بخشی از مقاله

چکیده

دو نگرش برنامهریزی عقلایی و برنامهریزی فزاینده زیربنای تدوین استراتژیهای منابعانسانی میباشند. یکی از تئوریهایی که به مثابهی پلی میان این دو نگرش عمل میکند، تئوری نقاط مرجع استراتژیک منابعانسانی است که توسط بامبرگر و فیگن بام تدوین شدهاست. هدف از پژوهش حاضر، بسط مدل نقاط مرجع استراتژیک به استراتژی جبرانخدمات و به روش مطالعات کتابخانهای میباشد. لذا نقاط زیرمرجع استراتژیک جبرانخدمات، ضمن حفظ چارچوب کلی نقاط مرجع، شناسایی شده و این مدل به استراتژی جبرانخدمات بسط داده میشود.

به گونه ای که بعد درونی، علاوه بر نتیجه و فرایند، به ابعاد -1 استراتژی سازمانی شامل تهاجمی، تدافعی، تحلیلگر، -2 فرهنگ و ارزشهای سازمانی شامل فرهنگ کارکردی و فرهنگ مبتنی بر فرایند، -3 تکنولوژی مورد استفاده در سازمان شامل تکنولوژی پیچیده و ساده، -4 چرخه حیات سازمان شامل معرفی، رشد، بلوغ، اشباع و افول و بعد خارجی، نیز به ابعاد -1قابلیت رقابت خارجی شامل هدایت در رقابت، هماهنگی در رقابت و تطابق با پرداخت دیگران، -2 عوامل اقتصادی شامل توازن و عدم توازن عرضه و تقاضا، -3 نهادها شامل قوانین و مقررات ملی و بومی و اتحادیهها، -4 جهانی شدن شامل همگرایی و واگرایی، و -5گرایش های استخدامی شامل مهارت و صلاحیت مورد انتظار، بسط داده شدهاست. درنهایت، مدل بدستآمده جهت تدوین استراتژی جبرانخدمات ارائه گردیدهاست.

-1 مقدمه

امروزه استراتژی های مدیریت منابع انسانی توجه زیادی را به خود مبذول داشته اند. در این میان، اهمیت جبران و خدمات بر کسی پوشیده نیست. لذا استخراج متغیرهای درون و برون سازمانی جهت تدوین مدل جبران خدمات ضرورت می یابد. در این راستا، دو نگرش عمده درتدوین استراتژی مطرح است: نگرش برنامه ریزی عقلایی و نگرش فزانیده.

بر اساس نگرش برنامه ریزی بخردانه، استراتژی بر مبنای فرایندهای رسمی و تصمیم گیری عقلایی تدوین می شود. ازین رو فرض می شود که بین استراتژی سازمان و استراتژی های هر سیستم - مانند منابع انسانی و زیرسیستم های آن، ازجمله جبران خدمات - رابطه یک طرفه وجود دارد؛ و استراتژی سیستم اصولا بر اساس استراتژی سازمان قراردارد. به صورتی که سیاستهای منابع انسانی و به طور خاص جبران خدمات نیز باید بازتابی از نیازهای آینده ی سازمان باشد. در این حالت عوامل خارجی - برای مثال، اقتصادی، بازار، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی - و عوامل داخلی - برای مثال، فرهنگ سازمانی، جریان نقدی، فناوری - تعیین کننده ی این نیازها هستند.

از طرفی، لاندی وکولینگ - 1996 - درمورد نقش ذی نفوذ واحد منابع انسانی در فرایند تدوین استراتژی دیدگاه تندتری ارائه کردند. آن ها بر این باور بودند که واحد منابع انسانی باید در فرایند تدوین استراتژی سازمان نقش مهمی ایفا کند و نه تنها باید نقش اطلاعاتی به این واحد داد بلکه باید نقش بررسی را هم به آن واگذار کرد.

بامبرگر و فیگن بام در سال 1996 تئوری نقاط مرجع استراتژیک را ارائه دادند تا فاصله ی بین این دو نگرش را کمتر کنند و در واقع پلی بین این دو نگرش مطرح کنند. [2] در این پژوهش، نقاط زیرمرجع استراتژیک جبران خدمات بر اساس مدل مذکور ارائه می گردد. .

-2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

جبران خدمات یکی از زیرسیستم های سیستم منابع انسانی می باشد که جهت تدوین استراتژی آن می توان از تئوری نقاط مرجع استراتژیک که توسط بامبگر و فیگن در سال 1996 مطرح شده است، استفاده نمود. در این راستا، باید ابعاد داخلی و خارجی و بعد زمان، متناسب با الزامات تدوین استراتژی جبران خدمات تبین گردند.

.1-2تئوری نقاط مرجع استراتژیک

پژوهشگران نقاط مرجع استراتژیک را بدین گونه تعریف می کنند : هدف یا الگوهای شاخصی که تصمیم گیرندگان سازمانی برای ارزیابی راهها یا گزینه های خود به کار می برند تا بتوانند بدان وسیله تصمیم های استراتژیک را اتخاذ کنند و اولویت های کل سیستم را به آگاهی گروه های ذی نفع اصلی برسانند.

بامبرگر و فیگن بام - 1996 - در تلاشی برای سازگاری الگوهای فزاینده سیاسی - برای تدوین استراتژی منابع انسانی - با الگوهایی که بر اساس نگرش برنامه ریزی عقلایی قرار دارند، از زاویه نقاط مرجع استراتژیک به موضوع نگاه کردند تا بتوانند بدین وسیله فرایند تدوین منابع انسانی را شرح دهند. پژوهشگران نقاط مرجع استراتژیک منابع انسانی را بدینگونه تعریف می کنند: هدف یا الگوهی شاخصی که تصمیم گیرندگان سازمانی برای ارزیابی راه ها یا گزینه های خود بکار می برند تا بتوانند بدان وسیله تصمیم های استراتژیک را اتخاذ کنند و اولویت های کل سیستم را به آگاهی گروه های ذینفع اصلی برسانند.

برای تعیین نقاط مرجع استراتژیک، از یک نمودار سه بعدی استفاده می شود یک ماتریس سه بعدی است:

-    توانایی های داخلی
-    شرایط خارجی
-    بعد زمان

در بعد داخلی به هدف هایی توجه می شود که فرایندهای منابع انسانی را در مقایسه با نتایج - یعنی مقاصد - مورد تاکید قرار می دهد. بعد خارجی به منافع گروه های مختلف ذی نفع و نهادها، مانند مشتریان، رقیبان یا سازمان های قانون گذاری توجه می کند. سرانجام در بعد زمان، به این موضوع توجه می شود که هدف ها تا چه اندازه به وضع گذشته - در مقاسه با وضع آینده یا مطلوب - تاکید می کنند. البته بعدها بعد زمان از این مدل توسط تدوین کنندگانش حذف شد.

بامبرگر و فیگن بام به دو طریق از نگرش برنامه ریزی بخردانه فاصله گرفتند. نخست، آن ها بر این باورند که تئوری های مبتنی بر قدرت و وابستگی منابع می توانند ماهیت سیستم نقاط مرجع استراتژیک را توجیه کنند. دوم، آن ها بر این باورند که فرایندهای معقول و تفسیر مدیریت می تواند شکل نقاط مرجع استراتژیک را به استراتژی تبدیل کند.

شکل 1؛ماتریس نقاط مرجع استراتژیک × بامبرگر و فیگن بام - 1996 -

-2-2 استراتژی جبران خدمات

استراتژی جبران خدمات را می توان به مثابه رویکردی ذهنی توصیف نمود. یعنی باور به برنامه ریزی پیش از موعد و اجرایی کردن این برنامه ها. هدف جبران خدمات استراتژیک ایجاد فرایندهای جبران خدمات کل است که بر پایه ی ارزشها و غایت های سازمان بنا شده است. در جبران خدمات استراتژیک این امر با همسوسازی روش های جبران خدمات با اهداف تجاری و ازش های کارکنان امکان پذیر است

تعریف استراتژی جبران خدمات:

استراتژی جبران خدمات عموما با بررسی موقعیت و تمهیدات فعلی جبران خدمات آغاز می شود و سپس با تعریفی از وضعیت مطلوب در آینده و توسعه ابتکارها و فعالیت های پرداخت ادامه می یابد تا فاصله بین این دو، یعنی موقعیت فعلی و وضعیت مطلوب در آینده، را از بین ببرد.

استراتژی جبران خدمات هدف و جهتی را فراهم می کند که نیازهای کسب و کار و افراد را به روش ها و خط مشی های جبران خدمات در سازمان مرتبط می سازد و به موجب آن، این روش ها را شرح می دهد و به اطلاع می رساند. این استراتژی برای ارائه و اجرای فرایندها، روش ها وخط مشی های جران خدمات چارچوبی را ایجاد می نماید تا تضمین کند که افراد به خاطر انجام کارهایی پاداش می گیرند که احتمال دستیابی به اهداف کسب و کار سازمان را افزایش می دهند.

منطق جبران خدمات استراتژیک:

به گفته ی دان براون جبران خدمات استراتژیک راهی مناسب در بکارگیری هر مقوله ی جبران خدمات به منظور خلق ارزش می باشد. به بیان دقیق تر برای انتخاب یک رویکرد استراتژیک در زمینه جبران خدمات چهار مبحث وجود دارد:

-    هدف و شیوه ی رسیده به آن باید مشخص باشد.
-    طبق توضیح کاکس و پورسل مزایای واقعی موجود در استراتژی های جبران خدمات در رابطه ای پیچیده با سایر روش ها و خط مشی های مدیریت منابع انسانی نهفته است.

-    بین جبران خدمات و عملکرد رابطه ی محکمی وجود دارد. پس باید این رابطه را تقویت کرد.

-    باید پرداخت ها را در بلندمدت مدیریت کرد. 4]و[5

-3-2 فرایند تدوین استراتژی جبران خدمات

این فرایند به صورت خلاصه و شماتیک در ادامه نشان داده می شود و ابعاد مرتبط با تئوری نقاط مرجع استراتژیک، به طور مفصل در بخش های بعدی تشریح می گردد.

نمودار1؛ فرایند تدوین استراتژی جبران خدمات

-3 تحلیل و بحث روی نتایج

جبران خدمات یکی از زیرسیستم های منابع انسانی می باشد که جهت تدوین استراتژی آن می توان از تئوری نقاط مرجع استراتژیک که توسط بامبگر و فیگن در سال 1996 مطرح شده است، استفاده نمود. در این راستا، ابعاد داخلی و خارجی متناسب با الزامات تدوین استراتژی جبران خدمات تبین گردید

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید