بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر باهدف تعیین وضعیت مدیریت دانش دانش وابعاد آن در دانشگاه علوم پژشکی انجام شده است.روش پژوهش توصیفی –پیمایش است.جامعه آماری این پژوهش را،کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تشکیل می داد.ازبین این تعداد 60نفر از کارکنان دانشگاه 30 - نفر زن،30نفرمرد - به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.

برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش صلواتی وهمکاران - - 1390،استفاده شد.این پرسش نامه ازدیدگاه صاحبنظران دارای روایی است ،همچنین پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تایید ومقدار آن - - =0/94 است. داده ها با آزمون tتک نمونه ای تجزه وتحلیل ونتایج حاصل ازآن نشان داد که ،متغیر فرآیند های سازمانی وعوامل تکنولوژیکی بالاتر از میانگین مفهومی ومعنادار هستند ونسبت به دیگرابعادوضعیت مطلوبتری دارند.ومتغیر ساختار سازمانی دارای کمترین میزان اثربخشی است.

مقدمه

دردنیای امروز که پیچیدگی روزافزون وتغییرات پرشتاب دو ویژگی اصلی آن به شمار می روند،انعطاف پذیری وچابکی سازمان ازراه کسب دانش به عنوان عامل حیاتی موفقیت تأمین می شود.دانش به عنوان منبع حیاتی، غیرقابل تقلید ومنحصر به فرد که مزیت های رقابتی برای سازمان ها ایجاد می کند،شناخته می شود

با پذیرش دانش به عنوان منبع راهبردی سازمانها واهمیت آن درمیزان توانایی و پایداری سازمان در فضای رقابتی نیاز مبرمی به ایجاد روشهای تولید اشتراک وبه کارگیری دانش درسازمانها به وجود آمده است

مدیریت دانش در سال 1997برای نخستین بار در مجامع دانشگاهی وعلمی مطرح شد وبه موضوعی داغ برای مدیران ومحققین تبدیل گردید

درخصوص مدیریت دانش،تعاریف بسیاری ارائه شد،امادریک مفهوم کلی مدیریت دانش،مدیریت کل سرمایه فکری سازمان،خلق،کسب ،تسهیم،نگهداری وبکارگیری دانش مناسب درسازمان توسط نیروی انسانی وزیرساختهای سازمانی،فرهنگی و فن آوری اطلاعات است که دستاورد آن تولید ارزش ازدارایی های ناملموس سازمان ،روز آمدی وایجاد سازمان یادگیرنده است

فرآیند مدیریت دانش درسازمان ازچهار فعالیت اصلی تشکیل می شود.

ایجاد دانش:

دراین مرحله دانش توسط متخصصین تولید می شود.این مرحله دربرگیرنده فعالیتهایی است که مرتبط با ورود دانش جدیدبه سیستم است که شامل توسعه ،کشف وتسخیر دانش است.دراین مرحله یادگیری ازطریق ایجاد ارتباط بین مطا لب تازه ومطا لب قبلاآموخته شده ایجاد می گرددوموجب پیدایش دانش جدیدی درون فرد می شود.

دانش به وجود آمده دانشی خام است که حتی ممکن است برای خود فرد نیز به صورت عینی وقابل لمس نباشد. این دانش،دانش ضمنی است.

اکتساب دانش:

اکتساب دانش یابه عبارت دیگر حفظ ونگهداری دانش عبارت است ازفعالیتهایی که دانش را در سیستم ماندگار می کند.دراین مرحله صاحب دانش،دانش ضمنی خود را به صورت دانش عینی در می آورد.این کار ممکن است از طریق درمیان گذاشتن با همکاران ویانوشتن گزارش ومقاله وهمچنین بابه بحث گذاشتن وصحبت کردن درمورد آن صورت گیرد. دراین مرحله است که دانش ازحافظه فردی به حافظه سازمانی انتقال پیدا میکند.دراین قسمت مهم ترین مسئله ای که صاحبنظران بدان اشاره دارند حافظه سازمانی وحافظه فردی است.مدیریت دانش صرفا زمانی مؤثر خواهد بود که این دوحافظه کنارهم وجود داشته باشدویکدیگر را تقویت کنند.

تبدیل وانتقال دانش:

تبدبل وانتقال دانش اشاره به فعالیتهایی دارد که دانش رااز شکلی به شکل دیگر تبدیل می کنندواز فرد یا بخشی به فرد وبخش دیگر انتقال می دهند.دراین مرحله دانش بصورت راه حلی جهت حل مسأله - مانند:طریقه ساخت یک قطعه ویا روش انجام کاربه دیگر افراد سازمان ویا دیگر بخش ها معرفی می شوند - .دراین مرحله دراکثر سازمانها ،دانشی که توسط فرد امده است،با استفاده از فن آوری اطلاعات ونیز با استفاده از روشهای تعاملی انسانی در سازمان گسترش می یابد

بکارگیری دانش:

بکارگیری دانش هنگامی رخ می دهدکه دانش گسترش یافته درسازمان،به وسیله ی دیگر کارکنان ومدیران درسازمان،مورد استفاده قرار گیرد.دراین مرحله،کارکنان سازمان،دانشی را ازطریق مدیریت دانش بدست آورده اند،درمحیط کاری خود بکارمی گیرند واثر ونتیجه آن را در کار خود می بینند.دراین مرحله کارکنان دارای دانش جدیدی می شوندواین روند رادر سازمان ادامه می یابد

درزمینه عوامل مؤثر در موفقیت مدیریت دانش تحقیقات مختلفی انجام شده است.بااین حال ،بررسی آن دریک محیط آموزشی-پژوهشی مانند دانشگاه کمتر صورت گرفته است.

هونگ وپولای - - 2012در پژوهشی با عنوان،بررسی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش - محیط ،ویژگی های فردی،ویژگی های مدیریت دانش،ویژگی های سازمانی،زیرساخت هاوعوامل فرهنگی - را بعنوان عوامل کلیدی مدیریت دانش معرفی نمودند.

سریو وهمکاران - - 2010 پنج عامل رهبری،فرهنگ،استراتژی،تکنولوژی ونیروی انسانی را به عنوان عوامل موفقیت مدیریت دانش درنظر گرفتند.

نتایج پژوهش آنها،تنها برای عوامل رهبری وفرهنگ ،معناداری نشان دادودر عوامل استراتژی،تکنولوژی ونیروی انسانی رابطه معناداری نشان نداد. تراجنگل،چارنکام تیاویورن - - 2009 پژوهشی را باهدف شناسایی عوامل کلیدی مدیریت دانش درسازمان های حوزه مهندسی انجام دادند.

نتایج نشان داد که براساس دیدگاه کارکنان عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش شامل فناوری اطلاعات، دیدگاه های رهبری،عوامل انگیزشی،مهارتهای فردی کارکنان،اعتماد ومشارکت وهمکاری کارکنان،به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش شناسایی شدند.

پژوهش محمودی - - 1394 باعنوان ،بررسی واولویت بندی عوامل موفقیت مدیریت دانش درکتابخانه های دانشگاه فردوسی وشهید چمران اهواز نشان داد،فرهنگ سازمانی،حمایت مدیریت ارشد،مشارکت کارکنان، آموزش، کارگروهی،توانمندسازی منابع انسانی،زیرساخت های نظام های اطلاعاتی،سنجش عملکرد مبتنی بردانش، الگوبرداری،معماری دانش عوامل موفقیت مدیریت دانش می باشد.که ازمیان آنها،حمایت مدیران ارشد،معماری دانش،توانمندسازی منابع انسانی وآموزش به ترتیب بالاترین رتبه را کسب کردند.

خدائی متین - - 1392در پژوهشی با عنوان بررسی میزان آمادگی پیاده سازی مدیریت دانش دردانشگاههای پیام نور وآزاد اسلامی واحد مشهد،فرهنگ وعوامل انسانی،ساختار وفرآیندها،زیرساخت فناوری اطلاعات را،بعنوان عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش شناسایی نمود، یافته های این پژوهش نشان می دهد،عامل فرهنگ وعامل انسانی به عنوان مهم ترین زیرساخت مدیریت دانش در دانشگاه آزادو دانشگاه دولتی می باشد.

باتوجه به انقلاب فن اوری ا طلاعات و ارتباطات درمحیط پر رقابت وپر تحول امروزی، افزایش تقاضابرای ورود به دانشگاه وبالا رفت انتظارات مشتریان،اموزش عالی با چالش های فراوانی مواجه شده و باتوجه به چالش های کنونی نیاز به مدیریت دانش در آموزش عالی الزامی است. در محیط پویا ودر حال تغییر امروزی ،موسسات آموزشی موفق انهایی هستند که بتوانند به طور مداوم دانش جدید تولید کرده وان را به طور گسترده در سرتاسر سازمان منتشر کنند

بنابراین، دانشگاه ها وموسسات اموزشی وپژوهشی به عنوان سازمانهای دانش محور بایددر طراحی واستقرار سیستم مناسب مدیریت دانش، در نقش سازمانهای پیشرو ظاهر شوند، واین امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت واقدام عملی برمبنای این عوامل تاثیر گذار در مراحل مختلف طراحی واستقرار سیستم مدیریت دانش است

از این رو ضرورت انجام تحقیقی که بتواند اثربخشی این اقدامات را بسنجد و نقاط قوت وضعف دانشگاهها و سازمانهای آموزشی را دراجرای اثربخش مدیریت دانش ارزیابی کند احساس می شود.بنابراین مسأله اصلی یا سوال این پژوهش این است که، وضعیت مدیریت دانش وابعاد آن در دانشگاه علوم پزشکی است.

روش تحقیق
این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای به حجم 60نفر از میان کارکنان دانشکده های مختلف - 30نفر مرد و30 نفر زن - انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش - صلواتی وهمکاران - 1390 ، انجام شد. طیف پاسخگویی - خیلی کم-1، کم-2،متوسط-3،زیاد-4،خیلی زیاد- - 5 پرسش نامه لیکرت می باشد.

این پرسش نامه ازدیدگاه صاحبنظران دارای روایی است ،به منظور تعیین پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است که مقدار آن - =0/94   - استو ضریب آلفای هریک  از  7متغیر  پرسش  نامه  شامل   - سوال  1-6،فرهنگ  سازمانی -   - α=0/86  سوال  7-9،رهبری  و  اداره  موثر دانش - - α=0/86سوال14-10، مراکز و درگاه های دانش - - α=0/82سوال 22-15، کارکنان و مدیران - - α=0/88سوال 23-27،ساختار سازمانی - - α=0/74سوال28-29، فرآیندهای سازمانی - α=0/73 - سوال 30-33،عوامل تکنولوژیکی - α=0/82 است.

هرگاه ضریب آلفای کرونبا خ بزرگتر از 0/70صدم باشد نشان دهنده پایایی مناسب تحقیق است،بنابراین پرسش نامه ازپایایی واعتبار لازم برخوردار است.پس ازجمع آوری داده ها با استفاده از آمار توصیفی، میاتگین، فراوانی، انحراف استاندارد، برای هر متغیر این مطالعه محاسبه و با استفاده از آمار استنباطی و روشt تک نمونه ای میزان اثربخشی هریک از ابعاد موردنظر سنجیده شد.

یافته ها

در این پژوهش 60 نفر 30 - مرد و 30 زن - از کارکنان دانشگاه علوم پژشکی شرکت داشتند.که یافته های مربوط به سابقه کاری وتعداد کارکنان در جدول زیرآمده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید