسبت به اختلال روانشناختی و تداوم اختلال، با یک نشانگان شناختی- توجهی همراه است که این نشانگان با توجه تشدید شده متمرکز بر خود، بازبینی تهدید، پردازشنشخوارگرانه، فعالسازی عقاید ناسازگار و راهبردهای خود نظمجویی ناکارآمد، مشخص

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید